فدراسیون روسیه ( Russia Federation ) کشوری است واقع در قاره های آسیا و اروپا ( به علت وسعت زیاد ) ، شرق کشورهایی همچون ، نروژ ، فنلاند ، استونی ، لاتویا ، لیتوانی ، بلاروس و اوکراین ، شمال آذربایجان ، گرجستان ، قزاقستان ، مغولستان ، چین و کره ی شمالی . اقیانوس آرام شمالی و آسیای شمالی در شرق ، اقیانوس منجمد شمالی در شمال ، دریای خزر در جنوب غرب و دو دریای سیاه و بالتیک نیز در غرب روسیه قرار دارند . پایتخت روسیه ، شهر مسکو ( Moscow ) با 10 میلیون و 672 هزار نفر می باشد . مساحت روسیه 17 میلیون و 075 هزار و 200 کیلومتر مربع و جمعیت آن 144 میلیون و 500 هزار نفر است . از مهمترین شهرهای روسیه می توان به ، سنت پترزبورگ 4 میلیون و 670 هزار نفر ، نووسیبیریسک 1 میلیون و 428 هزار نفر ، نیژنی نوو گورود 1 میلیون و 312 هزار نفر ، یکاترینبورگ 1 میلیون و 293 هزار نفر و سامارا 1 میلیون و 158 هزار نفر اشاره کرد . شرایط آب و هوایی روسیه به علت وسعت خاک این کشور در اقصی نقاط روسیه متفاوت است ، در شمال روسیه و سیبری به علت همجواری با قطب ، آب و هوا نیمه قطبی است و پوشش گیاهی توندرا ، پوشش گیاهی غالب است ، در غرب روسیه و مجاور دریای سیاه ، آب و هوای گرمتر از سایر نواحی و نیمه مرطوب و آب و هوای جنوب و جنوب شرق روسیه نیز سرد و خشک است . عقاید رایج بر آن است که تبار وایکینگ روریک ( Viking Rurik ) پس از مهاجرت به روسیه ی فعلی در سال 862 میلادی اولین دودمان روس را در حوالی نوو گورود تاسیس نموده است . سپس طی قرون 10 و 11 میلادی ، قبایل مختلف با گسترش مسیحیت با یکدیگر متحد شدند . طی قرن 11 میلادی " ولادیمیر " مهیندوک کیف قدرت را در سراسر روسیه از آن خود کرد . در سال 1240 بر اثر حمله ی مغولان به کیف این شهر ویران و قلمرو روسیه به قطعات کوچکتر که دوک ها بر آن حکومت می کردند تقسیم شد . زمانی کیف از مهمترین قلمرو دوک نشین ها به شمار می رفت ولی به زودی مسکو به عنوان مهیندوک نشین برتر شناخته شد ، زیرا مسکو مرکز تجاری روسیه در آن زمان بود. در اواخر قرن 15 میلادی دوک ایوان سوم ( Ivan III ) موفق شد نوو گورود و تور را از یوغ مغولان رهایی بخشد ، پس از آن بسیاری از مناطق تحت تسلط مغولان در روسیه توسط روس ها باز ستانده شد . یکی از دوک های مخوف آن زمان یعنی ، ایوان پنجم ( Ivan IV ) که بین سالهای 1533 تا 1584 در روسیه حکومت می کرد ، حکومت تزاری در روسیه برپا کرد و خود را اولین تزار روسیه معرفی نمود و دولت روسه را تشکیل داد . با این وجود روسیه همچنان در دوران قرون وسطی باقی ماند ، تا اینکه در سال 1689 پتر کبیر ( Peter the Great ) در روسیه به قدرت رسید ، پتر کبیر از جمله به اصلاحاتی دست زد که مهمترین آنها " غرب گرایی " بود . از دیگر اقدامات او شکست دادن پادشاه سوئد ، چارلز دوازدهم ( Charles XII ) در نبرد پولتاوا ( Battle of Poltava ) بود که در سال 1709 میلادی به وقوع پیوست ، این پیروزی قلمرو روسیه را در غرب بسط و گسترش داد . کاترین کبیر ( Catherine the Great ) دیگر تزار روسیه نیز راه پتر را در غرب گرایی و گسترش قلمرو و خاک روسیه ادامه داد ، از مهمترین اقدامات او تصاحب کردن شبه جزیره ی کریمه و بخش هایی از لهستان بود . در سال 1801 آلکساندر اول ( Alexander I ) تزار روسیه شد ، در این زمان تلاش ناپلئون برای مطیع ساختن الکساندر اول بیهوده واقع شد و در نتیجه جنگ میان روسیه و فرانسه بین سالهای 1812 و 1813 ارتش ناپلئون در سرمای استخوان سوز روسیه گرفتار شد و شکست خورد ، حاصل آن الصاق فنلاند و منطقه ی بسارابیا در سالهای 1809 و 1812 به قلمرو روسیه بود . آلکساندر دوم ( Alexander II ) در سال 1855 به پادشاهی رسید ، او مرز های شرقی روسیه را تا اقیانوس آرام و آسیای مرکزی گسترش داد . در زمان نیکولاس دوم ( Nicolas II ) در سال 1894 به علت حجمه ی حملات انقلابی در داخل کشور روسیه رو به زوال رفت ، شاید یکی از دلایل شکست ارتش روسیه در برابر ارتش ژاپن در سال 1905 نیز همین عامل بود . شاید یکی از اقدامات مفید نیکولاس دوم ، تشکیل یک مجلس ملی ، تحت عنوان " دوما ( Duma ) " بود . جنگ اول جهانی ، فساد و بی کفایتی تزارهای روس را بیش از پیش هویدا ساخت ، به علت تجمع ثروت در لایه های بالایی حکومت و فقر گسترده ی مردم که اکثرا از طبقه ی کارگر و کشاورز بودند و خوشگذارنی مفرط تزارهای روس ، شرایط برای حضور کمونیست ها و سوسیالیست ها که با تبلیغات و شعار های خود از قبیل برابری فقیر در مقابل غنی ، تقسیم ثروت و سایر شعائر که حاکی از دفاع از حقوق کارگران و سایر مردم عامه بود و در میان مردم هوادارانی یافت ، فراهم شد . کمونیست ها و هواداران آنها در اوایل سال 1917 میلادی در پتروگراد نیروهای دولتی را در هم شکستند و در ماه مارچ 1917 پادگان پتروگراد که تعداد زیادی سرباز در آنجا مستقر بودند نیز به انقلابیون پیوستند ، پیشرفت و موفقیت کمونیست ها در روسیه روز به روز گسترش می یافت تا اینکه در 15 مارچ 1917 نیکولاس دوم مجبور به کناره گیری از قدرت شد ، در 16 جولای 1918 نیکولاس دوم و خانواده اش توسط انقلابیون دستگیر و کشته شدند . در ماه آگوست 1917 در روسیه دولت موفق تشکیل شد و شاهزاده لووف به عنوان پادشاه و فرد میانه رویی به نام " الکساندر کرنسکی " ( Alexander Kerensky ) به عنوان نخست وزیر انتخاب شدند ، در این میان افراد دایکال و تندرو کمونیست یا همان بلشوییک ها ( شاخه ای از حزب سوسیال دموکراتیک کارگر ) جایی نداشتند ، بدین ترتیب در 7 نوامبر 1917 بلشوییک ها با انقلابی که به نام " انقلاب بلشوییکی " ( Bolshevik Revolution ) معروف شد ، دولت موقت یا دولت کرنسکی را سرنگون و رهبران انقلاب " لئون تروتسکی " ( Leon Trotsky ) و " ولادیمیر لنین " ( Vladimir Lenin ) به ترتیب به عنوان کمسیر عالی شورای خلق و نخست وزیر انتخاب شدند . پیمان تحقیر آمیز " برست - لیتووسک " ( Brest-Litovsk ) در 3 مارچ 1918 جنگ با آلمان را در خلال جنگ جهانی اول به پایان رساند . با این حال جنگ های داخلی و مداخله ی خارجی کنترل کمونیزم بر روسیه را تا سال 1920 به تاخیر انداخت ، یک جنگ مختصر نیز در همین اوضاع نا به سامان روسیه در سال 1920 به وقوع پیوست و نتیجه ی آن شکست روس ها بود .




استقرار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیست ( USSR ) :



حکومت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیست در 30 دسامبر 1922 تشکیل شد و در طول حدود 67 سال قسمتی از تاریخ روسیه را ساخت که با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود . لنین مدت زیادی مزه ی قدرت را نچشید ، او در 21 ژانویه ی 1924 درگذشت . بدین ترتیب درگیری ها بین جوزف استالین ( Joseph Stalin ) ، دبیر کل حزب کمونیست و تروتسکی شدت یافت . نفوذ استالین پیروزی او را به همراه داشت ، تروتسکی در سال 1929 از شوروی تبعید شد ، او در 21 آگوست 1940 توسط عناصر وابسته به استالین در مکزیکو سیتی به قتل رسید . استااین در اواخر دهه ی 30 میلادی به تطهیر و پاکسازی هایی دست زد ، از جمله از بین بردن سران احزاب و افسران ارشد نظامی . استالین در 6 می 1941 نخست وزیری را ادامه داد . دوران حکومت استالین " استالینیزم " ، دوران رفتارهای غیر انسانی و سوسیالیزم همراه با قوانین سخت و بی رحمانه ی اژدهایی تعریف می شود ، استالین ملیون ها نفر را که از قوانین استالین مبنی بر اشتراکی و دولتی کردن مزارع سرپیچی کرده بودند به اردوگاه های کار اجباری می فرستاد ، همچنین او بسیاری از گروههای اقلیت نژادی از قبیل یهودیان و اوکراینی ها را نیز به بهانه های مختلف آزار می داد . مورخ روس ، روی مدودوف ( Roy Medvedov ) تخمین می زند ، 20 میلیون نفر از مخالفان اشتراکی کردن مزارع ، بر اثر گرسنگی ، شکنجه ، اعدام و شرایط نگهداری غیر انسانی در اردوگاههای کار اجباری استالین ، کشته شدند . سیاست خارجی شوروی بر پایه ی دوستی با آلمان و عداوت و دشمنی با بریتانیا و فرانسه استوار بود . پس از به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933 ، شوروی به یکی از کشورهای ضد فاشیستی و طرفدار اتحاد ملل تبدیل شد . استالین به ناچار در 24 آگوست 1939 با آلمان نازی پیمان عدم تجاوز امضا کرد و چندی بعد شوروی برای حمله به لهستان به آلمان نازی پیوست . در ابتدا عایدات زیادی نصیب شوروی شد ، شوروی در ابتدا اوکراین و بلاروس را اشغال نمود ، سپس در جنگ با فنلاند در بین سالهای 1939 و 1940 منطقه ی کارلیان ( Karelian ) را تصرف کرد و در 31 مارچ 1940 حکومت کمونیستی در آنجا تشکیل داد ، در 2 آگوست 1940 مناطق بسارابیا و بوکووینا را در رومانی اشغال نمود و دولت کمونیستی در آنجا بر سر کار آورد . در ژوئن 1940 نیز با حمله به مناطق حاشیه ی بالتیک ، استونی ، لاتویا و لیتوانی را اشغال و حکومت های کمونیستی محلی را در آنجا ایجاد کرد . همکاری شوروی و آلمان نازی در 22 ژوئن 1941 و پیمان شکنی آلمان ها و حمله ی نازی ها به شوروی خاتمه یافت . در این هنگام بیش از 800 هزار کیلومتر مربع از خاک شوروی توسط نازی ها به تصرف درآمد . سپس شوروی از جانب آمریکا و بریتانیا سلاح دریافت و توانست نفوذ آلمان ها را متوقف نماید . تجدید حیات استالین گراد از نوامبر 1942 تا فوریه ی 1943 نشان از برگشت شوروی به جنگ بود . در ژانویه ی 1945 آخرین نیروهای متجاوز آلمانی از شوروی عقب نشینی کردند . در آوریل 1945 ، شوروی به تلافی خیانت نازی ها ، پیمان عدم تجاوزی را که با هم پیمان آلمان یعنی ژاپن امضا کرده بود شکست و متحدین نیز پیروزی های زیادی را در جبهه ی منطقه ی پاسیفیک جنگ جهانی دوم به دست آوردند ، شوروی در 8 آگوست 1945 بر علیه ژاپن اعلام جنگ کرد و به سرعت منچوری ، کارافوتو و جزایر کوریل را اشغال نمود . پس از جنگ جهانی دوم ، شوروی ، آمریکا ، بریتانیا و فرانسه ، با تقسیم برلین ، آلمان را به چهار منطقه ی اشغالی قسمت کردند . روابط شوروی با قدرت های غربی پس از پاره ای اختلافات مرزی چگونگی حکومت بر آلمان و محاصره ی برلین در سال 1948 خیلی زود شکرآب شد ، شوروی ادعای مالکیت کامل بر دولت های کمونیستی اروپای شرقی را داشت و مدعی بود حکومت شوروی بر لهستان در شمال تا آلبانی در جنوب بر اساس موافقت چرچیل در کنفرانس های تهران و یالتا و پوتسدام و همچنین پیمان ورشو ، مسلم و محرز است . شوروی کلیه ی اروپای شرقی را سهم خود می دانست و به قول چرچیل شوروی به دور خود یک " پرده ی آهنین " ( Iron Curtain ) کشیده بود . همین عامل زمینه ساز آغاز دوران جنگ سرد بود و دو ابر قدرت یعنی آمریکا و شوروی را رو در روی هم قرار داد . استالین در 6 مارچ 1953 درگدشت . پس از مرگ استالین قدرت در کرملین به دست ، نیکیتا خروشچوف ( Nikita S. Khrushchev ) که بین سالهای 1958 تا 1964 دبیر کل حزب کمونیست بود ، افتاد . خروشچوف نظام های اروپای شرقی را رسمی ساخت و " شورای همکاری اقتصادی متقابل " موسوم به کامکُن ( Comecon ) و همچنین سازمان پیمان ورشو را برابر حفظ وزنه ی تعادل در مقابل ناتو به وجود آورد . شوروی در سال 1953 تاسیسات مربوط به بمب های هیدروژنی و در سال 1957 صنایع موشک های بالستیک قاره پیما را تکمیل کرد و گسترش داد . همچنین شوروی در سال 1957 اولین ماهواره را موسوم به ، اسپوتنیک 1 ( Sputnik I ) به فضا فرستاد . زوال خروشچوف با تصمیم وی برای قرار دادن سامانه ی موشک های هسته ای روسیه در خاک کوبا آغاز شد ، آمریکا نیز به شدت واکنش نشان داده و خواستار برچیدن این تاسیسات شد . خروشچوف در 15 اکتبر 1964 مجبور به استعفا شد و لئونید برژنف ( Leonid I. Brezhnev ) به عنوان اولین دبیر حزب و آلکسی کُسیگین ( Aleksei N. salamoygin ) به عنوان نخست وزیر انتخاب شد . رئیس جمهور آمریکا ، جیمی کارتر و برژنف در 18 ژوئن 1979 پیمان موشکی " سالت 2 " ( SALT II ) را در وین امضا کردند که هدف آن محدود ساختن زراد خانه های تولید موشک های بالستیک در شوروی و آمریکا بود . سنای آمریکا به علت حمله ی شوروی در 27 دسامبر 1979 به افغانستان از تصویب پیمان سالت 2 خودداری کرد . در 10 نوامبر 1982 لئونید برژنف درگدشت و یوری آندروپوف ( Yuri V. Andropov ) رئیس سابق سازمان مخوف کا.گ.ب ( K.G.B ) جایگزین او شد ، هر چند او نیز دو سال بعد درگذشت . در فوریه ی 1984 ، کنستانتین چرننکو ( Konstantin U. Chernenko ) که 72 ساله بود جانشین آندروپوف شد ، او نیز خیلی زود در 10 مارچ 1985 درگذشت و تنها 13 ماه در راس قدرت بود . او برای جانشینی اش ، میخائیل گورباچف ( Mikhail S. Gorbachev ) را انتخاب کرد . گورباچف نسل جدیدی از رهبری شوروی را رقم زد ، رهبری گورباچف هیچ شباهتی با دیگر اسلافش نداشت . گورباچف با ایجاد فضای باز سیاسی و پاره ای اصلاحات اقتصادی که آنها را " گلاسنوست " ( Glasnost ) یا آشکاری و شفافیت و " پرستوریکا " ( Perestorika ) یا بازسازی نامید در دستور کار خود قرار داد . او روابط گرمتری با غرب برقرار کرد و به اشغال افغانستان پایان داد . سیاست های انقلابی گورباچف باعث پایان جنگ سرد شد ، گورباچف در سال 1990 برنده ی جایزه ی صلح نوبل به خاطر تلاش هایش در جهت پایان جنگ سرد و 45 سال خصومت بین شرق و غرب شد . شوروی پس از حادثه ی 24 آوریل 1986 و انفجار در نیروگاه هسته ای چرنوبیل شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت ، شوروی هیچگونه اطلاعاتی درباره ی نحوه ی بروز این حادثه منتشر نکرد .




اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیست ( USSR ) :



گورباچف قول برقراری اصلاحات همه جانبه را داد و اعلام کرد به زودی سیاست سخت و سهمگینی را علیه ی گروههای رادیکال و افراطی اتخاذ خواهد کرد . بوریس یلتسین به همراه جمعی دیگر از ناراضیان و مخالفان سیاسی در سال 1990 ار حزب کمونیست استعفا کردند . در اینجا بود که رقابت بین یلتسین و گورباچف شدت گرفت . گورباچف ضمن انحلال تمام جمهوری های کمونیستی شوروی پیشنهاد تشکیل " دولت های مستقل مشترک المنافع " ( Commonwealth Independent States ) یا ( CIS ) را مطرح کرد . روسیه به همراه ده جمهوری شوروی در 21 دسامبر 1991 به این سازمان پیوستند . در 25 دسامبر 1991 گورباچف استعفا کرد و بدین ترتیب اتحاد جماهیر شوروی به تاریخ پیوست . پس از آن یلتسین ، رهبر مخالفان به قدرت رسید و در روسیه نظام جمهوری برقرار کرد و خود نیز رئیس جمهور روسیه شد . در اوایل سال 1992 روسیه یک سری از اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد . رئیس جمهور ، جمهوری جنوبی چچن در سال 1994 اعلام کرد این جمهوری در صدد کسب استقلال از روسیه می باشد . بدین ترتیب در دسامبر 1994 نیروهای روسی با بستن مرزهای چچن ، سرکوبی عناصر جدایی طلب را آغاز کردند . در ماه می 1997 پس از دو سال جنگ به پایان رسید و پیمان صلحی به امضا رسید که به موجب آن از ادعای استقلال مجدد چین جلوگیری می شد . در ماه مارچ 1998 یلتسین کابینه ی خود را منحل و سرگئی کرینکو ( Sergei salamuiyenko ) وزیر سوخت و انرژی را جایگزین ویکتور چرنومردین ( Victor Chernomyrdin ) به عنوان نخست وزیر روسیه کرد . به دنبال وقوع آشفتگی های اقتصادی و بحران مالی در روسیه ، یلتسین مجددا کرینکو را برکنار و چرنومردین را جانشین او کرد . در 11 سپتامبر 1998 دومای روسیه چرنومردین را رد و یفگنی پریماکوف ( Yevgeny Primakov ) وزیر خارجه ی سابق را برای احراز پست نخست وزیری پیشنهاد کرد . این رفتارهای یلتسین که حاکی از نا شکیبایی و دمدمی مزاج بودن او بود او را تا در مظان اتهام قرار دادن و استیضاح در پارلمان نیز پیش برد . ولی طرح اتهام او به زودی شکست خورد و او بار دیگر به قدرت بازگشت . یلتسین باز هم به سیاست های هوسبازانه و دمدمی مزاجانه ی خود ادامه داد ، او با برکنار کردن پریماکوف ، وزیر کشور روسیه ، سرگئی استپاشین ( Sergei Stepashin ) را جایگزین او کرد . ولی دوباره سه ماه بعد استپاشین را نیز برکنار و در 9 آگوست 1999 ، ولادیمیر پوتین ( Vladimir Putin ) را به جای او انتخاب کرد . پوتین ، این مامور سابق K.G.B بعدا در سال 2000 جانشین یلتسین شد . در 31 دسامبر 1999 یلتسین به طور کاملا غیر منتظره استعفا کرد و در 26 مارچ 2000 ولادیمیر ولادیمیروویچ پوتین با کسب 53 % از آرا انتخابات به عنوان رئیس جمهور روسیه انتخاب شد . پوتین در 7 می 2000 رسما کار خود را به عنوان رئیس جمهور روسیه آغاز کرد . پوتین با متمرکز کردن قدرت در مسکو و تلاش برای کاهش قدرت و نفوذ فرمانداران منطقه ایو بازرگانان ثروتمند سعی در حفقط تعادل و توازن در اقتصاد روسیه را داشت . پوتین به هیج وجه خصوصیات یلتسین در جا به جایی های فراوان در رده های بالای مملکتی را نداشت و همین باعث ثبات سیاسی روسیه شد . در آگوست 2000 در جریان سانحه برای زیر دریایی هسته ای " کورسک " ( Kursk ) حدود 118 ملوان روسی کشته شدند . در سال 2001 روسیه به آمریکا در مورد هرگونه رد پیمان ضد موشکهای بالستیک در سال 1972 به آمریکا هشدار داد ، آمریکا نیز در مورد احترام به این پیمان به روسیه اطمینان خاطر داد . در آوریل 2003 سرگئی یوشنکوف ( Sergei Yushenkov ) سومین نفر از منتقدان کرملین بود که به طرز مرموزی به قتل رسید . پوتین در ماه مارچ 2004 مجددا با 70 % آرا برای چهار سال دیگر رئیس جمهور روسیه باقی ماند . در روز 1 تا 3 ستامبر 2004 شورشیان چچن در شهر بسلان در نزدیکی چچن ، با اشغال یک مدرسه بیش از 1100 تن از دانش آموزان ، آموزگاران و اولیا دانش آموزان را به گروگان گرفتند ، در این حادثه ی خونین بیش از 156 تن که اکثریت آنان را کودکان تشکیل می دادند ، کشته شدند . سرکرده ی شورشیان چچن ، شمیل باسایف ( Shamil Basayev ) مسئولیت این جنایت را را بر عهده گرفت . این حادثه عزم پوتین را برای مبارزه با افراط گرایی و رادیکالیسم بیش از پیش افزایش داد . بسیاری از کشورهای جهان تاثر عمیق خود را از این جنایت اعلام کردند . در سپتامبر 2004 روسیه پروتکل کیوتو و تغییرات آب و هوایی را امضا کرد . آلکساندر لیتوینینکو ( Alexander Litvinenko ) مامور سابق K.G.B که از منتقدان سرسخت کرملین بود به علت اثران ناشی از مواد رادیو اکتیویته در نوامبر 2006 درگذشت ، او در بستر مرگ در بیمارستانی در لندن ، پوتین را به دست اندرکاری در قتل خود متهم کرد . در جولای 2007 ، شهر سوچی روسیه ، بندری در کنار دریای سیاه واقع در غرب این کشور به عنوان میزبان بازیهای المبیک زمستانی سال 2014 انتخاب شد . در سپتامبر 2007 پوتین ، ویکتور زوبکوف ( Victor Zubkov ) را به عنوان کاندید برای پست نخست وزیری انتخاب کرد ، دوما نیز با این انتخاب موافقت کرد . در انتخابات پارلمانی روسیه که در اکتبر 2007 برگزار شد ، حزب پوتین به نام " روسیه ی متحد " ( United Russia ) یا کسب 64 % بیش از نیمی از کرسی های پارلمان را از آن خود کرد . دیگر حزب اپوزیسیون ، حزب کمونیست نیز تنها 11 % کرسی ها را به خود اختصاص داد . گروهها و احزاب مخالف اعلام کردند در این انتخابات تقلب شده است ، ناظران اروپایی نیز بر عدم شفافیت انتخابات تاکید ورزیدند . گری کاسپاروف ( Garry Kasparov ) یکی دیگر از مخالفان کرملین ، این انتخابات را غیر شفاف ترین و کثیف ترین انتخابات در تاریخ روسیه ی مدرن نامید . در دسامبر 2007 ، پوتین نامزدی ، دیمیتری مدودوف ( Dmitri Medvedov ) را برای انتخابات ریاست جمهوری ماه مارچ 2008 تائید کرد . مدودوف کفیل سابق نخست وزیر و رئیس شرکت گاز پروم ( Gazprom ) روسیه است ، او بر خلاف پوتین هیچ گونه سابقه ی کار در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی را ندارد . مدودوف اعلام کرد در صورتی که رئیس جمهور شود ، پوتین را به عنوان نخست وزیرش انتخاب خواهد کرد . در انتخابات 2 مارچ 2008 ، دیمیتری مدودوف با کسب 70 % آرا ، مهمترین رقیبش ، گنادی زیوگانوف ( Gennady Zyuganov ) رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه را که تنها 17 % آرا را کسب کرد پشت سر گذاشت و به عنوان رئیس جمهوری بعدی روسیه معرفی شد * . نژاد 79 % مردم روسیه ، روس ، 3 % تاتار ، 2 % اوکراینی ، 1 % باشقیر و 1 % چاووش می باشد . همچنین دین 10 تا 15 % روس ها نیز ، ارتدکس روسی ، 10 تا 15 % مسلمان و 2 % نیز سایر مسیحیان هستند ، بقیه نیز عمدتا بی دین می باشند . زبان روسی ، زبان رسمی روسیه است . واحد پول روسیه ، روبل با واحد جزء ( کوپک ) نام دارد . از مهمترین صادرات روسیه می توان به نفت و فراورده های نفتی ، گاز طبیعی ، چوب و تولیدات چوبی و مبلمان ، فلزات ، مواد شیمیایی و شراب اشاره کرد .




* دیمیتری مدودوف در روز 7 می 2008 رسما کار خود را به عنوان رئیس جمهور روسیه آغاز خواهد کرد .











روسیه دارای 21 جمهوری می باشد :



1 - آدی گیا : میکوپ

2 - آلتای : گورنو آلتایسک

3 - باشکورتوستان : اوفا ( یوفا )

4 - بوریاتیا : یولان یوده

5 - چچن : گروزنی

6 - چوواشیا : چبوکساری

7 - داغستان : مخاچ قلعه ( ماخاچکالا )

8 - اینگوش : ماگاس

9 - کاباردینو بالکاریا : نالچیک

10 - کالمیکیا : الیستا

11 - قره چایوو چرکسیا : چرکسک

12 - کارلیا : پتروزاوودسک

13 - خاکاسیا : آباکان

14 - کومی : سیکتیوکار

15 - ماری ال : یاشکار اولا

16 - موردوویا : سارانسک

17 - اوستیای شمالی : ولادی قفقاز

18 - ساخا : یاکوتسک

19 - تاتارستان : قازان

20 - تیووا : قزل

21 - اودمورتیا : ایژوسک







روسیه مشتمل بر 46 استان ( Oblast ) می باشد :




1 - آمور ( Amur )

2 - آرخانگلسک ( Arkhangel'sk )

3 - آستاراخان ( Astarakhan )

4 - بلگورود ( Belgorod )

5 - بریانسک ( Bryansk )

6 - چلیابینسک ( Chelyabinsk )

7 - ایرکوتسک ( Irkutsk )

8 - ایوانووو ( Ivanovo )

9 - کالینین گراد ( Kaliningrad )

10 - کالوگا ( Kaluga )

11 - کمرووو ( Kemerovo )

12 - کروف ( Kyrov )

13 - کُستروما ( salamotroma )

14 - کورگان ( Kurgan )

15 - کورسک ( Kursk )

16 - لنین گراد ( Leningrad )

17 - لیپتسک ( Lipetsk )

18 - ماگادان ( Magadan )

19 - مسکو ( Moscow )

20 - مورمانسک ( Murmansk )

21 - نیژنی نوگورود ( Nizhniy Novgorod )

22 - نوگورود ( Novgorod )

23 - نووسیبیرسک ( Novosibirsk )

24 - اومسک ( Omsk )

25 - اورنبورگ ( Orenburg )

26 - اورل ( Orel )

27 - پنزا ( Penza )

28 - پسکوف ( Pskov )

29 - روستوف ( Rostov )

30 - ریازان ( Ryazan )

31 - ساخالین ( Sakhalin )

32 - سامارا ( Samara )

33 - ساراتوف ( Saratov )

34 - اسمولنسک ( Smolensk )

35 - اسورد لوسک ( Sverdlovsk )

36 - تامبوف ( Tambov )

37 - تومسک ( Tomsk )

38 - تولا ( Tula )

39 - تور ( Tver )

40 - تیومن ( Tyumen )

41 - اولیانوسک ( Ul'yanovsk )

42 - ولادیمیر ( Vladimir )

43 - ولگو گراد ( Volgograd )

44 - ولوگدا ( Vologda )

45 - ورونژ ( Voronezh )

46 - یاروسلاو ( Yaroslav' )