● گروه تربیتی و مشاوره
من دانشجوی ترم ۵ پزشکی هستم. به نظر خودم و با توجه به نمراتم، در سطح قابل قبول و خوبی نیستم. مدتی است که نمی‌توانم درس بخوانم. اسفند امسال نیز امتحان جامع علوم پایه دارم و باید با یک برنامه‌ریزی، هم به درس‌های این ترم و هم به مرور درس‌های ترم‌های گذشته بپردازم؛ اما مشکلم این است که نمی‌توانم از وقتم به خوبی استفاده کنم و همیشه وقتم به بطالت می‌گذرد و نمی‌توانم یک برنامه‌ریزی درست انجام دهم و اگر هم برنامه‌ریزی کنم، آن‌قدر اراده ندارم که آن را انجام دهم و از طرف دیگر اضطراب درس‌ها و امتحانات را دارم که مدام روی هم انباشته می‌شوند و از طرف دیگر، نمی‌توانم درس بخوانم و به همین خاطر، همیشه دچار عذاب و ناراحتی هستم و به عبارت ساده‌تر می‌خواهم درس بخوانم، اما نمی‌توانم؛ مرا راهنمایی کنید.
موفقیت در هر کاری، مرهون سه امر زیر است:
۱) شناحت هدف.
۲) برنامه‏ریزی.
۳) همت و تلاش.
یکی از دانشمندان بزرگ، مشهور به «ابوجعرانه»، موفقیت خود را در دانش آموزی، از حشره‏ای به نام «جعرانه» می‏داند. وی می‏گوید: در مسجد جامع دمشق، کنار ستونی صاف نشسته بودم. جعرانه‌ای (حیوانی شبیه سوسک) را دیدم که می‏خواست از ستون بالا برود و کنار شعله‏ای‌ که بالای ستون می‏سوخت، بنشیند. من از اول شب تا صبح کنار آن ستون بودم. حشره هفت‌صد بار سعی کرد بالا برود؛ ولی هر بار به پایین سقوط می‏کرد؛ زیرا ستون صاف و لغزنده بود. از تلاش و همت آن حشره، تعجب کردم؛ برخاستم وضو ساختم و بازگشتم؛ دیدم حشره به بالای ستون رفته و کنار شعله چراغ پی‏سوز، آرمیده است.
شما قصد دارید درس بخوانید و پیشرفت کرده، به آرزوهای خود برسید. بنابراین، از مشکلات نهراسید؛ تلاش کنید که سرانجام موفقیت را در آغوش خواهید گرفت. «سکاکی» یکی از دانشمندان بزرگ نیز در سن چهل سالگی به درس خواندن روی آورد. وی چنان کم استعداد بود که راه خانه‌اش را گم می‏کرد؛ اما با تلاش توانست از عالمان بزرگ شود؛ به طوری که نگارش‏های وی پس از ۱۲ یا ۱۳ قرن هنوز به عنوان متن درسی به کار می‌روند. شما باید به نکات زیر توجه کنید:
۱) عزم و همت خود را محکم کنید.
۲) به وسیله مشورت با افراد خبره، نحوه درس خواندن خود را اصلاح کرده، برای اوقات شبانه‌روز خود برنامه‏ریزی کنید. ساعات اولیه صبح را نخوابید و سعی کنید در آن ساعات، درس بخوانید و برای خود هم مباحثه انتخاب کنید و تمامی درس‌ها را بدون استثنا، با او بحث کنید.
۳) برای پای‌بند بودن و عمل کردن به برنامه‌های طراحی شده، از یک برنامه تنبیه و پاداش کمک بگیرید و در پایان هر روز یا هر هفته، به میزان موفقیت‌ها و عملی کردن برنامه‌های طراحی شده، خود را تشویق کنید و به میزان تنبلی‌ها و عمل نکردن به آن برنامه، خود را تنبیه کنید.
۴) بهره‏گیری از تلقین مثبت؛ اگر تحت تأثیر افکار منفی قرار می‌گیرید و در مقطعی از دوران تحصیل، باور می‌کنید که فردی ناموفق و بیهوده هستید، رفتار و کردار شما متأثر از چنین وضعی خواهد شد و نتیجه مطلوبی به بار نخواهد آمد؛ در این صورت، با تلقین جنبه‏های مثبت و سازنده، به افکار امیدبخش و متعالی دست خواهید یافت و تداوم چنین افکار و حالاتی، در نتیجه کارتان چشم‌گیر خواهد بود.
۵) توکل به خدای متعال را در هیچ لحظه‏ای از زندگی از دست ندهید و در مواقع حساس و دشواری که برایتان پیش می‏آید، بیشتر از همیشه، به نیروی ایمان به خدا تکیه کنید و او را در همه حال، ناظر بر خود و پشتیبان واقعی خود بدانید که در چنین صورتی، به یاری حق، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.
تجربه نشان داده که برای حل این مشکل، نمی‏توان تنها به رهنمودهای کتبی و غیابی بسنده کرد و این مسئله، مانند بسیاری از مشکلات روانی دیگر، به ارتباط مستمر با مشاور نیازمند است؛ ولی اجرای توصیه‏های زیر، در نابود سازی این پدیده، سودمند می‏نماید:
۱) باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجه کنید که ضعف اراده، اغلب در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقی نکردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تفکیک امور اهم و مهم، شکست‏های گذشته و در عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس، مانند محرومیت، سرزنش و رنج‏های مستمر، ریشه دارد و زدودن هر یک از این عوامل، در پرتو سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی ممکن است.
۲) باید باور کنید که شما نیز چون دیگر انسان‏ها از توانمندی‏های بسیاری برخوردارید و از دیگران، کمتر نیستید. فراموش نکنید که نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بی‏ترند و نباید خود را دست کم بگیرید. یک تصمیم خوب، در پرتو تکیه بر قوت‏ها، جبران ضعف‏ها و احساس توانمندی، شکل می‏گیرد.
۳) پس از مشورت با افراد صلاحیت‌دار با توجّه به امکانات و توانمندی‏های واقعی خود، برای زندگی‌تان برنامه‌ریزی کنید و بکوشید که هرگز بی‌جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همه ‏فعّالیّت‏ها را در این برنامه بگنجانید؛ تا زمانی خالی نماند؛ زیرا توجّه به فرصت بی‌کاری، شما را به سمت به تأخیر انداختن کارها سوق می‌دهد.
۴) بکوشید برای هر رفتاری انگیزه‏ای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیم‏گیری‏ها و رفتارهای خاص خویش، به طور کامل آگاه شوید.
۵) محیط زندگی و موقعیت کاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعّالیّت را نابود سازید؛ برای مثال در موقعیتی که به سرزنش شدن و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی می‏انجامد، قرار نگیرید. برای تصمیم‏گیری‏ها و اقدامات خویش، امنیت روانی فراهم آورید؛ تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان، ابراز وجود کنید و برجستگی فکری و فعّالیّت مناسب را از طریق تصمیم، آشکار سازید.
۶) هر کاری را آسان تلقی کنید؛ زیرا در برابر اراده پولادین انسان، همه سختی‏ها آسان می‏گردند. به استقبال کارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید که می‏توانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آن‏ها را به دست آورید.
۷) رضایت خداوند را ملاک هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی، بپرهیزید. این تسلیم شدن‏ها، اراده را ضعیف و متزلزل می‏سازد. تقوا و رعایت دستورهای پروردگار، برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده، بسیار سودمند است.
۸) مدتی برنامه‌ریزی و تصمیمات خود را با فردی صلاحیت‌دار در میان بگذارید و از وی بخواهید که مراقب باشد؛ تا در شما دودلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تأخیر نیندازید.
۹) از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند.
۱۰) با کسانی که روحیه و اراده‌ای قوی دارند، دوست شوید؛ تا اراده شما نیز قوی گردد.
۱۱) بکوشید تصمیم‏هایتان را با فردی با تجربه در میان نهید؛ تا از قوت و درستی‌شان اطمینان یابید و پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه، خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت، اقدام کنید.
تصمیم باید بر تدبیر و اندیشه و آگاهی‏های لازم استوار باشد و به عمل بینجامد. تخلف از این امر، جز تلف کردن وقت، پیروی از افکار پوچ و سستی در عمل، دستاوردی ندارد و فرد را با زیان‏های مادی و معنوی، روبه رو می‏سازد. از این رو، امور یاد شده، گناه به شمار می‏آیند. تردید در تصمیم‏گیری و تأخیر در عمل، سبب از دست رفتن منافع معنوی و مادی فراوان می‏شود و زیان‏های بسیاری را به بار می‏آورد.
۱۲) تصمیمات مناسب و پر ارزش گذشته ‏خود را به یاد آورید و توجّه کنید که مانند گذشته، برای انجام دادن کارهای مهم، آمادگی دارید.
۱۳) در تصمیم‏ها و فعالیت‏های الگوها دقت کنید و در همسان سازی و الگوپذیری، جدی باشید تا جرأت انجام کار یابید و توان تصمیم‏گیری و اجرا در شما تقویت شود.
۱۴) ورزش مستمر و منظم را که در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نکنید.
۱۵) با تصمیم‏های آسان در کارهای ساده، به تدریج خودباوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیم‏گیری در امور مشکل و پیچیده، هموار سازید.
۱۶) در موضوع مورد نظر، تمرکز پیدا کنید و از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید؛ تا تصمیم‏گیری آسان‏تر صورت پذیرند.
۱۷) پس از تدبیر و مشورت، از عواقب تصمیم‏های خود هراسناک نباشید و به خدا توکل کنید. پیامدهای تصمیم‏هایتان را که از قلمرو اندیشه‏تان بیرون است و با بروز احتمال‏های ضعیف، سبب تردید و تزلزل شما می‏گردد، به خداوند متعال که به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آن‌چه پروردگار پیش می‏آورد، خشنود باشید؛ تا خداوند شما را به سوی صلاح و مطلوب واقعی‏تان رهنمون شود.
برای مقابله با «اضطراب امتحان» لازم است با مفهوم کلی «اضطراب» آشنا شویم. نکته قابل توجّه این‏ است که اضطراب، در حد متعادل آن، برای هر جانداری ضروری و سازنده است. روان‌شناسان، اضطراب را پاسخی سازش یافته تلقی
می‌کنند؛ زیرا فرد را در انجام کارها و کسب موفقیت‏ها، یاری می‌کند؛ اسباب نشاط و فعالیتش را فراهم می‌سازد و او را در برابر خطرها و تهدیدهای واقعی، به حرکت وا می‌دارد؛ مثلاً هنگام احساس درد، به پزشک مراجعه می‌کنیم، در جاده لغزنده، با احتیاط رانندگی می‌کنیم و به موقع، سر قرار حاضر می‌شویم و.... . بنابراین، وجود اندکی اضطراب، سبب
می‌شود که فرد هنگام روبه رو شدن با عوامل اضطراب‌زا، واکنش مناسب نشان دهد و قدرت خلاقیّت و سازندگی‌اش را به کار گیرد یا فرد را تحریک می‌کند تا به طور جدی، در جهت انجام مسئولیت مهمی مانند امتحان یا پذیرش یک وظیفه اجتماعی، تلاش کند.
این نوع اضطراب، سازنده و مفید است و ضرورت دارد؛ البته وقتی اضطراب از حد متعادل می‌گذرد و با رسوخ در اندیشه، رفتار عادی و روزمره انسان را مختل می‌سازد، در واقع، به اضطراب منفی تبدیل می‌شود و می‌تواند عامل بسیاری از اختلالات شناختی، عاطفی و جسمانی گردد. این نوع اضطراب، انسان را از بخش عمده‏ای از امکانات و توانمندی‌هایش محروم می‌سازد؛ به گونه‏ای که نمی‌تواند از استعدادهای وجودی‌اش به درستی بهره‏مند شود. این بُعد منفی و مخرّب اضطراب است و فرد را از رویارویی درست با مشکلات و موقعیت‏های جدید باز می‌دارد.
بنابراین، اضطراب - همان طور که روان‏شناسان تعریف کرده‏اند - نوعی نا‌آرامی مبهم و نامعلوم است و به حساسیت‏های روانی و جسمانی‌ای که انسان در پاسخ به تهدید حقیقی یا خیالی ابراز می‌دارد، اشاره می‌کند. در واقع، اضطراب، نوعی احساس ناخوشایند مبهم است و اسباب دلواپسی را در انسان پدید می‌آورد و به همین جهت، فرد مضطرب، اغلب دلهره و نگرانی‌هایی دارد که ریشه آنها را نمی‌شناسد. در این موقعیت، عباراتی چون «دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشد»، «احساس می‌کنم اتّفاق بدی می‌خواهد برایم بیفتد»، «احساس می‌کنم دلم هری ریخت»، «آرام و قرار ندارم» و «احساس می‌کنم توی دلم خالی شده» بر زبان می‌راند.
نشانه‏های جسمی و روانی این احساس ناخوشایند عبارتند از:
الف) نشانه‏های هیجانی؛ نظیر احساس اندوه، خشم، خجالت و... .
ب) نشانه‏های جسمانی؛ نظیر عرق کردن (به خصوص در کف دست‏ها)، افزایش ضربان قلب، لرزش اندام‏ها و سردرد
ج) نشانه‏های ادراکی؛ نظیر بی‌توجهی در انتخاب، عدم توانایی در یادگیری، ضعف تمرکز حواس و فقدان تفکر
د) نشانه‏های روانی؛ نظیر نداشتن قدرت انتخاب، نداشتن امید به آینده و احساس ناتوانی در مقابله با یک کار.

پرسمان ( www.porseman.net )