جاي پا
خوابي ديدم ...
خواب ديدم در ساحل با خدا قدم مي زنم .بر پهنه آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد. در هر صحنه دو جفت پا روي شن ديدم . يکي متعلق به من و ديگري متعلق به خدا .
وقتي آخرين صحنه در مقابلم برق زد به پشت سر و به جاي پاهاي روي شن نگاه کردم.متوجه شدم که چندين بار در طول مسير زندگي ام فقط يک جفت جاي پا روي شن بوده است.همچنين متوجه شدم که اين در سخت ترين دوران زندگي ام بوده است.
اين واقعابرايم ناراحت کننده بود و درباره اش از خدا سوال کردم: خدايا ! تو گفتي اگر به دنبال تو بيايم در تمام راه با من خواهي بود .ولي ديدم که در سخت ترين دوران زندگي ام فقط يک جفت جاي پا وجود داشت.نميفهمم چرا هنگامي که بيش از هر وقت ديگر به تو نياز داشتم مرا تنها گذاشتي؟
خدا پاسخ داد : بنده بسيار عزيزم ! من در کنارت هستم و هرگز تنهايت نخواهم گذاشت . اگر در آزمون ها و رنج ها فقط يک جفت جاي پا ديدي زماني بود که تو را در آغوشم حمل مي کردم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)