دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29

موضوع: اصطلاحات معماری

  1. #1
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    Wink اصطلاحات معماری

    سلام به تمام معماران نخبه


    چه خوبه که بیایم اصطلاحات رشته ی تخصصیموونو با لا ببریم یا در مورد اصطلاحات معماری که شنیدیم ولی معنی دقیقشو نمی دونیم تمرکز بیشتری داشته باشیم بخاطر همین من این تاپیکو باز کردم که با کمکه شما معماران عزیز بتونیم یه لغت نامه ی کامله معماری با تعاریف جامع و کوتاه از اصطلاحات رو اینجا جمع آوری کنیم...
    یه نکته ی دیگه اینکه مثل لغت نامه به ترتیب حروف الفبا جلو می ریم, یعنی اول "الف" ,وقتی الف کامل شد "ب" و همینطوری جلو می ریم .
    موفق باشین>:d<
    ویرایش توسط ЛίL∞F∆R : 1st October 2008 در ساعت 07:21 PM

    ... GODISNOWHERE

    "This can be read as "GOD IS NO WHERE

    OR

    "As " GOD IS NOW HERE

    Every thing in life depends on
    How you look at them
    ... always think positive

  2. 7 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  3. #2
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    Post پاسخ : اصطلاحات معماری

    آ

    آباره: پل آّب رسان، مجرايي كه آب را از جايی به جايی دیگر منتقل مي كند. اين اصطلاح معمولا در مورد مجراهاي مصنوعي به كار مي رود كه معمولا آب را به شهر ها مي رسانند.

    آب بندي: عايق نفوذناپذير, دوغاب ريزي بر سطح رجها.

    آب پخشان: محل تقسيم آب قنات و چشمه. مثل سيستم آب پخشان در چشمه ي فين كاشان

    آبخوار كردن: عمل سيراب كردن آجر و خشت بدون لعاب

    آبرو: مجرايي كه در آن آب به طور طبيعي جريان داشته و دریا، دریاچه، كوير، باتلاق و مانند آن روان باشد.

    آبزن: واني جهت شستشو.

    آبساب:آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شدهباشد.

    آبساب كردن: عمل صيقل زدن سطح خشت بدون لعاب براي از بين بردن خلل و فرج و ناهمواري ها

    آب شيب: جوي و راه آب در اطراف بام هاي منحني كه براي انتقال آب قرار مي دهند.

    آبكند: جايي كه به واسطه ي آب و سيل كنده و چاله شده باشد.

    آبگردان: عنصر مارپيچ براي نشان دادن حركت آب نهرها در باغها.

    آبمال: بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد.

    آپادانا: محل پرستش، آتشكده، معبد آتش.

    آتريم: فضاي باز در بطن بنا كه به آن void نيز مي گويند.

    آتشبر: ديوار مانع يا هر عضو ساختماني ديگري كه مانع سرايت حريق شود.

    آجر آبخوار: آجر سيراب شده. براي از بين بردن گرد آجر از روي آجر و پيوند خوردن بهتر آن به ملات، آن را در آب قرار مي دهند تا آب بكشد.

    آجر پیشبر: آجری که قبل از پخت به صورت دلخواه شکلداده می شود.

    آجر جوش: آجر بسيار پخته و ناصاف و تيره رنگ كه از ته كوره به دست آمده و بيشتر در پي ساختمان به كار مي رود.

    آجر دو قدي: نيمه آجر

    آجر سه قدي: سه چهارم آجر

    آجر مهري: آجر كوچك منقوش

    آخوره: جمع آوري و كپه كردن خاك و آب بستن به آنها.

    آدوربند: آلاچيق يا اتاقي كه در بيابان با چوب و خار بيباني برپا مي كنند.

    آذرگاه: آتشكده، محل بر افروختن آتش


    آر: واحد سطح، برابر يك دكامتر مربع يا صد متر مربع

    آرسن بازار: بازارهاي روباز كه در كنار دروازه ي اصلي شهر قرار داشته اند.

    آژند :ملاتي خمیری است که فاصلهمیان مصالح را پر کرده و قطعات مختلف را به هم می چسباند.

    آژيانه: سنگ فرش آجر، آجر فرش

    آستانه: درگاه، پيشگاه، كرياس، قسمتي از خانه كه در آغاز ورود ديده شود. قدمگاه ورودي، قسمت پيشين اتاق به در، بخشي از چارچوب كه در پايين چارچوب قرار دارد و ممكن است از جنس هاي مختلفي مثل سنگ يا چوب ساخته شود. تير افقي كف ارسي، بارگاه بزرگان و شاهان، پله اي كه در دامنه يا بلندي ساخته باشند.

    آسمانه: سقف

    آشخانه: مطبخ و آشپزخانه

    آشكوب: اشكوبه، آسمانه و سقف خانه، طبقه، مرتبه، هر كدام از طبقات و سقف هاي ساختمان

    آفتاب شكن:تابش وند، ديوار هايي كه بين پنجره هاي سه دري و پنج دري مي ساختند.

    آفتاب كور: بخش رو به غرب ساختمان.

    آفتابي شدن: خارج شدن آب از مظهر قنات.

    آلاچيق: آلاچق، خانه ي چوبي و سايباني كه در باغ درست مي كنند. سراپرده و سايباني كه معمولا از دو يا چهار ستون تشكيل شده و بر فراز آن، گياهان و يا پارچه ي ضخيمي كشيده مي شود. كلبه اي كه از تعدادي تيرك درست مي شود.

    آلنگ: ديوار محافظ قلعه.

    آلوئك: لب پر شدن آجر به وسيله ي آهك.

    آوار: توده اي سطحي از شن و ماسه و خاك رس كه از محل اصلي خود رانده شده و در محل ديگري انباشته شده است.

    آوگون: در گنبدهاي دو پوسته ي گسسته، نار بيرون زدگي پوسته ي دوم را مي گويند. قوس سرنگون شده يا وارونه، انحناي پاي گنبد كه به طرف داخل متمايل مي شود. نقطه ي عطف گنبد.

    آهك سياه: ملات ساروج ,ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه ميگويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.


    آهك شكفته: آهك آب خورده.

    آهك مرده: آهك شكفته، آهك آب ديده.

    آهنگ: نام ديگر مقرنس.

    آهون: پوسته ي داخلي گنبد در گنبد هاي دو پوش، پوشش زيرين گنبد.

    آهيانه: به معني جمجمه. در گنبد هاي دو پوسته، پوشش زيرين را مي گويند كه به كدنبه نيز مصطلح مي باشد.

    آمود: تزوينات الحاقي– نماسازي سنگي-آجري كاشيكاري و گچكاري.

    ا

    ابرو: عنصر تزييني سردر و پنجره، ابرونما.

    ابلق: آجري كه بر اساس حرارت زياد دو رنگ شده و از استحكام زيادي برخوردار است.

    ابليز: خاكي كه از مخلوط شن، رس، گل و لاي و خاك هاي گياهي به وجود آمده است.

    اپدنه: گنبد خانه و عمارت اصلي.

    اخدر: حوضچه، حوض حمام.

    اُرچين: نوعي گنبد رك كه قسمت خود آن پله پله است. متداول در خوزستان.

    اُرُسي: پنجره هايي كه در دو طرف چهارچوبداراي ناوهستند و از بالا به پايين و بالعكس حركت مي كنند. اين پنجره ها معمولا آلت سازي دارند و شيشه هاي رنگين در آن ها به كار مي رود.

    اَرَش: واحد اندازه گيري در نظام قديم ايراني، اندازه از نوك انگشت تا آرنج، برابر 6 گره (حدود 40 سانتي متر)

    ازاره: بخشي از پايين ديوار است كه معمولا آمودي از سنگ و كاشي دارد, دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميده مي شود .

    ازاره ستون: قسمتي از پايين ستون كه از جنس سنگ بوده و براي حفظ ابزار ستون به كار مي رود.

    اژند: ملات خمیری است که فاصلهمیان مصالح را پر کرده,قطعات مختلف را به هم می چسباند.

    اَزَج-ازغ :به معنی شاخه هایانگور یا بیاره خربزه که شکلی کج است,در معماری پوشش منحنی(یا سغ)راگویند.

    اَژه: آهك

    اژيو: از انواع قوس هاي تيزه دار

    اِسپر: ديوار جدا كننده يديوارهايي كه ميان دو پايه ي باربر مي سازند. بخشي از نماي ساختمان كه در و پنجرهنداشته باشد. ديوارهاي بين دو پايه ي حمال كه با ضخامت كمتر ساخته مي شود.

    اِسپَرلوس: خلوت، آپارتمان خصوصي ، محلي آراد براي كار.

    استامپي: از انواع شيوه هاي تزييني، طرح هاي تزييني كه قبل از خشك شدن قالب ها، اندود گچ يا بندهاي آجر بر آن ها حك مي شود.

    استودان: استخوان دان,اتاقکهایی که از سنگ تراشیده شده و زیر وروی آنها را صاف کرده تا قابل دسترسی نباشند و محل قراردادان استخوانهای مردگانبوده(در کیش زرتشتی)گاهی این استودانها به صورت برج مانند انچه در کعبه زرتشت استبوده است. از نمونه هاي ديگر آن آرامگاه هاي نقش رستم فارس است.

    اَستوك: خميري است از گچ و محلول سريشم. اين خمير در نماسازي ساختمان استفاده شده و بتونه ي گچي نيز ناميده مي شود.

    اسكنج: نوعي گوشه سازيدر گنبد، كه از تقاطع دو تاق مورب تشكيل مي شود.

    اسكوپ: ميخ سر كج، ميخ دو سر, به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط ميكنند اسكوپ مي گويند.


    اسليمي: به طور عام در مورد نقوش گياهي در هم بافتهيا طوماري به كار مي رود. يكي از نقش مايه هاي شاخص در هنر اسلامي است. تركيب نقوشگل و بوته ي پيچ در پيچ. اين طرح ها خاصيت تزئيني بي مانند و ريشه اي ايراني دارندو بيشتر در حجاري، گچبريو منبت كاري ديده مي شوند (اين طرح ها به غلط به آراسبك«عراسبك» شهرت يافته است). نامي است كه در مورد نقوش شبيه پيچك هاي درخت مو در نمايساختمان استفاده مي گردد.

    اشه: نوعي صمغ كه براي دفع موريانه، آن را با كندر ميسوزاندند.

    اشپيل : ميله اي كه از شكاف عبور ميكند


    اصفهاني: جهت گيري ساختمان هايي در امتداد شمال غربي، جنوب شرقي. مكتب اصفهان: شيوه ي معماري مربوط به قرن دهم تا سيزدهم هجري قمري كه عمدتا شامل شيوه ي معماري صفوي، زندي و قاجاري است.

    افراز: ارتفاع، بلندي.


    اكسپوزه : فرم-نمايش-حالت

    الحاق : وصل


    الوئك: لب پر شدن اجر بوسيله اهك.

    انبارك: انباري كوچكي،پستو، اتاقك كوچكي كه از آن به عنوان انبار لوازم اضافي خانه استفاده مي شود.

    انباره: مخزن، فضايي است عمود بر ميل چاه و در پايين قسمت چاه فاضلاب كه براي افزايش ظرفيت آن گسترده مي شود.

    انبسان: کنتراست

    اندروني: داخلي، مياني، بخش داخلي خانه، حريم زندگي خانواده در خانه، ميانه ي محفوظ خانه از نگاه و دسترس ديگران، اندروني با سلسله مراتبي از بيروني و ورودي جدا مي شود. در مقابل بيروني.

    اندود ياپلاستر: به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود ياپلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود .


    اندود ديمه: اندودي است كه از خمير آهك و خاكستر چوب به دست مي آيد. براي آب بندي بدنه ي آبگيرها و بندها، ديوار را به ديمه اندود نموده و انقدر ماله مي كشند تا كاملا صيقلي و سخت شود.

    انگدان:بخشاب,تقسیم کننده آبجویهای سنگی که در پشت سدها برای تقسیم آب می سازند

    اورگاه: آورگاه، قسمتي در حد فاصل تيزه و شكرگاه قوس كه محل شكستگي رو به داخل قوس است.

    اورلپ: نشست قطعه روي قطعه ي ديگر, پوشش.

    اوزيو: قوس شكسته ي فرنگي با انواعي مثل بلند(تند)، خوابيده(كوتاه، كند) و سه قسمتي

    ايدري: مصالحي كه از محل برداشت مي شود، آن چه از جاي ساختمان به دست مي آيد و براي ساختمان سازي از آن استفاده كنند. استفاده ي بهينه از شرايط و امكانات محيطي در ساخت بنا مثل مصالح و مقاومت زمين. بوم آورد.


    ايزوله: عايق


    ايوارگاه: در چفدهايي كه زاويه 5/67 درجه را تشكيل مي دهند، محل ريزش چفد بوده و محل فرو ريختن نيز ناميده مي شود.

    ايوان: ايواني مسقف با طاق آهنگ.

    ايوانچه: ايوان كوچك، فضاي نيمه باز جلوي حجره ها در مدارس.

    اُویز-اَفریز:واداشتن، در معماریبه معنی استخوان بندی بناست.
    ویرایش توسط ЛίL∞F∆R : 11th August 2010 در ساعت 12:53 AM

    ... GODISNOWHERE

    "This can be read as "GOD IS NO WHERE

    OR

    "As " GOD IS NOW HERE

    Every thing in life depends on
    How you look at them
    ... always think positive

  4. 10 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  5. #3
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    Post پاسخ : اصطلاحات معماری

    فکر کنم دیگه لغت جدیدی نباشه تو الف حالا میریم سراغ حرف ب.....................
    کمی فعالیت داشته باشین بخشه معماری فقط یه معمار داره انقدر تعداد معمارا کم شده؟

    ... GODISNOWHERE

    "This can be read as "GOD IS NO WHERE

    OR

    "As " GOD IS NOW HERE

    Every thing in life depends on
    How you look at them
    ... always think positive

  6. 7 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر جدید
    نوشته ها
    4
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 9
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات معماری

    mamnun . ey kash estelahate gheyre farsi ro ham amuzesh bedin.

  8. 6 کاربر از پست مفید معماری سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    اولین نیاز جامعه آخرت هنر معماری
    نوشته ها
    404
    ارسال تشکر
    727
    دریافت تشکر: 1,113
    قدرت امتیاز دهی
    265
    Array

    Ok پاسخ : اصطلاحات معماری

    سلام خسته نباشی ولی همیشه مطمئن نباش این حرف من فکر نکنی توهین نه دوست ندارم اطلاعاتتون کم باشه مثلا" بگو آبمال چیست ویا مثالهای دیگر هست که حضور ذهن ندارم اگه یادم اومد ازت میپرسم

  10. 6 کاربر از پست مفید draz سپاس کرده اند .


  11. #6
    یار همراه
    نوشته ها
    2,325
    ارسال تشکر
    1,123
    دریافت تشکر: 4,306
    قدرت امتیاز دهی
    44
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات معماری

    سلام..
    خیلی کار قشنگی داری میکنی..
    با اینکه رشته من اصلا ربطی به اینا نداره ها..ولی خیلی خوشم اومده..دستت درد نکنه..کار به درد بخوریه..
    ..........
    خدمت دوست عزیزمون معماری هم خوشامد میگم..
    امیدوارم بتونیم از اطلاعات مفیدتون تو سایت استفاده کنیم..
    یه نکته ای رو هم عرض کنم..
    از این به بعد پست هایی رو که ارسال میکنین به زبان فارسی باشه
    موفق باشی
    هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...

  12. 5 کاربر از پست مفید ØÑтRдŁ§ سپاس کرده اند .


  13. #7
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات معماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط draz نمایش پست ها
    سلام خسته نباشی ولی همیشه مطمئن نباش این حرف من فکر نکنی توهین نه دوست ندارم اطلاعاتتون کم باشه مثلا" بگو آبمال چیست ویا مثالهای دیگر هست که حضور ذهن ندارم اگه یادم اومد ازت میپرسم
    نه عزیزم منم هر لغتی که یادم بود رو با معنی اینجا گذاشتم شما هم لغاتی که یادتون می یاد رو با معنی بذارین تا ما هم استفاده کنیم بعد من به لیست واردش می کنم.
    ازتون ممنون می شم.
    موفق باشین.

    ... GODISNOWHERE

    "This can be read as "GOD IS NO WHERE

    OR

    "As " GOD IS NOW HERE

    Every thing in life depends on
    How you look at them
    ... always think positive

  14. 5 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  15. #8
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    اولین نیاز جامعه آخرت هنر معماری
    نوشته ها
    404
    ارسال تشکر
    727
    دریافت تشکر: 1,113
    قدرت امتیاز دهی
    265
    Array

    Ok پاسخ : اصطلاحات معماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط memar koocholo نمایش پست ها
    نه عزیزم منم هر لغتی که یادم بود رو با معنی اینجا گذاشتم شما هم لغاتی که یادتون می یاد رو با معنی بذارین تا ما هم استفاده کنیم بعد من به لیست واردش می کنم.
    ازتون ممنون می شم.
    موفق باشین.

    سلام
    آبمال بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد آبمال به این صورت است که وقتی خشت میزنند قبل از ورود به کوره وقتی که خشت تقریبا" خودرا گرفت کارگری وظیفه داشت سطح خشت رابا مرطوب کند و بوسیله ماله روی آن بکوبد تا خلل وفرج خشت پر شود بعد به کوره مبردند مثل گنبد قابوس در نزدیکی گرگان

  16. 4 کاربر از پست مفید draz سپاس کرده اند .


  17. #9
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات معماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط draz نمایش پست ها
    سلام
    آبمال بر عکس آبسال است وکیفیت این نوع خشت به مراتب بهتر از آبساب است ولب پر نمیشود این نوع خشت در دوره آذری متداول شد ودر دوره رازی و اصفهانی به دلیل سرعت کار آبسال متداول شد آبمال به این صورت است که وقتی خشت میزنند قبل از ورود به کوره وقتی که خشت تقریبا" خودرا گرفت کارگری وظیفه داشت سطح خشت رابا مرطوب کند و بوسیله ماله روی آن بکوبد تا خلل وفرج خشت پر شود بعد به کوره مبردند مثل گنبد قابوس در نزدیکی گرگان
    drazجان مرسی ولی اگه یکم خلاصه تر بگی ممنونم در حد یه خط.
    موفق باشی.

    ... GODISNOWHERE

    "This can be read as "GOD IS NO WHERE

    OR

    "As " GOD IS NOW HERE

    Every thing in life depends on
    How you look at them
    ... always think positive

  18. 3 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  19. #10
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه تهران
    نوشته ها
    2,189
    ارسال تشکر
    2,641
    دریافت تشکر: 4,474
    قدرت امتیاز دهی
    54
    Array

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات معماری

    اندود ياپلاستر: به ملاتي كه روي ديوارها مخصوصا منابع ماليده مي شود اندود ياپلاسترمي گويندكه ازسيمان وخاكه سنگ وماسه تهيه مي شود .

    آهك سياه :ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه ميگويند كه بجاي ملات سيماني در منابع استفاده مي شود.

    اسكوپ :به قطعات فلزي كه به پشت سنگ متصل مي سازند وسنگ را به ديوار مربوط ميكنند اسكوپ مي گويند.

    ازاره :دور پائين هر ساختمان چه در داخل وچه در خارج تا يك متري ازاره ناميدهمي شود .



    Jamais le soleil ne voit l'ombre . Léonard De Vinci

  20. 3 کاربر از پست مفید امید عباسی سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اهمیت نور در معماری
    توسط ЛίL∞F∆R در انجمن مهندسی معماری
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 9th March 2012, 02:47 PM
  2. معماری رومی‌وار یا رومانِسک
    توسط ЛίL∞F∆R در انجمن معماری جهان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th September 2008, 07:56 AM
  3. معماری مکانهای بازیهای المپیک 2008
    توسط ЛίL∞F∆R در انجمن معماری جهان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th September 2008, 05:11 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •