فلسفه یونیکس
ینوکسی ها شعار زیبایی دارند که می گوید «لینوکس فقط یک سیستم عامل نیست، لینوکس یک فرهنگ است». به همین خاطر در بین گنو/لینوکس کارها و بقیه دنیای نرم افزارهای آزاد، فلسفه هم ارزش مهمی پیدا کرده. این فلسفه را می شود در مفهوم آزادی نرم افزار و خیلی جاهای دیگر دید و حتی در شوخی های لینوکسی ها هم به کرات به فلسفه بر می خوریم.
در این پست می خواهم به شکل خلاصه، درباره فلسفه یونیکس بنویسم. این فلسفه خلاصه ای است از صفحه ویکیپدیای Unix Philosophy. این مبانی نظری (فلسفه ها) نتایجی هستند که افراد درگیر این صنعت در پی سال ها تجربه نهفته پشت سر سیستم های مبتنی بر یونیکس (پوزیکس ها) به آن رسیده اند.

مکلوری: ربع قرن یونیکس

مک لوری که مبدع Unix Pipes و یکی از پایه گذاران یونیکس است فلسفه این سیستم عامل را به شکل زیر خلاصه کره:
برنامه هایی بنویسید که فقط یک کار انجام دهند اما به نحو احسن
برنامه هایی بنویسید که بتوانند با هم کار کنند
برنامه هایی بنویسید که با متن کار کنند چرا که متن رابطی عام است
مایک گانکارز: فلسفه یونیکس

مایک گانکارز در سال ۱۹۹۴ با مشاوره دیگر فعالان دنیای یونیکس قواعد زیر را ابداع کرد. او یکی از طراحان سیستم پنجره X است.
کوچک زیباست.
هر برنامه باید یک کار را به خوبی انجام دهد.
در اولین فرصت ممکن، یک نمونه اولیه بنویسید.
انتقال پذیری را به بهینه بودن سیستم ارجح بدانید.
اطلاعات را در فایل های متنی تخت جا بدهید.
از قدرت نرم افزار به نفع خودتان بهره ببرید.
قدرت و قابلیت انتقال را با نوشتن شل اسکریپت افزایش دهید.
از رابط های کاربری پر دنگ و فنگ دوری کنید.
هر برنامه ای را به شکل یک فیلتر بنویسید.
اریک ریموند: هنر برنامه نویسی یونیکس