*اگردوباره جنگی شروع شد*........




از قول ما *رزمندگان دیروز* به *رزمندگان فردا* بگوئید:




*عزیزانم* در حین مبارزه با دشمن متجاوز، *به بعد از جنگ هم بیاندیشید*




مبادا *ارزش‌ها* را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، ارزش ها، مثل امروز، *عوض* می شود و *عوضی‌ها* ارزشمند می شوند.




می بینید که چگونه ما را *غریبه* می‌پندارند!




آن روزها:




*قطار قطار* می رفتیم.. *واگن واگن*




بر می گشتیم.




*راست قامت*




می رفتیم.. *کمر خمیده*




بر می گشتیم.




*دسته دسته* می رفتیم. *تنهای تنها*




بر می گشتیم.




بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری.




فقط *آغوش گرم مادری* چشم انتظارمان بود و دگر هیچ..!




اما مردانه، ایستادیم...




باور کنیدکه:




ماهم دل داشتیم




فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم.




*اما* با *دل* رفتیم... *بی‌دل* برگشتیم.




با *یار* رفتیم... با *بار* بر گشتیم.




با *پا* رفتیم... با *عصا* بر گشتیم.




با *عزم* رفتیم... با *زخم* برگشتیم.




با *شور* رفتیم... با *شعور* برگشتیم.





مااکنون *پریشان* هستیم.





اما *پشیمان* نیستیم.





*ما* همان کهنه *رزمندگان* پیاده‌ایم که *سواری* نیاموخته‌ایم.



*ما* همان هایی هستیم که به *وسوسه‌ی قدرت* نرفته بودیم.




می‌دانی *تعداد ما* در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟؟؟؟




*۳/۵* درصد از جمعیت ایران!!!(البته اکثریت مردم صادق و از خودگذشته را در پشتیبانی خود داشتیم و مردانه با تمام و جود از ماها حمایت می کردند)




اما *مردانگی* را *تنها* نگذاشتیم.




ما *غارت* را آموزش ندیده بودیم.




رفتیم و *غیرت* را تجربه کردیم.




اکنون نیز *فریاد* می‌زنیم که:




این *حرامیان قافله‌ی اختلاس* از ما نیستند...




*این گرگانی که صد پیراهن یوسف را دریده‌اند* از ما نیستند .




این *خرافات خوارج ‌‌‌پسند* وصله ی مرام ما نیست.




*ما* نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم.





اما *استخوان در ‌گلو* و *خار در چشم*، از *وضعیت امروز مردم خوبمان* شرمنده‌ایم,,
شرمنده ایم، با صورتی سرخ.





شرمنده ایم، با دستانی که در فکه و شلمچه و مجنون و هور و ارتفاعات غرب جا مانده است





ای همه ی آنانی که *احساس پاک* را می شناسید!





*ما*، اگر به جبهه نمی‌رفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان ایران، آمده بود، چه می کردیم؟




تو را به آن سالار شهیدان، ما را بهتر قضاوت کنید.




حساب اندکی از ما که *آلوده* شدند و *شرافت* خود را فروختند، را به پای ما ننویسید.




*بگذارم و بگذرم*


حسنعلی ابراهیمی سعید
https://www.uplooder.net/img/image/43/75b7c0ed4ebbeba16a12c59489f0d18b/hasa-n-a-li_ebrahimi_said_.jpg