(تب)
کنار من فرشته ای نشسته در برابرم همان صدای مهربان صدا صدای مادرم
تمام شب بسوختم ز درد و تب نه آنقدر که از جفای یاران چنین بسوخت پیکرم
امید باطلست این یاد ما کند کسی چه پر توقعم خدا خدا چه زود باورم
گهی نوازشم کند گهی دعای عافیت و باز آب میزند به روی داغ پیکرم
اگر که داشتم رمق به سینه داد می زدم که ای خدای آسمان فرشته ایست مادرم
شاعر: مهدی فخرآبادی
علاقه مندی ها (Bookmarks)