دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: زنان ، رهبران مقتدر دنیا

  1. #11
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت بحران - پدافند غیرعامل
    نوشته ها
    1,192
    ارسال تشکر
    3,360
    دریافت تشکر: 4,666
    قدرت امتیاز دهی
    10717
    Array

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    شاید با جسارت بتوان گفت که زنان ، یک تکه یا قسمتی از قلب خدا بر روی کره زمین هستند .

    خدا را نمیتوان با جسم و فیزیک تعریف کرد. اما با صفتهای بسیار زیبا ، قابل درک و دوست داشتنی خواهد شد.

    زنان را نیز اگر بخواهم با جسم و فیزیک معرفی کنم ، محدود به ظاهر و چهره خواهند شد که همانند دیگر موجودات است.

    اما همین موجود ( زن )، با صفتهایی که برای خود ایجاد میکند ، اثرگذار و ماندگار خواهد شد.

    لطافت احساس ، ابراز محبت ، علاقه ، عشق ،ظرافت روح ، آرامش و ظرافت در کلام و رفتار ، دلسوزی و توجه به اطرافیان ، انرژی های منتشر شده از روح زنان که بر روی تمام موجودات و اجسام اثر میگذارد.


    یک پرنده ، یک گل شمعدانی ، یک گلدان قدیمی روی میز ، و صدها نمونه ی دیگر... همه آنها یک حس عمیق آرامش و محبت و علاقه را از خاطرات زنان مهم زندگیمان برای ما یادآوری میکند.

    به عقیده ی من این انرژی نفوذ کرده ی زنان در اجسام و موجودات هست که ما از اجسام و موجودات به شکل غیر مستقیم ، دوباره دریافت میکنیم.

    ادامه دارد...





    محسن مهابادی زاده
    95/01/12
    2016/31/03
    16:12

    چه حس قشنگیه در تاریکی های خطرناک این دنیا...با اطمینان خاطر و آرامش ،دستت در دستان خدا باشه...(محسن مهابادی زاده)




  2. 5 کاربر از پست مفید محسن مهابادی زاده سپاس کرده اند .


  3. #12
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    با سلام خدمت شما و تشکر بابت ایجاد موضوع مفید

    با اجازه شما در بحث شرکتی داشته باشم :

    هر انسانی در دنیا جایگاهی دارد و رسالتی ، و بالتبع تاثیرگذار ... اینکه زنان تاثیرگذارترین شخص در دنیا باشند ، خیلی جمله زیبا و تاثیرگذاری هست . ولی این اثربخشی به نظر من به عوامل بسیاری وابسته هست .که در واقع همان زنجیره تاثیرگذاری بر همدیگر را نشان میده .

    هر زنی در نقش مادری یا همسری که قرار داره ، قبلا نقش دختری در خانواده جدا را برعهده داشته و با کوله باری از باورها ، تعاریف مفهومها ، تجربیات ، طرحواره ها ، شناخت ها ، عقده ها و انتظاراتی که در نقش قبلی در خانواده جمع کرده است ، به زندگی جدیدش وارد میکنه . همچنین در زندگی جدید یکسری تجربیات جدید پیدا میکنه .

    پس میبینیم که اسم این نقش مشابه همدیگه هست ولی برای هرکس ممکنه متفاوت باشه .

    اینکه شما میگین اگر ستون بلرزه سقف خانه فرو میریزه ، ممنون میشم به عواملی که باعث لرزش این ستون میشه هم اشاره ای داشته باشین .

    سقف و ستون لازم و ملزوم همدیگه هستن که با هم معنا پیدا میکنن


    "یک پرنده ، یک گل شمعدانی ، یک گلدان قدیمی روی میز ، و صدها نمونه ی دیگر... همه آنها یک حس عمیق آرامش و محبت و علاقه را از خاطرات زنان مهم زندگیمان برای ما یادآوری میکند."

    ممکنه برای همه این تداعی ایجاد نشه !!



    زنان می توانند با خودباوری ، خودآگاهی و شناسایی ارزشهای فردی و نقش گذاری در خانواده و جامعه ، به صورت مثبت و اثربخش ایفای نقش کنند ، به طوریکه در کنار هر فعالیت فردی یا جمعی ، در خانواده یا اجتماع ، احساس آرامش و سلامت روانی خود را حفظ کنند .


    ................


    خوشبخت آن که مادر دانا به روز و شب

    چونان فرشته بر سر او سایه گستر است


    چون کشوری است خانه که در وی هماره زن
    فرمانروای مطلق و سالار و سرور است


    زن چون عفیف باشد و دانا و نیک خوی
    در تیرگی جهل چو تابنده اختر است


    فرزند خوب مادر نادان نپرورد
    این نکته نزد مردم دانا مقرر است


    در دست مادران خردمند باهنر
    خوشبختی و سعادت ابنای کشور است

    "سیدابوالقاسم حبیب اللهی متخلص به «نوید»"

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  4. 4 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


  5. #13
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت بحران - پدافند غیرعامل
    نوشته ها
    1,192
    ارسال تشکر
    3,360
    دریافت تشکر: 4,666
    قدرت امتیاز دهی
    10717
    Array

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون1 نمایش پست ها
    اینکه شما میگین اگر ستون بلرزه سقف خانه فرو میریزه ، ممنون میشم به عواملی که باعث لرزش این ستون میشه هم اشاره ای داشته باشین .
    درود
    ممنونم که در موضوع مشارکت کردید.
    بار ها و بارها روی این موضوع متمرکز شدم که وقتی در خانواده ، مادر یا همسر یا دختر خانواده دچار کسالتهای روحی یا جسمی میشوند ، یا مدتی در کنار خانواده حضور ندارند یا به هر دلیلی که نقششون کمرنگ میشود، سریعا بر روی دیگر اعضا تاثیر منفی گذاشته و دچار ضعف عاطفی و کمبود میشوند. و این کمبود شدیدا محسوس است. در صورتی که همین شرایط اگر برای جنس مذکر در خانواده رخ دهد ، شاهد این تاثیر با این شدت نخواهیم بود . کمااینکه زنگی با عدم حضور مردان هرچند با بروز مشکلات خاصی ، اما استوار مانده و ادامه ی مسیر میدهد. در صورتی که با عدم حضور جنس مونث در خانواده ، ساختار خانواده اغلب دچار از هم گسستگی میشود.
    این نشان از قدرت نفوذ انرژی!!!!! احساس و عاطفه ی زنان در خانواده را دارد که ساختار را حفظ مینماید. البته ذکر این نکته هم ضروری است که تکمیل کننده نیازهای روانی جنس مونث در حالت عادی ، همچون نیاز به امنیت و پشتوانه و حمایت قابل توجه است. با تکمیل این نیازها در جنس مونث ، میتوانیم شاهد افزایش چشمگیر میزان اثربخشی در زنان باشیم.





    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون1 نمایش پست ها
    "یک پرنده ، یک گل شمعدانی ، یک گلدان قدیمی روی میز ، و صدها نمونه ی دیگر... همه آنها یک حس عمیق آرامش و محبت و علاقه را از خاطرات زنان مهم زندگیمان برای ما یادآوری میکند."

    ممکنه برای همه این تداعی ایجاد نشه !!

    در حالت عادی و عمومی تصور میکنم در زندگی همه مردان ، حداقل یک زن یا بهتر بگم یک جنس مونث وجود داشته یا دارد که آرامش بخش و تامین کننده ی نیازهای عاطفی آنها بوده یا هست.
    چه حس قشنگیه در تاریکی های خطرناک این دنیا...با اطمینان خاطر و آرامش ،دستت در دستان خدا باشه...(محسن مهابادی زاده)




  6. 6 کاربر از پست مفید محسن مهابادی زاده سپاس کرده اند .


  7. #14
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    دكتر لورا شلزينگر در مقدمه كتاب خود اين را بيان مي كند :
    " من زنان را صاحب قدرت غايي مي دانم . چيزي را كه زنان اجازه ندهند مردان نمي توانند انجام دهند و انجام نخواهند داد .
    من و پدرم درباره مسءوليت بحث مي كرديم و او به اين نكته اشاره كرد كه اوج و حضيض اخلاقيات و روحيه يك فرهنگ به آنچه زنان انجام مي دهند
    و مجاز مي شمارند بستگي دارد. او معتقد بود مردان در صورتي كه از طرف زنان طرد شوند به كارهايي كه باعث طرد آنها شده ادامه نخواهند داد .
    مردان زماني بدرفتاري مي كنند كه زنان پذيراي آن باشند -به همين سادگي.
    حالا مي فهمم كه حق با او بود "


    دوستان لطفا نظرتون رو راجع به نظر دكتر شلزينگر بگين...ممنون

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  8. 6 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


  9. #15
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مدیریت بحران - پدافند غیرعامل
    نوشته ها
    1,192
    ارسال تشکر
    3,360
    دریافت تشکر: 4,666
    قدرت امتیاز دهی
    10717
    Array

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون1 نمایش پست ها
    من زنان را صاحب قدرت غايي مي دانم . چيزي را كه زنان اجازه ندهند مردان نمي توانند انجام دهند و انجام نخواهند داد .
    من و پدرم درباره مسءوليت بحث مي كرديم و او به اين نكته اشاره كرد كه اوج و حضيض اخلاقيات و روحيه يك فرهنگ به آنچه زنان انجام مي دهند
    و مجاز مي شمارند بستگي دارد.
    درود
    از ظاهر متن اینگونه هم میشه برداشت کرد که ما با مخالفت یا موافقت صریح و قاطع و شفاف زنان در موضوعات مواجه بشیم . اما در واقع عمق موضوع به این نکته اشاره میکنه که رضایت قلبی زنان از انجام یا عدم انجام هر کاری تاثیر قابل توجهی در نتیجه میذاره که غیر قابل اغماضه. به عقیده ی من این تاثیر پذیری امورات دنیا از زنان به دلیل نفوذ روانی و معنوی یا بهتر بگم عاطفی بر انجام دهندگان کارهاست که باعث میشه کارها به نتیجه مثبت برسه یا منفی!
    درکل من نظرم بر رضایت قلبی زنان در امورات هست که حتی اگه موافقت یا مخالفت صریح خودشون رو اعلام نکنن ، باز هم با نشانه های رفتاری یا زبان بدن( Body Language ) رضایت یا عدم رضایت زنان نمایان میشه که به نظرم تاثیر این روش بیشتر و موثرتر از بیان صریح و شفاف است البته بستگی به مخاطب هم داره که دارای چه نوع شخصیت و روحیاتی هست.

    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون1 نمایش پست ها
    مردان زماني بدرفتاري مي كنند كه زنان پذيراي آن باشند -به همين سادگي.
    حالا بدرفتاری رو نمیدونم منظورش چیه ؟؟!!! اما مهر تایید کارها ( درست یا نادرست) رو زنان میزنند. باز هم تاکید میکنم اثر پذیری مردان و اعضای خانواده از واکنشهای عاطفی زنان با ظرافتهای زنانه ، به مراتب بیشتر از زمانی هست که زنان موافقت یا مخالفت صریح خودشون رو رک بیان میکنن. چه بسا در مورد مخالفت زنان در امورات ، مردان به دلیل داشتن روحیه اقتدار طلبی ، در مقابل مخالفت صریح و رک گویانه ، واکنش منفی و مقابله ممکنه داشته باشن ( به اصطلاح لجبازی کنن)
    ویرایش توسط محسن مهابادی زاده : 17th April 2016 در ساعت 07:14 PM
    چه حس قشنگیه در تاریکی های خطرناک این دنیا...با اطمینان خاطر و آرامش ،دستت در دستان خدا باشه...(محسن مهابادی زاده)




  10. 4 کاربر از پست مفید محسن مهابادی زاده سپاس کرده اند .


  11. #16
    کاربر جدید
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    28
    دریافت تشکر: 51
    قدرت امتیاز دهی
    63
    Array
    mohamoha's: خنده

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط نارون1 نمایش پست ها
    مردان زماني بدرفتاري مي كنند كه زنان پذيراي آن باشند -به همين سادگي.

    شرمنده رک می گم. ولی من از این جمله یه خورده احساسات فمینیستی برداشت می کنم. به نظرم طرز فکر درست نباشه. فمینیست تنها به برخی مسائل توجه می کنه. و به خیلی از سوالات اصلا جواب نمی ده. حقیقت اینه که زن و مرد هر دو انسان هستند و مخلوق خدا. یکی بر دیگری برتری کامل نداره. که یکی بشه جنس برتر و یکی دیگه جنس پائین تر.
    عبارت شما رو می شه جور دیگه ای هم نوشت. اگر مقاطعی از تاریخ مردان برتر بوده اند به خاطر این بوده که زنان راضی بوده اند. و الان باید جنبش فمینیستی جلوی این کار بایسته و زنان رو به جایگاه اصلی شون برگرداند. و آن برتر بودن از مردان است.

    که من این طرز فکر رو قبول ندارم. اما اگر عبارت شما این معنا و مفهوم را نمی رساند، مشکلی نیست. شاید مشکل از منه که خیلی روی برخی حرفها حساس هستم.

  12. 3 کاربر از پست مفید mohamoha سپاس کرده اند .


  13. #17
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamoha نمایش پست ها
    سلام




    شرمنده رک می گم. ولی من از این جمله یه خورده احساسات فمینیستی برداشت می کنم. به نظرم طرز فکر درست نباشه. فمینیست تنها به برخی مسائل توجه می کنه. و به خیلی از سوالات اصلا جواب نمی ده. حقیقت اینه که زن و مرد هر دو انسان هستند و مخلوق خدا. یکی بر دیگری برتری کامل نداره. که یکی بشه جنس برتر و یکی دیگه جنس پائین تر.
    عبارت شما رو می شه جور دیگه ای هم نوشت. اگر مقاطعی از تاریخ مردان برتر بوده اند به خاطر این بوده که زنان راضی بوده اند. و الان باید جنبش فمینیستی جلوی این کار بایسته و زنان رو به جایگاه اصلی شون برگرداند. و آن برتر بودن از مردان است.

    که من این طرز فکر رو قبول ندارم. اما اگر عبارت شما این معنا و مفهوم را نمی رساند، مشکلی نیست. شاید مشکل از منه که خیلی روی برخی حرفها حساس هستم.

    سلام ، ممنون از حضور و نظر شما

    اگر این جمله ، مفهومی منفی را دربر داشته باشه و منتقل کنه ، اونوقت ، نگاه و بیان شما چه تغییری خواهد کرد ؟ موافق هستید یا مخالف ؟ با دلیل لطفا

    و اینکه ازتون میخوام کمی راجع به جایگاه زنان در جامعه و خانواده توضیح بدین <<------ این در صورت امکان ، ممنون

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  14. 2 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


  15. #18
    کاربر جدید
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    28
    دریافت تشکر: 51
    قدرت امتیاز دهی
    63
    Array
    mohamoha's: خنده

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    سلام
    یه زمانی توی یه انجمن دوستان، مدیر یکی از تالارها بودم. اونجا بحثی شده بود در مورد ارتباطات افراد مذهبی (جنس مخالف) توی اینترنت که خیلی هم بحث بالا گرفت و به همه چی رسید. ولی با خط دهی و ... آخرش بحث مناسبی شد. نمونه اش تا الان دیگه ندیدم توی انجمن ها.

    این مسائلی هم که شما مطرح می کنید مسائل خوبی است. ولی باید انجمن فعال باشه. در حال حاضر این انجمن زیاد فعال نیست. لذا بحث کردن چندان نتیجه کاملی نداره. باید جوری باشه که حداقل یه سی یا چهل تا از اعضای انجمن، تمام مباحث این پست رو دنبال کنن و حداقل هفت هشت نفرشون بیان و بعد از دنبال کردن کامل مطلب، نظراتشون رو با جسارت کامل بیان کنن.

    البته به تلاش شما احترام می گذارم.

    در مورد سوال شما هم باید بگم که این بحث مفصلی است. بحث یک روز و دو روز و یک زمان و ... نیست. متاسفانه چیزی که در جامعه امروز داره هر روز بیشتر می شه اینه که سطحی نگر بشن. این هم بیشتر به خاطر رسانه های موجود است.
    (داخل پرانتز یه مثال می گم به عنوان جمله معترضه. و فقط مثال است و در مثال مناقشه درست نیست. شنیدم جایی می گفتن که وسایل نوین رسانه مثل تلویزیون و ... باعث می شه که امکان تفکر کردن و اندیشیدن عمیق و قوی در مورد مطالب و مسائل از افراد به خصوص بچه ها گرفته بشه. و در مقابل هوش عاطفی رو بالا می بره)

    این حرف هم در مورد اینجا مصداق داره. یعنی اینکه در حال حاضر سطح تحلیل ماها خیلی کم شده و واقعا از آن چه که در قدیم بوده فرق کرده. و البته بالاتر از ماها، سطح تحلیل جامعه. و این مسئله هم مسئله ای است که به عرف و جامعه مربوط است. یعنی اگر در مقابل برخی چیزها نمی شه چیزی گفت، نه از این جهت است که چیزی در واقعیت وجود ندارد. بلکه نمی شود همه چیز را گفت. چون عرف مردم به این سمت رفته یا داره می رود.

    (یک مثال دیگه به صورت معترضه بزنم. مثلا: یک وقتی یک نفر استدلال می کنه: آقا چه کاری است بیست و دو نفر دنبال توپ می دوند و این همه آدم تماشا می کنند. ما می خندیم و می گیم آقا این چه استدلالی است؟ خوب این بازی سبکش این است و قوانینش این است. ولی آدمی که این حرف رو می زنه منظورش این نیست که آقا شما قوانین بازی رو اجرا نمی کنید. یا تغییرات کوچک در قوانین بازی ایجاد کنید. بلکه به کل قوانین این بازی رو به این صورت تفریحی نمی داند. یا به وقت تلف کردن بابت یک بازی و .... گله دارد. یعنی استدلالش در یک فضای دیگری است. در حالی که ما فکر می کنیم این استدلال نیست و تنها یک شوخی یا یک حرف چرت و بی ربط است. البته شاید دقیق این مثال رو متوجه نشده باشید. ولی وقتی متوجه می شوید که در ماهیت بازی و زندگی و ... تمرکز کنید. مثلا: فوتبال یک ورزش است و یک تفریح و یک بازی؟ بازی تا جایی که ما تعریف می کنیم برای بچه ها تا نوجوانی و حداکثر جوانی خوب است. در حالی که آدم سنش بالا برود چندان به بازی های بچه گانه کاری ندارد و سراغ بازی های بزرگان می رود. - اصلا معنای بازی های بزرگان فرق داره. مثلا جمع کردن پول. کیفیت کار و خلاقیت در کارهایی که انجام می دهد و زندگی خانوادگی و .... اینها خودش کلی بازی حساب می شود برای بزرگان - ولی خوب دوره زمانه به جوری تغییر کرده که انتظار دارند که بزرگان نیز تفریحاتی مشابه بچه ها داشته باشند. در حال حاضر بهترین سن بازیکنان فوتبال یعنی بیست تا چهل سالگی سرگرم تفریحی می شود که از تفریح بودن درامده و شده اقتصاد، شده سبک زندگی و ... نگاه کنید مثلا مسی بعد از چهل سالگی فقط پول داره و تهش بتونه مربی فوتبال بشه. اما چه شغل دیگری یاد گرفته غیر از تبلیغات و استفاده از اسم و برندش؟ چه تحصیل و درسی خوانده است؟ و تازه از آن سن باید دنبال تحصیل رفتن بکند. و یا اینکه بگویید که لازم نیست و ... قبول. ولی این بیست سالش صرف یک تفریح شده و یک بازی. البته بازم شاید عمق فاجعه معلوم نباشه که گویی اشکالی نیست. این برمی گردد به سبک زندگی و عرفی که در آن زندگی می کنیم. این استدلال - یعنی همان که چرا 22 نفر دنبال یک توپ می دوند - ناقص و نیمه بیان کردم و توضیحات لازم داره. و نیاز به استدلالهای زیادی است برای درک آن. ولی از نظر عموم قابل فهم نیست. چون اصلا ارتباطی با آن برقرار نمی کند.)

    همین حرف هم در مورد حرفهایی که من بخواهم بزنم یا باید بزنم است. مثلا ما بگوییم برویم عمقی و تحلیل کامل کنیم این بحث رو. ولی تهش می رویم از چهار تا کتاب جاری که به عرف مردم جهت داده اند استفاده می کنیم. اما از عقل خودمان چی؟ اگر هم بکنیم باز هم در راستای عرف است. یا حداکثر یه مقدار خیلی کمی خارج از عرف. ولی حقیقت این است که استدلالهای سالهای پیش فرق داشته. استدلالهای آینده فرق دارد.

    مثال: ارسطو و افلاطون و ... استدلالهای زیادی برای خودشان داشته اند که علم فلسفه امروزه کلا با آنها دشمن است. البته مقداری از این دشمنی درست است. چون علم فرق کرده. ولی برخی از این رد کردنها تنها به خاطر تفاوت زاویه دید است. وگرنه اگر در همان فضا قرار بگیری باز هم می بینی که آن استدلال تا حدودی بویی از واقعیت برده و شمه ای از حقیقت را در خود دارا می باشد و این ضدیت کامل با حرفهای ارسطو و ... درست نیست.

    یا حرفهای فلسفه غرب که در کشور ما فلسفه اسلامی با آن مقابله می کنند، باز هم اگر از دید آنها نگریسته شود شاید قابل قبول باشد. نه اینکه تایید بشوند ولی امکان این که بگیم این استدلال ها را به خاطر دشمنی با گذشته یا دوران فئودالیسم و ... بیان کرده اند نیست. بلکه یک سیر طبیعی بوده که در جامعه آن روز کسی که آن را بیان کرده حق داشته و در آن جایگاه و دیدگاه حقیقت داشته و در بیان آن دشمنی با علم و عقل نداشته اند. در حالی که ذات فلسفه غرب و فلسفه اسلامی با هم تناقض دارند. در عمل اگر چنین دیدگاهی داشت، می بینیم که لازم نیست آن چنان در مقابلش جبهه گرفت.

    گاهی تفاوت نظرها به پایه های فهم و استدلال برمی گردد. گاهی تفاوت نظرها به روش های استدلال و برهان آوردن برمی گردد. و تا حدود زیادی همه اینها منجر از عرف و جامعه است.

    در مورد بحث فمینیستی و حقیقت آن جای کار زیادی است. در مورد جایگاه زن در جهان خلقت و ... هم جای کار زیادی است. با یک کلمه و یک عبارت و یک تحلیل کوتاه تمام نمی شود. لازم است کتابهای لازمه مطالعه شود. دیدگاه های متفاوت بررسی شود. و فقط به عرف فعلی کفایت نکنیم.

    آری در عرف فعلی خیلی از کارهای گذشته غلط بوده است. ولی اگر در گذشته قرار داشتید یقینا خیلی از کارهای عرف فعلی را غلط می دانستید و آنها را نمی توانستید تحمل کنید.

    برای بررسی هر چیزی باید به فضای لازمه و پیش زمینه و پس زمینه آن واقعه، تفکر و ... توجه داشت.

    یه مثال واضح از این حرف بحث شک گرایی و ضدیت با شک گرایی است. که بحث خیلی طولانی در تاریخ است. ولی اینکه بخواهیم یک سره تمام حرفهای طرف مقابل را رد کنیم درست نیست.

    یکی از دلایل اصلی این است که انسان کلا موجودی جاهل است. و به خیلی چیزها علم کامل ندارد. و همین علم نسبی و عدم کمالش سبب می شود که سبب می شود در مورد خیلی چیزها علوم گذشته و موجود و اختلاف نظرها جای حرف و حدیث داشته باشد و حرف هیچ کدام از طرفین در نهایت به صورت قطعی و کامل و مادام العمر مورد رضایت همه مردم قرار نگیرد و هر کسی که آن استدلال ها را می شنود یقین کند که همواره طرف اول شکست خورده و حرفهای طرف دوم صحیح است.

    یعنی شاید بگوید که نه. و مثلا ریاضی یا هندسه یا فیزیک و شیمی و ... را مثال بزنید. (البته چنین ادعایی را علمای فلسفه و منطق و ... هم در سابق و امروز گاها در مورد برخی مسائل مورد نظرشان دارند) ولی آیا واقعا این گونه است؟ اگر هم رد کنیم و برسیم به شکاکیت، باز هم حرف ما زیر سوال است. (البته از یک دید دیگر) چون وقتی ما این همه استدلال چیدیدم برای رسیدن به شکاکیت، باز می گیم این استدلالهای شما درش شک بشه شما چی می گین؟ یعنی رسیدن به شکاکیت شما هم زیر سوال می ره. و کلا تمام زندگی آدم زیر سوال می ره.

    این حرف دقیقا مثل این می ماند که دنیای آخرت و عاقبتی برای انسان را نفی کنید. آن وقت مرگ برای شما بسیار سخت خواهد بود و از آن طرف زندگی هم پوچ خواهد بود که در نهایت منجر به مرگ است و محدودیت های زیادی است و ...

    البته از این شاخه به آن شاخه زیاد پریدم. ولی در مورد آخری یعنی سعادت انسان و عاقبت انسان در زندگی و ... منظورم دقیق این نیست که بخواهم معارف اسلامی یا ادیان الهی را اثبات کنم. بلکه می خواهم بگویم اگر به شک گرایی دچار شویم، آن وقت کل علوم و حتی استدلال شک گرایی به سرابی بی انتها فرو می افتد که راه فراری نیست. و این حقیقت ندارد. لذا نمی توان به همین سادگی رد کرد. از آن طرف به همین سادگی و زودی هم نباید قبول کرد.

    باید قبول کنیم که واقعیت هایی است که انسان به آن دست می یابد. ولی باید دقت کرد و اندکی صبر و این قدر یقینی در مورد حرفهای خودمان نگوییم.
    و این همان جایی است که آغاز جدال جنبش های جدید مثل فمینیست با عرف گذشته است. یعنی آن چنان کوبنده و شدید ظاهر می شوند که نگو. در مقابل گذشته هم آن چنان شدید و مقابله به مثل می کند که نگو.

    و همین جا است که عوض بحث های علمی و تحلیلی، با سطحی نگری رایج، تنها دچار اختلافات و خسارات جبران ناپذیر می شویم و خیلی از دستاوردها چه جدید و چه قدیم را بی مورد از دست می دهیم و در مقابل چیزی که به دست می آوریم فیک است و تقلب و غیر واقعی.

    نباید به محض اینکه یک چیزی به نظر صحیح رسید، ازش نتیجه گیری کرد و به مقام عمل رساند. در مقابل هم برخورد تند با برخی رفتارها بدون تجزیه و تحلیل هم درست نیست. البته گاهی در مقابل برخی رفتارها که به شدت مقابله با وضعیت گذشته دارد، اگر عرف گذشته مقابله نکند حیثیت و اعتبارش را از دست می دهد و لذا مقابله می کند.

    بیشتر بحث من در مورد کلیت جنبش های علمی که نتایج عملی در جامعه دارند به خصوص فمینیست ها بود نه مورد خاص تحلیل آن عبارت که شما گفتیند. و ببخشیند که پست شما را به انحراف کشیدم و از خط اصلی شما دور شدم.
    ویرایش توسط mohamoha : 19th April 2016 در ساعت 03:49 PM

  16. 3 کاربر از پست مفید mohamoha سپاس کرده اند .


  17. #19
    ناظم کـــل سایت
    رشته تحصیلی
    معماری
    اکانت شخصی
    محسن مهابادی زاده
    نوشته ها
    31
    ارسال تشکر
    148
    دریافت تشکر: 113
    قدرت امتیاز دهی
    49
    Array

    پیش فرض پاسخ : زنان ، رهبران مقتدر دنیا

    به نام خدا

    پیرو گزارش مبنی بر به حاشیه کشیده شدن بحث

    تقاضا دارم در رابطه با موضوع صحبت کنید

    چون در صورت مشاهده دوباره تایپیک بسته خواهد شد

    ناظم سایت

  18. کاربرانی که از پست مفید ناظم کل سایت سپاس کرده اند.


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •