دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 44 , از مجموع 44

موضوع: نکاتی کلیدی در زمینه ی بازاریابی و...

  1. #41
    کاربر جدید
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 0
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : نکاتی کلیدی در زمینه ی بازاریابی و...


    {بازی رستوران،قسمت سوم}

    بنابراین شما میتوانید به این سئوالات، همچنان که اگر برند شما یک رستوران بود، پاسخ دهید. این که ساده است. اجازه دهید به مثال دیگری نگاهی بیاندازیم.
    رستوران فیسبوک، سرآشپز آقای مارک زاکربرگ
    اگر فیسبوک یک رستوران بود، دوست داشت چگونه رستورانی باشد؟
    محصول چیست؟
    محصولی که توسط مجموعه ی بازاریابی فیسبوک ارائه میشود، یک تجربه ی رسانه ای اجتماعی است. افراد با دوستان خود در تماس میمانند و با فعالیتهایشان آنها را مطلع و به روز نگه میدارند. شما میتوانید پیامها، عکسها و هر چیز دیگری را ارسال کنید. فیسبوک در سرتاسر جهان بیاندازه محبوب بوده و در حال حاضر رایگان است، اگرچه فیسبوک تبلیغات «پرداخت به ازای هر کلیک» را در معرض فروش قرار داده و محصولات و خدماتی نیز وجود دارند که شما میتوانید پرداخت هزینه ی آنها را متقبل شوید. این مجموعه به عنوان یک شرکت بسیار ارزشمند ملاحظه میشود، گرچه اغلب با نکوهش هایی نیز به دلیل مسائل حریم خصوصی مواجه است. رستوران فیسبوک غذایی (محصولی) را ارائه می دهد که ساده و قابل رجوع برای اکثر مردم است. این محصول با سلیقه و از لحاظ مالی ارزشمند بوده و امکان به اشتراک گذاشتن آن با دوستان وجود دارد.
    خدمات آن چیست؟
    سرویس یا خدمت ارائه شده در رستوران فیسبوک کارآمد است. دسترسی سریع بوده و به آسانی قابل استفاده است و خود رستوران از لحاظ بالینی بهداشتی است. این یک رستوران فست فود است. جداگانه سفارش داده نمیشود و صرف نظر از نوع خدمت، همه یک سطح یکسان از خدمات را بدست می آورند.

    ++ادامه دارد...++

  2. #42
    کاربر جدید
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 0
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : نکاتی کلیدی در زمینه ی بازاریابی و...


    {بازی رستوران،قسمت چهارم،بخش پایانی}

    قیمت آن چقدر است؟
    غذا در رستوران فیسبوک بسیار رقابتی قیمت گذاری شده است. استراتژیهای قیمت گذاری شامل راهبردهایی باارزش و قیمت گذاری اقتصادی است.
    کجا واقع شده است؟
    رستوران در نواحی اصلی (اولیه) واقع شده و لوگوی فیسبوک به عنوان بازوی فراخوانی برای هر یک از اعضای جامعه ی جهانی کاربران فیسبوک عمل میکند. در ماورای درهای رستوران فیسبوک مشتریهای زیادی در حال قدم زدن هستند که ممکن است آنی و بدون اراده و از روی تحریک به طور سرزده وارد رستوران شوند.
    چگونه ترویج میشود؟
    بدیهی است که ترقی و ارتقا (تشویق) بواسطه ی کلمات شفاهی و شهرت و اعتبار باشد. رستوران فیسبوک از رسانه های جمعی نظیر تلویزیون استفاده نمیکند. در عوض، این عاقلانه است که روی فعالیتهای روابط عمومی سرمایه گذاری کند، همانگونه که برای شناورسازی خود در سال 2012 انجام داد.
    تجربه ی مشتری چیست؟
    تجربه ی مشتری میتواند باارزش و پرپاداش باشد. مشتریها زمان زیادی را در رستوران فیسبوک سپری میکنند و ممکن است بیشتر از پولی که برای غذا صرف میکنند، زمان برای گپ زدن و انجام کارهای اجتماعی تخصیص دهند. شما نیازی به شناختن سرپیشخدمت رستوران ندارید و تجربه عموما برای یک فرد شخصی شده نیست. شما میتوانید دوباره به آنجا بروید و آن را به دوستانتان هم پیشنهاد دهید. به هر حال رستوران فیسبوک در حال حاضر بسیار شیک است. بازاریابان نیاز دارند تا از خودشان بپرسند که این تا کی ادامه خواهد داشت؟

    ++پایان بازی رستوران++

  3. #43
    کاربر جدید
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 0
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : نکاتی کلیدی در زمینه ی بازاریابی و...

    {میدون انقلاب، تراکت، نفرت# بخش اول از دو بخش}

    دیروز داشتم از میدون انقلاب رد می‌شدم. یاد دوران دانشجویی و خاطرات اون زمان افتادم و به هوای گذشته‌ها خواستم که از انقلاب تا چهارراه ولیعصر رو پیاده برم. از جلوی کتابفروشی‌ها که رد می‌شدم صداهای آدمایی که کنار خیابون همش داشتن داد می‌زدن رو می‌شنیدم.... پایان‌نامه .... ترجمه .... مقاله .... تایپ ... کتاب دست و دوم ...آدم‌های دیگه‌ای هم بودن که با تعدادی تراکت وسط پیاده رو ایستاده بودن و به هر کسی که رد می‌شد تراکت تعارف می‌کردن. داشتم به این آدم‌ها و شرکت‌هایی که تراکت‌ها مال اون‌ها بود فکر می‌کردم. به نحوه‌ی بازاریابی‌شون ....
    بذار سعی کنیم قضیه رو از دید اون‌ها نگاه کنیم.
    صورت کلی مساله اینه: پخش‌کردن تعداد زیادی کاغذ بین مجموعه‌ای از افراد به این امید که از بین اون‌ها چند نفری محتوای اون تراکت رو بخونن و تبدیل به مشتری بشن.
    اما آیا واقعا این کار جواب می ده؟
    یکی از اولین مقدمات برای فروش هر محصول یا خدمتی آشنایی فرد به اون کالا و توانایی‌اش در معرفی مناسب اون هستش که بعید می‌دونم افرادی که تنها وظیفه‌شون پخش‌کردن این کاغذها باشه، همچین تخصص و توانایی‌ای داشته باشند. تمام تلاش این افراد به تموم شدن کاغذها و گرفتن دستمزدشون مربوط می شه. حتی شاید بعضی‌هاشون هم بدشون نیاد که به یه نفر به جای یه کاغذ اشتباهی(و البته که نه عمدا ) ۳ تا بدن.... گذشته از اون، خیلی‌هاشون رفتار مناسبی هم توی پخش ندارن. بعضی اوقات به زور جلوت درمیان... بعضی وقت‌ها که دستت پره، لای کیسه‌ای که دستته یا هر جایی که بتونن می‌اندازن....

    ++پایان بخش اول(دو بخشی)++

  4. #44
    کاربر جدید
    نوشته ها
    58
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 0
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : نکاتی کلیدی در زمینه ی بازاریابی و...


    {میدون انقلاب، تراکت، نفرت # بخش دوم و آخر}

    نکته‌ی دیگه‌ای که در مورد این کاغذها وجود داره، اینه که هیچ توضیحی راجع به ویژگی‌های کاری که می‌خوان انجام بدن، نمی‌دن.
    کیفیت کارشون چطوره؟
    چه کسایی این کار رو انجام می‌دن؟
    چه قدر سر وقت هستند و چه قدر به حرفی که می‌زنند پایبندند؟
    فرق اون‌ها با کسای دیگه و جاهای دیگه چی؟
    شاید بیست سال پیش که خیلی چیزها وجود نداشتن و یه نفر می‌اومد می‌گفت که ما فلان کارو می‌کنیم و همه براش دست می‌زدن، این نوع بازاریابی جواب می‌داد ولی امروز که در کنار هر سرویسی ده‌ها رقیب وجود دارند که همون‌ سرویس رو ارائه می‌دن، صرفا معرفی‌کردن و بیان این که ما این کارو انجام می‌دیم، کافی نباشه. این‌جاست که لزوم وجود اون سوال‌ها و پاسخ‌های مناسب بهشون به خوبی خودش رو نشون می‌ده.
    به علاوه، آیا زمانی که داره تراکت‌ها به افراد داده می‌شه، همون زمانی هست که اون‌ها به اون سرویس یا کالا نیاز دارن؟ ممکنه من حتی یک مشتری بالقوه برای سرویسی باشم که توی اون تراکت راجع بهش توضیح داده شده ولی آیا امروز که گذری دارم از انقلاب رد می‌شم همون زمان ه؟
    توی دوران دانشجویی‌ام که به مراتب خیلی بیش‌تر از اون‌جا رد می‌شدم، چی؟
    شاید با اغراق بشه گفت از بین هر ۱۰۰ باری که از اون‌جا رد می‌شم شاید یک بار به اون سرویس نیاز داشته باشم. این مقیاس رو ضرب کنید در تعداد آدم‌هایی که روزانه از اون‌جا رد می‌شن و تعداد تراکت‌هایی که بی‌هدف بین افراد پخش می‌شه ...
    تنها نتیجه‌ای که این نوع بازاریابی همراه داره خیابون‌هایی کثیف و دیوارهایی آکنده از تراکت‌ه که با یه نگاه روش می‌شه فهمید که تراکت‌های قبلی بارها کنده شده‌اند و تراکت‌های جدیدی به جای اون‌ها زده شده که عمر اون‌ها هم حداکثر یک هفته است تا کنده‌شدن ...
    شاید دور از انصاف نباشه اگر که بگم این کار و این روش و ده‌ها کار مشابه با این (تلفن مارکتینگ، ایمیل مارکتینگ اسپم‌‌وار، اس‌ام‌اس‌های تبلیغاتی سرسام‌آورو ...) باعث شده بازاریاب به عنوان موجودی بی‌ادب، سمج و بدون هیچ دانش تخصصی‌ای شناخته بشه و خود به خود این فرد و این شغلی مورد نفرت خیلی‌ها باشه ...

    ++پایان میدون انقلاب، تراکت، نفرت++

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هدایای تبلیغاتی - آنتی ویروس - سررسید - کسپرسکی
    توسط volghan در انجمن تالار گفتگوی آزاد
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 29th May 2016, 10:53 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd September 2013, 12:27 PM
  3. مقاله: وقتی می‌گویید من درست می‌گویم و تو اشتباه می‌کنی(سبک محاوره مخالفتی)
    توسط Almas Parsi در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th May 2013, 05:38 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th August 2012, 11:16 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th November 2009, 10:48 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •