زیردریایی هسته ای کورسک ابعادی در حد یک استادیوم فوتبال و ارتفاعی برابر با یک ساختمان 8 طبقه داشت. کورسک به موشکهای هسته ای بالستیک و اژدرهای مافوق سریع اشکوال مسلح بود و کمتر زیردریایی هسته ای در زرداخانه غرب وجود داشت که از نظر توان و قدرت آتشی بتواند با آن برابری کند. اشکوال 10 بار از اژدرهای ساخت غرب سریعتر می باشد و شاید تنها ترس از این اژدرهای رعب آور بود که تراژدی کورسک را رقم زد.

سال 2000؛ دریای بارنتز: با آغاز مانورهای دریایی روسیه دو فروند زیردریایی آمریکایی ،یو.اس.اس تولیدو و یو.اس.اس ممفیس، به این منطقه اعزام شدند تا اطلاعات دست اولی از توانایی های حریف جمع آوری کنند. علاوه برآمریکایی ها، یک فروند زیردریایی هسته ای بریتانیایی و یک فروند شناور اطلاعاتی نروژی هم در منطقه حضور داشت و ماهواره های جاسوسی دنیای غرب تمامی منطقه را به دقت زیرنظر گرفته بودند. روسها قصد داشتند تا سیستمهای تسلیحاتی جدیدی را در این مانور آزمایش کنند و کسب اطلاعات دست اول درباره آنها برای کشورهای غربی ،به ویژه آمریکا، حیاتی بود. بعضی منابع اطلاعاتی اظهار می کنند که روسیه از یک هیئت نظامی چینی دعوت کرده بود که از نزدیک شاهد مانور نظامی روسها باشند. شاید روسها قصد داشتند تا چینی ها را تحت تأثیر قراردهند تا معاملات تسلیحاتی جدیدی را پایه گذاری کنند.
در ساعت 8:51 روز شنبه 12 آگوست، ناخدای کورسک به کشتی سرفرماندهی "پترکبیر" اطلاع داد که عمق دریا می رود تا برای شلیک اژدرهایش آماده شود. در ساعت 11:28صدای انفجاری از انبار اژدرهای کورسک شنیده شد و آژیر خطر در زیردریایی روسی طنین افکن شد. 2 دقیقه و 15 ثانیه بعد صدای انفجار دیگری شنیده شد و کورسک راهی اعماق دریا شد. 23 خدمه نجات یافته کورسک رآکتورهای هسته ای را از کارانداختند و در قسمت عقبی زیردریایی ،که دریچه خروج اضطراری در آن قرارداشت، جمع شدند. تراژدی کلیدخورده بود.

کمی پس از قطع برق رآکتورها، سیستمهای تهویه هوا و روشنایی از کار افتادند و رشته امید این مردان به رسیدن کمک از خارج زیردریایی گره خورد؛ کمکی که هیچگاه به آنها نرسید. سروان کولسنیکوف ، که در میان نجات یافتگان ارشدترین افسر بود، اسامی هم قطارانش را بر دیواره کورسک نوشت. اندکی بعد، کولسنیکوف جملات زیر را به اسامی دوستانش اضافه کرد:
" اینجا برای نوشتن خیلی تاریک است اما من سعی می کنم احساسم را بیان کنم. به نظر می رسد که بختی برای نجات نداریم، 10 تا حداکثر 20درصد. بگذار دست کم امیدوار باشم که کسی این نوشته ها را خواهدخواند. اینجا اسامی کسانی که در قسمت نهم جمع شده اند وسعی در فرار دارند نوشته شده است. با احترام به همگی آنان، نیازی به ناامیدی نیست."

تمام شناورهای روسی که در منطقه بودند صدای 2 انفجار را ثبت کردند اما اقدامی برای نجات کورسک نکردند. آنها فکر می کردند که این صداها قسمتی از انفجارهای برنامه ریزی شده مانور است. در حقیقت، اولین زیردریایی ها نجات در ساعت 8:40 صبح فردا به محل غرق شدن کورسک رسیدند. پس از قطع ارتباط کورسک دریاسالار پوپوف ،فرمانده ناوگان دریای شمال و فرمانده مانور، دستور داد تا رزمناو هسته ای پترکبیر منطقه مانور را ترک کند. پس از آن، پوپوف با هلیکوپتر به خشکی بازگشت و برای چند ساعتی ناپدید شد.

یک ناوشکن روسی به محل حادثه رسید و در بالای سر کورسک ایستاد و شروع به پرتاب کردن بمبهای زیرآبی کرد. روابط عمومی ناوگان دریای شمال علت این انفجارها را دورنگه داشتن زیردریایی های خارجی از محل حادثه عنوان کرد. در آن زمان یک ایستگاه لرزه نگاری نروژی 40 انفجار را ثبت کرده بود.

رئیس جمهور وقت روسیه، ولادیمیر پوتین، کمکهای کشورهای اروپایی و آمریکایی را برای بیرون کشیدن کورسک نادیده گرفت.. غواصان روسی8 روز پس از فاجعه به دریچه خروج کورسک رسیدند. غواصان تأیید کردند که داخل کورسک را آب فراگرفته و امیدی برای نجات بازماندگان حادثه نیست.

اما علت اصلی غرق شدن کورسک چه بود؟ امروزه 7 تئوری اصلی درباره غرق شدن کورسک وجود دارد:
1. تصادم و انفجار.
2. انفجار یکی از اژدرهای کورسک.
3. انفجار هیدروژن در باتریخانه کورسک.
4. شکست بدنه در اثر به سطح آمدن سریع زیردریایی(پرش نهنگ قاتل).
5. شبیه سازی عملیات نجات و انفجار در زمان شبیه سازی.
6. انفجار یک اژدر جدید در حین شلیک آزمایشی.
7. انفجار در اثر آتش خودی.

در این میان، جالبترین تئوری غرق شدن کورسک به دست زیردریایی های آمریکایی حاضر در منطقه است. دوستداران تئوری توطئه بیان می کنند که تولیدو در زمان غرق شدن کورسک در حال تعقیب زیردریایی رقیب بوده است. در حالیکه تولیدو به آرامی حرکات کورسک را تعقیب می کرد نتوانست تغییرسرعت و مسیر کورسک را پیش بینی کند و در نتیجه با کورسک تصادم کرد. این تئوری علت خراش طولانی بر روی بدنه کورسک و ضربه ای که به دم آن وارد شده را توضیح می دهد. ظاهرا ناوسرفرماندهی پترکبیر صدای برخورد را ثبت کرده است.

تولیدو بر اثر وحشت خدمه از نزدیک شدن و تغییر مسیر ناگهانی کورسک کنترل زیر دریایی را از دست داده و دراثر برخورد به سختی آسیب دید و سعی کرد تا از منطقه مانور فرارکند. در این زمان زیردریایی دوم آمریکایی ،ممفیس، سعی کرد تا فرار تولیدو را پوشش دهد و به کورسک نزدیکتر شد. خدمه ممفیس ،به وسیله سونار، صدای بازشدن دریچه های اژدرافکن کورسک را شنیدند و اطمینان پیداکردند که ناخدای کورسک پس از تصادم با تولیدو دستور شلیک به زیردریایی های آمریکایی را صادرکرده است. اژدرهای اشکوال به قدری سریع هستند که در صورت شلیک شدن زمانی برای ممفیس باقی نمی ماند تا از چنگال آنها فرارکند. ناخدای ممفیس از ترس اشکوال های روسی دستور یک حمله پیشگرانه به کورسک راصادرکرد. یک اژدر مارک-48 به سوی کورسک شلیک شد و در سینه آن نشست.

این اولین افنجاری بود که صدایش شنیده شد. نظریه پردازان تئوری توطئه سوراخ دایره ای شکل بزرگی که در بدنه کورسک یافته شد را دلیلی بر اثبات نظر خود می دانند. پس از اینکه رسانه های عمومی به این سوراخ پرداختند دیگر اجازه دسترسی و بازدید از این سوراخ به خبرنگاران داده نشد.

کورسک به اندازه ای قوی بود که اژدر آمریکای نتوانست آن را از صحنه به در کند. کورسک به مسیرخود ادامه داد اما انفجار مارک-48 سبب شد که آتش قسمت انبار اژدرها را فرابگیرد. تلاش برای خاموش کردن آتش به جایی نرسید و کمی بعد اژدرهای کورسک منفجر شدند و با این انفجار روند غرق شدن آن آغازشد. شدت انفجار اژدرهای کورسک به اندازه بود که ممفیس را به سختی تکان داد و بیشتر ایستگاه های لرزه نگاری شمال اروپا آن را ثبت کردند. قدرت این انفجار برابر با 5 کیلوتن تی.ان.تی یا 4.2 ریشتر برآورد شده است.

زیردریایی های روسی که فردای غرق شدن کورسک به محل حادثه رسیدند یک درخواست کمک را ثبت کردند. در ابتدا گمان برده شد که این پیام از داخل کورسک می آید. بررسی های بعدی نشان داد که منبع این پیام یک دستگاه خودکار است. در زیردریایی های ناتو دستگاهی است که در صورت صدمه دیدن زیردریایی به صورت خودکار پیام کمک ارسال می کنند. آیا این پیام را تولیدو ارسال کرده بود؟

هواگردهای روسی ردی از روغن را بر سطح دریای یافتند که می توانست آنها را در یافتن زیردریایی آمریکایی یاری دهد. ممفیس به آسانی توسط هواپیماهای روسی شناسایی شد و گزارشهای رسمی نروژ نشان می دهد که هواپیماهای ضدزیردریایی روسی ممفیس را تا آبهای ساحلی نروژ تعقیب کرده اند. پترکبیر یک پیام اضطراری بر روی فرکانسهای ناتو را ضبط کرده است که در آن ممفیس تقاضای اضطراری برای رفتن به یکی از بنادر نروژ را می کند. ممفیس به نروژ رفت و 7 روز از ترس به دام افتادن زیر دریاییهای روسی در یکی از بنادر این کشور مهمان بود. عکسهایی که ماهواره های جاسوسی روسی از ممفیس برداشتند نشانه هایی از آسیب را در قسمت جلوی بدنه آن نشان می داد. شاید این آسیب در اثر انفجار دوم کورسک بر ممفیس وارد شده بود. پس از آن که نروژ توان دیدن خشم روسها را نداشت درخواست خروج ممفیس را کرد در نتیجه ممفیس شبانه از آبهای نروژ خارج شد و چند روزی را در یکی از بنادر بریتانیا پنهان شد.

اما بر سر تولیدو چه آمد؟ آمریکایی ها بیشترین تلاش خود را صرف این کردند که تولیدو را نجات دهند چرا که روسها میدانستند که زیر دریاییهای غرب برای رویت مانور به محل آمده اند ولی بعد از انفجار کورسک انها به همه ناوگانهای حاضر اعلان منطقه جنگی کرده و دستور خروج دادند و اگر تولیدو اسیب دیده در صحنه میماند علنا وارد نبرد با ناوگان تا دندان مسلح روسها میشد در نتیجه آنها ممفیس را چون طعمه ای بر سر راه قراردادند و توجه روسها را به آن جلب کردند تا تولیدوی آسیب دیده بتواند به آمریکا بازگردد.

لاشه کورسک در سال 2001 و با صرف هزینه ای معادل با دوبرابر بودجه سالانه نیروی دریایی اروپا از آب خارج شد. بدنه پس از بررسی به کوره ذوب فلزات فرستاده شد و سینه کورسک که در زیر آب باقی مانده بود توسط مینهای زیرآبی منفجر شد.

نظریه پردازان شکاک بیان می کنند که گزارش 2000 صفحه ای روسها از این حادثه پر از نقاط تاریک است و بعضی باور دارند که آمریکاییها از ترس عملیات متقابل روسیه حاضر شدند تا خسارت و امتیازات زیادی به روسها بپردازند مشروط بر اینکه ناوگان دریایی انها در اروپا ایمن بوده و دست داشتن آنها در این حادثه مسکوت بماند. یک سفر مخفیانه از طرف رئیس سیا پس از اعلام منطقه قرمز در اروپا و یک اعلان جنگ محترمانه به ناوگان دریایی غرب توسط روسیه به مسکو این شک و گمانها را بیش از پیش تقویت می کند و از همه مهمتر اقدام روسها در نصب پرچم در قطب شمال و اعلام جهانی مالکیت آن !
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...e87a922491.jpg
و در آخر بر سر کورسک چه آمد ؟؟؟



http://www.centralclubs.com/topic-t66421.html