دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: ماهيت آگاهي بشري

  1. #1
    دوست آشنا
    نوشته ها
    379
    ارسال تشکر
    1,164
    دریافت تشکر: 1,712
    قدرت امتیاز دهی
    874
    Array

    پیش فرض ماهيت آگاهي بشري

    حتما" در زندگي برايتان پيش آمده که در شب به آسمان پر ستاره نگاه کنيد و از خود بپرسيد: انتهاي اين فضا کجاست؟ اگر همين طور از زمين دور شويم بالاخره به کجا خواهيم رسيد؟
    اگر فلان نقطه آخر دنيا باشد پس بعد از آن چيست؟
    واقعا" عقل بشري با معيارهاي معمول خود جوابي براي اين موضوع ندارد
    خيلي ها را ديده ام که مي گويند: به اين چيزها فکر نکن ديوانه مي شوي!
    يعني موضوع فوق مسئله اي است که فکر کردن و نرسيدن به جواب آن، آدمها را اذيت و ناراحت مي کند.

    بحث الآن من در خصوص تحقيق در مورد پاسخ اين موضوع نيست.
    دنبال مسئله ديگري هستم.
    و اون اينه که اصولا" چرا انسان در مقابل مسائل اينچنيني عکس العمل منفي از خود نشان مي دهد؟
    متوجه منظورم مي شويد؟
    در اصل دنبال بررسي ساختار و ماهيت ادراک انساني هستم.
    چرا عقل ما با اين مسئله خيلي راحت برخورد نمي کند؟ يعني بگوييم فضا لايتناهي است و انتها ندارد و خيلي هم برايمان راحت باشد و با اين مسئله مشکلي نداشته باشيم!
    خودماني بگويم: يک جورايي عقل ما اين وسط مثل الاغي که زياد بارش کرده باشند لقد مي اندازد و نمي خواهد زير بار برود!

    متاسفانه جو جامعه جهاني امروز به صورتي است که نخبگان کمتر جذب حيطه علوم انساني مي گردند و بيشتر پتانسيل استعدادهاي خاص در علوم تجربي به کار گمارده مي شود.
    در صورتي که اگر اين پتانسيل در جهت کشف و رسوخ به آگاهي و ادراک انسان خرج گردد شايد جهاني ديگر پيش روي بشريت نمايان گردد که اصلا" کل نظام فعلي را زير و زبر کند.

    وجود فضاي مجازي امکان خوبي است که بتوانيم در جهت تبادل نظر و طرح ايده ها و نظرات گام برداريم.
    جرقه هاي کوچک ذهني مي تواند راهگشاي خوبي باشد، ممکن است در ذهن من جرقه اي زده شود و راهکاري خاص به طور ناقص براي بررسي ماهيت آگاهي به ذهنم برسد ولي قدرت پروراندن آن را نداشته باشم، ولي وقتي اين جرقه ها کنار هم قرار گيرد امکان تهيه آتش و دميدن نور در تاريکي هاي فکر آدمي بسيار بيشتر خواهد شد.
    چه خوب است حالا که تکنولوژي انسان را در چنبره خودش گرفته و مردم وقت زيادي را در فضاي مجازي صرف مي کنند، اتاقهاي فکري تشکيل دهيم تا با هم فکري بتوانيم در شناخت بيشتر خود گام برداريم که: من عرفه نفسه فقد عرفه ربه

    يک مثال ديگر بزنم: ما در خواب اين امر برايمان اتفاق مي افتد که ماهيت استدلالي عقل مختل مي شود و برايمان هم عجيب نيست، مثلا" داريم خواب مي بينيم که در اتوبوس راهي شهر اهواز هستيم و وقتي به مقصد مي رسيم مي بينيم اونجا تبريز هست و هيچ هم غير عادي نيست! يا داريم با همسايه مان راه مي رويم و حرف مي زنيم و چند قدم جلوتر وقتي رويمان را برميگردانيم مي بينيم کسي که دارد کنارمان راه مي رود پدرمان است و اين امر عکس العمل غير عادي در ما بوجود نمي آورد که از خود بپرسيم: اي بابا! اين که همسايه بود! چي شد يک دفعه تبديل به پدرم شد!

    حتي در مورد بديهيات هم من مي توانم چنين چيزي بيان کنم، البته شايد تصورش برايتان سخت باشد و حرفم را نفهميد، ولي چه چيزي در ادراک آدمي قبول مي کند که دو دو تا چهارتا مي شود و اين را بديهي مي داند؟ مي دانم که خواهيد گفت: خوب مثلا" دو تا سيب داريم دو تا سيب ديگر هم به ما بدهند مي شود چهار تا! اين بديهي است! ....
    ولي آيا ممکن است چنين چيزي بديهي نباشد؟ فقط يک چيزي در يک جايي در ذهن دارد قبول مي کند که دو دو تا چهار تا مي شود! همين! همانطور که در مثال خواب فوق يک چيز غير عادي برايش عادي بود!
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 5 کاربر از پست مفید علي پارسا سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    نوشته ها
    1,185
    ارسال تشکر
    1,675
    دریافت تشکر: 6,529
    قدرت امتیاز دهی
    24596
    Array
    "مهدی"'s: جدید17

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    البته لازم به ذکر است که جهان ما نقطه انتها دارد ولی این نقطه دائما در حال انبساط و دور شدن از ما است.
    در مورد خواب توجه داشته باشید ک ما در شب ده ها خواب میبینیم و فقط فعالیت های مغزی ما تصمیم میگیرد چه چیزی را مشاهده کنیم. پس وقتی خود مغز دستور به ساخت موهوماتی مشخص میدهد قاعدتا نباید برای خودش عجیب باشد که چرا این موهومات از قوانین جهان پیروی نمی کنند.

    نتیجه گیری: شناخت ما از جهان تنها به ابزارهای گیرنده و حواس 5 گانه برمیگردند و این کاملا درست است که ممکن است این اطلاعات جمع آوری شده تا حدی غلط باشند. مثلا شناخت ما از جهان با شناخت یک خفاش از جهان کاملا متفاوت است. پس هر چیزی ممکن است. فراموش نکنیم که شک شروع علم است
    تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای

  4. 5 کاربر از پست مفید "مهدی" سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    714
    ارسال تشکر
    1,598
    دریافت تشکر: 2,720
    قدرت امتیاز دهی
    7219
    Array

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها
    حتما" در زندگي برايتان پيش آمده که در شب به آسمان پر ستاره نگاه کنيد و از خود بپرسيد: انتهاي اين فضا کجاست؟
    خوب بشر مجهز به یک ابزار قدرتمند به نام ریاضی است. اگر چه قطعا دستیابی به بسیاری از حقایق دور از دسترس و دیدرس؛ برای بشر آسان نیست، اما بسیاری از کشفیات بشری هم هستند که ابتدا روی کاغذ به دست آمده اند و بعد وقتی در آزمایشگاه به دنبال آن گشتیم، آن را پیدا کردیم مثل ذره بوزون هیگز و یا سیاره نپتون و ...
    ولی نکته ای که ما ایرانیها باید به آن توجه داشته باشیم که راه نزدیک شدن دقیق تر به درک مفاهیم بنیادین و چیستی هستی، استفاده از علوم عقلی و نقلی و غیر تجربی و غیر محاسباتی مثل فلسفه، منطق، الهیات و ... نیست بلکه، آموختن مفاهیمی مثل آنالیز و جبر خطی ، روش های ریاضی و هندسه نااقلیدسی ، توپولوژی ، مکانیک همیلتونی ، معادلات میدان ، ریاضیات تانسورها، مینکوفسکی و لورنتس، هندسه ریمانی، معادلات دیفرانسیل غیرخطی با مشتقات پاره‌ای، کوانتوم و نسبیت ، گرانش و ... است.

    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها
    اگر همين طور از زمين دور شويم بالاخره به کجا خواهيم رسيد؟ اگر فلان نقطه آخر دنيا باشد پس بعد از آن چيست؟ واقعا" عقل بشري با معيارهاي معمول خود جوابي براي اين موضوع ندارد.
    خوب در واقع با مشاهده از طریق ابزارها، امروزه تا حد زیادی پاسخ این سوالات را می دانیم. جهان ما یک ابر کره چهار بعدی است که مرز یا کرانه ای ندارد. شما اگر یک مسیر را روی کره زمین در پیش بگیرید و مستقیم حرکت کنید، بالاخره از آن طرف زمین به نقطه شروع حرکت خود می رسید. در گیتی هم، وضع به همین منوال است. اگر یک تلسکوپ به حد کافی قوی داشته باشید، دور ترین شیئی که می بینید، پشت سر خودتان است که در حال نگاه کردن در چشمی تلسکوپ هستید!
    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها
    ... اصولا" چرا انسان در مقابل مسائل اينچنيني عکس العمل منفي از خود نشان مي دهد؟ در اصل دنبال بررسي ساختار و ماهيت ادراک انساني هستم.
    چرا عقل ما با اين مسئله خيلي راحت برخورد نمي کند؟
    یکی از بزرگان گفته: مردم دشمن آن چیزی هستند که نمی فهمند!

    دلیلش نوعی وهم (بالاتر از ترس است) باستانی از ناشناخته هاست که از میلیونها سال پیش، در غریزه جانداران تکوین یافته است. در ذهن تکاملی ما، ناشناخته یعنی خطر!

    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها
    متاسفانه جو جامعه جهاني امروز به صورتي است که نخبگان کمتر جذب حيطه علوم انساني مي گردند و بيشتر پتانسيل استعدادهاي خاص در علوم تجربي به کار گمارده مي شود.
    خوب این قضیه درست است اما بیشتر در مورد کشور ما یعنی ایران !. در دنیا سعی بر این است که هر انسانی بر حسب استعداد ذاتی و علاقه و شایستگی اش، در سر جای درست خودش قرار بگیرد. مثلا اکثر دانش آموختگان آمریکائی دانشگاه هاروارد ایالات متحده که بیشتر در زمینه علوم انسانی فعال است، در بهترین مراکز دولتی و بالاترین سطوح مدیریت بخش خصوصی مشغول به کار می شوند.

    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها

    يک مثال ديگر بزنم: ما در خواب اين امر برايمان اتفاق مي افتد که ماهيت استدلالي عقل مختل مي شود و برايمان هم عجيب نيست...در مورد بديهيات هم من مي توانم چنين چيزي بيان کنم، چه چيزي در ادراک آدمي قبول مي کند که دو دو تا چهارتا مي شود و اين را بديهي مي داند؟ ولي آيا ممکن است چنين چيزي بديهي نباشد؟!
    خوب همین حالا هم بسیاری از ترم های پذیرفته شده و دارای کارآئی در فیزیک کوآنتوم، کیهانشناسی، فیزیک ذرات، فیزیک انرژیهای بالا و ...، کاملا غیر شهودی هستند. اینکه دنیا به طور خود به خودی به سمت بی نظمی (Antropy) و پیچیدگی (Complexity) حرکت می کند و یا محدودیتهائی که اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بر اندازه گیری های میکروسکوپیک ما ایجاد می کند و یا حد سرعت نور، پل اینشتین - روزن و ...، کاملا با رهیافتها و پیش قضاوتهای شهودی ذهن ما در تناقض هستند.
    ویرایش توسط نو آور : 3rd January 2015 در ساعت 11:51 AM
    آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!

  6. 5 کاربر از پست مفید نو آور سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    نوشته ها
    379
    ارسال تشکر
    1,164
    دریافت تشکر: 1,712
    قدرت امتیاز دهی
    874
    Array

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    خوب بشر مجهز به یک ابزار قدرتمند به نام ریاضی است. اگر چه قطعا دستیابی به بسیاری از حقایق دور از دسترس و دیدرس؛ برای بشر آسان نیست، اما بسیاری از کشفیات بشری هم هستند که ابتدا روی کاغذ به دست آمده اند و بعد وقتی در آزمایشگاه به دنبال آن گشتیم، آن را پیدا کردیم مثل ذره بوزون هیگز و یا سیاره نپتون و ...
    ولی نکته ای که ما ایرانیها باید به آن توجه داشته باشیم که راه نزدیک شدن دقیق تر به درک مفاهیم بنیادین و چیستی هستی، استفاده از علوم عقلی و نقلی و غیر تجربی و غیر محاسباتی مثل فلسفه، منطق، الهیات و ... نیست بلکه، آموختن مفاهیمی مثل آنالیز و جبر خطی ، روش های ریاضی و هندسه نااقلیدسی ، توپولوژی ، مکانیک همیلتونی ، معادلات میدان ، ریاضیات تانسورها، مینکوفسکی و لورنتس، هندسه ریمانی، معادلات دیفرانسیل غیرخطی با مشتقات پاره‌ای، کوانتوم و نسبیت ، گرانش و ... است.
    کليه دريافتهاي ما توسط حواس پنجگانه صورت مي پذيرد و آن چيزي که اين دريافتها را تجزيه و تحليل مي کند عقل است.
    لذا صحبت عدم استفاده از علوم عقلي مانند اين است که بگوييم اصلا" صحبتي صورت نگيرد!
    اصولا" خود رياضي و محاسبات و فهم تجربيات در ذهن و با عقل انجام مي پذيرد.
    که خوب اگر بخواهيم عينک خالص مادي به چشم بزنيم، بايد بگوييم خود "ذهن" هم يک چيز موهومي! است و کسي آن را نديده و لمس نکرده يا تجربه مادي از آن نداشته و ....
    پس وقتي تجربه خودش زير مجموعه ذهن است و بدون درک آن توسط ذهن و عقل معنايي نخواهد داشت، لذا نمي شود عقل را ناديده گرفت ولي علوم تجربي را قبول داشت!

    اصولا" وقتي صحبت از ماهيت خود آگاهي به ميان مي آيد ما داريم از ديدگاهي بالاتر از تجربه، ماده، منطق، فلسفه و .... به دنيا نگاه مي کنيم.
    داريم فرايندي بالاتر که کل اين امور در زير مجموعه اش هستند را کنکاش مي کنيم.
    يعني کل امور ورودي هايي هستند براي آگاهي که آگاهي روي آنها تجزيه و تحليل انجام مي دهد و ما دنبال درک ماهيت فرآيند آن آگاهي هستيم
    البته خيلي از اختلافات در صحبتها بيشتر بر مي گردد به "عبارات" و "لغات".
    قطعا" ما راهي نداريم جز اينکه براي فهميدن ماهيت آگاهي از همين ابزاري که در دست داريم (و ماهيتشان را نمي دانيم) استفاده کنيم.
    درست است که نمي دانيم عقل يا احساس يا تجربه يا علم يا ماده دقيقا" چيست، ولي مجبوريم از همين داشته ها با تمام توان براي بررسي جوانب امر بهره برداري کنيم.
    وگرنه که بايد بگوييم: ما نمي دانيم فرايند "
    فکر کردن" يعني چي! پس اگر بخواهيم بدانيم "فکر کردن" يعني چي نبايد از خود "فکر کردن" که معنايش را نمي دانيم استفاده کنيم! هيچي ديگه! با اين ديد ديگر هيچ کاري نبايد بکنيم!
    لذا بررسي نظام هستي از طرق علمي و تجربي و استفاده از منطق و عقل و استدلال و غيره همه و همه لازم است تا بلکه بتوانيم رخنه اي در رموز دنيا ايجاد کنيم، طبعا" اگر خود اين موارد ياد شده هم احيانا" اشکال داشته باشند، خود به خود در طي اين فرايند اشکالاتشان نمايان خواهد شد.




    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    خوب در واقع با مشاهده از طریق ابزارها، امروزه تا حد زیادی پاسخ این سوالات را می دانیم. جهان ما یک ابر کره چهار بعدی است که مرز یا کرانه ای ندارد. شما اگر یک مسیر را روی کره زمین در پیش بگیرید و مستقیم حرکت کنید، بالاخره از آن طرف زمین به نقطه شروع حرکت خود می رسید. در گیتی هم، وضع به همین منوال است. اگر یک تلسکوپ به حد کافی قوی داشته باشید، دور ترین شیئی که می بینید، پشت سر خودتان است که در حال نگاه کردن در چشمی تلسکوپ هستید!
    در واقع در گذشته انسان فکر مي کرد که زمين مسطح است و به اين مي انديشيد که اگر همين طور مستقيم به راه بيافتد به کجا خواهد رسيد؟! و آخرش به کجا مي رسد!؟
    بعد که ديد بازتري پيدا کرد فهميد که زمين به صورت کره است و حرکت مستقيم نتيجه اش رسيدن به پشت سر خودش خواهد بود.
    حال اين ايده وجود دارد که درک ما از فضا نيز به دليل نقص آگاهي ما اشکال دارد و احتمالا" اشتباهي مانند اشتباه گذشتگان در مورد زمين دارد برايمان رخ مي دهد.
    البته در مورد فضا مسئله ابعاد بيشتري دارد و هنوز درک آن براي عقل ابهام زا است (به قول خودمان تو کت عقل به اين راحتي نمي رود). يعني با استفاده از اين مثال انسان مي تواند تا اندازه اي درک کند که يک اشتباهي مانند اشتباه زمين دارد برايش در مورد فضا رخ مي دهد ولي اينکه دقيقا" بتواند اين اشکال را تفسير کند هنوز کار دارد.



    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    خوب این قضیه درست است اما بیشتر در مورد کشور ما یعنی ایران !. در دنیا سعی بر این است که هر انسانی بر حسب استعداد ذاتی و علاقه و شایستگی اش، در سر جای درست خودش قرار بگیرد. مثلا اکثر دانش آموختگان آمریکائی دانشگاه هاروارد ایالات متحده که بیشتر در زمینه علوم انسانی فعال است، در بهترین مراکز دولتی و بالاترین سطوح مدیریت بخش خصوصی مشغول به کار می شوند.
    البته منظورم از اينکه: نخبگان کمتر جذب حيطه علوم انساني مي گردند
    در مورد "جو غالب" بود، نمود بيروني ماجرا کاملا" تاييد کننده اين مطلب است، فرضا" از کل اخبار منتشره در يک روز نسبت اخبار در حوزه علوم تجربي (مانند پزشکي، فن آوري نانو، نجوم و اختراعات و....) به علوم انساني (يعني علوم مربوط به ماهيت وجودي انسان) چقدر است؟ شايد علوم انساني اصلا" صفر باشد!

    وگرنه در زمينه علوم انساني در ايران هم مراکز قدرتمندي در حال کار هستند که خوشبختانه به دليل سطح بالايي که دارند از دسترس اظهارنظرهاي جناحي يا عوامانه و خاله زنکي به دور مانده اند به قول شاعر: "هر که را اسرار کار آموختند - مهر کردند و دهانش دوختند"
    لذا بيشتر منظور اين بود که به صورتي عمل کنيم که خيل بيشتري از کساني که استعداد دارند به آن سمت گرايش پيدا کنند و نيز در سطح جامعه هم تا جايي که کشش دارد سطح اطلاعات عمومي و تشويق براي فکر در شبکه هاي اجتماعي در اين زمينه ها را بيشتر کنيم. در حوزه بين الملل هم زياد در اين زمينه کار گسترده صورت نمي گيرد چيزي که آمارها و اطلاعات مي گويند به جاي خود ولي اصل مطلب نماد بيروني ماجرا است که نشاندهنده عدم کارآيي علوم انساني موجود است وگرنه جهاني که در مورد ماهيت وجودي خود تفکر کند فکر کنم با جامعه جهاني کنوني خيلي فاصله خواهد داشت.


    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    خوب همین حالا هم بسیاری از ترم های پذیرفته شده و دارای کارآئی در فیزیک کوآنتوم، کیهانشناسی، فیزیک ذرات، فیزیک انرژیهای بالا و ...، کاملا غیر شهودی هستند. اینکه دنیا به طور خود به خودی به سمت بی نظمی (Antropy) و پیچیدگی (Complexity) حرکت می کند و یا محدودیتهائی که اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بر اندازه گیری های میکروسکوپیک ما ایجاد می کند و یا حد سرعت نور، پل اینشتین - روزن و ...، کاملا با رهیافتها و پیش قضاوتهای شهودی ذهن ما در تناقض هستند.
    البته تفسير من اينگونه است که خيلي از رهيافتها و قضاوتها و اطلاعات قبلي ما در اصل همان استدلالات رياضي و علوم تجربي و ... هستند که اکنون با پيشرفت علم زير سوال رفته است!
    و نه کشف و شهود صرفا" ذهني ما!
    و در خاتمه:
    نیلز بور از بنیانگذاران فیزیک کوانتوم، در مورد چیزی که بنیان گذارده جمله معروفي دارد به این مضمون که:
    "اگر کسی بگوید فیزیک کوانتوم را فهمیده، پس چیزی نفهمیده است!"

    مولانا نيز در بيان ماهيت آن حقيقت هستي مي گويد:
    "متحد نقشي ندارد اين سرا - تا که مثلي وا نمايم من تو را"
    "هم مثال ناقصي آورده ام - تا ز حيراني خرد را وارهم"

    لذا در برابر اين جهان با عظمت هنوز ما قطره اي بيشتر اطلاعات نداريم و بايد با دست به دست هم دادن سعي در کشف اسرار نماييم.
    ذات ما اينگونه است که جوياي کشف اسرار خود و عالم خود هستيم، هرچند ندانيم چرا اينگونه هستيم. البته از لحاظ تعليمات ديني هم دقيقا" به همين امر (به کار گيري علم) توصيه شده ايم.
    قطعا" نتيجه نهايي ارضا کننده همه جويندگان واقعي حقيقت خواهد بود و همه از آن لذت خواهند برد.
    تعصب در هر زمينه اي موجب درجا زدن خواهد شد. (سخت گيري و تعصب خامي است - تا جنيني کار خون آشامي است)
    بايد همه توانايي ها را در جهت پيشبرد هر چه بيشتر اين امر که ما واقعا" که هستيم؟ و ماهيت وجوديمان چيست؟ به کار بريم.
    منافاتي نه با دين دارد و نه با بي ديني، فقط با حماقت و لاابالي گري منافات دارد!، وگرنه کسي که در جستجوي حقيقت است را نمي توان حقير شمرد.

    تلاش همه انسانها در زمينه علوم تجربي و علوم انساني واقعا" زيبا است و پيشرفتهاي علمي مايه افتخار و لذت جامعه جهاني است
    با آرزوي موفقيت در اين امر - علي پارسا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. 5 کاربر از پست مفید علي پارسا سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    714
    ارسال تشکر
    1,598
    دریافت تشکر: 2,720
    قدرت امتیاز دهی
    7219
    Array

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    نقل قول نوشته اصلی توسط علي پارسا نمایش پست ها
    ... آن چيزي که اين دريافتها را تجزيه و تحليل مي کند عقل است و صحبت عدم استفاده از علوم عقلي مانند اين است که بگوييم اصلا" صحبتي صورت نگيرد!...
    گفته های شما درست و بجا بود، البته فکر می کنم یک سوء برداشت لفظی رخ داد. منظور من از علوم عقلی، همان معنای اصطلاحی آن بود به مفهوم علوم مبتنی بر بحثهای کلامی و صرفا عقلی (غیر تجربی و محاسباتی) مانند فلسفه، منطق، حکمت، عرفان، کلام، الهیات و ... اینها علومی هستند که فرد متخصص آن، می تواند در کنج یک اتاق نشسته و صرفا با تفکر و ذهن ورزی، آنها را توسعه دهد. در حالیکه کسب شناخت بهتر از ساز و کار جهان هستی را باید با ابزار مشاهده و با کمک تجریه و محاسبه پیش برد و نه با آنچه من آن را
    Stabilized behind semi sciences می خوانم.
    آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!

  10. 4 کاربر از پست مفید نو آور سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست آشنا
    نوشته ها
    379
    ارسال تشکر
    1,164
    دریافت تشکر: 1,712
    قدرت امتیاز دهی
    874
    Array

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    گفته های شما درست و بجا بود، البته فکر می کنم یک سوء برداشت لفظی رخ داد. منظور من از علوم عقلی، همان معنای اصطلاحی آن بود به مفهوم علوم مبتنی بر بحثهای کلامی و صرفا عقلی (غیر تجربی و محاسباتی) مانند فلسفه، منطق، حکمت، عرفان، کلام، الهیات و ... اینها علومی هستند که فرد متخصص آن، می تواند در کنج یک اتاق نشسته و صرفا با تفکر و ذهن ورزی، آنها را توسعه دهد. در حالیکه کسب شناخت بهتر از ساز و کار جهان هستی را باید با ابزار مشاهده و با کمک تجریه و محاسبه پیش برد و نه با آنچه من آن را
    Stabilized behind semi sciences می خوانم.
    البته يک کم اختلاف نظر داريم ، به عقيده من وقتي از ماهيت آگاهي صحبت مي کنيم، بحث ما يک پله بالاتر از چيزهاي مورد اشاره شما است.
    وقتي موضوع بحث راجع به نحوه درک است، علوم تجربي، مشاهده، محاسبه از طرفي و فلسفه، منطق، حکمت، الهيات و .... ارزش دقيقا" يکساني دارند و برتري قايل شدن براي دسته اول به نظرم کاملا" غير معقول است.
    بحث اين است که ما اصولا" نمي دانيم فراينده تجربه يعني چي؟ يا درک فراينده مشاهده يعني چه؟! حال چطور مي شود ابتدا به ساکن يکي را بر ديگري برتري داد!
    اگر کسي ادعا کند که کل علوم تجربي و مشاهدات و محاسبات صرفا" رويکردهايي است که ذهن آنها را مي سازد و واقعيت خارجي ندارد چه پاسخي به او خواهيد داد؟!!!!!
    (يعني همان چيزي که سازندگان فيلم معروف ماتريکس به نوعي آن را دستمايه فيلم خود قرار داده اند)
    در صورتي که به نظر من تمام موارد فوق شاخص هاي مهمي است که به عنوان ابزار شناخت عالم در اختيار داريم و هريک در جاي خود کارآمد خواهد بود.
    (خوب البته اگر منظورتان نفي خرافات و افراطي گري هاي بي منطق در لواي شهود! و ... است که بعضي شيادان دستمايه خود قرار مي دهند با شما موافقم، ولي اگر چنين سخناني در راستاي مادي گري و دين ستيزي باشد کاملا" آن را غير علمي و متعصبانه مي دانم)
    با تقديم احترام - علي پارسا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  12. کاربرانی که از پست مفید علي پارسا سپاس کرده اند.


  13. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    714
    ارسال تشکر
    1,598
    دریافت تشکر: 2,720
    قدرت امتیاز دهی
    7219
    Array

    پیش فرض پاسخ : ماهيت آگاهي بشري

    خوب هر کدام از حوزه هائی که یاد کردید، یک تعریف مشخص دارند. مثلا حیطه کار فلسفه در بحث «وجود» است. آگاهی را می توان از منظر نوروساینس بررسی کرد و یا از نگر معرفت شناسی و یا آنتولوژی.
    از نظر علمی، آگاهی مجموعه دریافتهای درونی و بیرونی و تحلیلهای منطقی در ذهن فرد است. شما اگر با یک سوزن؛ بخش حافظه را در مغز یک انسان تخریب کنید، ممکن است وی حتی هویت خود را گم کند و همچنین اگر به بخشهای تحلیلی مغز وی آسیب بزنید، ممکن است حتی «خودآگاهی» نسبت به وجود خودش را نیز از دست بدهد، بنابراین از این دیدگاه، آگاهی برای یک فرد خاص، در بیرون مغز وی، اصولا ما به ازای خارجی ندارد. در برخی بیماریهای مغز و اعصاب، حتی فرد ارتباط بیرونی خود را با جهان خارج از دست می دهد و کاملا در درون خودش زندگی می کند. برای چنین فردی، آگاهی از دست رفته تلقی می شود.
    در مورد ادیان و مذاهب هم، اگر چه عادت کرده ایم آنها را «علوم دینی» بنامیم، اما در واقع گزاره های دینی، در ذیل تعریف علم نمی گنجند. طبق تعریف علم؛ فقط یک نوع علم داریم که مبنا و هدف آن؛ مشاهده و تبیین ساز و کار حاکم بر جهان هستی بر اساس تجربه، مشاهده، محاسبه و استنتاج عقلی - منطقی نظریات ابطال پذیر یا اصلاح پذیر می باشد. مواردی مثل علوم غریبه یا علوم خفیه، META-Medicine، علوم ماورائی (متا فیزیک) و ... «شبه علم» نامیده می شوند.
    در مورد علوم دینی هم، باید از عبارت بهتر «معارف دینی» یا عقائد دینی استفاده کرد چون زیر بنا و شیوه استخراج اصول و فروع آن (اگر چه ممکن است ضد علمی نباشند)، منطبق بر تعریف علم نیستند. به جز این، باورهای دینی از کتب قدیمه بیرون می آیند و حالت تقدس و ایستائی دارند اما گزاره های علمی، دارای دینامیسم پویا بوده و هیچ تقدسی ندارند و به محض آمدن یک نظریه جدیدتر، بهتر و یا کاملتر، به کناری گذاشته شده و یا اصلاح می شوند.
    آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!

  14. کاربرانی که از پست مفید نو آور سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th July 2010, 03:29 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st December 2009, 06:41 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd November 2009, 10:14 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •