امروزه در عصر انفجار اطلاعات اين امر رواج دارد که کاربران به ازاي اخبار و مطالبي که دريافت مي کنند دنبال منبع آن بگردند،
اين موضوع از دو جنبه قابل بررسي است:
يک جنبه اين است که جنس اطلاعات به نحوي است که صحت آن قطعي است و هدف ما از رجوع به منبع اصلي صرفا" جهت تکميل اطلاعات است.
ولي مواقعي هست که ما نسبت به اصالت اطلاعات ترديد داريم، لذا دنبال منبع اصلي پخش آن مي گرديم تا درباره صحت آن مطمئن گرديم.
در اين مورد دوم اغلب اتفاقي شرطي در ذهن ما رخ مي دهد و آن اين است که قبل از تفکر درباره اطلاعات دريافتي، مستقيم سراغ منبع آن رفته و اگر آن منبع برايمان موجه بود اطلاعات را ناخودآگاه در ذهن تاييد و اگر نبود رد مي کنيم!
در اصل بر حسب وجهه اي که منبع اطلاعات در ذهن ما دارد يک پيشداوري مثبت يا منفي را در بررسي اطلاعات دخيل مي کنيم.
نمي توان گفت اين عمل مذموم است، ليکن تأکيد بر آن به صورت افراطي و تکرار اين فرايند ناخواسته يک تأثير منفي به همراه خواهد داشت و آن اينکه قدرت استدلال ما را کم رنگ خواهد کرد.
ما وابسته منبع اطلاعات مي شويم و کمتر خودمان عقلمان را به کار مي بنديم تا ببينيم به صورت عقلاني اطلاعات دريافتي از چه اعتباري برخوردار است.
مي دانيد کي متوجه اين موضوع مي شويم؟
وقتي که به صورت افراطي براي هر مطلبي دنبال منبع هستيم و يک مرتبه با يک مطلب بدون منبع روبرو مي شويم!
خودمان بايد استدلال کنيم، ولي يک حالت گيجي به ما دست مي دهد گويا قدرت استدلالمان جهت بررسي موضوعات کم رنگ شده است!
(بديهي است گفتار فوق مربوط به اطلاعاتي است که در بررسي آنها جنبه تفکر و عقل نقش عمده را بازي مي کند و نه همه نوع اطلاعات) منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)