دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: پندنامه خواستگاری (1)

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پندنامه خواستگاری (1)

    پندنامه خواستگاری (1)


    بخش همسان گزینی تبیان با در نظر گرفتن نیازهای مبتلا به جوانانی که در این طرح ثبت نام کرده اند بنا دارد سلسله مطالبی تحت عنوان پندنامه خواستگاری تهیه و تدوین کرده تا ان شاءالله بتواند؛ گامی برای روشنگری مسیر انتخاب و ازدواج این عزیزان برداشته باشد.




    اولین دیدار کجا باشد بهتر است؟


    احمد مرد جوان 27 ساله ای است که درس خوانده ، سربازی رفته و مدتی است کار مناسبی هم پیدا کرده؛ و حالا قصد ازدواج دارد. همه ی اطرافیانش با ذوق و شوق فراوان دخترهای دم بختی را که میشناسند به مادر احمد و خود او معرفی می کنند ولی همه در فکرند جلسه ی معارفه ی احمد و «دختر خانم» کجا و چگونه باشد. بزرگتر ها طرفدار خواستگاری سنتی هستند و جوان تر ها ترجیح می دهند با یک کافه گلاسه یا کیک و چای در تریا یا کافی شاپی دنج از جلسه ی رسمی خواستگاری شانه خالی کنند. هر دو طرف دلایل خوبی برای خودشان دارند.


    بزرگترها خواستگاری سنتی را آبرومندانه می دانند و آن طرف جوان ها «تریای دنج» را خالی از هزینه ی «دسته گل و شیرینی» و «دست و پا لرزه» ی روز خواستگاری می بینند. حتی دیگر لازم نیست دختر خانم سینی چای را با احتیاط به اتاق مهمان ها ببرد و نگران لب پر زدن فنجان های چای باشد. اهمیتی هم ندارد که مهمان ها چای و شیرینی و میوه شان را خوردند یا نه و خلاصه هزار دغدغه ی دیگر رفع می شود.



    بزرگترها خواستگاری سنتی را آبرومندانه می دانند و آن طرف جوان ها «تریای دنج» را خالی از هزینه ی «دسته گل و شیرینی» و «دست و پا لرزه» ی روز خواستگاری می بینند.

    حتی دیگر لازم نیست دختر خانم سینی چای را با احتیاط به اتاق مهمان ها ببرد و نگران لب پر زدن فنجان های چای باشد. اهمیتی هم ندارد که مهمان ها چای و شیرینی و میوه شان را خوردند یا نه و خلاصه هزار دغدغه ی دیگر رفع می شود.




    اما من یکی طرفدار خواستگاری سنتی هستم. دلایلم را می گویم و از نظرم دفاع می کنم؛ شما هم خواه پند گیر و خواه ملال!


    خواستگاری سنتی اولش هول و اضطراب و دلهره دارد ولی به خاطر مزایای فراوانش پیشنهاد می کنم دل را به دریا بزنید و بپرید توی چهار متری. گمانم بهتر باشد به جای شمردن مزایای خواستگاری در خانه، معایب دیدار در تریا را بشمرم.


    اول:
    قرار ملاقات در جایی مثل رستوران یا کافی شاپ، ما را مجبور می کند لباس های استاندارد بیرون را بپوشیم، لباسی که ناچار باید مثل همه ی مردم باشد و دیگر دستمان در انتخاب رنگ و مدل چندان باز نیست. البته برای آقایان مشکلی نیست ولی این موضوع موجب می شود نتوانیم خودِ واقعی و همیشگی طرف مقابل را ببینیم. دختر خانم ها در منزل خودشان می توانند لباسِ رنگی بپوشند، پس می شود سلیقه ی رنگ و مدل آنها را ملاحظه کرد. می توانند به اصطلاح دستی به سر و روی خود بکشند و لااقل چهره ی بدون دوده و سُرب شان دیده شود. آقایان خواستگار برای درک بهتر این نکته خوب است نگاهی به قیافه ی مادر و خواهر خودشان هنگام بازگشت از کار، دانشگاه و... بیندازند و سر و وضع و چهره ی آنها را با وقتی که کاملا استراحت کرده و سرحال هستند و احیاناً کمی آرایش دارند مقایسه کنند.


    شخصاً در ازدواج یکی از بستگان نزدیکم این تفاوت را به وضوح مشاهده کردم: عروس خانم که مدت ها او را در لباس کار دیده بودیم (و همیشه سلیقه اش مبهم و نزدیک به استاندارد بود) وقتی در ایام پس از عقد لباسهای رنگی اش را پوشید، به نظرم خیلی دور آمد: هیچ یک از مدل ها و رنگ های انتخابی اش با آنچه از او در ذهن داشتم مطابقت نمی کرد. راستش را بخواهید اصلا سبکِ لباس پوشیدنش را دوست نداشتم!


    دوم: وقتی در کافی شاپ یکدیگر را می بینید، دیگر فرصتی برای آشنایی با اقوام درجه اول ندارید. این خیلی مهم است که در همان جلسه ی اول بفهمید پدر و مادر یا خواهر و برادر عروس/ داماد چه جور آدم هایی هستند. قابل ارائه در سطح اجتماعی خانوادگی ما هستند؟ برخوردشان چطور است؟ و با چالش های روز خواستگاری چطور مواجه می شوند و چه رفتاری می کنند




    سوم:
    ملاقات در پارک یا کافی شاپ یا ... نمی گذارد بفهمیم «خانه ی دلدار کجاست!» نه از آن جهت، از جهاتی دیگر: محل زندگی دخترخانم می تواند خیلی چیزها به ما بگوید، ضمن اینکه وقتی وارد خانه می شویم نکات بیشتری را در می یابیم. اینکه وضع مالی خانواده ی دختر خانم چطور است، اسراف کار و پرخرج هستند یا ساده و بی تجمل و بی ریا.

    اهل مطالعه هستند (با چشم دنبال کتاب و کتابخانه بگردید) یا بوفه ی کریستال هایشان را سنگین کرده اند؟ فضای خانه شان جذاب وگرم و صمیمانه است یا ...؟ خانه مملو از اثاثیه ی گران قیمت و آنتیک است (که باید مراقب باشید بلایی بر سرشان نیاید) یا اینکه صاحب خانه موفق شده محلی مناسب و آرام برای سکونت خود و فرزندانش تدارک ببیند؟!


    اگر اهل محاسبه های مالی باشید خانه ی پدر عروس اطلاعات بیشتر از این هم می دهد: می توانید با همان یک جلسه بسنجید ببینید خانواده هایتان از نظر اقتصادی بهم نزدیک هستند یا نه. اصلا محل زندگی افراد به خودی خود گویای بخشی از فرهنگ خانواده است.


    صد البته این هر سه مورد با چند نوبت تور سطح شهر هم به دست نمی آید.


    ناگفته نماند طرفداران «جلسه معارفه در کافی شاپ» معتقدند این ملاقات صرفا برای این است که دختر و پسر دریابند در وهله ی اول یکدیگر را می پسندد یا نه. من معتقدم همین موضوع که «چهره» و «زیبایی» یا «تیپ» اساسِ سایر معیارها قرار بگیرد اشتباه است. چه بسیار دختران و پسرانی که سوای چهره ی زیبای خود، ویژگی های منفی زیادی دارند که کلا قضیه را منتفی می کند و بالعکس افرادی که با چهره ای بسیار معمولی یا حتی نازیبا، چنان شخصیت مثبت و قوی و ویژگی های فردی دارند که پس از یکی دو ساعت ملاقات، سیمای نازیبا به فراموشی سپرده می شود. و مگر چند درصد مردم زیبا هستند؟ و مگر نه اینکه همه ی کسانی که با افراد به اصطلاح خوشگل و خوش تیپ ازدواج می کنند پس از مدت کوتاهی به بقیه نصیحت می کنند دنبال خوشگلی نباشید چون به سرعت برایتان عادی می شود.


    از همه ی اینها گذشته! یادمان هست که ما در نهایت جمع جبری از زیبایی، وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی و شرایط مذهبی طرف مقابل در نظر می گیریم و تصمیم به ادامه یا قطع این خواستگاری می گیریم. پس بهتر است راه های سریعتر و کوتاهتری را پیش بگیریم و زودتر به جواب برسیم.



    برای آنهایی که تقید مذهبی را مهم می شمارند ملاقات در خانه، رعایت حجاب توسط خانم های خانواده را هم روشن می کند. این که دختر خانم / آقا پسر و مادر و خواهرانش تا چه حد پوشیدگی را حجاب می دانند، به آسانی در ملاقات خانوادگی آشکار می شود.

    تبیان


    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  2. 6 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    722
    ارسال تشکر
    3,197
    دریافت تشکر: 2,287
    قدرت امتیاز دهی
    697
    Array

    پیش فرض پاسخ : پندنامه خواستگاری (1)

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoh_reh نمایش پست ها
    پندنامه خواستگاری (1)


    بخش همسان گزینی تبیان با در نظر گرفتن نیازهای مبتلا به جوانانی که در این طرح ثبت نام کرده اند بنا دارد سلسله مطالبی تحت عنوان پندنامه خواستگاری تهیه و تدوین کرده تا ان شاءالله بتواند؛ گامی برای روشنگری مسیر انتخاب و ازدواج این عزیزان برداشته باشد.




    اولین دیدار کجا باشد بهتر است؟



    احمد مرد جوان 27 ساله ای است که درس خوانده ، سربازی رفته و مدتی است کار مناسبی هم پیدا کرده؛ و حالا قصد ازدواج دارد. همه ی اطرافیانش با ذوق و شوق فراوان دخترهای دم بختی را که میشناسند به مادر احمد و خود او معرفی می کنند ولی همه در فکرند جلسه ی معارفه ی احمد و «دختر خانم» کجا و چگونه باشد. بزرگتر ها طرفدار خواستگاری سنتی هستند و جوان تر ها ترجیح می دهند با یک کافه گلاسه یا کیک و چای در تریا یا کافی شاپی دنج از جلسه ی رسمی خواستگاری شانه خالی کنند. هر دو طرف دلایل خوبی برای خودشان دارند.


    بزرگترها خواستگاری سنتی را آبرومندانه می دانند و آن طرف جوان ها «تریای دنج» را خالی از هزینه ی «دسته گل و شیرینی» و «دست و پا لرزه» ی روز خواستگاری می بینند. حتی دیگر لازم نیست دختر خانم سینی چای را با احتیاط به اتاق مهمان ها ببرد و نگران لب پر زدن فنجان های چای باشد. اهمیتی هم ندارد که مهمان ها چای و شیرینی و میوه شان را خوردند یا نه و خلاصه هزار دغدغه ی دیگر رفع می شود.



    بزرگترها خواستگاری سنتی را آبرومندانه می دانند و آن طرف جوان ها «تریای دنج» را خالی از هزینه ی «دسته گل و شیرینی» و «دست و پا لرزه» ی روز خواستگاری می بینند.

    حتی دیگر لازم نیست دختر خانم سینی چای را با احتیاط به اتاق مهمان ها ببرد و نگران لب پر زدن فنجان های چای باشد. اهمیتی هم ندارد که مهمان ها چای و شیرینی و میوه شان را خوردند یا نه و خلاصه هزار دغدغه ی دیگر رفع می شود.




    اما من یکی طرفدار خواستگاری سنتی هستم. دلایلم را می گویم و از نظرم دفاع می کنم؛ شما هم خواه پند گیر و خواه ملال!


    خواستگاری سنتی اولش هول و اضطراب و دلهره دارد ولی به خاطر مزایای فراوانش پیشنهاد می کنم دل را به دریا بزنید و بپرید توی چهار متری. گمانم بهتر باشد به جای شمردن مزایای خواستگاری در خانه، معایب دیدار در تریا را بشمرم.


    اول:
    قرار ملاقات در جایی مثل رستوران یا کافی شاپ، ما را مجبور می کند لباس های استاندارد بیرون را بپوشیم، لباسی که ناچار باید مثل همه ی مردم باشد و دیگر دستمان در انتخاب رنگ و مدل چندان باز نیست. البته برای آقایان مشکلی نیست ولی این موضوع موجب می شود نتوانیم خودِ واقعی و همیشگی طرف مقابل را ببینیم. دختر خانم ها در منزل خودشان می توانند لباسِ رنگی بپوشند، پس می شود سلیقه ی رنگ و مدل آنها را ملاحظه کرد. می توانند به اصطلاح دستی به سر و روی خود بکشند و لااقل چهره ی بدون دوده و سُرب شان دیده شود. آقایان خواستگار برای درک بهتر این نکته خوب است نگاهی به قیافه ی مادر و خواهر خودشان هنگام بازگشت از کار، دانشگاه و... بیندازند و سر و وضع و چهره ی آنها را با وقتی که کاملا استراحت کرده و سرحال هستند و احیاناً کمی آرایش دارند مقایسه کنند.


    شخصاً در ازدواج یکی از بستگان نزدیکم این تفاوت را به وضوح مشاهده کردم: عروس خانم که مدت ها او را در لباس کار دیده بودیم (و همیشه سلیقه اش مبهم و نزدیک به استاندارد بود) وقتی در ایام پس از عقد لباسهای رنگی اش را پوشید، به نظرم خیلی دور آمد: هیچ یک از مدل ها و رنگ های انتخابی اش با آنچه از او در ذهن داشتم مطابقت نمی کرد. راستش را بخواهید اصلا سبکِ لباس پوشیدنش را دوست نداشتم!


    دوم: وقتی در کافی شاپ یکدیگر را می بینید، دیگر فرصتی برای آشنایی با اقوام درجه اول ندارید. این خیلی مهم است که در همان جلسه ی اول بفهمید پدر و مادر یا خواهر و برادر عروس/ داماد چه جور آدم هایی هستند. قابل ارائه در سطح اجتماعی خانوادگی ما هستند؟ برخوردشان چطور است؟ و با چالش های روز خواستگاری چطور مواجه می شوند و چه رفتاری می کنند




    سوم:
    ملاقات در پارک یا کافی شاپ یا ... نمی گذارد بفهمیم «خانه ی دلدار کجاست!» نه از آن جهت، از جهاتی دیگر: محل زندگی دخترخانم می تواند خیلی چیزها به ما بگوید، ضمن اینکه وقتی وارد خانه می شویم نکات بیشتری را در می یابیم. اینکه وضع مالی خانواده ی دختر خانم چطور است، اسراف کار و پرخرج هستند یا ساده و بی تجمل و بی ریا.

    اهل مطالعه هستند (با چشم دنبال کتاب و کتابخانه بگردید) یا بوفه ی کریستال هایشان را سنگین کرده اند؟ فضای خانه شان جذاب وگرم و صمیمانه است یا ...؟ خانه مملو از اثاثیه ی گران قیمت و آنتیک است (که باید مراقب باشید بلایی بر سرشان نیاید) یا اینکه صاحب خانه موفق شده محلی مناسب و آرام برای سکونت خود و فرزندانش تدارک ببیند؟!


    اگر اهل محاسبه های مالی باشید خانه ی پدر عروس اطلاعات بیشتر از این هم می دهد: می توانید با همان یک جلسه بسنجید ببینید خانواده هایتان از نظر اقتصادی بهم نزدیک هستند یا نه. اصلا محل زندگی افراد به خودی خود گویای بخشی از فرهنگ خانواده است.


    صد البته این هر سه مورد با چند نوبت تور سطح شهر هم به دست نمی آید.


    ناگفته نماند طرفداران «جلسه معارفه در کافی شاپ» معتقدند این ملاقات صرفا برای این است که دختر و پسر دریابند در وهله ی اول یکدیگر را می پسندد یا نه. من معتقدم همین موضوع که «چهره» و «زیبایی» یا «تیپ» اساسِ سایر معیارها قرار بگیرد اشتباه است. چه بسیار دختران و پسرانی که سوای چهره ی زیبای خود، ویژگی های منفی زیادی دارند که کلا قضیه را منتفی می کند و بالعکس افرادی که با چهره ای بسیار معمولی یا حتی نازیبا، چنان شخصیت مثبت و قوی و ویژگی های فردی دارند که پس از یکی دو ساعت ملاقات، سیمای نازیبا به فراموشی سپرده می شود. و مگر چند درصد مردم زیبا هستند؟ و مگر نه اینکه همه ی کسانی که با افراد به اصطلاح خوشگل و خوش تیپ ازدواج می کنند پس از مدت کوتاهی به بقیه نصیحت می کنند دنبال خوشگلی نباشید چون به سرعت برایتان عادی می شود.


    از همه ی اینها گذشته! یادمان هست که ما در نهایت جمع جبری از زیبایی، وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی و شرایط مذهبی طرف مقابل در نظر می گیریم و تصمیم به ادامه یا قطع این خواستگاری می گیریم. پس بهتر است راه های سریعتر و کوتاهتری را پیش بگیریم و زودتر به جواب برسیم.



    برای آنهایی که تقید مذهبی را مهم می شمارند ملاقات در خانه، رعایت حجاب توسط خانم های خانواده را هم روشن می کند. این که دختر خانم / آقا پسر و مادر و خواهرانش تا چه حد پوشیدگی را حجاب می دانند، به آسانی در ملاقات خانوادگی آشکار می شود.

    تبیان

    نظر شما محترمه زهره خانم ولی به نظر من باید یه دید اولیه داشته باشه آدم.
    ببینید میدونم فقط زیبایی ملاک نیست ولی طرف که میخواهد یه عمر باهات زندگی کنه حداقل باید در نگاه اول از ظاهر و بعضی چیزهاش بدتون نیاد،اکه غیر اینه بگید؟!
    ولی قطعا باید جلسه ای شامل بزرگ تر ها و آشنایی خانواده ها باشه.
    ویرایش توسط MANE1371 : 29th November 2014 در ساعت 02:08 AM

  4. 4 کاربر از پست مفید MANE1371 سپاس کرده اند .


  5. #3
    استعدادهای برتر
    رشته تحصیلی
    تخصص=ایده پردازی +ارزیابی محصول
    نوشته ها
    2,940
    ارسال تشکر
    18,873
    دریافت تشکر: 9,270
    قدرت امتیاز دهی
    11669
    Array
    حسین متقی's: پر حرف

    پیش فرض پاسخ : پندنامه خواستگاری (1)

    این بحث های خواستگاری و ازدواج انقدر تو سایت نخبگان زیاد هست
    که من به شخصه الان یه پا مشاور ازدواج شدم - با اینکه خودم فقط خواننده ی این بحث ها هستم ولی اینقدر که راجع به خواستگاری ما بحث داریم راجع به انرژی خورشیدی و موتورهای 4 زمانه سوختی و موتورهای الکتریک و مبانی مدیریت و اجرای پروژه نداریم!!!!

    البته خوبه بد نیست - الان همه مشکل ازدواج دارند
    اما اولین مشکل خواستگاری و ازدواج
    تو طرز فکر ادمهاست
    دوستانی دارم که ازدواج کردند در 20 سالگی و طلاق گرفتند در 21 سالگی
    و دوستانی که تا 30 سالگی هنوز خیلی جدی به ازدواج فکر نکردند
    و ملتی این وسط هستند که سرگردان بین سنت و عرف و اجتماع خودشون هیچ دید جدی ای ندارن

    نیاز به اموزش هست ---- نیاز به چیزی فراتر از اموزش هست
    یک فهم و درک عقلانی عمومی
    من دلم به حال نسل بعد میسوزه
    نسلی که جامعه شناسان ایرانی اسمشون رو گذاشتن نسل مردم ناتوان

    http://news.iranema.ir/ سامانه هوشمند جمع آوری و انتشار اخبار روز ایران

  6. 3 کاربر از پست مفید حسین متقی سپاس کرده اند .


  7. #4
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : پندنامه خواستگاری (1)

    نقل قول نوشته اصلی توسط MANE1371 نمایش پست ها
    نظر شما محترمه زهره خانم ولی به نظر من باید یه دید اولیه داشته باشه آدم.
    ببینید میدونم فقط زیبایی ملاک نیست ولی طرف که میخواهد یه عمر باهات زندگی کنه حداقل باید در نگاه اول از ظاهر و بعضی چیزهاش بدتون نیاد،اکه غیر اینه بگید؟!
    ولی قطعا باید جلسه ای شامل بزرگ تر ها و آشنایی خانواده ها باشه.
    خیلی ممنون از توجه شما
    نکته ای که شما فرمودین حائز اهمیت است، زیبایی از نعماتی است خداود به بندگانش داده و به بعضی بیشتر...

    با توجه به تفاوتهای فردی ، اولویتها در ازدواج برای هر فرد نیز متفاوت است،

    شما اولویتهایی را که برای همسرتان در نظر دارید مطمئنا با بقیه یکی نیست،

    ممکن است فرد مورد نظرتان نکته های کلیدی و اولویتهای دیگر شما را دارا باشد و از زیبایی که شما برای خود تعریف کرده اید برخوردار نباشد،

    باید ببینیم آیتم زیبایی در کجای لیست معیارتان قرار دارد تا بر حسب آن بتوانید تصمیم بگیرید.

    موفق باشید

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  8. 2 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  9. #5
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : پندنامه خواستگاری (1)

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسین متقی نمایش پست ها
    این بحث های خواستگاری و ازدواج انقدر تو سایت نخبگان زیاد هست
    که من به شخصه الان یه پا مشاور ازدواج شدم - با اینکه خودم فقط خواننده ی این بحث ها هستم ولی اینقدر که راجع به خواستگاری ما بحث داریم راجع به انرژی خورشیدی و موتورهای 4 زمانه سوختی و موتورهای الکتریک و مبانی مدیریت و اجرای پروژه نداریم!!!!

    البته خوبه بد نیست - الان همه مشکل ازدواج دارند
    اما اولین مشکل خواستگاری و ازدواج
    تو طرز فکر ادمهاست
    دوستانی دارم که ازدواج کردند در 20 سالگی و طلاق گرفتند در 21 سالگی
    و دوستانی که تا 30 سالگی هنوز خیلی جدی به ازدواج فکر نکردند
    و ملتی این وسط هستند که سرگردان بین سنت و عرف و اجتماع خودشون هیچ دید جدی ای ندارن

    نیاز به اموزش هست ---- نیاز به چیزی فراتر از اموزش هست
    یک فهم و درک عقلانی عمومی
    من دلم به حال نسل بعد میسوزه
    نسلی که جامعه شناسان ایرانی اسمشون رو گذاشتن نسل مردم ناتوان
    آقای متقی با تشکر از حضورتون در این بحث،

    بحث های زیاد راجع به خواستگاری و ازدواج نشان از اهمیت موضوع می باشد،

    شما خیلی خوب به این نکته که این مهم چگونه باید به سرانجام برسه اشاره داشتین،

    نیاز به اموزش هست ---- نیاز به چیزی فراتر از اموزش هست

    دقیقا همینطوره که فرمودین، کاش آموزش پرورش و آموزشهای عالی چند واحد برای آموزش (البته درست) اختصاص میدادند تا هر کسی با سلیقه شخصی به آن نپردازد...

    هرچند بطور رسمی در دبیرستانها و دانشگاهها این آموزش نیست ولی کارگاههای اموزشی که توسط اساتید برجسته و مطلع برگزار میشه کم نیست فقط باید کمی قضیه جدی گرفته شود...

    موفق باشید

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  10. 4 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: انسانهای موثر مثلثِ خواستن، دانستن و توانستن خود را گسترش می‏دهند
    توسط محمد نظری گندشمین در انجمن روانشناسی موفقیت
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th March 2015, 03:25 PM
  2. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: 31st March 2013, 04:54 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th August 2012, 12:32 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th August 2010, 01:22 AM
  5. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 22nd December 2009, 10:43 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •