تفاوت خلاقیت با اختراع

[pedram91]

تفاوت خلاقیت با اختراع

در ابتدای راه اندازی این سایت مقالاتی پیرامون تعریف خلاقیت و اختراع نوشتم که پس از بازدید از سایت نظرات گوناگونی دریافت کردم و بالاخره به این نتیجه رسیدم که در چندین مقاله ی دیگر به تفصیل در این باره با بازدیدکنندگان مشتاق تبادل نظر داشته باشم.
خلاقیت چیست؟ سوالی تکراری که میشود برای هر موضوعی مطرح کرد .خلاقیت یک نوع فکر کردن است و یا گونه ای رفتار که با تخیل و تصویر سازی آغاز می شود و هر فردی به فراخور تربیت، فرهنگ فردی و اجتماعی و باور های قومی و ملی پیرامون یک موضوع مشخص تصویر سازی می کند و تخیلش را پرواز می دهد در این مسیر او تصاویری را تخیل می کند که در حالت عادی و جهان واقعی نمی توان آنان را جست.
دنیای تخیل و تصویر سازی در حوزه خلاقیت بی انتهاست و مرزی ندارد. یک فرد خلاق نمی تواند در عالم خودآگاه خویش و با یک نوع تصمیم از پیش تعیین شده و ارادی تصویر بسازد. ریشه های ساخت تصویر و تخیل برای افراد غیر قابل شناسایی است، فانتزی موجود در فرایند خلاقیت را نمی توان با معیارهای جهان واقعی و بیرونی سنجش کرد اما میتوان آن جهان را در وسعت تخیل و تصویر سازی پذیرفت که نباید کاری کرد که محدودیت ایجاد نمود چراکه محدودیت به هر شکل و با هر دلیلی به فرایند خلاقیت لطمه ی جبران ناپذیری وارد می سازد در خلاقیت باید اجازه داده شود تا روند سیال ذهن به کار خود ادامه دهد و عمل ناخودآگاه به پیش برود تا انجا که فرد خلاق، حال هنرمند باشد و یا هر شخص دیگر، خودش فرایند را متوقف کند و دست از کار بکشد.
و اما اختراع چیست؟ عملی کاملا ارادی و خودآگاه و بر اساس برنامه و نیاز در نظر گرفته می شود تا به منظور تسهیل کاری و یا ساخت ابزاری به نتیجه برسد. در این فرایند سخت و پیچیده مخترع نیز تصویر سازی می کند و تخیل نیز از ارکان آن است اما تخیل در حوزه اختراع کاملا تحت مدیریت است و فرد می داند که با آن که در جهان نا محدود تخیل سیر می کند اما باید برای رسیدن به مقصدی مشخص و معلوم گام بردارد. اختراع برپایه دانش و خرد شکل می گیرد و باید در فرایند تولید شاخص های متعددی مد نظر قرار گیرد، صرفا با تخیل و تصویر سازی نمی توان یک اختراع را به مرحله ساخت رساند. شاید در ابتدا، نیروی اولیه، تخیل و تصویر سازی باشد اما در روند پیچیده، دانش الزامی است. اختراع یک عمل صرف خلاقانه نیست بلکه بر پایه کارکرد به پیش می رود و گاه چندین علم در کنار هم قرار می گیرند تا ابزاری اختراع شود. هرگز هیچ مخترعی نمی تواند ادعا کند که چندین علم پیچیده را در جهان امروز همزمان در دست دارد هرکس می تواند به فراخور دانش خویش اقدام نماید. از سوی دیگر بسیاری از اختراعات تنها یک ایده اولیه هستند که با حضور متخصصین شکل می گیرند و ساخته می شوند. پس می توان نتیجه گرفت که گاه خرد گروهی هسته ی اصلی یک اختراع را شکل می دهد و به بازار عرضه می کند.اختراعات اصولا در حوزه کاربردی هستند و برای زیبا سازی و جلوه های خاص به خلاقیت نیاز دارند و به تنهایی کاربرد در جهان امروز کافی نیست. گرچه از همیشه نیز چنین بوده است اما در شرایط امروزِ جهان که تنوع و تکثر بسیار گسترش یافته خلاقیت عامل اصلی جذابیت است و در فراگیری و بازار یابی بسیار موثر است. خلاقیت به عنوان یک شاخص در همه ی زمینه ها. به عنوان مثال زمانی که عینک اختراع شد هدف یک کاربردی بود که به سلامت افراد کمکی بکند اما امروز عامل زیبایی که تنها با خلاقیت به دست می اید باعث فروش می شود و خریدار تنها به کاربرد آن توجه ندارد بلکه زیبایی و تناسب آن با چهره ی شخص بسیار مهم است و اینجاست که خلاقیت نقش ایفا می کند. امروز گران ترین خودروهای جهان زیباترین آنها هستند و گاه چنان این میزان خلاقیت در فروش موثر است که کاربرد ها و کار کردها را تحت تاثیر خودش قرار می دهد. فراموش نکنیم که هروز مخترعین کارکردهای خودرو را افزایش می دهند و با خلاقیت کارکردها جذابیت و زیبایی بیشتری می گیرند.
با این وصف می توان ادعا کرد که خلاقیت و اختراع در زمره نوآوری قرار دارند اما اختراع با خرد و دانش، و خلاقیت با تخیل و تصویر سازی نامحدود و البته با احساس درونی انسان سر و کار دارند. هر اختراع یک عمل خلاق است اما هر خلاقیتی یک اختراع نمی تواند باشد گاه خلاقیت تنها ثبت یک احساس و لحظه است، اما بدون داشتن خلاقیت هیچ اختراعی نمی تواند در بازار جای خودش را بیابد. یا به تعبیر دیگر خلاقیت یه امر درونی و ماهوی است و اختراع یک امر بیرونی و شکلی، یعنی اختراع را می توان لمس کرد و خلاقیت را می توان درک کرد حتی اگر قابل لمس نباشند.
http://www.artoloop.com