دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: استوار یکم شهید عليرضا سوار زاده

  1. #1
    همکار تالار دفاع مقدس
    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    نوشته ها
    185
    ارسال تشکر
    1,547
    دریافت تشکر: 695
    قدرت امتیاز دهی
    1729
    Array

    پیش فرض استوار یکم شهید عليرضا سوار زاده



    شهید عليرضا سوار زاده در تاريخ 15شهریور 1330 در خرمشهر و در خانواده ای متدین و زحمتکش دیده به جهان گشود.ایشان تا پايان دوره ي راهنمايي در آنجا ماند.سپس به علت علاقه ای که به خدمت به مردم داشت به استخدام ارتش درآمد و پس از طی اموزشهای سخت و طاقت فرسا به «تيپ 23نوهد» واگذار شد. ایشان در سال 1350 ازدواج كرد كه ثمره ي آن دو دختر و يك پسر مي باشد. در سال 1351 راهي تهران شد. در بحبوحه ي انقلاب، در راه پيمايي ها شركت داشت و اعلاميه هاي امام را ميان مردم پخش مي كرد. بعد از پيروزي انقلاب براي نبرد با ضد انقلابيون، روانه ي كردستان شد و سرانجام این شهید بزرگوار در تاريخ 1359/02/30 در درگیری شدیدی که باعناصر ضد انقلاب داشتند به شهادت رسیدند


    هنگام شب، با خداي خود عهد كردم در خواب با پدرم ملاقات كنم. چه شب زيبايي بود! آن پرندهي زيبا با بالهاي خونين خويش، مرا در آغوش خود كشيد و گونههايم را بوسيد. گفت: «دخترم! ميداني كه من پدرت هستم؟ و ميداني چرا بالهايم خونين است؟ غصهي دوري شما مرا خونين كرده. » آنگاه جمله ي زيبايي را براي من گفتن و خداحافظي كرد و آن جمله اين بود: «راهي كه من رفتم راه حسين (ع) بود. »
    (دختر شهید)

    بار آخري كه به مأموريت ميرفت، ساعت درست 2 بعداز ظهر بود. توي هال نشسته بوديم. رو كرد به من و گفت: «ميخواهم با تو صحبت كنم. » گفتم: «بفرما آقا. » گفت: « شايد من ديگر رفتم و نيامدم؛ اگر بازنگشتم، ازدواج ميكني يانه؟!» چشمهايم پر از اشك شد و بغض گلويم را فشرد. گفتم: «خدا نكند تو برنگردي؟» و در پي اصرار او گفتم: «من تا آخر عمر مينشينم و بچهها را بزرگ ميكنم. » بچه ي كوچكمان را كه چند ماه بيشتر سن نداشت، تند تند ماچ كرد. انگار به دلش الهام شده بود كه ديگر برنميگردد. او رفت و ديگر نيامد.
    (همسر شهید)

    حواسمان هست یانه اگر شهیدنشویم میمیریم راه سومی وجود ندارد............

  2. 4 کاربر از پست مفید خادم شهدا سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوشی را در این رستوران مدرن بدون گارسون صرف کنید
    توسط vahid5835 در انجمن اخبار اختراعات و نو آوری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th October 2013, 09:54 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th August 2012, 11:37 AM
  3. رستوران سوئیچ از کریم رشید ؛ واحه ای دور از هرج و مرج
    توسط وحید 0319 در انجمن تصاویر معماری داخلی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th July 2012, 09:41 PM
  4. خبر: استعفاي شهردار ياسوج براي دستور تخريب مجسمه اريو برزن
    توسط باستان شناس در انجمن استان های جنوبی ایران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th June 2011, 07:19 PM
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 30th October 2010, 11:03 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •