نکات قابل توجه در صنعت و شرکت های ایرانی هم برای کارفرما و هم برای کارکنان

[عبدالله91]

بسم الله الرحمن الرحیم

هر اهل فنی که وارد مکانی می شود با توجه به تخصص خودش مکان مورد نظر را ارزیابی می کند. مثلا وقتی یک برق کار ساختمان مهمان خانه شما می شود کلید و پریزها، تعداد آنها، نظم و ترتیب و محل قرار گیری و... بیشتر توجهش را جلب میکند. یا یک گچ بر و ... مسائل دیگر را بررسی میکند.

شما وقتی وارد یک شرکتی یا کارخانه ای یا اداره ای می شوید آیا با توجه به تخصص و علمییا بهتر بگم مدرکی که گرفته اید به مکان موردنظر توجه می کنید یا شعار به فکر نان باش خربزه آب هست شمارو وادار به تسلیم در برابر جو حاکم می کند؟ به عبارت بهتر خو گرفتن با اوضاع کنونی را به مطالب و تخصص و عقاید و افکارتان ترجیح می دهید؟

در این تاپیک آقای x به استخدام شرکتی در می آید و ما با او در تجربیاتش به مرور زمان از ورود به شرکت تا وقتی که در این شرکت مشغول به کار هست سهیم خواهیم بود.

[عبدالله91]

آقای x وارد شرکت می شود اولین برخوردش با مسئول نگهبانی هست. بعد از گفتگو مسئول نگهبانی از او می خواهد که معرف خود را معرفی کند و بعد فرم استخدام را پر کند.

بعد از هماهنگی با مدیرعامل وارد محیط شرکت می شود. بعد از گفتگو با مدیرعامل قرار می شود که شروع به کار کند. قرار بر این می شود که مهندس شرکت به او زنگ بزند و روز شروع کار را مشخص کند.

بعده 3 الی 4 روز خبری از زنگ مهندس نمی شود. تصمیم می گیرد تلفنی با مدیرعامل صحبت کند. اما مدیر عامل در دسترس نیست. دنبال شغل دیگری می رود. به یک تولیدی دیگر وارد می شود اما این تولیدی روز کار را مشخص می کند؛ شرایط کاری از لحاظ حقوق بسیار بهتر از شرکت اولی اما با وضعیت آقای x سازگار نیست.
آقای x بعد از دو روز قرار می شود به یک کارخانه دیگر رجوع کند در وسط راه تصمیم می گیرد اول به شرکت اولی سر بزند بعد برود. وارد شرکت می شود. نگهبان می گوید مدیر عامل در خارج از کشور تشریف دارد اما معاونش هست. با معاون هماهنگ می کند.آقای x وارد اتاق معاون می شود.

آقای معاون می گوید : ما به نیرو نیاز داریم اما شما میدانیم اینجا نمی مانید و بعده یه مدت می روید به یه جای دیگه.
آقای x می گوید: نه ما تعهد کاری داریم.

آقای معاون می گوید: فکر نکنین که چون فلانی معرف شماست میتونین اینجا کار نکنی و بخوری بخوابی.
آقای x : ما اومدیم کار کنیم.

معاون به منشی میگوید فرم استخدام آقای x رو بیار. منشی دنبال فرم می گردد بعده چند دقیقه بالاخره پیدا می کند.فرم را معاون نگاه می کند.مدارک گوناگونی در فرم ثبت شده.
معاون با شک می گوید می دانم از اینجا می روی.سطح سواد و مدارکت بالاست.

مسئولیت یک بخش رو پیشنهاد می کند. آقای x تمایلی نشان نمی دهد.معاون می گوید خیلی خب برو تست بده. اما معاون علاقه ای به ماندن آقای x ندارد چون در نظر معاون او ماندنی نیست.حتما خواهد رفت.

مسول نگهبانی آقای x را به سالن تولید راهنمایی می کند و به مسئول سالن می گوید از ایشان تست بگیرید. اما با دست اشاره می کند که تقریبا رد کنید.

یکی از سخت ترین ایستگاه های کاری را انتخاب می کنند و میگویند ببین این اپراتور چطور کار میکند بعد بایست سرجاش.

به نظرتون اشکالات مدیریتی این شرکت در کجاهاست؟
چه دایره یا دایره هایی در شرکت وجود ندارد؟
چه نکاتی را این شرکت رعایت نمی کند؟
شما جای آقای x باشید شرکت را ترک می کنید یا ادامه می دهید؟

[zoh_reh]

به نظرتون اشکالات مدیریتی این شرکت در کجاهاست؟

اولا این مدیر عامل مثل اکثر شرکتهای موجود در قول و قرارش که قرار بود زنگ بزند متعهد نبود، ثانیا گویا معاون هم خط و خطوط با مدیر حرکت نمیکند ، که در استخدام او شک دارد!

چه دایره یا دایره هایی در شرکت وجود ندارد؟

عدم هماهنگی لازم بین مدیران (عامل و معاون) ، نیاز کارگر به کار بیشتر نمود دارد تا نیاز کارفرما به کارگر ، در صورتیکه اینا موازی هم حرکت می کنن و هر دو به یک میزان به یکدیگر نیاز دارند.

چه نکاتی را این شرکت رعایت نمی کند؟

نداشتن استراتژی ، عدم تعهد لازم در مقابل منابع انسانی، نداشتن موضع صریح در رد یا پذیرفتن نیرو، ....

شما جای آقای x باشید شرکت را ترک می کنید یا ادامه می دهید؟

با یک قرارداد کوتاه مدت شروع میکنم، مدت قرارداد به نوع کاری که قراره انجام بدم برمیگرده(از 45 روز تا 90 روز)