دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: من و پاساژ و آدماش!

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض من و پاساژ و آدماش!

    تو یه پاساژ راه میرفتم که یهو خوردم به یه نفر…


    اون افتاد زمین سریع رفتم بلندش کردم و گفتم :
    واقعا عذرخواهی میکنم!وقتی دستشو گرفتم دیدم طرف از این مجسمه های مانکنیه که جلوی مغازه ها میذارن!


    اطرافمو که نگاه کردم دیدم یه یارو داره بهم نگاه میکنه و یه لبخند تمسخرآمیز هم رو لباشه!
    بهش گفتم: خنده داره؟؟؟؟ خب من فکر کردم آدمه!
    یارو چیزی نگفت خوب که دقت کردم دیدم اونم یه مانکنه …!


    خودم و جمع و جور کردم و رفتم کنار یکی دیگه از مانکنا ایستادم
    همین طور که داشتم لباسمو مرتب می کردم هر چی از دهنم در اومد به صاحب مغازه داشتم می گفتم
    که یهو دیدم برگشت با حالت تعجب بهم نگاه کرد
    دیگه داشتم می مردم!


    الان که فکرشو می کنم می گم اون صاحب مغازه هایی که سرشون شلوغ بود و جواب سوالمو نمی دادن..




    فک کنم دارم قدرت تشخیصمو از دست میدم!



  2. 11 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار مکانیک
    نوشته ها
    600
    ارسال تشکر
    13,417
    دریافت تشکر: 6,562
    قدرت امتیاز دهی
    6221
    Array
    homeyra's: جدید156

    پیش فرض پاسخ : من و پاساژ و آدماش!

    منم یه بار خوردم به یه مانکن،ازش عذرخواهی کردم ولی اون همچنان بد بهم نگاه میکرد

  4. 7 کاربر از پست مفید homeyra سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    389
    ارسال تشکر
    3,581
    دریافت تشکر: 2,686
    قدرت امتیاز دهی
    1088
    Array
    بحث's: جدید80

    پیش فرض پاسخ : من و پاساژ و آدماش!

    منم یه بار معذب بودم که مجبور بودم جایی وایسم که یه آقا کنارمه بعد چند دقیقه معذبی یه لحظه برگشتم دیدم یه مانکنه فقط همین
    خدا همه ی بنده هأش رو دوست دأره حتی بیشتر از پدر و مادرشون حتی کسایی که مأ دوستشون ندأریم پس سعی کنیم همه رو دوست دأشته بأشیم

  6. 7 کاربر از پست مفید بحث سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •