دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 53

موضوع: اشعار پابلو نرودا

  1. #21
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    چنان سيب سرخی،
    در دست می فشارمت

    چنان سیب سرخی كه آب شيرين را از خاك می نوشد، تو را می نوشم
    در تملكم نيستی، نه شبت، نه هوايت، و نه سپيده دمت
    نه! من تو را با دست هايم محصور نمی كنم
    كه بوی خوش تو، متعلق به تمام سرزمين من است
    به تمام كاج های بلند سرزمين من
    تنها، گاه گاه چنان سيب سرخی در دست می فشارمت
    چنان سيب سرخی كه آب شيرين را از خاك می نوشد، تو را می نوشم
    از كوئين چی مالی جايی كه چشم هايت آغاز شدند
    تا فرونترا جايی كه پاهايت، برای من متولد گشت
    دانه دانه خاكش را می بويم، دانه دانه اش را، كه زادگاه من است
    پيش از اين شايد مرده بودم من، پيش از آنكه بيايی، قبل از اينكه عاشقت باشم
    پيش از اين شايد مرده بودم من، تا تو آمدی
    و تا دهانت به قلب من بوسه ای زد، و تا عشق در من زاده شد
    تداعی بوسه هايت، از پس خيابانی بلند، خيابانی بلند با نام زندگی
    ادامه ام داد، ادامه ام داد چونان مردی مجروح
    كه دست بر ديوار، خود را به كلبه معشوقه اش می كشاند
    مردی در آستانه مرگی، تا در پس خيابانی بلند تو را يافتم
    تو را شناختم، و من امروز، در سرزمين خويش خوشبختم
    سرزمينی از بوسه هايت، و آتشفشان سينه هايت
    شاخه كوچك فندق، نفير شكستن يكی شاخه، چنان ضجه باران
    يا زنگ كليسايی متروك، و يا قلبی پاره پاره است
    نفير شكستن يكی شاخه، چنان فرياد پاييزی است شكسته در سكوت برگی
    در خاطره ای خوش از رطوبتی
    شاخه كوچك فندق، ترانه ای است در خودآگاه تنم
    در خودآگاهی كه در ان ريشه ام فرياد می زند
    سرزمين من مجروح است .
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  2. 2 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


  3. #22
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    بانو

    تو را بانو نامیده ام

    بسیارند از تو بلندتر،بلندتر،

    بسیارند از تو زلال تر ، زلال تر،

    بسیارند از تو زیباتر ، زیباتر.

    اما بانو تویی .

    از خیابان که می گذری

    نگاه کسی را به دنبال نمی کشانی

    کسی تاج بلورینت را نمی بیند،

    کسی بر فرش سرخ زرین زیر پایت

    نگاهی نمی افکند


    و زمانی که پدیدار می شوی

    تمامی رودخانه ها به نغمه در می آیند

    در تن من ،

    زنگ ها آسمان را می لرزانند ،

    و سرودی جهان را پر می کند

    تنها تو و من ،

    تنها تو و من،عشق من،

    به آن گوش می سپریم.
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  4. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


  5. #23
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    ۸ سپتامبر

    امروز روزی بود چون جامی لبريز

    امروز روزی بود چون موجی سترگ

    امروز روزی بود به پهنای زمين.

    امروز دريای توفانی

    ما را با بوسه ای بلند کرد

    چنان بلند که به آذرخشی لرزيديم

    و گره خورده در هم

    فرودمان آورد

    بی اينکه از هم جدايمان کند.

    امروز تنمان فراخ شد

    تا لبه های جهان گسترد

    و ذوب شد

    تک قطره ای شد

    از موم يا شهاب

    ميان تو و من دری تازه گشوده شد

    و کسی هنوز بی چهره

    آنجا در انتظار ما بود
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  6. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


  7. #24
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    دستان تو


    دستانت

    - آنگاه که می گشایی شان -

    پرواز کنان

    چه به سویم می آورند ؟

    چرا ایستادند

    به ناگاه ، بر دهانم ؟

    چرا می شناسم شان

    چنان که گویی پیش از این

    لمس شان کرده ام ،

    پیش از این نیز بوده اند

    و بر پیشانی و کمرم گذشته اند ؟

    نرمی دستانت

    از فراز زمان

    فراز دریاها و دودها

    فراز بهاران

    پروازکنان سررسیدند ،

    و زمانی که بر سینه ام نهادی شان

    شناختم

    آن دو بال زرین کبوتر را

    آن خاک رس را

    آن رنگ گندم را

    تمامی سالیان زندگی

    در پی آنها همه سوئی رفتم

    ازپله ها بالا رفتم ،

    از خیابان ها گذشتم ،

    قطارها بردندم ،

    آب ها بردندم ،

    و در پوست انگور

    گوئی تو را لمس کردم .

    جنگل ناگاه

    تن تو را برایم آورد

    بادام ، نرمی رازناک تو را

    در گوشم خواند ،

    تا آنکه دستان تو

    بر سینه ام گره خوردند

    و در آنجا همچون دو بال

    سفر خود را به پایان بردند .
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  8. 2 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  9. #25
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    خنده ی تو


    نان را از من بگیر، اگر می خواهی

    هوا را از من بگیر، اما

    خنده ات را نه.

    گل سرخ را از من مگیر

    سوسنی را که می کاری،

    آبی را که به ناگاه

    در شادی تو سر ریز میکند،

    موجی ناگهانی از نقره را

    که در تو می زاید.

    از پس نبردی سخت باز می گردم

    با چشمانی خسته

    که دنیا را دیده است

    بی هیچ دگرگونی،

    اما خنده ات که رها می شود

    و پرواز کنان در آسمان مرا می جوید

    تمامی درهای زندگی را

    به رویم می گشاید.

    عشق من ، خنده ی تو

    در تاریکترین لحظه ها می شکفد

    و اگر دیدی، به ناگاه

    خون من بر سنگفرش خیابان جاری ست،

    بخند، زیرا خنده ی تو

    برای دستان من

    شمشیری است آخته.

    خنده ی تو، در پائیز

    در کنار دریا

    موج کف آلوده اش را

    باید بر فرازد،

    و در بهاران، عشق من،

    خنده ات را می خواهم

    چون گلی که در انتظارش بودم،

    گل آبی، گل سرخ

    کشورم که مرا می خواند.

    بخند بر شب

    بر روز، بر ماه،

    بخند بر پیچاپیچ

    خیابان های جزیره، بر این پسر بچه ی کمرو

    که دوستت دارد،

    اما آنگاه که چشم می گشایم و می بندم،

    آنگاه که پاهایم می روند و باز می گردند،

    نان را، هوا را،

    روشنی را، بهار را،

    از من بگیر

    اما خنده ات را هرگز

    تا چشم از دنیا نبندم.
    ویرایش توسط *FATIMA* : 2nd December 2015 در ساعت 02:40 PM
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  10. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


  11. #26
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    گریز پا


    چشمانم از من گریختند

    به دنبال دختری آبنوسی که از کنارم گذشت

    از مروارید سیاه بود ،

    از انگور ارغوانی تیره

    خونم را با دمی از آتش

    شلاق زد .

    به دنبال آنها همه

    می روم

    سفیدروئی زردمو از کنارم گذشت

    چون شاخه ئی از طلا

    دهانم با او رفت

    چون موجی

    تا برق _ رعدی از خون

    بر سینه اش جا گذارد .

    به دنبال آن ها همه

    می روم .

    اما برای تو ، بی جنبشی ،

    بی آن که تو را ببینم ، آنگاه که در دوردست هایی ،

    خونم و بوسه هایم ،

    آبنوسی ام و مو طلائی ام ،

    بلند قامتم و کوتاه قامتم ،

    درشت اندامم و نازک اندامم

    زشت رویم و زیبایم ،

    می روند ،

    ساخته از تمامی طلاها

    و تمامی نقره ها ،

    ساخته از تمامی گندم ها

    و تمامی خاک ها ،

    ساخته از تمامی اب ها

    و تمامی امواج دریاها ،

    ساخته برای بازوان من ،

    برای بوسه های من ،

    برای روح من .
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  12. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


  13. #27
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    شب در جزیره


    تمامی شب را با تو سر کرده ام

    کناره ی دریا ، در جزیره .

    وحشی و گوارا بودی میان خلسه و خواب ،

    میان آتش و آب.


    شاید بسیار دیر هنگام

    خواب های مان به هم آمیخت

    بر فراز و یا در اعماق


    بر فراز چون شاخه هایی که به یک باد می جنبند

    و در اعماق چون ریشه های سرخی که به هم می پیوندند.

    شاید خواب های تو

    از خواب من بر خاستند .


    و از میان دریای تاریک

    به جستجوی من آمدند

    همچون گذشته

    زمانی که تو وجود نداشتی


    بی آنکه تو را ببینم

    در کنارت پارو زدم


    و چشمان تو

    در پی آنچه که امروز می جویند

    نان ، شراب ، عشق و خشم

    در تو پر می شوم

    زیرا تو جامی هستی


    در انتظار هدیه های زندگی من .

    شب را با تو سر کرده ام

    تمامی شب را


    زمانی که زمین تاریک می شود

    با زنده گانش و مردگانش

    و چون بیدار می شوم ناگهان

    در میان سا یه ها

    بازویم بر کمر گاه ات حلقه می شود .


    نه شب ، نه خواب

    توانسته جدای مان سازد

    شب را با تو سر کرده ام

    و چون بیدار میشوم ، دهان تو

    از رویاهایت سر می کشد


    تا طعم زمین

    آب دریا ،خزه دریایی


    و ژرفنای زندگی تو را به من بخشد،

    و بوسه ات را می ستایم

    نم سپیده دمان بر آن

    گویی از دریای پیرامون من

    سر بر کرده است .

    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  14. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


  15. #28
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    باد در جزیره



    باد اسب است:

    گوش کن چگونه می تازد

    از میان دریا، میان آسمان.

    می خواهد مرا با خود ببرد: گوش کن

    چگونه دنیا را به زیر سم دارد

    برای بردن من.

    مرا در میان بازوانت پنهان کن

    تنها یک امشب،

    آنگاه که باران

    دهان های بیشمارش را

    بر سینه دریا و زمین می شکند

    گوش کن چگونه باد

    چهار نعل می تازد

    برای بردن من.

    با پیشانی ات بر پیشانی ام

    دهانت بر دهانم

    تن مان گره خورده

    به عشقی که ما را سر می کشد

    بگذار باد بگذرد

    و مرا با خود نبرد.

    بگذار باد بگذرد

    با تاجی از کف دریا،

    بگذار مرا بخواند و مرا بجوید

    زمانی که آرام آرام فرو می روم

    در چشمان درشت تو ،

    و تنها یک امشب

    در آن ها آرام می گیرم عشق من.
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  16. #29
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    بی کرانه

    دستهایم را می بینی؟ آنها زمین را پیموده اند

    خاک و سنگ را جدا کرده اند

    جنگ و صلح را بنا کرده اند

    فاصله ها را

    از دریاها و رودخانه ها بر گرفته اند

    و باز،

    آنگاه که بر تن تو می گذرند،

    محبوب کوچکم،

    دانه‌ی گندمم، پرستویم،

    نمی توانند تو را در برگیرند،

    از تاب و توان افتاده

    در پی کبوترانی توامان اند

    که در سینه ات می آرمند یا پرواز می کنند،

    آنها دور دست های پاهایت را می پیمایند

    در روشنائی کمرگاه تو می آسایند

    برای من گنجی هستی تو

    سرشار از بی کرانگی ها تا دریا و شاخه هایش

    سپید و گسترده و نیلگونی

    چون زمین به فصل انگور چینان،

    در این سرزمین

    از پاها تا پیشانیت

    پیاده، پیاده، پیاده

    زندگیم را سپری خواهم کرد.
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  17. #30
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : اشعار پابلو نرودا

    زیبای من


    زیبای من،

    چون آبی

    که آذرخشی وحشی از کف را

    بر صخره‌ی سردِ بهاران

    جا بگذارد،

    خنده‌ی تو بر چهره‌ات چنین است،

    زیبای من.


    زیبای من،

    با دستانی ظریف وپاهائی باریک

    چون کره‌اسبی نقره‌ای

    گام برمی‌داری، گل جهان،

    تورا چنین می‌بینم،

    زیبای من.

    زیبای من،

    لانه‌ای از مس تنیده

    بر سر تو،

    رنگ عسل تیره،

    آن‌جا که قلب من می‌سوزد و آرام می‌گیرد،

    زیبای من.

    زیبای من،

    چشمان تو برای صورتت بسیار بزرگ است،

    چشمان تو برای زمین بسیار بزرگ است .

    سرزمین‌هائی‌ست، رودخانه‌هائی‌ست.

    در چشمان تو،

    از میان آن‌ها می‌گذرم،

    آن‌ها دنیا را روشن می‌کنند

    و من از میان آن‌ها می‌گذرم،

    زیبای من.

    زیبای من،

    سینه‌های‌ات چون دو قرص نانی است

    ساخته از خاک گندمین و ماه طلائی،

    زیبای من.

    زیبای من،

    کمر تو،

    که دستان من شکل رودخانه به آن می‌بخشند

    تا هزاران سال از میان تن تو جاری شود،

    زیبای من.

    زیبای من،

    چیزی مانند تن تو نیست،

    شاید زمین

    در نقطه‌ای پنهان

    کژتابی و عطر تن تو را داشته باشد،

    شاید در جائی،

    زیبای من،

    زیبای من، زیبای من،

    صدای تو، پوست تو، ناخن‌های تو

    زیبای من، زیبای من،

    وجود تو، روشنائی تو، سایه‌ی تو

    زیبای من،


    همه مال من‌اند، زیبای من،

    همه مال من‌اند، عزیز من،

    زمانی که راه می‌روی یا می‌آسائی

    زمانی که نغمه سر می‌دهی یا می‌خوابی،

    زمانی که در رنجی یا در رویا،

    همیشه،

    زمانی که نزدیکی یا دور،

    همیشه،

    مال منی، زیبای من

    همیشه.
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •