مجموعه اشعار طبري تحت عنوان پارپيرار ( همراه با معني )

[م.محسن]

تَن داشتِه اَويلِ چِغا / اِتوُ نَخايسِه هان قَوا

بر تن قباي پشمين ضخيمي داشتيم كه نيازي به اتو كردن نداشت

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[م.محسن]

جان خاله دَشومه / دِن كه بي تو نَشومه

خاله جان دارم مي روم اما بدون تو نمي روم

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ) )

[م.محسن]

وقتي تنْيير ِ دي بورده / مَحلِه سرِ روزي بورده

گويا از آن زمان كه دود تنور از ميان رفت، بركت و روزي دهكده ر خت بربست

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[م.محسن]

هم گِته از قديمِ جنگ / از عشق مينا و پلنگ

جنگ هاي گذشته و عشق مينا و پلنگ را چه زيبا نقل مي كرد

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[م.محسن]

پارپيرارِ ياد هاكِنيم / گو رِه وِ اسم داد هاكِنيم

خاطرات گذشته را زنده كنيم و گاو ها را به نام بخوانيم

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[م.محسن]

بونَّ خاله جان ايمِه / شه محله جان ديمِه

گفتم خاله جان مي آيم براي دهكده ام جان مي دهم

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 2 ( ناري ناري ناري كا ) )

[zoh_reh]

شما كجار، ايجار كجار / خش بيمونه جان برار

و با صداي بلند و با حالت تعجب خوش آمد مي گفت


( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[masoume.a.92]

خِنَه چَنِّه داشته صفا / كَلِسّي نيشته گَّدَوا

خانه ها چه صفايي داشت، زماني كه پدربزرگ بالاي اتاق مي نشست

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )

[pegah*_]

[م.محسن]

هان گردِه سوز فيروزَه وَه / قيمتِ شَهِر خِنَه وَه

چراغ كهنه اي كه دور افكندي از فيروزه ناب بود و بهايي برابر با خانه هاي شهر داشت

( فرهود جلالي كندلوسي / پارپيرار 1 ( چراغ موشي ) )