دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: مشاركت مردمي در مدیریت شهر مدرن امروزی

  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    smilee1 مشاركت مردمي در مدیریت شهر مدرن امروزی

    مشاركت مردمي در مدیریت شهر مدرن امروزی



    مشاركت مردمي از مسائل جديد و تازه اي در در چند سال اخير توجه بيشتري به آن ميشود. مسئولان به اين نتيجه رسيده اند كه مديريت شهر بدون در نظر گرفتن مردم كاري بيدشوار و ناموفق خواهد بود و عدم موفقيت بسياري از طرح هاي شهري كه در عدم رضايتشهروندان و استفاده كنندگان از اين برنامه ها نمود يافته است، مورد اعتراف همگاناست.

    يكي از مشكلات و ضعف هاي مديريت شهري فقدان چهارچوب مشخص به منظور بهرهگیری از مشارکت شهروندان است. نگاه برخی مسئولان به مردم نگاه ارباب و رعیتی است،نه نگاه ولی نعمتی که مردم را ولی نعمت خود بدانند و به همین دلیل، در حل مشکلاتکارشکنی می کنند. این نوع نگرش به دنبال حذف نهادهایی مانند شوراها و کاهش اختیاراتآنها و به تبع کمرنگ شدن نقش مردم است.
    در حال حاضر تغييراتي در مباني مديريتشهري صورت پذيرفته است كه اين تغيير سمت و سوي مردمي شدن را به خود گرفته است براين اساس از اولويت هاي بالاي سياست هاي مديران شهري و مديريت شهري، ايجاد زمينههايي براي جلب مشاركت مردمي است.
    نقش مردم در اداره اجتماعات بشري امري است كهامروزه بر آن تاكيد فراوان مي شود. حق تعيين سرنوشت مردم به دست خودشان و مشاركتمردمي در تمامي اموري كه مربوط به زندگي جمعي شان مي شود، به عنوان حقي طبيعي موردپذيرش همگاني قرار گرفته است.

    مشاركت و دخيل كردن مردم در مديريت شهري ،ضامن موفقيت طرح هاي شهري مي باشد ، اما مشاركت مردم و دخالت آنان در مراحل و قسمتهاي مختلف مديريت شهري درحال حاضر در كشور ما به حداقل اطلاع رساني محدود مي شود. يكي از مهمترين فوايد مشاركت شهروندان علاوه بر اطلاع رساني ، دريافت نظرات وپيشنهادهاي آنها در جهت ارتقاي كيفيت حاضر است. از آنجايي كه طرحهاي توسعه رايج كهتوسط مديران شهري انجام می گردد به دليل عدم توجه به نيازهاي شهروندان به تدريج ازكاربرد مناسب خود دور مي شود و از حمايت مردمي در انجام امور شهري محروم مي گردند.

    به تقریب در همه محافل شهرسازی از عدم انطباق شهرهای ساخته شده با نیازها،علایق و سلایق شهروندان است. اغلب ساکنین شهرها از وجود مشکلات فراوان زندگی در شهرو عدم پاسخگویی مدیریت شهری به نیازهای اساسی آنها صحبت می کنند.حال این سوال مطرحاست که علت بروز چنین وضعیتی چیست؟
    پاسخی که به طور معمول به این پرسش داده میشود ، این است که علت را باید در عدم شناخت صحیح خواستها و نیازهای ساکنین شهرجستجو کرد.
    طرح های شهری نمی تواند بدون توجه به نیازهای مردم مسائل اساسی شهرهابا موفقیت توام باشد.

    پس چاره کار چیست؟
    پاسخ این است : مشارکت مردم

    در این ادامه سعی بر این است تا به صورت كامل با مشارکت مردمی ، ويژگيها وحسن ها، عوامل ظهور ايده مشاركت ، نظريات مشاركتي ، دسته بندي نظرات با توجه بهشرايط ايران ، الگوي كنوني مشاركت مردمي در ايران ، تكنيك هاي اطلاع رساني ومشاركتي و در نهايت سير تاريخي مشاركت مردمي در ايران آشنا شويم.
    تعاريف و مفاهيم مشاركت
    در دهه 1960 میلادی ، تئوریهای انسان گرایانه در شهرسازی مطرح شد . این تئوریها انقلاب مشارکت را بوجود آورد . انقلاب مشارکت عکسالعملی است در برابر دیدگاه سابق شهرسازی که مردم را فراموش کرده بود ، مردمی کهمحور اساسی برنامه ریزی شهر و شهرسازی محسوب می گردند . برای مردم شهرسازی میکردند، نه با مردم و این نتیجه اش به انفعال کشیدن مردم بود. در دیدگاههای انسانگرایانه سعی شده است که فاصله بین مردم و مدیران شهری کم شود . مشاركت در واقع پاسخبه شرايطي بود كه جوامع به خصوص مديريت ها در جهان پر تغيير با آن مواجه شدند. امامشاركت چيست؟
    در تعريف عام مشاركت ، سهيم بودن افراد گوناگون در انجام امر خاصمد نظر است ، اما در تعبير خاصي كه از مشاركت مي شود، مراد از شركت دادن مردم بههمراه دولت و مسئولين دولتي در اداره امور كشور يا منطقه اي معين است ، و از نظرجامعه شناختي ، مشاركت ، همكاري و همياري اعضاي گروههاي اجتماعي به منظور انجامكاري به صورت دسته جمعي است.
    "
    مشاركت عبارتست از دخالت موثر اعضاي يك گروه ياجامعه ( و يا نمايندگان آنها ) در تمامي فعاليتها و تصميم گيريهاي كه به كل گروه وجامعه مربوط مي باشد".
    دايره المعارف شهر سازي ، مشاركت عمومي در شهرسازي را اينگونه تعريف مي كند.
    "
    مشاركت عمومي در شهرسازي ابزاري است كه بوسيله آن اعضايجامعه قادر به شركت كردن در تدوين سياستها و طرحهايي مي كردند كه بر روي محيط زندگيآنها تاثير مي گذارد."
    از نظر بانك جهاني " مشاركت فرايندي است كه از طريق آنبهره وران، كنترل خود را بر روندهاي توسعه و تصميمات و منابع كه مرتبط با برنامهاست، با هم تقسيم مي كنند."
    كميسيون اسكفينگتون در بريتانيا مشاركت شهروندان راچنين تعريف مي كند: " مشاركت به نظر ما ، سهيم شدن مردم درتدوين سياستها وپيشنهادها است."
    بر مبناي تعاريفي كه ذكر گرديد ، مي توان گفت كه شهرسازيمشاركتي فرايندي است كه در آن عموم شهروندان در فعاليتهاي شهرسازي كه به طور مستقيميا غير مستقيم بر روي زندگي آن تاثير دارد ، دخالت مي كنند.
    "
    مشارکت در اغلبمتون ، عمدتا به معنای شرکت دادن مردم با يكديگر در انجام کاری و شریک شدن در منافعکار آمده است، کلمه مشاركت معادل اصطلاح (participation )انگلیسی است که این کلمهاز ریشه part به معنای قسمت ، جزء و بخش گرفته شده است و به معنای سهیم شدن در چیزیو یا قسمتی از آن چیز معنا می دهد".
    اگر از دید مدیریتی به مشارکت نگریسته شود، مشارکت فعال مردم در فرایند توسعه از پایین به عنوان یک نوع قدرت و ابتکار ساکناندر پیشبرد توسعه زیستگاههای مسکونی قلمداد می گردد . به طوری که دیوید مارسدن وپیتر الکی معتقدند : مشارکت به توزیع قدرت در جامعه مربوط است زیرا این قدرت است کهگروهها را قادر می سازد که تعیین کنند کدام نیازها به و نیازهای چه کسانی از طریقتوزیع و یا بکارگیری چه منابعی ؟ برطرف خواهد شد .
    همچنین مشارکت می تواند بهعنوان زمینه موثر در جهت بخشی نظام ارزش جامعه در تعیین اهداف مورد نظر جامعه شهریاز کارکرد ارزنده ای برخوردار باشد ." سالیما عمر" بر اساس این دریافت از مشارکت میگوید :" فرایند مشارکت ، مداخله و کنترل مردم ، بیشتر به تعیین آنچه که از دیدگاهخود مردم یک زندگی بهتر را تشکیل می دهد منجر خواهد شد در این صورت تصمیماتی درارتباط با این که چه چیزی یک زندگی را بهتر می سازد ، پیش از اینکه با آنچه مردممهم و مقدس می شمارند منافات داشته باشد ، نظام ارزشی آن را منعکس می کند . "
    میسرا تقریباً از همین دیدگاه و با ارزش قائل شدن به رای و نظر و خواست مردم درتعیین سرنوشت خویش می گوید . "مشارکت عبارتست از رشد توانیهای اساسی بشر از جملهشان و منزلت انساني و مسئول ساختن بشر در رويارويي نيروي تصميم گيري و عمل سنجيده واز روي فكر باشد"
    مزاياي مشاركت مردم در مديريت شهر

    مي توان از مزاياهاي زير به عنوانمهمترين دستاوردهاي مشاركت مردمي نام برد:
    1-
    سهيم شدن مردم در قدرت
    2-
    افزايش سطح عمومي جامعه
    3-
    ايجاد حس مسئوليت اجتماعي و تعلق به جامعه
    4-
    اتخاذ تصميم درست تر و منطقي تر
    5-
    تدوين هدفهاي صحيح براي برنامه ها و طرح هايتوسعه و عمران
    6-
    پذيرش طرحها و برنامه ها توسط مردم
    7-
    عدم تمركزگرايي ودستيابي به مديريت بهتر

    عوامل ظهور ايده مشاركت
    در زير به چند نمونه ازاين عوامل اشاره مي كردد.
    1-
    نقش مردم در اداره جامعه و پيدايش نظامهاي سياسي واجتماعي مردم سالار اهميت پيدا كرده است.
    2-
    تجربه اندوزي از روند هاي توسعه دردهه هاي گذشته بيانگر اين حقيقت اند كه عدم مشاركت مردم در فرايند توسعه سبب واردآمدن زيانهاي فراوان شده است.
    3-
    عدم تطابق طرح ها و برنامه هاي شهرسازي بانيازها و خواسته هاي مردم و بروز نارضايتيها و واكنش هاي منفي نسبت به اين طرحها ازسوي مردم در دهه هاي گذشته نياز به مشاركت آنها را افزايش داده است.
    4-
    اهميتيافتن فرايند تهيه طرحهاي شهرسازي و به اصطلاح ، فرايندنگر شدن طرحها.
    5-
    عدمتوانايي مالي دولتها براي تأمين منابع مالي طرحهاي شهرسازي.
    6-
    توسعه اجتماعي ،فرهنگي ، اقتصادي و سياسي در ارتباط مستقيم با مشاركت شهروندان همراه است.
    7-
    احساس تأمين منافع شهروندان كه اين احساس سبب عمل دسته جمعي و گروهي شهروندانگرديده است.
    8-
    جلوگيري از وابستگي جامعه به دولت غالباً انگيزه اي براي تقويتمشاركتهاي مردمي بوده است.
    نظريه هاي مشاركتي

    نظريه هاي متعددي در زمينه برنامه ريزي مشاركتي و شهرسازي مشاركتي از نيمه دوم دهه 1960 به اين سو مطرح گرديده است. ملاك انتخاب ايننظريه ها ، ميزان نوآوري و خلاقيت و استحكام نظري و تاثير گذاري بر نظريه هاي بعديمي باشد.

    نظريه مشاركتي جان ترنر
    در فرایند تحول نظریات مربوط به نقشمردم و دولت در امر توسعه که توسط سازمان ملل متحد و کارشناسان آن سازمان نظریهپردازی شده است، به تشکیل سازمانهای محلی توسط اجتماعات محلی تاکید شده است، تا اینسازمانهای غیر دولتی محلی نقش فعالی در توسعه و اداره امور محلی بر عهده گیرد .
    جان ترنر (John turner) از متخصصان و کارشناسان سازمان ملل متحد در امورمشارکتهای مردمی ، نظریات عمده ای را در این باب ارائه نموده است وی با کارهایتحقیقاتی میدانی وسیع و نظریه پردازی های عمیق خود ، انواع مشارکت را به طور اصولیو علمی طبق بندی کرده و نظریه مربوط به آن را بیش از پیش عملی و قابل فهم گردانیدهاست. تحقیقات ترنر و دیگران نشان می دهد، هنگامی که دولت مرکزی در امور اجتماعاتمحلی دخالت می کند هم نیازهای واقعی این جوامع برای دولت مرکزی نهفته است و هم باکنار گذاشتن مردم محلی توان و امکانات آن نیز از دست می رود. وی با طبقه بندی اصولیانواع مشارکت در جدول معروف خود ، کمک شایانی به شکل گیری نظریه مشارکت کرده است . در زیر خلاصه ای از نظریه وی را مشاهده می نمائید .


    [/align]

    1-
    در حالت اول دولت به شکل متمرکز عمل کرده و نیازی به مشارکت مردم احساس نمی کند . از این جمله دولتها می توان به کشورهای عربی اشاره کرد .
    2-
    در این حالت دولتمقتدر و متمرکز ولی ثروتمند نیست . دولت به زور و یا با تشویق ، از مردم می خواهدکار مجانی در طرحهای زیر هدایت دولت انجام دهند ، و یا پول اهدا کنند و دولت خوداقدام به انجام طرحهای عمرانی می کند .
    3-
    در این حالت دولت تابع تصمیم گیریمردم در تمام اموری که مربوط به آنها می شود، است . در حالی که دولت هزینه هایعمرانی را از ثروت ملی می پردازد . مانند حکومتهای متکی بر مشارکت و دموکراسی ازجمله کشورهای اسکاندیناوی
    4-
    دولت دخالتی در امور محلی نمی کند . خود مردم ازطریق ارگانهای مردمی که تشکیل می دهند ، هم منابع ملی را برای انجام توسعه فراهم میکنند و هم خودشان در تمام امور محلی تصمیم می گیرند : همانند شماره قاره اروپا وآمریکا.
    آخرین نظریات بر این امر تاکید دارد دولت و مردم شرکایی هستند که بایکدیگر تقسیم کار می کند. محققين در زمینه مشارکت ، در سالهای اخیر نظریات مربوط بهمشارکت سازمان ملل ، بانک جهانی ، جهان مرکز و ... را بار دیگر آزمودند و در موردنظریه آنان به نظریه تازه تری رسیدند . نظریه پردازان اخیر ، از نظریه مشارکت (participation) به نظریه شراکت (partnership) رسیدند . بر اساس نظریه شراکت ، دولتمردم باید مانند دو شریک دارای منابع مشترک و با حقوق و اختیارات معین در کلیهکارهای مربوط به توسعه و اداره امور محلی کشور دوش به دوش همدیگر و هماهنگ بایکدیگر فعالیت کنند .در نظریه شراکت هم دولت و هم مردم با هم کار می کنند. دولت آنچرا که مردم نمی تواند فراهم کند و یا درباره آن تصمیم بگیرند، فراهم می کند و یابرای آن تصمیم می گیرد و همزمان مردم محلی در چهار چوب تشکیلات اجتماعات محلی خودهر آنچه که می توانند فراهم می کنند و در مورد هر آنچه که بخواهند و بتوانند تصمیممی گیرند .



    نظريه مشاركتي جيمز ميجلي

    ميجلي بر اساس پاسخدولت ها به مشاركت ، آن را به چهار نوع تقسيم مي كند.

    1-
    شيوه ضدمشاركتي
    طرفداران اين عقيده معتقد به سركوب مشاركت توده ها هستند. حكومت هااجازه مداخله و مشاركت همگاني در تدوين سياست ها را كه ممكن است با اهداف كلاناجتماعي و اقتصادي آن ها تعارض پيدا كند ، نمي دهد.

    2-
    شيوه مشاركت هدايتكننده
    در اين شيوه دولت از مشاركت اجتماعات محلي با انگيزه هاي پنهاني ، حمايتمي كند. مشاركت اجتماع محلي ، در اين شيوه ، به منظور كنترل سياسي اجتماعي ، با علمبه اين كه مشاركت، اجراي طرح را تسهيل مي كند، به كار مي رود. در مجموع دولت ها بابهره گيري از شيوه هاي مشاركت هدايت شده اهداف زير را دنبال مي كند:
    1-
    استفادهابزاري از مشاركت، براي اجراي طرح هاي عمراني
    2-
    كنترل جنبش ها و اجتماعاتمحلي
    3-
    استفاده از جاذبه هاي مشاركت براي كسب مشروعيت سياسياجتماعي

    3-
    شيوه مشاركت فزاينده
    در اين شيوه دولت در برخورد با مشاركت بهشكلي دوگانه عمل مي كند. به اين ترتيب كه در موضع گيري هاي رسمي از آن حمايت مي كند، اما عملاً در مسير تحقق پيشنهادهاي مشاركتي اقدام موثري انجام نمي شود. (حبيبي،84 )

    4-
    شيوه مشاركت واقعي
    در اين شيوه دولت ، به طور كامل از مشاركتاجتماعي حمايت مي كند و از طريق ايجاد ساز و كارهاي براي ورود موثر اجتماعات محليدر تمامي زمينه ها ، تلاش مي كند. دراين شيوه دولت متعهد به فعاليتهاي مشاركتي ازطريق آموزش و تقويت اجتماعات محلي و ... و هماهنگي در تصميمات مركزي و محله اي است.


    نظريه مشاركتي شري ارنشتاين

    در اواخر دهه 1960 ميلادي ، نقشمشاركت شهروندان در جوامع بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. ارنشتاين مشاركت شهرونديرا با تعبير قدرت شهروندي به كار گرفت و در توضيح آن از نردبان مشاركت استفادهكرد.
    نردبان مشاركت ارنشتاين داراي پله هاي زيراست.







    نظريه مشاركتي اسكات ديويد سون
    اسكاتديويد سون ، گردونه ي مشاركت خود را براي بحث مشاركت شهروندي طراحي كرد. اين گردونه، سطوح مختلفي از مشاركت را بدون اين كه ترجيحي براي هر يك قائل شود ، ارائه ميكند. در اين مدل ، تصميم گيري در تعاملي مستمر بين دولت و شهروندان صورت ميگيرد.
    هر چند كه ديويد سون براي سطوحي كه براي مشاركت بيان مي كند ، تقدم و تاخرخاصي قائل نيست و اساساً به همين دليل از استعاره ي گردونه به جاي نردبان استفادهمي كند، اما به هر حال سطوح چهارگانه اي براي مشاركت در نظر دارد كه عبارتنداز:
    1-
    اطلاع رساني 2- مشاوره
    3-
    مشاركت 4- توانمند سازي

    نظريهمشاركتي ديويد دريسكل
    وي معتقد است، مشاركت بر سه اعتقاد ذيل مبتني است:
    الف ) توسعه ، در وهله اول و پيش از همه ، بايد به نفع ساكنان محلي باشد
    ب ) مردميكه در محدوده مورد برنامه ريزي زندگي مي كنند ، دقيق ترين اطلاعات را درباره آنمحدوده دارند
    ج ) مردمي كه بيشترين تاثيرات را از تصميمات مي پذيرند، سهم بيشتريبراي مشاركت در تصميم گيري دارند
    از نظر دريسكل اشكال مختلفي از مشاركت وجوددارد كه در دو دسته كلي تر "مشاركت" و "عدم مشاركت" جاي مي گيرد. دريسكل انواعمشاركت را رد يك نمودار دو بعدي و بر حسب ميزان اختيار در تصميم گيري به شكل زيرنشان مي دهد.




    بر اساس نمودار بالا مي توان قلمرو مشاركت و عدممشاركت را از هم جدا كرد.

    اشكال عدم مشاركت
    1-
    دستكاري و تقلب
    وقتياتفاق مي افتد كه از نيروي كار و منابع مردم محلي ، براي رسيدن به اهداف طرحاستفاده مي شود ، بدون اين كه قدرت تصميم گيري موثر به آنان اعطا شود.
    2-
    تزئين
    وقتي است كه از افراد خواسته مي شودكاري را انجام دهند ، بدون آنكه هدف آن رابدانند.
    3-
    مساوات طلبي نمايشي
    وقتي است افراد ، ظاهراً در كارها مشاركتداده شده اند ولي در واقع ، اختياري درباره موضوع و روند كارهاندارند.

    اشكال مشاركت
    1-
    مشاوره
    وقتي است كه مسئولين يا برنامه ريزان، نظرات مردم را جويا مي شوند و به نظرات آنها به طور جدي در تصميم گيري ها توجه ميشود.
    2-
    بسيج اجتماعي
    وقتي است كه از مردم خواسته شود ، در برنامه اي از قبلتدارك ديده شده شركت كنند.
    دو مرحله قبلي مي توانند به تناسب در حوزه مشاركت ويا عدم مشاركت قرار بگيرد.
    3-
    مسئوليت پذيري مردم
    وقتي است كه شهروندانفعاليتي را آغاز مي كنند ، و خود تصميمات را اتخاذ كرده و نهايتاً محصول نهايي كاررا تعيين مي كنند.
    4-
    سهيم شدن در تصميمات
    وقتي است كه همه اعضاي جامعه ،بدون در نظر گرفتن سن و سوابقشان فرصت مي يابند تا در روند امور شركت كنند و سهمبرابري براي تاثيرگذاري بر تصميمات داشته باشند. مهم اين نيست كه طرح توسط دولت ويا مردم آغاز شده، بلكه مهم اين است متصديان طرح، اهميت جلب و مشاركت مردم را درككنند.
    دسته بندي نظريه ها با توجه به شرايط ايران

    با توجه به شرايط ايران نظريههاي مشاركتي به سه دسته تقسيم مي شوند:
    1-
    مشاركت شعاري
    2-
    مشاركت محدود
    3-
    مشاركت واقعي

    1-
    مشاركت شعاري
    در واقع مشاركت محصسوب نمي شود بلكهادعاي داشتن مشاركت است . نيت اصلي ، نه تأمين منافع مردم ، بلكه تأمين منافع مراجعبرنامه ريزي است. علت اصلي توسل به مشاركت ، كسب مشروعيت براي طرح و كاهش مقاومتمردم در مقابل آن و در نتيجه ، سهولت اجراي طرح است. هيچ سهمي از اختيارات ، تصميمگيري ها و سياست گذاري ها به مردم واگذار نمي شود. كمترين اطلاعات ممكن درباره طرحبه مردم داده مي شود و اطلاعاتي هم كه منتشر مي شود ، تنها در بر دارنده ي آثارمثبت و قوت طرح است و از آثار منفي سخني به ميان نمي آيد و اساساً وجود هر گونهآثار منفي در طرح نفي مي گردد.

    2-
    مشاركت محدود
    نيت اصلي تأمين منافعمردم است، تا جايي كه با منافع دولت و مراجع برنامه ريزي تضاد پيدا نكند. سهمي ازتصميم گيري و هدف گذاري واگذار نمي شود. مردم حق اظهار نظر و مخالفت دارند، اما نميتوانند بر اجراي نظراتشان نظارت داشته باشند و اعمال خواسته هاي خود را پيگيرينمايند.
    مشاركت ابزاري براي بهبود كيفيت طرح ها قلمداد مي شود. جريان اطلاعاتاز پايين به بالاست ؛ يعني اطلاعات از مردم به برنامه ريزان منتقل مي شود. دامنه يمشاركت ، محدود است و به مشاركت در تأمين اعتبار مالي طرح ها و نظر خواهي از مردمبراي بعضي موارد مورد برنامه ريزي منحصر مي شود.

    3-
    مشاركت واقعي
    نيتاصلي ، تأمين حداكثر منافع مردم و جلب رضايت عموم است. هزينه هاي اين امر، توسطدولت يا سازمان پشتيبان طرح تأمين مي شود. شهروندان در تصميم گيري مشاركت دارند. علاوه بر اين، شهروندان حق اظهار نظر دارند ، حق اعتراض و مخالفت با طرح و حق نظارتبر اجراي خواسته هايشان را نيز دارند.
    مشاركت علاوه بر آن كه ابزاري براي بهبودكيفيت طرح ها تلقي مي شود ، به عنوان هدف نيز قلمداد مي شود و موجب رشد فكري ،اجتماعي و مدني شهروندان مي گردد. جريان اطلاعات دوسويه و فعال است و مراجع برنامهريزي و مردم ، هر دو ، اطلاعاتشان را در اختيار هم مي گذارند.
    الگوی کنونی گرایش به مشارکت در ايران

    اگر بخواهیم الگویی (نمایش ساده شدهای از واقعیت) برای توضیح عوامل مؤثر بر گرایش بر مشارکت در شهروندان بسازیم، میتوانیم نتایج پژوهش را در قالب گزاره ای زیر خلاصه کنیم:
    1 –
    با افزایش سطحتحصیلات به طور محسوسی از احساس بی قدرتی کاسته می شود و احساس قدرت مندی فزونی میگیرد.
    2 –
    با افزایش سن از احساس بی قدرتی کاسته شده و سپس بر آن افزوده می شود. به بیان دیگر میان سالان دارای بیشترین احساس قدرت مندی هستند .
    3 -
    احساس بیقدرتی در میان اقوام غیرفارس اندکی بیشتر از فارسهاست. تعلق به فرهنگ اکثریت جامعهموجب افزایش احساس قدرتمندی می گردد .
    4 –
    کسانی که زبان مادری آن غیرفارسی استولی به زبان فارسی تکلم می کنند، تا حدودی تصور مثبت تری از خود نسبت به کسانی کهزبان تکلم و مادری آنان غیرفارسی است، نشان می دهند. یعنی ادغام در فرهنگ اکثریت بهکاهش احساس بی قدرتی می انجامد .
    5 –
    مزد بگیران بخش عمومی معمولاً بیش ازدیگران، انواع مشارکت را دارای منفعت ارزیابی کرده اند و در مقابل، کارفرمایانمخالف این جهت گیری را داشته اند (بخش روابط میان متغیرهای بینابینی و مستقل).
    6 –
    کاهش احساس بی قدرتی موجب افزایش گرایش به مشارکت می گردد.
    7 –
    در مجموع بهنظر می رسد، با بزرگتر شدن شهر از گرایش به مشارکت کم می شود .
    8 –
    افزایش روابطاخلاقی و سنتی میان همسایگان به افزایش گرایش به مشارکت می انجامد.
    9 –
    هر چقدرافراد منافع مشارکت را بیشتر ارزیابی کنند و هزینه آن را کمتر، گرایش بیشتری بهمشارکت از خود نشان می دهند.
    10 –
    با افزایش تحصیلات، فواید مشارکت بیش از هزینهآن برآورد می شود، البته چندان قوی نیست.
    11 –
    مزد بگیران بخش عمومی معمولاً بیشاز دیگران احساس قدرت مندی می نمایند .
    12 –
    افرادی که احساس بی قدرتی بیشتر میکنند، هزینه کلیه سطوح مشارکت را بیشتر ارزیابی می کنند.
    به علاوه افرادی بااحساس بی قدرتی منفعت مشارکت را کمتر ارزیابی می نمایند. در مجموع می توان گفت،برحسب تصوری که فرد از خویشتن دارد، ارزیابی او از واقعیت و هزینه و فایده مشارکتکاملاً متفاوت خواهد بود.
    روابط بالا را می توان در قالب الگوی زیر خلاصه کرد.
    تكنيك هاي مشاركتي
    از آن جا كه مشاركتهاي مردمي رابطه اي دو سويه شامل كسباطلاعات از مردم و در ادامه ارائه ايده ها و مشكلات به آنها است. در ابتدا به تطابقتكنيكها با سطوح تاثير گذاري يا قدرت خواهيم پرداخت و سپس به تكنيك هاي اطلاع رساني ( ارائه اطلاعات به مردم ) و تكنيك هاي مشاركت ( گرفتن اطلاعات از مردم ) خواهيمپرداخت.

    1-
    تطابق تكنيكها با سطوح تاثير گذاري يا قدرت
    وجه تمايز اينتكنيك ها در ميزان تاثيرگذاري و سهم مشاركان در تصميم گيري ها است. درك اين رابطهاهميت فراواني دارد. كارشناسان تاكيد دارند " ما حرفهاي مردم را شنيده ايم و ازمشاركت انها بهره برده ايم ، اما چرا آنان هنوز فكر مي كنند به نظراتشان توجهي نميشود؟" مشكل در اين است كه مردم انتظار دارند بر روي تصميمات تاثير گذار باشند وشنيدن نظرات به تنهايي براي دست يافتن به اين امر مهم ميسر نيست و سطوح انتظاراتبرآورده نخواهد شد؟ نكته اين نيست كه همه تنكيك ها بايد بر روي همه تصميمات موثرباشد زيرا اين امر در بيشتر مواقع به وقوع نمي پيوندد. نمودار زير نشان دهنده سطوحو تكنيك هاي مشاركت است.




    2-
    تكنيك هاي اطلاع رساني
    هربرنامه ريزي مشاركتي موثر بايد شامل يك برنامه آگاهي عمومي مناسب باشد. مردم بايداز موضوعي كه قرار است در آن مشاركت داشته باشند، آگاهي يابند. به همين دليل نيازدارند در مورد گزينه ها اطلاعات كافي داشته باشند. تا بهتر بتوانند تصميم گيرينمايند. در اين جا برخي از مهمترين تكنيك هاي كه مي تواند به برقراري ارتباط بامردم استفاده شود، معرفي مي شود. (شريفي ، 86 )
    1-
    خلاصه دستوراعمل ها كه راهيبراي نگهداري اطلاعات انتخاب شده مقامات اداره ها از پيشرفت كار است.
    2-
    يكي ازراه هاي آگاهي دادن به مردم و وادار نمودن آنها به مشاركت ، راه اندازي نمايشگاه هااست تا بتوانند نظر عموم و اراء آنها را به خود جلب كنند.
    3-
    گزارش بلند كاري يكمتن خبري است كه يك گزارش گر آن را مي نويسد و با فراخوان ساده متفاوت است.
    4-
    كنفرانس خبري
    5-
    بولتن خبري
    6-
    ضميمه هاي روزنامه يكي از راههاي دستيابي بهديدگاههاي جامعه و تبادل اطلاعات مي باشد.
    7-
    تبليغات يك راه مطمئن براي آگاهساختن يا ارائه اطلاعات به همگان است.
    در ادامه محدوديت ها و مزيت هاي تكنيك هاياطلاع رساني را مشاهده مي نماييد.




    3-
    تكنيك هاي مشاركت
    بعداز آگاه نمودن همه ، گام بعدي فراهم نمودن عرصه يا ساز و كارهايي است كه شهروندانبتوانند احساسات ، تفكرات يا علايق خود را اظهار كنند. در اين زمينه تكنيك هاي زيردر دسترس است.
    1-
    امتياز اصلي گروههاي مشاور اين است كه اعضاي آن از بحث هاآگاهتر مي شوند، بنابرين پيشنهادهايشان آگاهانه تر از مردم عادي است.
    2-
    تابلوهاي اعلانات رايانه اي به طور فزاينده اي تبديل به يك ابزار مفيد براي مطلعساختن و درگير ساخت همگان شده اند. (شريفي ، 86 )
    3-
    گروه هاي متمركز ، گروههايبحث و گفتگوي كوچكي هستند كه بوسيله تبليغات گسترش پيدا كرده اند.
    4-
    خط مستقيم،يك شماره تلفن است كه به طور گسترده اي براي ان تبليغ شده است و تماس گيرندگان رامستقيماً به شخصي كه مي تواند جواب پرسش هاي آنها را بدهد راهنمايي مي كند.
    5-
    مردم غالباً در مصاحبه رو در رو و يا بحث و گفت و گوي فردي اطلاعات بيشتري نسبت بهجلسات عمومي ارائه مي دهد.
    6-
    گردهمايي شهري ، استماع عمومي ، جلسات شهري و ... يكي از مواردي است كه به طور گسترده در تكنيك هاي مشاركت مورد استفاده قرار ميگيرد.(شامل استماع عمومي،گپ هاي دوستانه ، كارگاهها و ...)
    7-
    همه پرسي يكمعيار براي حمايت از يك تصميم است، لازمه استفاده از همه پرسي مشاركت مردماست.
    8-
    نظر سنجي به ويژه نظر سنجي هاي تلفيقي در چند سال اخير به عنوان روشي كمخرج براي مشخص شدن ديدگاههاي يك جامعه تلقي مي گردد. (شريفي ، 86 )
    --------------------------------------------------------------------------------


    سیرتاریخی مشارکت مردمی درایران

    لشکر کشیها، فتوحات و پیروزی هایی که در تاریخایران به ثبت رسیده است و با همکاری تنگاتنگ و عبرت آموزی که مردم این کشور دربرابر هجوم اقوام وحشی و بیگانه از خود نشان داده اند، گر چه برخی از تاریخ نویسانآن را ناشی از نبوغ و قریحه حکام زمانه پنداشته اند ، اما در واقعیت دستاورد مشترکجوانمردانه ، همه جانبه و سازمان یافته مردم عادی کوچه و بازار ایران بوده است . هرگاه خفت شکست در برابر سلطه بیگانگان بر دوش این ملت سنگینی کرده ، این شکست وسرشکستگی در واقع حاصل عدم مشارکت و حضور مردم در عرصه عمل و به بازی نگرفتن آنهادر شئونات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی بوده است .
    همکاری دسته جمعی در چارچوبسازمانهای محلی و بین طبقات مختلف مردم که با یکدیگر اشتراک منافع دارند ، مخصوصاگروه خرده کشاورزان و روستاییان خرده مالک از قدیم الایام بر مبنای تعالیم مذهبی ،اخلاقی و اجتماعی وجود داشته است و دارای ریشه های بس عمیق است که مظهر بارز آنهنوز در بسیاری از شئون زندگی مردم این سرزمین تجلی دارد .
    در کتاب مقدس ایرانباستان یعنی اوستا ، فعالیت های تعاونی و همکاری و مشارکت مردم در امر تولیدی بهکرات تاکید شده است. شاهان باستان ایران چون کوروش و داریوش بر اساس تعالیم زردتشتو کتاب مقدس اوستا ، توجهی خاص به کشاورزان و کشاورزی مبذول داشته اند. می توان گفتیکی از اقدامهای بسیار موثر و مفید داريوش، تنظیم سند مالکیت و کشاورزی بوده است ودر آن زمان قسمت مهمی از اراضی متعلق به اشراف بوده ، روستائیان در برابر مزد یاحصه معینی از درآمد به انجام امور کشاورزی می پرداختند. بدون تردید در چنین شرایطیزارعین نسبت به کار کشت و زرع رغبتی نشان نمی دانند و داریوش برای تشویق زارعین وامکان استفاده از فعالیتهای دسته جمعی ، سیستم استفاده مشترک از درآمد حاصله رامقرر داشت این نوع سیستم اقتصادی در واقع نوعی سازمان تعاونی بوده که در آن عصر پیریزی شد.
    پس از انقراض سلسله هخامنشی نظام مشترکی که داریوش پایه گذاری کردهبود، رو به سستی گرايیده و در دوره اشکانیان سازمانهای محلی بیش از پیش اهمیت پیداکردند. در دوره ساسانیان بر اثر توسعه شکاف عظیم طبقاتی ، هیچ گونه آثاری از یک نوعهمکاری محلی و اقتصادی بین طبقات مختلف اجتماعی باقی نماند . پس از ظهور اسلام ،مردم این سرزمین در کتاب مقدس و آسمانی خود با آیاتی چند مبنی بر لزوم همکاری وتعاون در امور خیریه ، پرهیز از بدی ها و دشمنی ها به تعاون و کمک به یکدیگر تشویقشدند. فرهنگ بستانی ایران نمونه های فراوانی از تشویق مردم به اموری از قبیل درختکاری ، زراعت و … را در بردارد که وجود زمینه های فرهنگی مشارکت را در گذشته هایدور این سرزمین تاکید می کند . در این میان ذکر این نکته ضروری است که پیدایشانگیزه های مشارکت و روح مشارکت در عرصه منافع جمعی و تلاش در بهبود وضعیت اجتماعیدر شکل اسلامی وقف قوی تر و غنی تر است .
    وقف يكي از محلهای بارز مشارکت درفرهنگ اسلامی و مذهبی ایران و جایگاه رشد و تعالی انگیزه های اشتراک مساعی در بهبودامور اقتصادی و اجتماعی مردم است که طی سالهای متمادی ، از آغاز ظهور اسلام تاکنوندر ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی رواج داشته و امروزه ، آثار آن را در بهبود وضعیتاجتماعی و اقتصادی اقشار مختلف مردم شاهدیم .
    مشارکت مردم در ابعاد مختلفاقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و خدماتی از دیرباز به صورت یک سنت حسنه در کشورمانوجود داشته و همانطور که اشاره شد در دوره های مختلف تاریخی به اشکال متفاوت وبعضاً مشابه ظهور و بروز یافته است . شاید ارزش ها و سنت های محلی از زمینه هایاولیه ی این گونه مشارکت ها بوده است .
    آنچه مسلم است از دیرباز مسائل جغرافیاییو فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ایران از مهمترین عوامل گسترش مشارکت ها بوده است .
    سابقه مدیریت شهری به روش امروزی در ایران به یک قرن پیش یعنی تصویب « قانونبلدیه » در سال 1286 بر می گردد . اما قانون مصوب 1309 تحت عنوان قانون جدید بلدیهدر زمان رضا شاه را می توان زیر بنای نظام مدیریت شهری در ایران قلمداد نمود. قانونسال 1286 که از روی الگوی مدیریت شهری اروپا تهیه شده است، اختیارات وسیعی را بهانجمنهای ایالتی و ولایتی داده بود، ولی این انجمنها در سال 1290 به دنبال به توپبستن مجلس منحل گردید .
    متعاقب به قدرت رسیدن رضا شاه و با تصویب قانون 1309 ازیک سو اختیار و اعتبار شهرداری به عنوان یک دستگاه اجرایی حکومتی افزایش یافت و ازسویی دیگر نقش مردم در اداره امور شهر ستان مانند سایر امور حکومتی به شدت کاهشیافت.
    در سال 1328 با تصویب قانون شهرداریها که به قانون « استقلال شهرداری ها » معروف گردید سهم موثری به مردم در اداره امور شهر داده شد ، لیکن به دلیل اختلافاتیکه بین حکومت مرکزی و انجمنهای شهر به وجود آمد ، بر اساس قانون « اصلاح قانونشهرداری ها » مصوب 1331 قدرت انجمنهای شهر کاهش داده شد که متعاقب آن در سال 1334کلیه انجمنهای شهر منحل شد .
    متأسفانه در کشورهای با نظام متمرکز استبدادی ، چوننظر مردم و مشروعیت مردمی حکومت در تعارض با خودکامگی رهبران این کشورهاست، لذارابطه بین جامعه و مدیریت شهری یا وجود ندارد و یا بیشتر تقلیدی از یک رابطه متقابلدر یک بستر سیاسی و اجتماعی مناسب است . در دوران پهلوی ، به دلیل وجود درآمدهاینفت ، دولت مرکزی با در دست داشتن قدرت سیاسی و اقتصادی، دلیلی برای کسب نظر و رایمردم و مشارکت آنها در مدیریت شهر وجود نداشت. از عوامل حاکمیت و اقتدار مدیریتمنابع مالی و الگوهای فکری که در نظامهای مردمی ، پدید هایی ناشی از سیستم شهر ودرون زا هستند، در ایران قبل از انقلاب تبدیل به عوامل ناشی از حکومت که سیستم شهررا درجهت اهداف حکومت تحت تاثیر قرار می دهد، گردید. این مشکل و عدم توجه به خواستمردم جدای از مدیریت شهری در فرایند تهیه و تصویب طرحهای جامع شهری نیز در قبل ازانقلاب وجود داشته است.
    اگر چه در بخشهایی از این پژوهش نشان داده شد که درتاریخ گذشته ایران، می توان جلوه ها و زمینه هایی برای مشارکت مردم در اداره اموریافت، لیکن همان مطالعات تأیید می کرد که مشارکت هیچ گاه به صورت یک فرآیند مستمر،پایدار، پویا و رو به تکامل وجود نداشته است. هر زمان پدیده مشارکت به صورت ضعیف،شروع به نشو و نما نموده، وجود زمینه های نامساعد باعث شده تا روند آن با انقطاعهاو گسستهای مکرر و طولانی روبرو گردد.
    ماهیت استبدادی حکومتهای قبل از انقلاباسلامی و ساختار مطلقه قدرت، انحصار و انسداد عرصه سیاست، اتکای دولت به حمایتقدرتهای خارجی، متکی بودن دولت به عواید نفت و عدم نیاز به مردم و استقلال از طبقاتاقتصادی (و اجتماعی)، بی سوادی توده های مردم، وجود فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی، ضعفنهادهای مدنی، ناهمگونی اجتماعی و فقدان خودآگاهیهای طبقاتی (که موجب تبدیل طبقاتاقتصادی به طبقات اجتماعی) گردد و... اصولاً مجال و امکانی برای مشارکت مردم به شکلواقعی و به طور مستمر و گسترده باقی نمی گذاشت.
    نقش مردم و دخالت دادن خواستآنان در هیچ کدام از فرایند بررسی و تصویب طرحها مشاهده نمی شود و نظام شدیداًمتمرکز برنامه ریزی را در این دوران که برآمده از سیاستهای استبدادی حکومت پهلوی میباشد را می بینیم . تا اینکه طومار نظام ستم شاهی در بهمن ماه 1357 با طوفان شورشملت ایران در هم پیچیده می شود و فصل نوینی از حکومت اسلام و مردم سالاری آغاز میگردد .
    انقلاب اسلامی علیه یک نظام استبدادی و با هدف دگرگون ساختن آن به وقوعپیوسته بود. مردمی که در جریان انقلاب اعتماد به نفس پیدا کرده بودند، نظارت و مهاربر نظام تصمیم گیری عمومی را حق خود می دانستند و برای اعمال این نظارت و مهار برحکومت در صحنه های مختلف اجتماعی حاضر می شدند. انقلاب به آنها آموخته بود، درصورتی که به طور منسجم و فعال عمل کنند، هیچ قدرتی قادر به ایستادگی در مقابل ارادهآنها نخواهد بود. مردم خود را شایسته و ذی حق می دانستند که بر خویش حکومت کنند وزمام داران را مسئول می دانستند که به پرسشهای آنان پاسخ گفته و به اعتراضها وانتقادهایشان توجه کنند. حاکمیت مردم از اهداف اساسی انقلاب اسلامی بود و تلاش براینهادینه کردن این هدف از جهت گیریهای اساسی زمام داران بود. این گرایش به حاکمیتمردم، خود را در تأسیس نهادهای جدیدی در نظام سیاسی ایران متجلی ساخت و خود ازارکان این نظام گردید.
    بعد از انقلاب اسلامی ، به دلیل تنفر مردم از نظام سابق واز شهرداری به عنوان مرتبط ترین دستگاه اداری با نیازها و فعالیتهای گسترده اجتماعیجامعه شهری از یک سو و قوی ترین ابزار حکومت برای اعمال سیاستهای تبعیض آمیز وتحریک کننده از سوی دیگر ، مورد اعتراض بررسی قرار گرفت . لذا دخالت پذیرفته شدهدولت در ارائه خدمات مختلف مورد نیاز مردم ، باعث تضعیف اقتدار شهرداری و تجزیهمدیریت شهری گردید .
    در اولین اقدام در جهت دگرگونی در فرایند تهیه و تصویب ،شورای عالی شهرسازی در اولین جلسه فروردین 1358 خویش ، با الهام از خواستهای مردمدر پذیرش نقش بیشتری در اداره جامعه ، بازنگری لازم را به عمل می آورد .
    بر طبقدستورالعمل عدم تمرکز کارها و واگذاری بیشتر وظایف به مقامات محلی مواردی همچوندخالت شهرداری ها در مراحل تصویب و بررسی طرح در برابر دید عموم ، کسب نظر از شورایشهر و شهرداری منظور گردید و بدین ترتیب در قالب حقوقی اولین قدمهای مشارکت مردمیدر تهيه فرایند برنامه ریزی شهری برداشته می شود.
    متاسفانه بدلیل عدم تشکیلشوراهای شهر و استان اثرات این دستورالعمل از بین رفت . شهرداری در این برهه اززمان ، از نظر مالی کاملاً وابسته به دولت و اعتبارات و کمک های دولتی بود از نظراختیارات و اقتدار اداری کاملا وابسته به دولت بود و از نظر اطلاعات و برنامه ریزیشهری دنباله رو اقدامات انجام شده توسط سایر ارگانها و اشخاص بود و بدین ترتیبعلاوه بر سازمان شهرداری ، سازمان زمین شهری ، وزارت نیرو ، سازمان جهاد سازندگی ،بنیاد مسکن دارای نقش های برجسته تری در مدیریت شهری نسبت به شهرداری به عنوانسازمان مسئول مدیریت شهری بودند .
    روشن است دخالت مستقیم دولت در مدیریت شهریمستلزم پشتیبانی مالی بیشتر دولت است . به همین دلیل توزیع اعتبارات عمرانی شهرینشان دهنده نقش دولت در هزینه های عمران شهری و همچنین تجزیه و تقسیم اختیاراتمدیریت شهری بین دستگاههای موازی است.
    آنچه اکنون در فرایند بررسی و تصویبطرحهای توسعه شهری مشخص است جای خالی حضور مردم درعرصه بررسی و تصویب طرحهای جامعمی باشد که در کنار توجه ضعیف و کم رنگ به شهرداری و نقش شهرداری در تصویب طرحها وقائل نشدن هیچ حقوقی در نظارت و دخالت شهرداری و شورای شهر در مراحل بررسی و تصویبطرحها امکان پذیری اجرای طرح و تصویب آن را نیز زیر سوال می برد.
    نظام سیاسیجمهوری اسلامی تنها متأثر از اقدامهای خود آگاه ما نیست، بلکه از فرایندهای غافلانهو ناخودآگاهی که ریشه در تاریخ ما دارد نیز متأثیر شده است. تحت تأثیر عواملی کهتوضیح داده شد، نظامی حقوقی- سیاسی سه وجهی با عنوان جمهوری اسلامی شکل گرفت. ایننظام سیاسی ترکیبی از عناصر فرهمندانه ،گروه سالارانه و مردم سالارانه بود.
    وجهمردم سالارانه نظام در قوانین نهادهایی تجلی می کند که با هدف محدود و مسئول کردنقدرت زمام داران طراحی شده اند و امکان تغییر مسالمت آمیز زمام داران و خط مشیها رافراهم می آورند.
    دوستان سلام
    اميدوارم مطالبي كه به عنوان مشاركت مردمي در اختيارتان قرارگرفته است ، برايتان جذاب بوده باشد.
    در صورتي كه تمايل به اطلاعات بيشتري درزمينه مشاركت مردمي داريد مي توانيد از منابع زير استفاده كنيد.

    üابراهیمیمجرد، محسن . (1377) . " سیستم مدیریت و فرآیند تصمیم گیری شوراهای اسلامی شهرها". فصلنامه ی پژوهش، شماره ی 2. تهران، ناشر جهاد دانشگاهی.
    üاحمدی، حسن. (1378). " الگوهای برنامه ریزی شهری در آمریکا" .تهران، مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری.
    üاحمدي، حسن. ( 1382). " شهرسازي مشاركتي ، برنامه ريزي با مردم". ماهنامهشهرداري ها، شماره 36. تهران ، انتشارات سازمان شهرداريها
    üاحمدي، حسن. (1379) . " ضرورت مشاركت مردم در فرايند شهرسازي". خبرنامه داخلي جامعه مهندسين شهرساز ،شماره 7. تهران.
    üاحمدی، حسن. (1377). " عوامل ظهور و گسترش ایده مشارکت درشهرسازی". فصلنامه ی پژوهش، شماره2. تهران، ناشر جهاد دانشگاهی.
    üحبيبي ، سيدمحسن ، سعيدي رضواني، هادي. (1384). " شهرسازي مشاركتي ، كاوشي نظري در شرايطايران". تهران.
    üزجاجي، احمد. (1384). " مشاركت مردمي در شهرسازي و مديريتبحران" . تهران، پايان نامه.
    üشريفي، مرجان، رشيدي فر، فاطمه. (1386) . " مشاركت مردمي در برنامه ريزي شهري" . ماهنامه شهرداريها شماره 82. تهران ، انتشاراتسازمان شهرداريهاي كشور.
    üعلوي تبار، عليرضا. (1382). " الگوي مشاركت شهرونداندر اداره امور شهرها" . تهران، انتشارات سازمان شهرداريها و دهياريهاي كشور.
    üكلدي، عليرضا. (1386). " بررسي نگرش شهروندان به مشاركت در مديريت شهري؛ مطالعه ايدر منطقع 7 تهران". ماهنامه شهرداري ها ، شماره 79 . تهران، انتشارات سازمانشهرداريها و دهياريهاي كشور.
    üماهنامه شهرداریها ( 1378). سال اول ، شماره ی 6 . تهران، انتشارات سازمان شهرداریهای کشور .
    üماهنامه شهرداریها ( 1378). سالاول ، شماره ی 7 . تهران، انتشارات سازمان شهرداریهای کشور.
    üمطوف، شريف. (1377) ،" برنامه ريزي از بالا يا پايين و نقش مشاركت مردم در برنامه ريزي توسعهمنطقه اي و محلي". ارائه شده به همايش تدوين برنامه سوم. تهران ، سازمان برنامه وبودجه.
    üمطوف، شريف. (1378). " نقش فرهنگ ، مشاركت و محيط زيست در توسعه پايدارمنطقه اي". فصلنامه پژوهش، شماره 2 . تهران، انتشارات جهاد دانشگاهي.
    üمطوف،شريف. (1377). " نقش مشاركت مردم در برنامه ريزي توسعه كشور". فصلنامه پژوهش، شماره 3. تهران، انتشارات جهاد دانشگاهي


    2
    ü Mäntysalo, Raine. (2005)." Approaches to Participation in Urban Planning Theories". Florence, university of Florence.
    ü Manfred, Josef. (2005). "Contextualization An Approach to Improve Participation in Urban Planning Processes".
    ü Kemmerer, Siegfried. (2006)." Internet-assisted citizen participation in urban planning by reference to the city of Osnabrück". Osnabrück
    ü Lethonen, Samuil. (2006). "Public participation in urban planning and strategies"
    ühttp://www.britanica.com/ type of city Government
    واژه شهروند چندی است که به صورت مدام در رسانه های ما مطرح می شود اما بحث چندانیدرباره این مفهوم صورت نگرفته است . به ویژه در مباحثی چون شهر و شهر نشینی ما خلا» های بسیاری داریم که به اعتقاد صاحبنظران پرداختن به این امور زیربنای توسعه ایرانخواهد بود. از این رو بررسی دیدگاه صاحبنظران در این زمینه ضروری به نظر می رسد. افزایش جمعیت و شهر نشینی به عنوان پدیده ای فراگیر در یکصد سال اخیر، هم کشورهایصنعتی و هم کشورهای در حال توسعه را در بر گرفته است . به طوری که بسیاری از جوامع،دارای شهرهای پرجمعیت چند میلیونی هستند. پیش از سال ۱۹۰۰ میلادی رشد شهرنشینیمربوط به کشورهای غربی بود ، اما از ابتدای قرن بیستم، دامنه شهر نشینی به کشورهایدر حال توسعه نیز کشیده شد و در دهه های اخیر جمعیت شهر نشین اغلب کشورهای در حالتوسعه بیش از جمعیت روستا نشین آنهاست. گسترش شهرها و در نتیجه افزایش جمعیت ومهاجرت از روستاها پدید آمده است. همچنین مهاجرت از روستا به شهر باعث تراکم جمعیتشهر می شود و این در حالی است که مهاجران وارد شده به شهر با اوضاع و احوال زندگیشهری خو نگرفته اند. روند سریع انتقال جمعیت از روستا به شهر در برخی شهرها باایجاد منابع و امکانات کافی شهری مانند مسکن، آب، برق و ... همراه نبوده است وکمبودهایی احساس شده است. از طرف دیگر افزایش جمعیت، گسترش فیزیکی شهر را در پیداشته و ارائه خدمات شهری را مشکل کرده است. بدین ترتیب مشکل مسکن، کمبود فضای سبزکافی، آلودگی هوای ناشی از تردد اتومبیل ها، حاشیه نشینی و بیکاری از جمله عواملنارضایتی شهری است .

    این روزها حل مسائل شهری ، جز با شناختن نیازها،خواسته ها و نگرش های شهروندان امکان پذیر نیست و شناخت مسائل، جز با پژوهش میسرنخواهد شد. از سوی دیگر آگاهی از نیازها و مسائل مردم و بررسی نگرش آنان در میزاننقشی که می توانند در رفع مشکلات شهری داشته باشند، زمینه مساعدی برای برقراریارتباط منطقی بین نهاد خدمات رسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم ساخته و اعتمادمیان شهروندان و مدیریت شهری برقرار شود. مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می توانددر تامین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیبها وتنشهای ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان موثر باشد. در عصر حاضر همراه باپیشرفت های تکنولوژی، مسائل مهم و پیچیده ای بوجود آمده است. گسترش شهرنشینی در دهههای اخیر بویژه افزایش جمعیت و کمبود امکانات رفاهی متناسب با این افزایش جمعیت،مشکلات اجتماعی فراوانی پیش روی مدیریت شهری قرار داده است.

    بدین ترتیببررسی نگرش شهروندان از مشارکت در مدیریت شهری به عنوان هدف اصلی این تحقیق میتواند حائز اهمیت باشد. مشارکت فرایندی توصیف شده است که توسط آن مردم می توانندخود را سازمان دهند و از طریق آن در فعالیت های توسعه محلی توان اظهار نظر یابند،همچنین روابط اجتماعی و تعامل ها یکی از عوامل مهم در ایجاد احساس تعلق عنوان شدهبه طوری که تعامل اجتماعی را تشکیل می دهد و در شکل گیری جمعی متشکل از افراد، نقشبرجسته ای ایفا می کند. در مطالعه ای دیگر، با تکیه بر جنبه های روانشناختی و جامعهشناختی، مشارکت پدیده ای است که دارای چهار بعد صیانت نفس، درک نفس، قدرت تصمیمبرای خود و تسلط بر نفس است. به عبارت دیگر، مشارکت، رشد توانایی های اساسی بشر ازجمله شان و منزلت انسانی و مسئول ساختن بشر در باروری نیروی تصمیم گیری و عمل است. با این تفاسیر در نظام مدیریت مردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند. همهعناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود دراین امر مشارکتکنند. از این رو مدیریت شهری در صورتی می تواند موفق باشد که از پایین ترین سطح تابالا ترین سطح در آن مدیریت کلان شهری، مدیریت شهری -مناطق شهری -مواحی شهری ومحلات شهری به عنوان لایه های سیاست گذاری و تصمیم گیری وجود داشته باشد.

    در این میان بحث مشارکتاز نظر کیفیت و کمیت مطرح است. در نظام مدیریتمردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند، همه عناصری که در مدیریت شهری موثرهستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند از جمله عناصر دولتی، محلی،بخش خصوصی و ... به این منظور باید شرایط زیر مهیا باشد: مشروعیت مدیریت شهری،شفافیت، پاسخگویی و محاسبه پذیری، پوشش دهی به همه اقشار مشاغل و غیر مشاغل شهری. به همین خاطر توانمند سازی شوراها و شهرداری ها ضرورت است و باید بستر سازی فرهنگیبرای مدیران و کارکنان و سپس برای شهروندان فراهم شود. راه حل مناسب در پدید آمدنحرکت های اجتماعی باید با مشارکت محله ها صورت گیرد، در حقیقت باید سازمان هایمشارکتی در واحد محله شکل بگیرد و عزم ملی با حرکت های اجتماعی پیوند بخورد و منابعدولتی در خدمت و تسهیل کننده این حرکتها باشد. باید ایده، فکر و برنامه توسط خودمردم تولید شود و مدیریت شهری به صورت تسهیل کننده در کنار این قضیه باشد.

  2. کاربرانی که از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند.


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    714
    ارسال تشکر
    1,598
    دریافت تشکر: 2,720
    قدرت امتیاز دهی
    7219
    Array

    پیش فرض پاسخ : مشاركت مردمي در مدیریت شهر مدرن امروزی

    ممنون به خاطر این پست مفید؛ البته بیشتر شهرداریهای کشور ما دارای وب سایت رسمی شده اند ولی تقریبا در هیچکدام از سایتها،
    امکانی برای ارسال پیشنهاداتی برای مدیران شهری ، از سوی مردم و نخبگان جامعه وجود ندارد!
    آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!

  4. کاربرانی که از پست مفید نو آور سپاس کرده اند.


  5. #3
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    Post پاسخ : مشاركت مردمي در مدیریت شهر مدرن امروزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط نو آور نمایش پست ها
    ممنون به خاطر این پست مفید؛ البته بیشتر شهرداریهای کشور ما دارای وب سایت رسمی شده اند ولی تقریبا در هیچکدام از سایتها،
    امکانی برای ارسال پیشنهاداتی برای مدیران شهری ، از سوی مردم و نخبگان جامعه وجود ندارد!


    ممنونم خواهش می کنم

    موافقم با فرمایشتون و معتقدم پیش از اینکه این مبحث فنی و مربوط به اجزای یک وبسایت باشه بیشتر فرهنگی هست و ساده تر بگم اینکه مدیران(قریب به اتفاق..) اصلا نمیخوان نظرات وپیشنهادات رو بشنون. و خب این مسئله جز با سیستماتیک کردن مسئله ارتباط دوطرفه بین مردم ومسئولین وملزم کردن مدیران به گوش سپردن به نظرات تخصصی وفنی ومشاوره ای مردم این مبحث جا نمی افته و باید با این کار موضوع رو جا بندازیم که روزی یک مدیر به جای فرار از دریافت نظرات مختلف , با اشتیاق به سوی اونها حرکت کنه.


  6. کاربرانی که از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اهمیت فوتر در سایت های امروزی
    توسط azade1992 در انجمن بخش مقالات وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd November 2013, 02:49 PM
  2. گواهینامه مدیریت محیط زیست برای شركت بهره‌برداری مترو
    توسط وحید 0319 در انجمن ساير موضوعات خبري
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd March 2013, 09:21 PM
  3. سایت پیش فروش نوروزی بلیت قطار از کار افتاد
    توسط وحید 0319 در انجمن ساير موضوعات خبري
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th February 2013, 05:07 PM
  4. سایت پیش فروش نوروزی بلیت قطار از کار افتاد
    توسط وحید 0319 در انجمن ساير موضوعات خبري
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th February 2013, 05:01 PM
  5. ساخت روباتی با قابلیت حركت روی زمین‌های ناهموار
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اختراعات ثبت شده ايرانی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 25th October 2009, 06:00 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •