سرای ضرب المثل نخبگان بر اساس حروف الفبا

[N I M A]

از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم

از اصل نیفتادیم نه از نسل دوست من
"اتفاقات بدی رخ داده اما ما همچنان عزتمندیم"

[N I M A]

آب از لب و لوچه کسی سرایز شدن

شخص مورد نظر خیلی ذوق زده و مشتاق است

[Mina_Mehr]

آشنا داند زبان آشنا

دو نفر که با هم الفت و دوستی دارند زبان یکدیگر را بهتر می فهمند.

[Mina_Mehr]

آشی برای کسی پختن

سوسه آمدن، زمینهی کار را برای کسی خراب کردن

[Mina_Mehr]

آفتاب از کدام طرف در آمده

اتفاقی افتاده که انتظار آن نمی رفت.

آفتاب از کدام طرف دمید
که تو امروز یاد ما کردی ( ایرج میرزا)

[Mina_Mehr]

آفتاب لب بام

روزگارش به پایان رسیده، عمری از او باقی نمانده.

[Mina_Mehr]

آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته
این امری است که به گردن تو افتاده

[Mina_Mehr]

آفتاب آمد دلیل آفتاب

آشکارا مانند روز

[Mina_Mehr]

آب باریکی داشتن

در آمد بخور و نمیری داشتن

[Mina_Mehr]

آرزو بر جوانان عیب نیست

بیانگر توقعات بالای جوانان