عشق عجیب استو بیشتر از آن دل تنگی ..همین حالابا دیوار از دل تنگی گفتم ،پنجره شد !
- - - به روز رسانی شده - - -
وقتی چشمت را باز میکنی می بینی
بزرگترین ضربه ها را همانهایی زده اند
که زمانی با چشم بسته و از ته دل دوستشان داشته ای!...
عشق عجیب استو بیشتر از آن دل تنگی ..همین حالابا دیوار از دل تنگی گفتم ،پنجره شد !
- - - به روز رسانی شده - - -
وقتی چشمت را باز میکنی می بینی
بزرگترین ضربه ها را همانهایی زده اند
که زمانی با چشم بسته و از ته دل دوستشان داشته ای!...
تمام ترسم از اینه ...
که عاشق کسی بشم و...
تو برگــــردی.... !
تنهایی
یعنی
ساعتها در تنهایی بنویسی
نه کسی بخواند
نه کسی حالت را بپرسد
نه کسی برایش مهم باشد حالت چطور هست
حتی ساعتها
گوشیش کنار اتاق فقط خاک بخورد
و خودش هم یه گوشه دیگه اتاق فقط
به سقف اتاقش نگاه کنه
تا زمان بگذره
و اون روز تنهایی
خودش تموم بشه
*نقل از یک نفر*
گــاهــی بـــایـــــــد رد شُــد بـــایـــــــد گـــــذشـت
گـــــاهـــــی بـــایـــــــد در اوج نیـــــاز نخواست
گــاهــی بـــایـــد کــویـر شد با همه تشنگی مــنـت هیچ ابری را نکشید
گـــــاهـــی بـــرای بـــــودن بـــایـــد محـــو شُـد بـــایـــد نیســت شُـد
گـــــاهـــــی بـــرای بـــــودن بـــایـــــــد نبـــــود . .
من خالی از عاطفه و خشم....کجای این جنگل شب پنهون...
همین
ادمها را از ظاهرشان نشناسید بلکه از قلبشان بشناسید
گاه می خواهم فرار کنم
از تو، از خودم
اما به کجا؟
هوا هم بوی تو را میدهد
نفس را در سینه حبس میکنم
چشمانم را میبندم
پلک هایم را محکم میفشارم
تصویر تو لحظه به لحظه پررنگتر میشود
بوی تو در سرم میپیچد
مست میشوم
دستانم را به زاویه نود از بدنم باز میکنم
میچرخم، میچرخم، میچرخم
بر مدار زمین برخلاف عقربههای ساعت
مست میشوم... گیج میخورم
انگار نفس را با تو یکجا بلعیدهام
آه میکشم
معلق میشود یادت...
و عطرت یکجا در هوا مست میشود...
چه کردی با مـــــن!!!!! ..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)