خیز و بخاک تشنه ئی بادهٔ زندگی فشان
خیز و بخاک تشنه ئی بادهٔ زندگی فشان
آتش خود بلند کن آتش ما فرو نشان
میکدهٔ تهی سبو حلقه خود فرامشان
مدرسه بلند بانگ بزم فسرده آتشان
فکر گره گشا غلام دین به روایتی تمام
زانکه درون سینه ها دل هدفی است بی نشان
هر دو به منزلی روان هر دو امیر کاروان
عقل به حیله می برد ، عشق برد کشان کشان
عشق ز پا در آورد خیمه شش جهات را
دست دراز می کند تا به طناب کهکشان
علاقه مندی ها (Bookmarks)