تا به حال بارها و بارها افرادي را در سازمان‌ها ديده‌ايد که از سازمان خود در مقابل ديگران دفاع مي‌کنند. آنچه را مي‌دانند به همکاران خود مي‌آموزند و براي جذب افراد توانا به سازمان خود تلاش مي‌کنند بدون آنکه چشم انتظار پاداشي از سازمان باشند. اين رفتار آنها چه توجيهي دارد؟ چه ابعادي دارد؟ اثرات آن براي سازمان چيست؟ براي پاسخ به اين سوالات بد نيست به نکاتي چند توجه شود.



مطالعه رفتار انسان يکي از زمينه‌هايي است که همواره مورد توجه صاحبنظران علوم اجتماعي بوده است. رفتار انسان ابعاد مختلفي دارد که علومي چون روانشناسي، جامعه شناسي و مديريت به مطالعه رفتار انسان در محيط‌هاي مختلف مي‌پردازد. سنجش نوع رفتار، هدايت و پيش بيني رفتار برخي از اهداف مطالعه رفتار هستند که از طريق مطالعه متغيرهايي چون انگيزش، ارزش‌ها و نگرش‌ها، ادراک، شخصيت، احساس و غيره ميسر مي‌شود. رفتار انسان‌ها در قالب نقش‌هايي که در محيط‌هاي مختلف بر عهده دارند، قانونمند مي‌شود.


هر فرد در نقشي که بر عهده دارد وظايفي را ايفا مي‌کند و رفتارهاي خاصي از او انتظار مي‌رود. براي مثال يک فرد به عنوان يک شهروند موظف است در نقش خود از ضايع کردن حقوق ديگران خودداري کند. چنانچه گاه قوانين براي کنترل و هدايت اين رفتارها در جوامع خط قرمزهايي را براي شهروندان ترسيم می‌کند. علاوه‌بر رفتارهايي که در قالب نقش از هر فرد انتظار مي‌رود رفتارهايي نيز وجود دارد که ريشه در مواردي چون فرهنگ، تاريخ و دين يک جامعه دارد.


رفتارهاي داوطلبانه‌اي که در جوامع بر طبق ارزش‌ها انجام مي‌شود که براي مثال مي‌توان احترام به افراد مسن در جامعه را نام برد که در قالب فرانقش‌ها تجلي مي‌يابد. اين رفتارها را در درون سازمان‌ها رفتار سازماني شهروندي مي‌نامند.


رفتارهاي شهروندي عبارتند از؛ رفتارهايي فرانقش و داوطلبانه و نوآورانه که از سوي کارکنان در سازمان رخ مي‌دهد. با آنکه اين رفتارها از وظايف رسمي کارکنان نيست و براي کارکنان پاداشي از سوي سازمان ندارد، اما آنچه موجب مطالعه آنان شده است تاثيراتي است که بر بهبود اثربخشي و کارآيي سازمان‌ها دارد.



براي مثال رفتار‌هايي چون کمک به آموزش کارکنان تازه وارد به سازمان، استفاده از زمان‌هاي استراحت براي تکميل کار، ارائه پيشنهادهایي براي بهبود روش کار و کار روي پروژه‌ها در منزل همه و همه از جمله رفتارهاي شهروندي سازماني محسوب مي‌شود. پژوهشگران و صاحبنظران تاکنون ابعاد مختلفي را براي رفتار شهروندي سازماني برشمرده‌اند که برخي از مهم‌ترين اين ابعاد به شرح زير هستند:


- جوانمردي: اين بعد اشاره به رفتارهايي دارد که افراد در شرايط سخت دارند سعي مي‌کنند با وجود اين سختي‌ها کار کرده و شکايتي نکنند و با خوش‌بيني جنبه‌هاي مثبت سازمان را برجسته کنند.



- رفتار مدني: اين رفتار مشابه رفتار مدني شهروند در اجتماع است که در درون سازمان بروز مي‌يابد. در اين نوع رفتار فرد خود را جزئي از سيستم سازمان مي‌داند و از عملکرد آن دفاع مي‌کند. در اين نوع رفتار فرد به طور فعال و داوطلبانه در فعاليت‌هاي سازمان مشارکت مي‌کند و سعي در تقويت وجهه آن می‌کند. در واقع کارکنان با ارائه اين رفتار، فراتر از وظايف رسمي خود در سازمان عمل مي‌کنند.


- ابتکار عمل و توسعه توانايي: در اين نوع رفتار فرد سعي مي‌کند تا دانش و مهارت خود را در راستاي وظايف خود گسترش دهد و وظايف سازماني خود را با شيوه‌اي بهتر و نوآورانه عرضه کند.



- ادب و مهرباني: اين متغير مجموعه‌اي از رفتارها است که موجب کاهش مشکلات بين افراد مي‌شود. مشورت و مشارکت با افراد و هماهنگي قبل از تصميم‌گيري و عملکرد از جمله اقداماتي است که مي‌توان آن را جزو اين رفتارها دانست.



- نوع دوستي: اين مجموعه شامل کليه رفتارهايي است که در آنها فرد به طور داوطلبانه به ديگر افراد سازمان کمک مي‌کند، با آنها تعامل مي‌کند، در جهت رسيدن هر چه بهتر به اهداف سازماني به آنها مساعدت مي‌دهد، مشکلات آنها را کاهش مي‌دهد، دانش خود را به آنها انتقال مي‌دهد يا اختلاف بين آنها را رفع مي‌کند.




- وجدان کاري: اين نوع رفتار نيز يک رفتار بصيرتي است که فرد را فراي نقش و وظايف تعريف شده براي سازمان قرار مي‌دهد. براي مثال هنگامي که فردي در منزل براي اتمام پروژه‌هاي کاري خود به طور داوطلبانه کار مي‌کند چنين رفتاري را از خود بروز داده است.




- اما آنچه که بيش از همه حائز اهميت است مزايايي است که از خلال اين رفتارها نصيب سازمان مي‌شود. بررسي پژوهش‌هاي مختلف در زمينه رفتار شهروندي سازماني نشان مي‌دهد که اين رفتارها نتايج مثبت زير را در سازمان‌ها به بار مي‌آورد که مي‌توان به مواردي چون افزايش بهره‌وري کارکنان که منجر به افزايش بهره‌وري سازمان مي‌شود، بهبود هماهنگي و ارتباطات سازماني، افزايش رضايت کارمندان، بهبود وفاداري کارمندان به سازمان و افزايش تعهد کاري، افزايش بازارمحوري، بهبود و ثبات عملکرد سازمان، افزايش رضايت مشتريان از خدمات سازمان و افزايش وجهه سازمان اشاره کرد.

براي اين رفتارها معايب محدودي هم ذکر شده است که مهم‌ترين آنها اختلاط زندگي کاري و شخصي کارکنان است. حالا مي‌توانيد به خط اول بازگرديد و به راحتي به سوالات پاسخ دهيد.








منبع:
روزگار نو