دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 57

موضوع: بند اعدامی ها______________

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر_نرم افزار
    نوشته ها
    116
    ارسال تشکر
    344
    دریافت تشکر: 758
    قدرت امتیاز دهی
    2338
    Array
    MILAD KHAN's: جدید12

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________

    عجب روزگاریست!
    شیطان فریاد می زند ؟!
    انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...

  2. 2 کاربر از پست مفید MILAD KHAN سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________





    همه ترانه هام

    توی گریه گم شدن

    زیر پام خیس شد از اشکام

    تو بازم نیومدیــــــــــــــ






  4. 6 کاربر از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند .


  5. #3
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________



    من شعر مرگ را برای لبانم خواستم

    و همه آنها آهنگ بد نوای زندگی را نعره میزدند

    کویر لبهایم

    سکوت اشکهایم

    زندان سینه‌ام

    پاهای لرزانم

    من یک انسانم

    مثل همه آنها٬
    مثل تو......




  6. 4 کاربر از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________



    هر که آید گوید:

    گریه کن، تسکین است
    گریه آرام دل غمگین است

    چند سالی است که من می گریم
    در پی تسکینم

    ولی ای کاش کسی می دانست
    چند دریا
    بین ما فاصله است
    من و آرام دل غمگینم






  8. 2 کاربر از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند .


  9. #5
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________


    عادت کرده ام
    کوتاه بنویسم
    کوتاه بخونم
    کوتاه حرف بزنم
    کوتاه نفس بکشم
    تازگی ها
    دارم عادت می کنم
    کوتاه زندگی می کنم
    یا شاید
    کوتاه بمیرم
    نمی دانم
    فقط عادت …


  10. 2 کاربر از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند .


  11. #6
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________




    تو نیستی وخورشید

    غمگین تراز همیشه غروب خواهد کرد
    ومن دلتنگ ترازفردا
    به تو فکرمیکنم
    چقدردوست داشتنی بودی
    وقتی چهره رنجور وچشمان مهربانت
    درنگاهم خیره میشد
    اکنون که بازوان خاک
    پیکرت رادرآغوش گرفته است
    کلمه های سیاه پوش شعرم
    برایت مرثیه های دلتنگی سروده اند




  12. 2 کاربر از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند .


  13. #7
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________




    تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را


    بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم
    فـرمـول وار ؛
    مـرتـب و بـی نـقـص …
    و تــو
    بـا یـک اشـاره
    هـمـه چـیـز را
    در هـم می ریــزی …
    در شرح حال گل
    بنویسید خار را
    بر هم زنید : خوب و بد روزگار را .





  14. کاربرانی که از پست مفید KhATOoOoN سپاس کرده اند.


  15. #8
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________

    خوب‌ترین حادثه

    با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
    باز به دنبال پریشانی‌ام
    طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
    در پی ویران شدنی آنی‌ام
    آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
    عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام
    دلخوش گرمای کسی نیستم
    آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
    آمده‌ام با عطش سال‌ها
    تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
    ماهی برگشته ز دریا شدم
    تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
    خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
    خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
    حرف بزن ابر مرا باز کن
    دیر زمانی است که بارانی‌ام
    حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
    تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
    ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
    ها نکشانی به پشیمانی‌ام!

    محمدعلی بهمنی




  16. #9
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پرستاری
    نوشته ها
    88
    ارسال تشکر
    248
    دریافت تشکر: 351
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________

    چشم تو

    کاش می‌دیدم چیست
    آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
    آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
    می‌تابانی
    بال مژگان بلندت را
    می‌خوابانی
    آه وقتی که توچشمانت
    آن جام لبالب از جان‌دارو را
    سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی
    موج موسیقی عشق
    از دلم می‌گذرد
    روح گل‌رنگ شراب
    در تنم می‌گردد
    دست ویرانگر شوق
    پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر
    من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد
    برگ خشکیده ایمان را
    در پنجه باد
    رقص شیطان خواهش را
    در آتش سبز
    نور پنهانی بخشش را
    در چشمه مهر
    اهتزاز ابدیت را می‌بینم
    بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
    اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
    کاش می‌گفتی چیست
    آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است

    فریدون مشیری





  17. #10
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Biotechenology ღ
    نوشته ها
    1,001
    ارسال تشکر
    3,728
    دریافت تشکر: 5,493
    قدرت امتیاز دهی
    21635
    Array
    sevda_sj's: جدید49

    پیش فرض پاسخ : بند اعدامی ها______________

    این‌جا بر تخته‌سنگ
    پشت سرم نارنجزار
    رو در رو دریا مرا می‌خواند
    سرگردان نگاه می‌کنم
    می‌آیم، می‌روم، آنگاه در میابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست
    آسمان روشن و آبی، کنون ابر و ملال انگیر
    سپید پوشیده بودم با موی سیاه
    اکنون سیاه‌جامه ام با موی سپید
    می‌آیم، می‌روم، می‌اندیشم که شاید خواب بوده‌ام
    می‌اندیشم که شاید خواب دیده‌ام
    خواب بوده‌ام، خواب دیده‌ام
    عطر برگ‌های نارنج، چون بوی تلخ خوش کندر
    رو در رو دریا مرا می‌خواند
    می‌اندیشم که شاید خواب دیده‌ام
    می‌اندیشم که شاید خواب بوده‌ام، خواب دیده‌ام
    اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
    آسمان روشن و آبی، کنون تلخ و ملال انگیر
    سپید پوشیده بودم با موی سیاه
    اکنون سیاه‌جامه‌ام با موی سپید
    می‌آیم، می‌روم، می‌اندیشم که شاید خواب بوده‌ام
    می‌اندیشم که شاید خواب دیده ام
    خواب بوده‌ام، خواب دیده‌ام
    عطر برگ‌های نارنج، چون بوی تلخ خوش کندر
    رو در رو دریا مرا می‌خواند
    می‌اندیشم که شاید خواب بوده‌ام
    می‌اندیشم که شاید خواب دیده‌ام . خواب بوده‌ام
    اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست

    فرهاد مهراد




  18. 2 کاربر از پست مفید sevda_sj سپاس کرده اند .


صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: روحانیت امروز ______________
    توسط M@hdi42 در انجمن تالار گفتگوی آزاد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th July 2013, 02:35 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •