علم مطالعه روابط موجودات زنده و محیط زندگی آنها |
بوم شناسی |
Ecology |
اطلاعات حاصل به کمک حواس پنجگانه یا ابزارهایی که موجب گسترش این حواس می شوند |
مشاهدات |
observations |
نتیجه ای که از استدلال منطقی بر پایه فرضیات یا شواهد به دست می آید |
استنباط |
inference |
توضیح در مورد قبول آزمایش یا رد آن |
فرضیه |
Hypothesis |
یک مدل علمی که ارائه دهنده توجیهات کلی ، جامع و بنیادی در مورد پدیده های مرتبط بوده و شواهد وسیع و منسجمی آن را تأیید نماید |
نظریه |
Theory |
جایی که فرد ، جمعیت یا گونه زندگی می کند یا می تواند زندگی کند |
زیستگاه |
Habitat |
تغییرات ادواری منظم روزانه ، ماهیانه ، فصلی و یا سالیانه که موجودات از خود نسبت به محیط نشان می دهند |
سازگاری |
Adaptation |
مجموعه ای از اعضا و قسمت های یک فرد |
موجود |
Organism |
گروهی از افراد موجود زنده که قابلیت آمیزش با یکدیگر را دارند |
گونه |
Species |
گروهی از افراد یک گونه واحد که در مکانی مشترک زندگی می کنند و یا از طریق آمیزش با یکدیگر اطلاعات ژنتیکی مشترک دارند |
جمعیت |
Population |
جمعیت هایی از گونه های مختلف که منطقه مفروضی را اشغال نموده و در ارتباط با یکدیگر هستند |
جامعه |
Community |
جامعه بوم شناختی همراه با محیط غیر زیستی آن |
اکوسیستم |
Ecosystem |
همه عوامل زنده و غیر زنده که فرد یا جمعیت در هر مرحله از چرخه زندگی آن |
محیط زیست |
Environment |
حرفه یا نقش یک موجود زنده یا گونه و یا تمام شرایط محیطی که فرد یا گونه در آن قابلیت تداوم دارد |
آشیان |
Niche |
همه نقاط قابل زندگی بر روی کره زمین است که زنده اند یا استعداد وجود زندگی دارند |
بیوسفر ( زیست کره ) |
Biosphere |
مقدار مواد زنده یا مواد آلی موجود به صورت زنده یا مرده در موجودات زنده . برای مثال به صورت برگ ( زنده ) و یا چوب ساقه ( مرده ) در بدن گیاهان |
زی توده |
Biomass |
علم شناخت رابطه گیاهان با محیط زیست خود |
اکولوژی گیاهی |
Plant Ecology |
علم شناخت رابطه جانوری با محیط زیست خود |
اکولوژی جانوری |
Animal Ecology |
علم شناخت رابطه انسان با محیط زیست خود |
اکولوژی انسانی |
Human Ecology |
نوعی روش که در آن تبادل مواد و انرژی با روش های دیگر صورت می گیرد |
سیستم باز |
Open system |
نوعی روش که از نظر ماده و انرژی مرزهای مشخصی دارد ، به نحوی که تبادل ماده و انرژی با روش های دیگر صورت نمی گیرد |
سیستم بسته |
Close system |
مفهومی که در علوم محیط زیست در حال شکل گیری است . در ارتباط با منابع دربرگیرنده نوعی از مدیریت است مه هدف آن تضمین سهم نسل های آینده از منابع و به ارث بردن محیط زیستی با کیفیت است |
پایداری |
Sustainability |
بیشترین فراوانی جکعیت یا گونه که زیستگاه یا اکوسیستم قادر به تأمین آن باشد بدون آنکه به توان زیستگاه یا اکوسیستم در تأمین همان فراوانی در آینده آسیبی وارد شود |
ظرفیت برد |
Carring Capacity |
به عوامل محدود کننده غیر زنده محیطی اطلاق می شود که چرخه زیستی را دچار اختلال می کند |
فشار محیطی |
Stress |
موقعیتی که در آن افراد مختلف ، جمعیت ها یا گونه ها بر سر منبع یا منابع مشخصی به رقابت می پردازند و وجود هر یک از آن ها بر دیگران تأثیر نامطلوب دارد |
رقابت |
Competition |
در یک جامعه بوم شناختی به تمام موجوداتی گفته می شود غذای خود را با تعداد پله های یکسان از منبع انرژی اولیه به دست می آورند |
سطح غذایی |
Trophic level |
به مجموعه پی در پی از موجودات زنده اطلاق می گردد که در این مجموعه هر موجود زنده قبل از آن که توسط موجود زنده بعدی مصرف شود از موجودات زنده قبل از خود تغذیه می کند |
زنجیره غذایی |
Food chain |
در یک جامعه طبیعی گونه های زیادی از موجودات زنده را می توان یافت که از انواع مختلف منابع غذایی استفاده می کنند یعنی برخی از حلقه ها بین آنها مشترک اند ، در نتیجه زنجیره های غذایی با هم تداخل می یابند و یک شبکه غذایی را تشکیل می دهند |
شبکه غذایی |
Food web |
موجوداتی که ابتدا و پیش از بقیه در یک مکان مستقر می شوند |
موجودات پیشگام |
Pioneers |
گروهی از جانوران که طی فرآیند فتوسنتز با استفاده از نور خورشید ، دی اکسید کربن و آب قادر به ساختن موتد هیدروکربنه و مایحتاج غذایی خود می باشند |
تولید کننده |
Producer |
موجودات بسیار متنوع اکوسیستم ها می باشند که از تولید کننده ها تغذیه می کنند |
مصرف کننده |
Consumers |
موجود زنده ای که از مواد آلی مرده تغذیه می کند و به این ترتیب مواد مذکور را به ترکیبات شیمیایی ساده تر یا ذرات کوچک تر و یا ترکیبات معدنی تجزیه می نماید |
تجزیه کننده |
Decomposers |
موجود زنده ای که از خودپرورها تغذیه می کند |
علفخوار |
Herbivore |
هر موجودی که از موجودات زنده دیگر تغذیه کند . معمولاً در مورد جانورانی که از جانوران دیگر می خورند به کار می رود |
گوشتخواران |
Carnivores |
موجودات زنده ای که هم گیاه و هم جانور می خورند |
همه چیز خواران |
Omnivores |
موجود زنده ای که از مواد آلی مرده تغذیه می کند و این مواد را به ترکیبات شیمیایی ساده تر یا ذرات کوچکتر و یا ترکیبات معدنی تجزیه می نماید |
تجزیه کننده |
Decomposer |
عبارت است از ساخته شدن مواد آلی جدید در بخش تولیدکنندگان (گیاهان ) |
تولید اولیه |
Primary Production |
عبارت است از ساخته شدن مواد آلی جدید در بخش مصرف کنندگان ( جانوران ) |
تولید ثانویه |
Secondary Production |
قابلیت تحمل تنش های ناشی از تماس با آلاینده یا شرایط زیانبار |
بردباری |
Tolerance |
بهترین شرایط زیستی که یک موجود زنده راحت زندگی کند |
سطح پایدار |
Optimum Level |
نوعی الگوی اکوسیستم مانند جنگل پرباران |
بیوم |
Biome |
مطالعه جمعیت بخصوص الگوی آن در زمان و مکان |
جمعیت شناسی |
Demography |
مطالعه خصوصیات جمعیتی انسان ، مانند ترکیب سنی ، گذار جمعیت شناختی ، میزان باروری کل ، رابطه جمعیت انسانی و محیط زیست ، میزان مرگ و میر و امید زندگی |
جمعیت شناسی انسانی |
Human demography |
افزایش خالص یک عامل در واحد زمان |
میزان رشد |
Growth rate |
منحنی S شکل رشد که از معادله رشد منطقی نتیجه می شود . در این منحنی یک جمعیت کوچک به سرعت رشد می کند اما بعد از میزان رشد آن کاسته می گردد و جمعیت در نهایت به یک اندازه ثابت می رسد |
منحنی رشد منطقی |
Logestic growth curve |
متوسط تعداد سال هایی که هر فرد در سن مشخص می تواند انتظار زندگی تا آن حد را داشته باشد |
امید زندگی |
Life expectancy |
بالاترین عمری که افراد یک گونه به لحاظ ژنتیکی می توانند دوام آورند |
حداکثر عمر ممکن |
Maximum lifetime |
کمترین تعداد افراد که در یک دوره زمانی معین شانس زیادی برای تداوم جمعیت داشته باشند |
حداقل جمعیت دوام پذیر |
Minimum viable population |
نوعی رابطه میان دو گونه موجود زنده که در آن ، یک طرف از این رابطه سود می برد حال آنکه طرف دیگر نه سود می برد و نه زیان می بیند |
همسفرگی |
Commensalism |
نوعی از همکنشی میان افراد دو گونه که در آن یکی سود می برد و دیگری زیان می بیند |
صیادی - انگلی |
Predation - parasitism |
نوعی همکنشی بین افراد دو گونه که در آن هر دو سود می برند |
همزیستی |
Symbiosis |
یک رابطه همزیستی مفید ولی غیر اجباری ، که در آن هر دو گونه سود می برند |
همزیستی اختیاری |
Proto Cooperation |
یک رابطه همزیستی است که یک گونه در آن سود می برد و دیگری ضرر می کند ولی از بین نمی رود |
بردگی |
Slavism |
علاقه مندی ها (Bookmarks)