مرگ از زندگی پرسید:چرا من تلخم و تو حقیقت؟!
زندگی در جواب گفت :چون من دروغم و تو حقیقت!!
[QUOTE=mahdi42;536331]سلام دخترم. نه بابا استکبار جهانی اومده بود اینکارو بکنه . ما توسط سربازان گمنام سایت زدیم این گروهک معاند رو ترکوندیم
حالا این سربازان کیا بودن؟
عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
نه بابا از قدیم گفتن ابجی ها پشت همن. خونواده پر جمعیت تو سایت این خوبی ها رو هم داره. همه رو به یه اندازه دوست داریم . الان بری تو پروف ابجی هات خیلی تحویلت میگیرن هاااا از ما گفتن بود. امتیازم میدن به هم اعضای خونواده. دعوا معوا هم نمیکنن همه خوب و خوش اخلاقن
[QUOTE=masuomeh;536335]منابع اطلاعاتی رو مگه لو میدن؟؟
آبجی کوچیکه از همه دیر تر باید خبر دار بشه یعنی ؟ داشتیم ؟
تینا خانم بذار معلوم شه قراره کدوم شهر باشه بعد به تالار میرسه ، شاید داداشم بخواد تو بیابون یا باغ بګیره ، از کجا میدونی تالاره ؟
ميگم پدر !
چِشَم روشن ! ميخواى رو مادر من هوو بيارى ؟!
راستی داداش یعنی چی ؟ این همه آبجی من نمیخوام چه خبره ؟ دعوامون میشه ها ؟!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)