بحث رو اگر بخوایم ادامه بدیم میتونیم از دو جهت که آنطور هست یا آنطور که باید باشد؟ باید باشد ها میشه مدینه فاضله که میتونه هدفی برای الان باشه.ولی آنطور که هست:
1. خیلی از فنون و تخصص فیلم و سینما نمیدونم ولی همونطوریکه تو پست اول گفتم این حوزه از هنر برای شخصیت مذهبی جاذبه نداره .شاید بخاطر اینکه زندگی واقعی اشون تو مصاحبه هایی که میدن یا به هرحال جستجویی که بیننده ازشون میکنه نمیتونن خیلی الگو باشن و همین مسئله دافعه ایجاد میکنه .(البته در این بحث هم مثل سایر بحثها استثناهایی هست ، ولی من منظورم به اون عده ایی که تناقض تو زندگی عملی و نقشی که ایفا میکنن هست.)
2.ببینید خیلی چیزا میتونه باشه در واقع من الان دارم از طرف یه بازیگر جواب میدم نمیدونم چقدر درست جواب میدم ولی مسائلی مثل دستمزد ، ستاره شدن ، تکمیل طرح دانشگاهی و... چیزای دیگه میتونه تو انتخاب دخالت داشته باشه.یه وقتایی پشت صحنه فیلما رو که نشون میدن آدم کمی متعجبه که مثلا طرف نقش فلان امام یا یار امام رو داشته بعد میگه حال مخصوصی داشتم و خواب دیدم و این چیزا ولی تو زندگی خودشون که به قول دوستمون تو همین سرچ کردنا می بینیم حداقلها رو ندارن.
3.دقیقا باید فرق کنه. اتفاقا باید از این حوزه که میتونه بخش صادرات تفکر و عقاید باشه در هر زمینه ای متفاوت بدرخشیم .ولی به نظر میاد همینه که هست انگار هدف بزرگتری در کار نیست.
4.به نظر نمیاد خیلی هم به تفاوت نقششان با زندگی واقعی اهمیت داده بشه ، بیننده بیشتر به قوت بازی نگاه میکنه ، برای همین اونا ترغیب میشن که به همین سبک ادامه بدن.
5.اگر آنطور که باید باشد نه درست نیست ، باید برای افکار و هدف خودش ارزش قائل باشه،کسیکه نمیتونه یه مسئله دینی و مذهبی رو تو زندگی خودش باهاش کنار بیاد نباید نقششو بپذیره ، در صورت پذیرش در درجه اول باید به خودش فشار بیاد.
ولی آنطور که هست : قبول میکنه شاید به دلائلی که قبلا گفتم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)