تشكيل تيم مخترعين...

[هستی..]

سلام
دوستان بلاخره قراره چیکار کنین؟
هنوز قراره صحبت کنین در موردش یا بلاخره تیم تشکیل میشه؟

[ابوالفضل92]

یک جمع بندی :

اینجا با سه گروه مختلف روبرو هستیم.

1. صاحبان ایده : که نیاز به تشکیل تیم جهت استفاده از مهارت و تخصص سایر افراد برای به نتیجه رساندن ایده خود دارند.
2. صاحبان مهارت یا سرمایه : که نیاز به یک ایده جهت پیاده سازی مهارت های خود و کسب سود از نتیجه حاصله را دارند.
3. کارآموزان : که نیاز به یک بستر جهت کسب تجربه و مهارت را دارند.

چند واقعیت و قانون نانوشته :

1. همکاری واقعی در فضای مجازی ممکن نیست.
2. اعتماد شکل گرفته در فضای مجازی سست و ناپایدار است.
3. تشکیل تیم نیازمند داشتن اطلاعات از مهارت های افراد است.

یک مثال موفق :

سایت پونیشا www.ponisha.ir به شکل زیبا و منطقی رابطه بین کارفرما و پیمانکار رو برقرار کرده. مثلا من به عنوان کسی که میخوام یه ماشین کنترلی بسازم (ایده) وارد سایت میشم و پروژه خودم رو که ساخت ماشین کنترلی هست در سایت تعریف می کنم (سایت بابت تعریف هر پروژه مبلغی میگیره) . از طرفی میدونم که برای اجرای پروژه مثلا نیازمند یک مهندس برق (مهارت) و یک مهندس طراحی محصول (مهارت) هستم؛ لذا بعد از تعریف عنوان و جزئیات پروژه ، مهارت های مورد نیاز رو از بین صدها مهارتی که در سایت وجود دارد انتخاب میکنم و تمام... حالا سایت میاد و پروژه من رو به هزاران نفری که اون مهارت خاص رو دارن و قبلاً در سایت ثبت نام کردن ، نشون میده و هر کدوم میان و بابت انجام پروژه مبلغی پیشنهاد میدن و من با توجه به پروژه های موفق قبلی اون افراد که سوابقش تو سایت هست ، در نهایت پیمانکار مناسب رو انتخاب میکنم و مبلغ مورد درخواستش رو برای انجام پروژه ، به حساب سایت میریزم و در نهایت بعد از انجام شدن و تحویل گرفتن پروژه و اعلام رضایت ، سایت مبلغ پرداختی رو به حساب پیمانکار میریزه.

هدف من از این مثال تبلیغ این سایت نبود بلکه میخواستم از یک سری روندها و ایده های این سایت برای رسیدن به هدف خودمون استفاده کنیم و چندتا از این ایده ها که به دردمون خواهد خورد رو در قالب چند پیشنهاد ، ارائه میدم.

یک پیشنهاد جامع :

نمیدونم تا چه حدی میشه این پیشنهاد ها رو در قالب این سایت که بر پایه فروم (forum) هست پیاده سازی کرد و اگه نشه بایستی سایتی با قابلیت های اختصاصی راه اندازی بشه.

1. اول از همه نیازمند یه بانک اطلاعاتی از افراد / مهارت ها / تجربه ها / اهدافشون هستیم. (که مثلا میتونه تو قسمت پروفایل هر فردی موجود باشه)
2. تعریف ایده (از طرف ایده پرداز) و مهارت های مورد نیاز و مشخص کردن سهم هر فرد از نتیجه نهایی (که میشه در قالب یک تاپیک جدید در فروم ایجاد بشه)
3. دعوت از افراد دارای مهارت توسط صاحب ایده یا پیوستن متخصص ها به صورت داوطلبانه
4. تشکیل جلسه حضوری با شرکت متخصصان مختلف که توسط صاحب ایده گزینش شده اند و تشریح جزئیات بیشتر از پروژه
5. جمع بندی جلسه اول و انتخاب نهایی افراد (تشکیل هسته تیم)
6. دعوت از کار آموزان جهت کار و کسب تجربه در کنار هسته اصلی تیم و کمک به تیم در موارد جزئی و ساده تر (حضوری و مجازی)

سعی کردم تمام جوانب بحث هایی که مطرح شد رو ببینم.
امیدوارم پیشنهادم کامل باشه و فکر نکنم کسی از قلم افتاده باشه.
دوستان خوشحال میشم نظرتون رو در مورد پیشنهادم و تکمیلتر شدنش بدونم.

سلام خدمت دوستان
برای همچین کاری ابتدا ساختار سازمانی تهیه بشه و از نظر مدیریتی برنامه ریزی دقیق صورت بگیره و یک ایده پرداز به تنهایی نمیتونه خودش کارو پیش ببره و گروههای فکری منسجم و دارای قوانین محکم دریک فضای واقعی و حضوری تشکیل بشه بعدش میشه در مورد ساختار گروه و نحوه اداره آن تصمیم گیری کرد ساختارهایی که به اونها اشاره شده به نوعی ساختار ماتریسی هست.بنده هم خودم در مورد طراحی ساختار و مدیریت میتونم در خدمت دوستان باشم و هم خودم تابحال 2 مورد طرح به صورت ایده ارائه کرده ام و هم طرحهای دیگه ای مدنظرم هست که میتونم در خدمت دوستان باشم.دوستان لطفا با مسایل بصورت علمی برخورد کنیم.

[نو آور]

با سلام خدمت دوستان
من یک بار در سال 1375یک ایده در مورد امنیت خودروها به سازمان مالکیت های صنعتی فرستادم ولی متاسفانه به دلیل عدم صرفه اقتصادی از سوی سازمان یاد شده رد شد ولی بعدها طرحی مثل طرح من در ژاپن به مرحله اجرا رسید.یکی دیگه هم طرحی را در سال 1390 بعد از حدود یک سال و نیم تحقیق ارائه کردم که اونهم به دلیل نا معلومی از سوی مبادی ذینفع رد شد. پس برای ایده و طرح اول باید تیم حقیقی کار مطالعاتی و طراحی را انجام داده و پس از تکمیل به مبادی داخلی و در صورت رد شدن به خارج از کشور ارسال کرده و پیگیر امور ثبت و تولید شد.

تا جائی که می دونم، سازمان مالکیت های صنعتی، همچین حقی نداره که اختراعی را به دلیل برآورد داشتن عدم صرفه اقتصادی در تجاری سازی رد کنه؛ اونها فقط می توانند در مورد تکراری بودن روش و یا تکراری بودن طرح کاربردی اظهار نظر کنند، آن هم با مدرک و دلیل!

[مهسا حیاتی]

سلام من میخواستم عضو این گروه بشم شرایط خواستی دارد؟شرایطش رو بگید ممنون میشم

[ab.bb]

سلام من میخواستم عضو این گروه بشم شرایط خواستی دارد؟شرایطش رو بگید ممنون میشم

متاسفانه همچین گروهی وجود خارجی نداره. در حد یک ایده بود.

[مهسا حیاتی]

چه بد

[نو آور]

قابل درک است که با وجود تمایل زیاد همگانی، چنین گروههائی نمی توانند ادامه حیات دهند. دلیل این است که تشکیل یک Teamwork موفق و کاری، نیاز به الزامات اولیه ای دارد، مثل:

امکانات اولیه همچون کارگاه یا آزمایشگاه قوی و متمرکز،
نفرات کارکرده و ماهر فنی، دارای دانش عملی، خلاق، مدیریت پذیر، پایبند به تعهدات، رازدار، با انگیزه و البته اهل یک شهر که بتوانند وقت کافی هم اختصاص دهند،
فراهم بودن سرمایه اولیه ثابت و در گردش کافی،
ساز و کاری برای بازاریابی و مدیریت مالی (برای یافتن مشتریهای جدی و سفارش دهنده پروژه ها)

خودتان بررسی کنید کدام یک از این شرایط مهیاست؟

[ارسلان تیمورنژاد]

سلام ایده بسیار خوبیه ولی باید خیلی روش کار شه و اگر قراره سایتی در موردش درست شه و اعضا بگیریم تبلیغاتش خیلی مهمه ولی غیر از این طرح که یه مشکلاتیم داره مثل دنیایه مجازی بودنشو چیزایی که هممون میدونیم به نظرم باید یه جمعی از نخبه ها و مخترعین که در یک شهر سکونت داریم برایه مثال من تهرانم باید یه گروه شیم اتاق فکر با هم تشکیل بدیم هر کسی یه ایده ای بده همه فکرارو رو هم بذاریم آخر رای گیری کنیم بهترین طرح و نسبت به بودجه و منبع مالی که یا اسپانسره یا خودمون در نظر بگیریم شروع کنیم به تحقیق رویه چگونگی ساخت و شروع ساخت، اینجوری خیلی بهتر و کارآمد تره اگر قرار شد همچین گروهی راه اندازی شه من با تمام وجودم هستم و هر کاری که بتونم انجام میدم..........

[اوای بارون]

متاسفانه همه چیز در حد حرف باقی میمونه و عملی نمیشه. متاسفم واسه جوونایی که عاشق فعالیت هستن اما هیچ شرایطی فراهم نمیشه ازمایشگاه کارگاه و غیره . نمیدونم چه کنیم