ترجمه بخش دوم مقاله: تاریخچه بنز e-class

[mamadshumakher]

،که مصرف 1.9لیتر برای هر سیکل داشت..؟؟؟!

نه.منظور موتوری با حجم 1.9 لیتر و 4 سیلندر هست

[mamadshumakher]

پاراگراف 9

Outwardly, there were few differences among the W120s that accounted for an astounding 62 percent of Mercedes' production during its run. Their intrinsic solidity made them so important in building Mercedes' reputation for quality, not their rakish lack of style. By the beginning of the 1960s, the W120 was exhausted.

[masoume.a.92]

پاراگراف 8

For 1955, Mercedes put the 190SL roadster into production, basing most of its chassis and running gear on the W120. But the 190SL also introduced a new overhead cam, 1.9-liter four. This thoroughly modern (by 1950s standards) power plant made a credible 120 horsepower while breathing through two carburetors in the roadster, and it was inevitable that it would find its way into the sedan. In 1956, it made that migration and the 190 sedan was born with 75 horsepower available through its single carburetor 1.9-liter four. In '57 the 180 also got a version of the new engine, this time rated at 65 horsepower. Then, in October 1958, a dieselized version of the 190 power plant was introduced in the new 190D, making 50 horsepower. Finally for the 1959 model year, a 190b model was introduced that got 90 horsepower from its four.

درسال 1955 شرکت مرسدس، خودروی 190sl را وارد چرخه تولید کرد. با مبنای وجود شاسی و چرخ دنده بیشتر بر مدل W120. اما 190sl همچنین یک سرستون برآمده (یا گوشه دار یا بالا) [؟ ] را معرفی کرد: 1.9 لیتر در 4 [سیلندر].
(مطابق با استاندارد های 1950) این ماشین قدرت(؟) کاملا نوین، 120 اسب بخار معتبر را هنگام جریان گازهای خروجی میان دو کاربراتور در خودرو ساخت.
این اجتناب ناپذیر بود که [این خودرو] میخواست راهش را میان سدان ها [sedan=خودروی سواری دارای دو صندلی جلو و عقب] بیابد.در سال 1956 راهش را ساخت و سدان190، با 75 اسب بخار مقدور(available)، بواسطه تک کاربراتور 1.9 لیتر در 4 [سیلندر]اش، تولید شد. درسال 57 مدل 180، مدل موتور جدید را گرفت،که دراین زمان با 65 اسب بخار ارزیابی شد(ریت بندی شد ).
سپس در اکتبر 1958 یک مدل موتور دیزل 190 نیروی محرکه، مستقر شده درقالب مدل جدید 190D که 50 اسب بخار قدرت داشت ارائه شد.
سرانجام در مدل سال 1959 یک مدل 190b ارائه شد که 90 اسب بخار با 4 [سیلندر]اش کسب کرده بود.

داداش قصورات مال اینه که دیکشنری خودرو ندارم ک کلماتی مشخصا تخصصی، نظیر overhead cam رو معنی کنم.
power plant نیروی محرکه میشه؟

[masoume.a.92]

پاراگراف 9

Outwardly, there were few differences among the W120s that accounted for an astounding 62 percent of Mercedes' production during its run. Their intrinsic solidity made them so important in building Mercedes' reputation for quality, not their rakish lack of style. By the beginning of the 1960s, the W120 was exhausted.

برحسب ظاهر،تفاوت های اندکی میان w120 هاکه برای یک آمار 62درصدی مبهوت کننده ازمیان تولیدات شرکت مرسدس در مدت کارکرد آن محاسبه شده بودند، وجود داشت. استحکام شایسته شان[W120 ها] آنها را در شهرت ساختمان مرسدس برای "کیفیت" بسیار مهم ساخت، نه برای کمبود جلف و زنندگی در سبک ومدل.
از آغاز سال 1960 مدل W120 از پادرآمده بود! [یا از چرخه تولید خارج شده بود!!! باید به سرگذشت این مدل یه نگاهی انداخت! ]

[Outta_Breathe1020]

پاراگراف 9

outwardly, there were few differences among the w120s that accounted for an astounding 62 percent of mercedes' production during its run. Their intrinsic solidity made them so important in building mercedes' reputation for quality, not their rakish lack of style. By the beginning of the 1960s, the w120 was exhausted.

در ظاهر، تفاوت های اندکی میان w120ها که یک آمار 62 درصدی شگفت انگیز تولیدی مرسدس بنزها در طول مدت کارکردشان به آنها اختصاص داده شده بود، وجود داشت.

استحکام ذاتیشان، آنها را در ایجاد شهرت مرسدس بنزها برای کیفیت بسیار با اهمیت ساخت، نه فقدان سبک نادرست آنها.(به نظر من اگه ترجمه غیر کلمه به کلمه بکنیم باید بگیم سبک درستشون. نه عدم وجود سبک نادرست... البته اگه درست متوجه شده باشم)

با شروع دهه 60 قرن بیستم(توی فارسی به این شکل ترجمه میکنیم. معنی نداره به اون شکل) نسل w120ها از چرخه تولید خارج شد.

[mamadshumakher]

پاراگراف 10

The Fintail (W110: 1961-1968)
Mercedes usually didn't lower itself to following automotive fashion trends. But in 1961, it introduced a new midsize model with…tail fins. Just like a Plymouth or Cadillac. It was also virtually indistinguishable (except for size) from its larger Mercedes sedan brother (which was almost six inches longer).
It's those small tail fins that gave the new W110 sedans their nickname "Fintail." But the fins aren't the major contribution of the W110 to the E-Class legacy. The really important developments included on the W110 were front disc brakes, an automatic transmission and a six-cylinder engine

توجه:مانند مدل قبلی fintail نام این مدل است.

توجه:24 ساعت دیگر این تاپیک بسته خواهد شد.

[masoume.a.92]

استحکام ذاتیشان، آنها را در ایجاد شهرت مرسدس بنزها برای کیفیت بسیار با اهمیت ساخت، نه فقدان سبک نادرست آنها.(به نظر من اگه ترجمه غیر کلمه به کلمه بکنیم باید بگیم سبک درستشون. نه عدم وجود سبک نادرست... البته اگه درست متوجه شده باشم)

دوست خوبم. ممنون.
من فکر میکنم چون Rakish یک ناسزا و فحش هست البته با معنی بسیار بد. اینطوری باشه بهتره.چون فکر میکنم نویسنده اگه میخواست بگه سبک درست با کلمات بهتری میتونست منظورشو برسونه... گمونم منظورش از rakish میزان جیغ بودن قیافه ماشینه... میدونید که چی میگم؟ البته من دراین زمینه تخصصم درحد صفره حتی نمیدونم W120چه شکلیه... پس شایدم نظر شما درست تر باشه...

[Outta_Breathe1020]

دوست خوبم. ممنون.
من فکر میکنم چون Rakish یک ناسزا و فحش هست البته با معنی بسیار بد. اینطوری باشه بهتره.چون فکر میکنم نویسنده اگه میخواست بگه سبک درست با کلمات بهتری میتونست منظورشو برسونه... گمونم منظورش از rakish میزان جیغ بودن قیافه ماشینه... میدونید که چی میگم؟ البته من دراین زمینه تخصصم درحد صفره حتی نمیدونم W120چه شکلیه... پس شایدم نظر شما درست تر باشه...

راستش من خیلی دقیقا نمیدونستم چه واژه ای میتونه درست معنی بده برای ماشین !!!
ولی برای فارسی معنی کردن آخه اینجوری خیلی نداریم... یعنی یه جوری میشه....
متوجه منظورتون هستم کاملا...
موافقم با شما... ولی برای ترجمه به فارسی... نمیدونم راستش!

[masoume.a.92]

راستش من خیلی دقیقا نمیدونستم چه واژه ای میتونه درست معنی بده برای ماشین !!!
ولی برای فارسی معنی کردن آخه اینجوری خیلی نداریم... یعنی یه جوری میشه....
متوجه منظورتون هستم کاملا...
موافقم با شما... ولی برای ترجمه به فارسی... نمیدونم راستش!

البته من کلمه جلف و زننده رو درکنار معنی این فحش در دیکشنریم دیدم. یه وقت فکر نکنید فحشه رو معادل سازی کردم رسیدم به جلف و زننده...

[AaZaAdeh]

پاراگراف 10

The Fintail (W110: 1961-1968)
Mercedes usually didn't lower itself to following automotive fashion trends. But in 1961, it introduced a new midsize model with…tail fins. Just like a Plymouth or Cadillac. It was also virtually indistinguishable (except for size) from its larger Mercedes sedan brother (which was almost six inches longer).
It's those small tail fins that gave the new W110 sedans their nickname "Fintail." But the fins aren't the major contribution of the W110 to the E-Class legacy. The really important developments included on the W110 were front disc brakes, an automatic transmission and a six-cylinder engine

تمایلات شرکت مرسدس برای پیگیری و ساخت ماشین های بروز اوتوماتیک تمامی نداشت.
اما در سال 1961 مدل جدید با سایز متوسطی را که دارای پره ها(باله و دنباله)ی طویلی ؟؟؟ بود عرضه نمود. چیزی شبیه به polymouse یا Cadillac.
این مدل از مرسدس تقریبا از بنزهای سدان بزرگتر هم رده و نوع خود کمی غیر قابل تشخیص بود، جز در سایزش که حدودا 6 اینچ درازتر بود.
این همان tail fin های کوچک بودن که نام مستعار fintail را به مدل سدان w110 اختصاص دادند. اما این فین ها تنها برتری w110نسبت به سرس ای نبودند.
در واقع مهمترین پیشرفتهای قابل توجه بر روی مدل w110 ، دیسکهای ترمز جلو ؟؟؟، انتقال اتوماتیک و یک موتور 6 سیلندره بودند.