دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: چگونه بايد يك خبر ناگوار را اطلاع داد!

  1. #1
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض چگونه بايد يك خبر ناگوار را اطلاع داد!

    داستان زير را آرت بو خوالد طنز نويس پر آوازه آمريكايي در تاييد اينكه نبايد اخبار ناگوار را به يكباره به شنونده گفت تعريف مي كند:

    مرد ثروتمندي مباشر خود را براي سركشي اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسيد:

    -جرج از خانه چه خبر؟

    -خبر خوشي ندارم قربان سگ شما مرد.

    -سگ بيچاره پس او مرد. چه چيز باعث مرگ او شد؟

    -پرخوري قربان!

    -پرخوري؟ مگه چه غذايي به او داديد كه تا اين اندازه دوست داشت؟

    -گوشت اسب قربان و همين باعث مرگش شد.

    -اين همه گوشت اسب از كجا آورديد؟

    -همه اسب هاي پدرتان مردند قربان!

    -چه گفتي؟ همه آنها مردند؟

    - بله قربان. همه آنها از كار زيادي مردند.

    -براي چه اين قدر كار كردند؟

    -براي اينكه آب بياورند قربان!

    -گفتي آب آب براي چه؟

    -براي اينكه آتش را خاموش كنند قربان!

    -كدام آتش را؟

    -آه قربان! خانه پدر شما سوخت و خاكستر شد.

    -پس خانه پدرم سوخت! علت آتش سوزي چه بود؟

    -فكر مي كنم كه شعله شمع باعث اين كار شد. قربان!

    -گفتي شمع؟ كدام شمع؟

    -شمع هايي كه براي تشيع جنازه مادرتان استفاده شد قربان!

    -مادرم هم مرد؟

    -بله قربان. زن بيچاره پس از وقوع آن حادثه سزش را زمين گذاشت و ديگر بلند نشد قربان.!

    -كدام حادثه؟

    -حادثه مرگ پدرتان قربان!

    -پدرم هم مرد؟

    -بله قربان. مرد بيچاره همين كه آن خبر را شنيد زندگي را بدرود گفت.

    -كدام خبر را؟

    -خبر هاي بدي قربان. بانك شما ورشكست شد. اعتبار شما از بين رفت و حالا بيش از يك سنت تو اين دنيا ارزش نداريد. من جسارت كردم قربان خواستم خبر ها را هر چه زودتر به شما اطلاع بدهم قربان!!!
    شاید ....

  2. 3 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64605
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : چگونه بايد يك خبر ناگوار را اطلاع داد!

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr hesabi نمایش پست ها
    داستان زير را آرت بو خوالد طنز نويس پر آوازه آمريكايي در تاييد اينكه نبايد اخبار ناگوار را به يكباره به شنونده گفت تعريف مي كند:

    آرتور بوخوالد (Art Buchwald) متولد ۲۰ اکتبر ۱۹۲۵ در یک خانواده یهودی فرزند ژوزف بوخوالد و درگذشته به تاریخ ۱۷ ژانویه ۲۰۰۷، طنزنویس مشهور آمریکایی، ستون‌نویس روزنامه اینترنشنال هرالد تریبون، واشینگتن پست، نیویورک هرالد تریبون، لس آنجلس تایمز، برنده جایزه پولیتزر (۱۹۸۲) که آثار وی در بیش از ۵۵۰ روزنامه محلی و کشوری در آمریکا به چاپ رسیده است.
    آرت بوخوالد در ۱۹۷۴ به ایران سفر کرد. او یکی از شدیدترین لحن‌های انتقادی-طنزپردازنه را نسبت به رئیس جمهورهای آمریکا از ریچارد نیکسون تا جرج بوش داشته است.
    آرت بوخوالد و طنزهایش در ایران توسط زنده یاد پرویز ایرانزاد (پ. الف. بوخی) معرفی شد. ایرانزاد که مترجم و خبرنگار بخش بین‌الملل روزنامه اطلاعات بود، همان ذوقی را که بوخوالد در مقام طنزنویس به کار می‌برد، در مقام مترجم به کار برده است و متنی خواندنی از خاطرات این روزنامه نگار نامی و شهیر آمریکایی به دست داده است.
    هادی خرسندی طنز پرداز شهیر و تبعید شده ایرانی با حضور بیش از پنجاه سال در طنز ایران لقب آرت بوخوالد ایران را به خود اختصاص داده است. آقای خرسندی در سال ۱۹۷۴ در تهران با آرت بوخوالد ملاقات داشته است.



    بعضی نوشتارهای طنزمند وی


    • شوهر «مغز» خانه و زن «قلب» خانه است.
    • تنها علاج عشق، ازدواج است.
    • یک همسفر پیدا کردن خیلی آسان‌تر است از یکی را از دست دیگری خلاص کردن!
    • انسان کیسه‌های پلاستیکی، قوطی‌های آلومینیومی و سلفون‌های نایلونی را به وجود آورد تا بتواند با خیال راحت با ماشین‌اش در خیابان‌ها راه بیفتد و همه غذاهایش را از یک مغازه بخرد، آنهایی را که می‌خواهد در فریزر بگذارد و آنچه را که نمی‌خواهد دور بریزد. اما بزودی جهان ما از کیسه‌های پلاستیکی، قوطی‌های آلومینیومی، سلفون و بطری‌های یکبار مصرف پر خواهد شد و دیگر هیچ جایی برای نشستن یا راه رفتن نمی‌ماند. آنگاه است که انسان سرش را تکان می‌دهد و گریه را آغاز می‌کند.

    کتاب‌های وی



    • پاریس بعد از تیرگی (۱۹۵۴)
    • من فکر می‌کنم خاطرم نمیاد (۱۹۸۷)
    • ترک خانه (۱۹۹۴)


    آثاری که به فارسی ترجمه شده‌اند



    • آمریکا به روایت آرت بوخوالد مترجم: پرویز ایرانزاد تاریخ انتشار: ۱۳۶۴، ناشر و صاحب امتیاز در آمریکا : خانه گاهشمار کتاب آمریکا
    • من لوزه‌هایم را دوست دارم
    • لیموزین جدید پرزیدنت بوش
    • شوکران شیرین، گزیده طنز گیتی

    (در این کتاب داستان‌هایی از آثار طنزپردازان جهان از جمله "وودی آلن" و "بوخوالد" و "تربر" ترجمه شده است.)
    • خاطرات یک روزنامه‌نگار

    حاصل تجربه‌های آرت بوخوالد که با ترجمه پرویز ایرانزاد ترجمه شده است.آشنایی مترجم با نثر و آثار بوخوالد و نیز زیست و زمانه وی سبب شده است، متن روان‌تر از ترجمه‌های این گونه به چشم بنشیند، ضمن آنکه مرحوم ایرانزاد در ترجمه سعی کرده است معادلهای مناسبی را برای برخی از ضرب المثل‌ها و اصطلاحات بوخوالد پیدا کند و در نهایت متنی را به دست خواننده برساند که حس کند، نویسنده (بوخوالد) در همین ایران خودمان است.

    منبع
    ویرایش توسط sr hesabi : 10th August 2013 در ساعت 04:18 PM
    شاید ....

  4. 2 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st October 2012, 04:35 PM
  2. خريد يك بلوك مسكوني فرانك لويد رايت توسط يك شركت خصوصي
    توسط وحید 0319 در انجمن معماری- معماری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st October 2012, 04:35 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th October 2009, 07:35 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th November 2008, 02:27 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •