رويکردي روان شناسانه به سفر سه قهرمان اساطيري (هرکول، رستم، اسفنديار)
بهمني كبري
نيرومند آزاده


دانشگاه آزاد اسلامي، واحد درود



هرکول، رستم و اسفنديار سه قهرمان اساطير يونان و ايران اند. وجه مشترک هر سه انجام ماموريت هاي دشوار است. هرکول براي رسيدن به جاودانگي مامور انجام دادن کار طاقت فرسا مي شود. رستم براي نجات شاه کهنسال و اسفنديار نيز براي رهايي خواهرانش، بايد از هفت خوان عبور کنند.

در اين مقاله، سه عزيمت مذکور را با الگوي فرايند فرديت تطبيق داده ايم. مطابق با نظر يونگ، کهن الگوها محتويات ناخودآگاه جمعي بشرند و در مراحل گوناگون فرايند فرديت حضور دارند. اساطير و قصه ها نيز تجلي لايه هاي زيرين و جمعي ذهن بشرند، بنابراين فرافکني بسياري از عناصر فرديت را در قصه ها و اساطير به صورت غول، اژدها، غار و ... مي توان جست وجو کرد.

تفاوت ها و اشتراکات هر سه ماموريت افزون بر اينکه حاکي از تنوع فرهنگي بستر اساطير و قصه هاست، انعکاس نبرد دروني و دل مشغولي واحدي است که از تقاضاي کمال و رسيدن به يکپارچگي شکل مي گيرد. در مقاله پيش رو، ضمن تطبيق نظر يونگ با سازه هاي اساطيري هر سه ماموريت، با بررسي کهنگي رمزها و مطلوب ها در هر سه داستان، گذر اسطوره به قصه نيز بررسي شده است
.


كليد واژه: هرکول، رستم، اسفنديار، فرايند فرديت، کهن الگوها




دانلــود مقاله