منم کرد کرمانشاه ام اما خیلی بلد نیستم حرف بزنم ولی کابلا می فهمم چطور بگم "م مناله کرمانشاه م "
منم کرد کرمانشاه ام اما خیلی بلد نیستم حرف بزنم ولی کابلا می فهمم چطور بگم "م مناله کرمانشاه م "
کرمانشاه که اکثریت لک هستن
و کوردای کرمانشاه هم زبانشون تقریبا لکیه
اهم اهم
درود بر لک ها و کوردها
که ارتش خشایار شاه رو تشکیل می دادند
چند جمله ای کردی. میتونید به عنوان پیامک بفرستید. با ترجمعه گذاشتم. میتونید یاد بگیرید
شةوقی أوویی تؤیة رووناکی دپی سةوداسةرم
بؤ تریفةی ماهی أووت ضةن بصسةروسامانة شةو
معنی :
شوق دیدار روی تو روشنیبخش دل سودایی مناست
بی فروغ ماه رویت، جلوه و جلایی ندارد شب
*****************
.
هه رچه ند که نات بینم
به ڵام ده نگی خه نده ت
ئه بزوێنێ
دڵی سڕم
معنی:
کد:هیچ می دانی هر چند که ناپیدایی اما دل شکسته ام می گوید می آید صدایی . ..
گیانا که م زو وه ره نازدارم زو وه ره به س جاری بت بینم
گیانم بو خوت به ره
معنی :
جانان من زود بیا نازنینم زود بیا تا برای یک بار هم که شده ببینمت
جانم را بگیر و برای خود ببر
.
.
.
باخی بةهةشتم ، روخساری تؤیة ضاوم تامــةزرؤی دیداری تؤیة
یـادی ثیرؤزت هـةر لـة دپـمایة تا أؤذی دوایـی کـؤتایی نایة
معنی :
باغ بهشت من ، رخسار توست دیدگانم مشتاق دیدار توست
یاد متبرک تو مونس دل من است وتا روز بازپسین همراه اوست
.
.
.
یاران تةطبیرص ، زامـم کـارییة دةردی ئةمجـارةم ئةویندارییة
کؤترة باریکة نصضیری بـاز بص هةرطیزناتوانص بفأص،دةرباز بص
معنی:
یاران چارهای! زخم من کاریست چراکه درد م اینبار،درد عشق است
کبوتریکه به چنگ شاهین افتادهاست نه مجال پروازش هست نه راه گریزی
.
.
.
بـص تؤ هـةناوم باخی بـصئاوة طوپـی ئـاواتم سیس و ذاکـاوة
ضاوم لـة أصذنةی بةزةیی تؤیة بةسیةتی خةزان وادةی ضرؤیة
معنی :
بی یادت دلم باغ تشنهای خواهدشد بی یادت گل امیدم خواهد پژمرد
چشم امیدم به باران رحمت توست پس پاییز مرا بهار پرشکوفه گردان
.
.
.
ضؤن نةطرییم من بة کوپ، شصواوة لصم أؤذ و شةوم
بؤ تةوافی أؤذی رووت شصواوة و سةرطةردانة شةو
معنی :
چگونه نگریم منی که روز و شبم را بازنمیشناسم
بهر طواف خورشید روی توست که شب سرگردان است
.
.
خةرمةنی ذینم بة بادا ضوو بة دةس هیجرانی تؤ
من دةسووتصم و شةمیش بؤ حاپی من طریانة شةو
معنی :
خرمن هستیام را هجران تو به دست باد سپرد
من میسوزم و شمع نیز بر حالم میگرید شب
این دو مطلب به روز کردم. دوست داشتی سر بزنید.
خانم ها
http://www.njavan.com/forum/showthre...AF%D9%8A/page4
و یکی برای اقایان
http://www.njavan.com/forum/showthre...A7%D9%86%D9%87
ویرایش توسط معمار حانیه : 1st August 2013 در ساعت 10:11 AM
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
چند ضرب المثل کردی
یکی از نمود های فرهنگ ضرب المثل است در کردستان بزرگ نيز مه سله ت هايی رواج دارد. اين ضرب المثل ها را به
فارسی ترجمه
می کنم و معادل آنها را نيز می نويسم.
ضرب المثل معنی معنی واژه ها در فارسی خودا کووه ناسيگ وه فر نيگه بان خدا کوه را می شناسد که روی آن برف می گذارد. ناسيگ : می شناسد
وه فر: برف *
نيگه : می گذارد
بان : بالا
رووی ده سی وه ئه نجير نه ره سی وه ت که ره سه روباه دستش به انجير نمی رسد می گويد نارس است. رووی : روباه
نه ره سی: نرسید
وه ت : گفت
که ره: کال و نارسکابرا سه ر بئاو تاشيگ يارو سر بی آب می تراشد
( کار غيرعاقلانه ای انجام می دهد.)کابرا: يارو
ئاو : آب
تاشيگ: می تراشدميه وانه ل يی مال ده خون يه ک تيه نگن. مهمان های يک خانه به خونی هم تشنه هستند. ميه وان : مهمان
تيه نگ : تشنهخالوو که فيگه سه ر ئاو خوارزا ده خوار ئاو فيريگ کيگ دايی در سر آب غرق می شود خواهر زاده در پايين آب دنبالش می گردد. خالوو: دايی
که فيگ : می افتد.
خوارزا: خواهرزاده
خوار: پايين
فيريگ کيگ: دنبالش می گردد.
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
کردی ايلامی
کردی ايلامی که به اصطلاح کردی فيلی گفته می شود يکی از شاخه های کردی جنوبی ( باشووری ) است که در
محدوده ی استان ايلام و جنوب استان کرمانشاه تکلم می شود. در زير جدول پيوستگی کردی ايلامی با ساير گويش
های کردی را می بينيم.
فارسی کردی ايلامی سورانی کرمانجی لری پدر باوگ باوك باڤ باوه مادر داڵگ دايك دايك دايا برادر برا برا برا برار خواهر خوێشك خوشك خوشك خوه پدربزرگ باپير باپير باپير بابا مادربزرگ داپير نه نك داپير ننه عمو تاتگ مام ئاپۆ ئاموو عمه ميمگ ميمك پوور كچی دايی خاڵوو خاڵۆ خاڵ هالوو خاله ميمگ ميمك پوور هاله داماد زاوا زاوا زاڤا زوما عروس وه و وه وی بووك بی
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
که له پياوان و ئافره ته کانی کورد/ شخصيت های کورد
در اين جا به معرفی بزرگان کرد که معروفيت دارند می پردازيم.
۱- ديائه کوو: پاشايی گه وره ی کورد ی ئيران و سه ر پاشای ميديايی.
۱- دياکو: شاد کورد ايران و سرسلسله ی حکومت ماد.
۲- زه ردووشتی په يه مبه ر: حه زره تی زه ردووشت( دروودی له سه ر بی) ته نيا پيه مبه ری کورد له کاتی که ديار نابی له شاری شيز يا گه نجه ک له دايک بووه. زه ردووشت يا زه ر تووشتره کوری پوورووشه سپه. په رتووکی گه وره ی زه ردووشت ئه ويستا بی که به زمانی کونه ی کوردی نووسيه. ئه م په رتووکه يه کيک له کيتابه کانی ئه سمانيه. به داخه وه ئيستاکه که سی په ره ی ئايينی زه ردووشتی نه ستينی و ئه م ئايينی گه وره به راو له بين چوون ری به ری.
۲- زرتشت پيامبر: حضرت زرتشت ( درود بر او باد ) تنها پيامبر کرد است که در زمانی نا مشخص در شهر گنجه يا شيز به دنيا امده است. زرتشت يا زرتشتره پسر پورشسب می باشد. کتاب بزرگ ايشان اوستا می باشد که به زبان کوردی قديمی نوشته شده است. اين کتاب بزرگ يکی از کتاب های آسمانی است. متاسفانه امروز ديگر کسی به دين زرتشت نمی گرود و اين دين بزرگ به سوی نابودی کشيده می شود.
۳- باربود: موسيقازانی زور گه وره ی کورد له زه مان ساسانی دا.
۳- باربد: موسيقی دان بزرگ کرد زمان ساسانی.
۴- مانی: نه قاشيکه ر و ره نگه پيامبه ری کورد.
۴- مانی : نقاش و احتمالا پيامبر کورد.
۵- په رين: ئافره تی زانای کوردی ئيرانی. کچی گوبادشا.
۵- پرين: زن دانشمند کورد ايرانی و دختر قباد شاه ساسانی.
۶- ئازاد: يه که م ئافره تی کوردی ئيرانی که له سالی ۱۱ کوچی مانگی دا موسولمان بی.
۶- آزاد: اولين زن کورد ايرانی که در سال ۱۱ هجری مسلمان شد.
۷- پووران خاتوون : ئافره تی زانا و ئه ستيره ناسی كۆرد له ساڵی ۱۹۲ی كۆچی مانگی دا له دايك بووه.
۷- پوران خاتون : زن دانشمند و ستاره شناس کرد که در سال ۱۹۲ هجری قمری به دنيا آمده است.
۸- پووراندۆخت: شێڕژنێ كورد و پاشاێ ساسانی
۸- پوراندوخت: شيرزن کورد و پادشاه ساسانی
۹- بۆزۆرگمێهر: وه زيری گه وره ی كوردی ساسانی.
۹- بزرگمهر : وزير بزرگ کرد ساسانی.
۱۰- داره مرواری : ئافره تی به ناوبانگی كورد.
۱۰- دار مرواريد: زن مشهور کرد.
۱۱- سه ڵاحه دينێ ئه يووبی: مه زنی به ناوبانگی كورد كه شاری ئورشه ڵيم بۆ مۆسۆڵمانه كان ئازاد كراوه.
۱۱- صلاح الدين ايوبی سردار مشهور کرد که توانست شهر اورشليم را برای مسلمانان آزاد کند.
۱۲- نادێر شاێ هه وشار: پاشاێ كوردێ ئێران و سه رپاشای ئه فشار( هه وشار)
۱۲- نادر شاه افشار: پادشاه کورد ايران و سرسلسله ی افشار يا هه وشار
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
چند جلسه درباره اعضای بدن در کنار هم هستیم.
تيول : پيشانی
برم: ابرو
بژانگ: مژه
چاو: چشم
گوپ: گونه
پت: بينی
لوت: بينی
قاو: شقيقه
گووش: گوش
لچ: لب
سول: سيبيل
ريش: ريش
چناوه: چانه
زنج: چانه
مل: گردن
پووق مل: پس گردن
قورگ: حلق
ده م: دهان
دنان:دندان
دنان وه رگ: دندان نيش
کاکيله: دندان آسياب
ئاروو: لثه
قرووژنه ک: نای
گه وگ: قبقب
- - - به روز رسانی شده - - -
به شان له ش / قسمت های بدن
که پوول - سه ر: سر
مل: گردن
ده س: دست
شان - کوول: کتف
سينگ: سينه
زگ: شکم
پيشت: پشت
تيه تگ: باسن
ران: ران
قول: پا
زرانی: زانو
پوز: ساق پا
کلگ: انگشت
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
I AM ADRENALINE
واران وارانه , واران تهرم کرد ئو بالا بهرزه لهری دهرم کردواران وارارنه , وه ریزه ریزه وهعدهی وههار داد یهخو پاییزهواران وارانه واران تهرم کرد سوزهی چو خومار له ری دهرم کردشهرط بو له داخت ههرگز نهخهنم برگ عازیهتی له وهر نهکهنمشیرین شیرینه شیرین شهمامه ساتی نینمهی عومرم تهمامه__________________________________________________ __________________
معنی :باران است باران است باران مرا خیس کرد آن بلند بالا مرا از راه به در کردباران است باران است بارانی ریز ریز وعده ی بهار را می داد این که پاییز استباران است باران است باران مرا خیس کرد آن سبزهی چشم خمار مرا از راه به در کردبعد از داغ تو شرط این شد که هرگز نخندم و لباس عزا را از تن بیرون نیاورمآن شمامهی* شیرین را اگر ساعتی نبینم میمیرم
من تا اونجایی ک میدونم اکثر کردای سورانی اهل تسنن هستن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)