دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: فرّه در شاهنامه

  1. #1
    همکار تالار ادبیات
    نوشته ها
    262
    ارسال تشکر
    238
    دریافت تشکر: 626
    قدرت امتیاز دهی
    1681
    Array

    پیش فرض فرّه در شاهنامه

    یكسان بودن فرو فرّه در متون كهن و آمیختگی این دو در شاهنامه موجب شده است كه برخی پژوهشگران فر را در همه موارد با فرّه یكی بدانند .
    فر در شاهنامه به معنی زور ، هوش ، شكوه و ... آمده است در حالی كه فرّه از لوازم پادشاهی است (( فروغی است )) ایزدی كه به دل هر كه بتابد از همگنان برتری یابد از پرتو این فروغ است كه شخص به پادشاهی می رسد برازنده ی تاج و تخت گردد آسایش گستر و دادگرشود و هماره كامیاب و پیروز مند باشد ونیز از نیروی این نوراست كه كسی در كمالات نفسانی و روحانی كامل گردد و ازسوی خداوند از برای راهنمایی مردمان برانگیخته شود و به مقام پیغمبری رسد و شایسته الهام ایزدی گردد . كلمه فر دراوستا به دو صورت به كار رفته است فركیانی كه مخصوص ایرانیان است و نوبه نو از آن شاهان و پارسایان و ناموران گردیده است و تا ظهور سوشیانت از ایران روی نخواهد تافت و فر ایرانی كه از چهارپایان و گله و رمه و ثروت و شكوه برخودار و بخشنده خرد و دانش و درهم شكننده ی غیر ایرانی است.



    غالباً در ارتباط با فرّه از كوه یا هرائیتی یاد شده كه در پهلوی هربز و درفارسی البرز است البته ممكن است این كوه نه البرز بل رشته كوه های شرقی ایران باشد (با توجه به آن خاستگاه داستان های كهن و حماسی معمولاً شرق ایران است ) فرّهی جز در موارد نادر همه جا شادابی زیبائی و شكوه معنی می دهد اما فرّه در معنای اصطلاحی با روح داستانهای حماسی سازگار است شخصیت های حماسه ملی ابر مردانی هستند كه با نیروی یزدانی ارتباط دارند فرّه در معنای نور یزدانی از آن شاهان پهلوانان و پارسا مردان خردمند نیك اندیش و دادگراست مادام كه دراندیشه و كارهایشان از حق و حقیقت منحرف نشده باشند اما اگر چون جمشید بد اندیش شدند یا مانند كاووس دست به بدآلودند فرّه از آنان گسسته می شود و از حمایت پرودگار بی بهره می مانند . اعتقاد به فرّه تابع شیفتگی انسانها به قدرت و علاقه آنها به حفظ امنیت و اجرای عدالت است در متون كهن هوشنگ اولین كسی است كه ازبین فر نیرو می گیرد و آن را دیر زمانی در اختیار دارد و جمشید گزیده تر كسی است كه بر هفت كشور فرمانروایی دارد و به نیروی فر كیانی جانوران و مردمان در زمان او فنا ناپذیرند اما آن گاه كه گردن كشی می كند و خودرا شایسته پرستش می داند فر از او گسسته می شود فرّه گاهی در صورت حیوانی متجلی می شود از جمله فرّه ی جمشید كه به پیكر مرغ ازاو جدا می شود .
    حاصل آن كه با توجه به شاهنامه شاهان علاوه بر نژاد و هنر باید و از فرّه ایزدی برخوردار باشند و گرنه قادر نخواهند بود مردم را در جدال نیك و بد راهنمایی كنند و به پیروزی برسانند .
    ● منبع
    فرو فرّه در شاهنامه دكتر محمد رضا راشد مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی به شماره سوم و چهارم سال و بیست و دوم پاییز و زمستان

  2. کاربرانی که از پست مفید ثمین20 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •