تهران - برنامه صبحگاهی ˈویتامین 3ˈ که به تازگی به جمع برنامه های آغازین روز شبکه های سیما پیوسته، این روزها میزبان مهمانان ویژه ای است که در عین گمنامی، حکایت های بسیاری برای گفتن دارند، خاطراتی که می توان با آن آنتن یک برنامه 90 دقیقه ای را پُر کرد.


به گزارش روز یکشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، برای تهیه گزارش از پشت صحنه این برنامه که هر روز صبح از شبکه سه پخش می شود، باید به استودیو گلستان رفت؛ جایی در خیابان ˈهدایتˈ که بسیاری از برنامه های زنده سیما در همین جا روی آنتن می روند.

هنوز هفت صبح نشده، در خیابان هدایت پرنده پر نمی زند که به استودیو گلستان می رسم، بر خلاف خیابان، آنجا خبرهای زیادی است و همه در اتاق فرمان مشغول تسهیل فضا برای پخش زنده تلویزیونی هستند؛ داخل استودیو در سکوت و آرامش به سر می برد و از ˈسیدعلی ضیاءˈ مجری برنامه تا تصویربرداران همگی آرام نشسته اند و منتظر آغاز یکی دیگر از قسمت های ˈویتامین3ˈ هستند.

با اعلام زمان توسط مدیر صحنه و 30 ثانیه فاصله تا پخش، همه دست به کار می شوند و بارزترین نکته در صحنه همان خلوتی آن است که فضایی بدور از استرس و تنش ایجاد کرده است.

ضیاء به دو مانیتور مقابل صحنه نگاه می کند که یکی خودش را نشان می دهد و دیگری آنتن زنده که مشغول پخش تیتراژ است؛ او قرآن به دست برنامه را با ذکر چند دعا آغاز می کند و پس از یک بخش کوتاه، برنامه با سلام مصور به کارکنان هواشناسی، مادران چشم انتظار و ملت ایران بطور رسمی آغاز می شود.

آیتم کوتاهی از دریای خزر پخش می شود و در این فرصت کوتاه، مجری برگه خبرها را دست می گیرد و برای بینندگان از راهکارهای وزیر کشاورزی برای دریاچه ارومیه و نبود بودجه برای گرمایش مدارس خبر می دهد؛ موضوعی که با چاشنی طنز به نوعی تلنگری به مسوولان است.

یک میان برنامه دیگر فرصتی به دست می دهد تا مجری و کارشناس روزهای سه شنبه دکتر رضایی سرفصل ها را با هم مرور کنند. آنتن، زنده می شود و اینجا است که رضایی دارای دکترای طب سنتی، از ˈخوابˈ می گوید؛ از علت بدخوابی بسیاری از شهرنشینان و ساعت درست خواب و بیداری؛ او عوارض دیرخوابیدن را مرور کرده و فاصله مناسب بین شام تا خواب را توضیح می دهد.

در ادامه، مجری اعلام می کند قسمت تازه ای از آیتم دوربین مخفی که به علت کمبود خلاقیت ممکن بود حذف شود، پخش خواهد شد و قهقهه مهمانان برنامه و عوامل ثابت می کند که انگار این آیتم هم تکانی به خود داده است.

پس از این، مهمانان این قسمت برنامه معرفی می شوند. برنامه ای که بارها تأکید کرده قصد دارد دو سر یک اتفاق را نشان دهد و این بار یک سر زندگی می شود و یک سر مرگ.



** یک دکتر ماما و یک سنگ قبر تراش!

حکاکی که به خاطر شغل برادرش که همین بوده و البته قصد ازدواج، تصمیم می گیرد بی توجه به نگاه یا حرف مردم این رشته را دنبال کند و عاشق شغل خود است و خانم دکتر مامایی که زمان سپری کردن دوران کارورزی رشته خود در یکی از شهرستان ها با همسرش آشنا می شود و ازدواج می کند. کسی که تا به حال هزار کودک را به این دنیا آورده است.

او از نگاهی گلایه می کند که این روزها در جامعه باب و باعث شده زایمان طبیعی کم کم به فراموشی سپرده شود، در حالیکه این نوع زایمان امروزه تسهیل شده و می تواند زیباترین لحظه زندگی یک مادر باشد.

در کنار این زن، مرد سنگ قبر تراش از قیمت قبر می گوید: از500 هزار تومان می توانید قبر پیدا کنید تا 40 میلیون تومان! او کسی است که در میان سنگ قبرهایی که تراشیده، چهره های معروف هم به چشم می خورند، مثل ˈبابک بیاتˈ و ˈکیومرث ملک مطیعیˈ.

همین موضوع بهانه ای می شود که در ادامه برنامه، تصاویر سنگ قبر مشاهیر نمایش داده می شود و ضیاء یکی یکی آنها را معرفی می کند: ˈناصر حجازیˈ، ˈخسرو شکیباییˈ، ˈفریدون مشیریˈ، ˈسهراب سپهریˈ و ... در این میان سنگ قبر ˈمهدی اخوان ثالثˈ از همه ساده تر است و مزار استاد ˈبنانˈ از همه غریب تر.

سنگ قبری هم در بهشت زهرا(س) نشان داده می شود که رویش گل مالیده اند و کنارش نوشته اند: این سنگ بدهکار است! حکاک از سنگ قبرهایی می گوید که خریدارانش یک سال بعد تسویه حساب می کنند!

در ادامه، برنامه به بخش پیگیری خبر خود می رسد و ˈشاهعلیˈ مدیر برج آزادی روی خط برنامه می آید؛ او از خطرات برج می گوید و تمهیداتی که برای مقابله با این موضوع اندیشیده شده است و ضیاء از او می خواهد زمانی را اعلام کند که مشکلات حل خواهند شد. شاهعلی 20 روز آینده را زمان حل مشکلات اولیه معرفی می کند و مجری برنامه اعلام می کند که ˈویتامین 3ˈ در آن تاریخ بطور قطع موضوع را پیگیری خواهد کرد.

پخش یک آیتم دیگر، فرصتی ایجاد می کند که به دور و بر استودیو با دقت نگاه کنم، صحنه روبروی ˈویتامین 3ˈ، دکور برنامه ˈسمت خداˈ است و آن طرف اکسسوار ˈسلامت باشیدˈ را چیده اند. جایی که من برای تهیه گزارش نشسته ام هم در واقع دکور برنامه ویژه محرم شبکه سه است.

نورافکن ها صحنه را روشنایی می بخشند و مجری از ماما می پرسد، شبیه سریال ها، شما به مریض ها می گویید مژدگانی بدهید! ماما پاسخ می دهد این دیالوگ منسوخ شده و با سونوگرافی همه از قبل می دانند جنسیت فرزندشان چیست اما هنوز در سریال ها استفاده می شود.

کم کم ساعت استودیو به هشت و 30 دقیقه نزدیک می شود و برنامه به پایان خود می رسد؛ ˈعلی زاهدیˈ تهیه کننده برنامه از مهمانان و مجری تشکر می کند و تصویربرداران به یکدیگر خسته نباشید می گویند.

نور صحنه گرفته می شود و بعضی ها از جمله مجری که هنوز صبحانه نخورده است، از استودیو گلستان بیرون می روند و در صف نانوایی می ایستند.