الهي ... نه من آنم كه از فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم، چو گدا بر سر راهي
كسي به غير تو نخواهم، چه بخواهي چه نخواهي
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي
الهي ... نه من آنم كه از فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم، چو گدا بر سر راهي
كسي به غير تو نخواهم، چه بخواهي چه نخواهي
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي
قناری ها می خوانند
نبض زندگی دوباره می زند
نسیم حال و هوای رقص دارد
آسمان بغض کرده
شاید دوباره بگرید
امروز،روز دیگری است
برای دوباره بودن
برای نفس کشیدن
برای خندیدن
برای زندگی کردن
آری ،
زندگی یعنی یک لبخند ساده
به کودک خردسالی که عاشقانه منتظر لبخند توست
امروز حال و هوایم حال و هوای دیگری است
ای کاش همانند پرندگان پر می گشودم به بی کران
به آسمان هستی،به سوی تو
نمی خواهم بال هایم را جا بگذارم
نمی خواهم پرواز را فراموش کنم
تو به من شوق زیستن دادی
شوق پرواز از ازل تا ابد
مدتی فراموش کرده بودم
اما، هم اکنون بال های خسته ام،
رو به سوی توست
می آیم،با کوله باری از درد
معشوقم به سویت پرواز می کنم
به عشق تو از زمین جدا می شوم
تا تنها برای تو باشم
تنها......
دستم به آرزوهایم نمی رسد
آرزوهایم بسیار دورند...
ولی درخت سبز صبرم می گوید:
امیدی هست...خدایی هست...
این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم
شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد...
*چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1)نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا
2)نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا
3)نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا
4)نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
*گاهی خدا درها رو می بنده، پنجره ها رو قفل می کنه ، زیباست اگه فکر کنی بیرون طوفانه و خدا میخواد ازت محافظت کنه.
*آدمی در آغوش خدا غمی نداشت ، پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت،دل از خدا برید و در زمین نشست،صد بار دل بست و دلش شکست،به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود،یادش آمد که یک روز عهدش را با خدا شکسته بود.
*ماه من ،غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید یا دل شیشه ایت از لب پنجره ی عشق زمین خورد و شکست، با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن و بگو با دل خود که خدا هست هنوز. . .
*به دنبال خدا نگرد!خدا در بیابان های خالی از انسان نیست.خدا در جاده های بی انتها نیست،به دنبال خدا نگرد. . .خدا در دستیست که به یاری می گیری،در قلبیست که شاد می کنی و در لبخندیست که هدیه می کنی.
*خدا گوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن یک قدم با تو، تمام گام های مانده اش با من
*خدایا، یادم بده، یادم باشه، یادت باشم.
ویرایش توسط saamaaneh : 6th November 2012 در ساعت 04:51 PM
ورقهای دفتر زندگی ام را می چینیم و و دوباره نگاهشان می کنم ....
این صبوری زندگی ام محتاج یک لحظه نظر رحمت توست
که در نگاه من زمینی ناتوان
معجزه نام دارد...
محتاج یک نظر معجزه ات هستم ...
بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی
در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود
با نفس پلید جامهٔ پاک چه سود
زهرست گناه و توبه تریاک وی است
چون زهر به جان رسید تریاک چه سود
مجنون و پریشان توام دستم گیر
سرگشته و حیران توام دستم گیر
هر بی سر و پا چو دستگیری دارد
من بی سر و سامان توام دستم گیر
غمناکم و از کوی تو با غم نروم
جز شاد و امیدوار و خرم نروم
از درگه همچو تو کریمی هرگز
نومید کسی نرفت و من هم نروم
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَي اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
گفت من تنها غم و اندوهم را به خدا ميگويم (و شكايت نزد او ميبرم) و از خدا چيزهائي ميدانم كه شما نميدانيد.
یوسف-86
ویرایش توسط saamaaneh : 10th November 2012 در ساعت 05:01 PM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)