- - - به روز رسانی شده - - -
- - - به روز رسانی شده - - -
[
سـلامتی کسی که...
چقدر بده که هیشکیو نداری موقع دلتنگی باهاش حرف بزنی...
چقدر بده کسیو که فکر میکردی میتونی موقع دلتنگیا روش حساب کنی
کنار بکشه...
چقدر بده که میدونن غمگینی،
میدونن تنهایی اما هیشکی طرفت نیاد...
چقدر بده که میگه به حرفت گوش میده اما سرش جای دیگه گرمه...
چقدر بده که نتونی خودت با تنهاییت کنار بیای...
چقدر حس بدیه که تو فقط میتونی اینو بخونی و
هیچ کاری از دستت برنیاد.....!
سـلامتــــــــی کسی که
بــراش اشکــــــــــــ ریـختـم و رفــــت
واســـــــه رفیقاش تعـریفــــ کــــرد و خـنـدیــــــد. . .
helena
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند
در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست می رود
اول اگر چه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
دو نفره ها...
هواتون اومد...
فصلتون مبارک
در سرزمینی کــه ســایــه آدم هــای کــوچـک ،بــزرگ شــود،در آن ســرزمـیـن آفــتــاب در حـال غـــــروب اســــت!
[
گاهی آنقدر بدم می آید...
که حس می کنم باید رفت!
باید از این جماعتِ پرگو گریخت!
واقعا می گویم...
گاهی دلم می خواهد بگریزم از اینجا!
حتی از اسمم! از اشاره، از حروف...
از این جهانِ بی جهت، که مَیا، که مگو، که مپرس!
گاهی دلم می خواهد بگذارم بروم بی هر چه آشنا...
گوشه ی دوری گمنام،
حوالیِ جایی بی اسم...
بی اسمِ خودم اشاره به حرف!
بی حرفِ دیگران، اشاره به حال!
بعد بی هیچ گذشته ای...
به یاد نیاورم از کجا آمده؟ کیستم؟ اینجا چه می کنم؟
بعد بی هیچ امروزی..
به یاد نیاورم، که فرقی هست، فاصله ای هست، فردایی هست!
گاهی واقعا خیال می کنم،
روی دست خدا مانده ام!
خسته اش کرده ام!
راهی نیست...
باید چمدانم را ببندم،
راه بیفتم... بروم...
و می روم..
اما به درگاه نرسیده از خودم می پرسم:
کجا... ؟!
کجا را دارم؟! کجا بروم؟!
" سید علی صالحی "
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود...
روزهای سخت، همچون برگهای پاییزی شتابان فرو می ریزند،
در زیر پاهای تو، اگر بخواهی...
فراموش نکن !
برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت
و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند.
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ …ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﻭﺭ …ﺍﺯ ﺗﻪِ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ …ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎﺑﺎﻳﺪ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ !!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)