شازده کوچولو...
روباه: انسان ها این حقیقت را فراموش کردند ، اما تو نباید فراموش کنی
تو تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی ...
شازده کوچولو...
روباه: انسان ها این حقیقت را فراموش کردند ، اما تو نباید فراموش کنی
تو تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی ...
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
تمام خاطرات یک شب بارانی، اندیشه ویرانگر مرگ را در سکوت شب من، به دست تو
خواهد سپرد. دیواره های خشتی احساس من، به دست کوچه های بن بست شهر
سپرده خواهد شد تا تنهایی های مسافران این شهر خیالی را مزین کند برغریب ترین گذرگاه اشک و سکوت زمان. میدانم شبی سکوت من هم خواهد شکست .چه غمگینانه تسلا میبخشم روح زخمی خود را ....سکوتم را شنیدی....؟
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
پریدن باور پرنده ای است که به پرواز می اندیشد
وگرنه دلیل پرواز پر نیست...!!
گاهی نه آشنا درد را می فهمد...
نهحتی صمیمیترین دوست...
گاهی باید "تنهایی" درد را فهمید...
"تنهایی" خلوت کرد...
"تنهایی" آرام شد...
و تنها "خدا" میداند چه میگذرد در دلت...
مرد باشی یا زن ، مرگ تمامت میکند
.
.
.
.
.
انسان باش تا جاودانه زندگی کنی !
پریدن باور پرنده ای است که به پرواز می اندیشد
وگرنه دلیل پرواز پر نیست...!!
یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است
ععاللیییی
بايد از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق ياس، مشكي پوش بود
ياس ما را رو به پاكي مي برد
رو به عشقي اشتراكي مي برد
ياس يك شب را گل ايوان ماست
ياس تنها يك سحر مهمان ماست
بعد روي صبح، پرپر مي شود
راهي شبهاي ديگر مي شود
ياس مثل عطر پاك نيّـت است
ياس استنشاق معصوميّـت است
ياس بوي حوض كوثر مي دهد
عطر اخلاق پيمبر مي دهد
حضرت زهرا دلش از ياس بود
دانه هاي اشكش از الماس بود
داغ عطر ياس زهرا زير ماه
مي چكانيد اشك حيدر را به چاه
عشق محزون علي ياس است و بس
چشم او يك چشمه الماس است و بس
اشك مي ريزد علي مانند رود
بر تن زهرا: گل ياس كبود
گريه كن زيرا كه دُخت آفتاب
بي خبر بايد بخوابد در تراب
اين دل ياس است و روح ياسمين
اين امانت را امين باش اي زمين
نيمه شب دزدانه بايد در مغاك
ريخت بر روي گل خورشيد، خاك
احمد عزیزی
ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)