دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 450 از 697 نخستنخست ... 350400440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460500550 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 4,491 تا 4,500 , از مجموع 6969

موضوع: دلنوشته ...

  1. #4491
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پزشکی- سال اخر عمومی
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    8
    دریافت تشکر: 91
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    دل من

    ... در آن پر شور لحظه

    دل من با چه اصراري ترا خواست،

    و من ميدانم چرا خواست،

    و مي دانم كه پوچ هستي و اين لحظه هاي پژمرنده

    كه نامش عمر و دنياست ،

    اگر باشي تو با من، خوب و جاويدان و زيباست

  2. 4 کاربر از پست مفید !!AnAhiD!! سپاس کرده اند .


  3. #4492
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1936
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...


    خندان نگه داشتن لب ها در زمان گريستن قلب ها

    و تظاهر به خوشحالي در اوج غمگيني

    و چه دشوار و طاقت فرساست گذراندن روزهاي تنهايي و بي ياوري

    درحالي که تظاهر مي کني هيچ چيز برايت اهميت ندارد

    اما چه شيرين است درخاموشي وتنهايي به حال خود گريستن

    و باز هم نفرين به تو اي سرنوشت.

    .. دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است سکوت از کوچه لبريز است

    صدايم خيس و باراني است نمي دانم چرا در قلب من

    پاييز

    طولاني است....
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  4. 3 کاربر از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند .


  5. #4493
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پزشکی- سال اخر عمومی
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    8
    دریافت تشکر: 91
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    گلزار را پرخنده كن وان مردگان را زنده كن

    مر حشر را تابنده كن هين العيان هين العيان
    مولانا

  6. 4 کاربر از پست مفید !!AnAhiD!! سپاس کرده اند .


  7. #4494
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پزشکی- سال اخر عمومی
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    8
    دریافت تشکر: 91
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    بیا که طعنه به شیراز میزند تبریز
    شب است و باغ گلستان خزان ریاخیز

    ستاره، گرچه به گوش فلک شود آویز
    به گوشوار دلاویز ماه من نرسد

    گشوده پرده‌ی پائیز خاطرات‌انگیز
    به باغ یاد تو کردم که باغبان قضا

    بهار عشق و شبابست این شب پائیز
    چنان به ذوق و نشاط آمدم که گوئی باز

    شهریار

  8. 4 کاربر از پست مفید !!AnAhiD!! سپاس کرده اند .


  9. #4495
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پزشکی- سال اخر عمومی
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    8
    دریافت تشکر: 91
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    گاهی
    عمیقا مایلم ماهی باشم !
    ماهی حافظه اش هشت ثانیه است
    بی هیچ
    خاطره ای
    !


  10. 6 کاربر از پست مفید !!AnAhiD!! سپاس کرده اند .


  11. #4496
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    پزشکی- سال اخر عمومی
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    8
    دریافت تشکر: 91
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    خدا، انسان و عشق
    این است "امانتی" که بر دوش آدمی سنگینی می کند
    و این است آن "پیمانی" که در نخستین بامداد خلقت با خدا بستیم.
    و "خلافت" او را در کویر زمین تعهد کردیم
    ما برای همین "هبوط" کردیم، و این چنین است که به سوی او باز می گردیم.
    "دکتر علی شریعتی

  12. 5 کاربر از پست مفید !!AnAhiD!! سپاس کرده اند .


  13. #4497
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1936
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر احساست رو بفهمد ،
    بدون اینکه مجبورش کنی...


    - - - به روز رسانی شده - - -

    هر چه انسان تر باشيم زخمها عميق تر خواهند بود. هر چه بيشتر دوست بداريم بيشتر غصه خواهيم داشت. بيشتر فراق خواهيم کشيد و تنهایی هايمان بيشتر خواهد شد. شادی ها لحظه ای و گذرا هستند
    شايد خاطرات بعضی از آنها تا ابد در ياد بماند اما رنجها داستانش فرق ميکند تا عمق وجود آدم رخنه ميکند و ما هر روز با آنها زندگی ميکنيم. انگار که اين خاصيت انسان بودن است!

    " نامه به کودکی که هرگز زاده نشد __ اوریانا فالاچی "
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  14. 2 کاربر از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند .


  15. #4498
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1936
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    صورتم را در دست‌هام گذاشتم و به این فکر کردم که نباید بیش از حد دست و پا بزنم. دانستم که خیلی چیزها به اختیار آدم نیست،
    زندگی خواب‌های گذشته‌ای است که تعبیر می‌شود.
    زندگی تاب خوردن خیال در روزهایی است که هرگز عمرمان به آن نمی‌رسد.
    زندگی آغاز ماجراست.
    می‌خواستم فکرم را جمع کنم و یک‌بار گذشته‌ام را یا آینده‌ام را مرور کنم. می‌دانستم که آدمی وقتی راه می‌رود یک پا پس است و یک پا پیش،

    وقتی که ایستاده انگار مثل پروانه در جعبه آینه‌ای به دیوار دوخته شده است. اما گیج شده بودم. نمی‌دانستم به گذشته برگردم یا به آینده فکر کنم.

    " پیکر فرهاد ___ عباس معروفی "
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  16. کاربرانی که از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند.


  17. #4499
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1936
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  18. 3 کاربر از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند .


  19. #4500
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,242
    ارسال تشکر
    6,695
    دریافت تشکر: 5,917
    قدرت امتیاز دهی
    1936
    Array
    نسیم بهآر's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دلنوشته ...

    گاهي اويي را كه دوست ميداري احتياجي به تو ندارد زيرا تو او را كامل نميكني ،

    تو قطعه گمشده او نيستي ،

    تو قدرت تملک او را نداري....

    گاه نيز چنين كسي تو را رها ميكند و گاهي نيز چنين كسي به تو مي آموزد كه خود نيز كامل باشي ،

    خود نيز بي نياز از قطعه هاي گم شده...

    او شايد به تو بياموزد كه خود به تنهايي سفر را آغاز كني ،

    راه بيفتي ،

    حركت كني ،

    او به تو مي آموزد و تو را ترک ميكند...

    اما پيش از خداحافظي ميگويد" شايد روزي به هم برسيم"...

    ميگويد و ميرود و آغاز راه برايت دشوار است...

    اين آغاز،

    اين زايش،‌

    برايت سخت دردناک است.

    بلوغ دردناک است،

    وداع با دوران كودكي دردناك است،‌

    كامل شدن دردناك است،

    اما گريزي نيست و تو آهسته آهسته بلند ميشوی و راه مي افتي و ميروی و در اين راه رفتن دست و بالت بارها زخمي ميشود اما آبدیده ميشوي و مي آموزي كه از جاده هاي ناشناس نهراسی ،

    از مقصد بي انتها نهراسی ،

    از نرسيدن نهراسي و تنها بروی و بروی و بروی...
    ..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..

  20. 2 کاربر از پست مفید نسیم بهآر سپاس کرده اند .


صفحه 450 از 697 نخستنخست ... 350400440441442443444445446447448449450451452453454455456457458459460500550 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •