فاصله ها را
که وجب میکنـــــــــــــم
دستانم کم می اورند
حساب روز های نبودنت
از دستم خارج شده
رفیــــــــــــق دستانت را قرض میدهی
برای
وجب کردن جای خالیش؟؟؟؟
فاصله ها را
که وجب میکنـــــــــــــم
دستانم کم می اورند
حساب روز های نبودنت
از دستم خارج شده
رفیــــــــــــق دستانت را قرض میدهی
برای
وجب کردن جای خالیش؟؟؟؟
دکتر نیستــــــــــــم اما برایَت ده دقیقـــﮧ
راه رفتن روی جدول های کنار خیابان را تجویز میکنمتا بدانی تعآدل چیز مهمی ستاما دیوآنـﮧ بودن قشنگ تر است
تنها مانده ام
در روزگاری که شیرینی نیست تا برایش فرهاد شوم
همه تلخند...
هرچي شيشه عينكمو تميزتر ميكنم دنيارو كثيف تر ميبينم
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
خودکــــار توی فنجـــان
قاشــــق به روی کاغذ
زیبایی ات حواس مرا پرت می کند!
آلزایمر گاهی درد نیست...
درمان است!!
اگر میدانستم
اکنون تو پاهایت را بر کدام نقطه خاکی گذاشته ای
می آمدم آن خاک را
به چشم می کشیدم
پای آمدنت که نباشد....
اگر تمام جاده های عالم هم به خانه من ختم شود ....
باز هم نمی رسی !
آلزایمر گاهی درد نیست...
درمان است!!
انگار داروخانه هم میداند زخم خورده ام
که همیشه باقی مانده
پولم را چسب زخم میدهد.......
ویرایش توسط *alien* : 23rd December 2013 در ساعت 11:20 AM
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
آلزایمر گاهی درد نیست...
درمان است!!
شلوغی شهرو دوست دارم
احساس خوبی بهم میده
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)