دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 50

موضوع: دفتر شعر شعرای نخبگان

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض دفتر شعر شعرای نخبگان

    سلام به همه دوستان

    هدف از ایجاد این تاپیک به وجود اومدن محلی خاص برای جمع شدن اشعار دوستان شاعر هست که به مرور به ارشیوی از اشعار برسیم
    دوستان میتونن شعرهای خودشونو اینجا قرار بدن


    فقط به این نکات توجه کنید خواهشا:

    1- اشعاری که اینجا قرار میگیرن اشعاری باید باشن که از نظر قواعد و از نظر فنی مشکلی نداشته باشن

    2- دوستان بیشتر سعی کنن که شعرای کلاسیک(غزل قصیده مثنوی رباعی و ..) و یا شعر نو رو اینجا بذارن و بهتره برای متنهای ادبی قسمت جدا ایجاد بشه

    3- لطفا تعریف کردن ها رو در پروفایلها انجام بدید تا نظم مطالب اینجا بهم نخوره


    با تشکر از همکاری همه دوستان
    ویرایش توسط hadi elec : 24th February 2012 در ساعت 02:33 AM


  2. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    خب حقیر شروع میکنم


    سلام من به تو که رفته ای ز شهر و دیار

    سلام من به تو که بوده ای مرا بکنار

    کنون که از گذر این زمان عبورت شد
    ندانی و همه دانند که آمدم شب تار

    دگر ستاره ی امّید من نمیبینم
    بیا تو همره من ابر غصه ها تو ببار

    به صاعقه تو بگو که تلاطمی فکند
    زمین بلرزد و بادی برد مرا به شکار

    شکار آن دل سنگی که رنج من را دید
    خزان نموده مرا خود برفته سوی بهار

    به کوه و دشت و دمن آتشی چنان فکنم
    دگر بهار ننشیند به این زمین و دیار

    تو رفته ای و مرا در غمم رها کردی
    بدان کزین دم و لحظه گذارمت بکنار



  3. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    ای آسمان دوباره دلم بی نوا شده


    از بس که گریه کرده به غم مبتلا شده




    آری دلم به حال خودش گریه میکند


    زیرا بر او ز هر کس و نا کس جفا شده




    با نام دوستی همه خنجر براو زدند


    بر سر نشسته خاک و به جانش بلا شده




    مهر و محبتی ز کسی هیچ او ندید

    گفتم بگویمت که بدانی چه ها شده




    قلب شکسته ای دگرش صبر بهر چیست؟

    ای آسمان دوباره دلم بی نوا شده
    ویرایش توسط hadi elec : 6th March 2012 در ساعت 11:50 AM


  4. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان


    گویی میان سینه ی من زخم خورده دل
    هر لحظه میکشد ز جگر آه پر شرر

    با هر تپش چه حال عجیبی شوم خدا
    گویی که دل ز سینه ی من میشود به در

    هر وقت چشم من به رهش خورد سینه سوخت
    گویا که این عمل کندم زخم تازه تر

    افسوس میخورم , گله دارم ز جاده ها
    نفرین نمیکنم که کنم ناله از جگر

    مرغ شکسته پر همه شب ناله میکند
    آیا شنیده ای که شدم من شکسته پر؟

    دانی؟ به راه او همه شب چشم میدهم
    سویی دگر نمانده برین چشم بی ثمر

    تنهایم و به دور تنم تار میتند
    ترس تقابل من و تو کامدم به سر
    ویرایش توسط hadi elec : 6th March 2012 در ساعت 11:50 AM


  5. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

  6. 9 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  7. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
    توانم رفته از دستم چه سازم بین مشکلها

    شب تاریک و بیم غصه ای دیگر بود در دل
    کجا دانند حال ما سبک عقلان و خوشدلها

    چنان از فرط غمها دیده می بارد که بارانی
    بدین شدت نبیند چشم دریا ها و ساحل ها

    به دیدی چون سفیهی دون فلک بر ما نظر دارد
    چه باشد فرقمان مردم؟ میان ما و عاقلها

    سوالم گرچه تلخ است و جوابی تلخ تر دارد
    به این پرسش تلنگر میزنم بر جملگی دلها

    به بازار محبت گر گذر کردی تو میبینی
    که راکد مانده بازارش و بسیارند سائلها

  8. 17 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  9. #7
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24668
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
    توانم رفته از دستم چه سازم بین مشکلها

    شب تاریک و بیم غصه ای دیگر بود در دل
    کجا دانند حال ما سبک عقلان و خوشدلها

    چنان از فرط غمها دیده می بارد که بارانی
    بدین شدت نبیند چشم دریا ها و ساحل ها

    به دیدی چون سفیهی دون فلک بر ما نظر دارد
    چه باشد فرقمان مردم؟ میان ما و عاقلها

    سوالم گرچه تلخ است و جوابی تلخ تر دارد
    به این پرسش تلنگر میزنم بر جملگی دلها

    به بازار محبت گر گذر کردی تو میبینی
    که راکد مانده بازارش و بسیارند سائلها
    فوق العادست.....

  10. 5 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  11. #8
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    فیزیک
    نوشته ها
    158
    ارسال تشکر
    92
    دریافت تشکر: 698
    قدرت امتیاز دهی
    88
    Array
    mina_bushehr's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما چونان که بایدند، نه باید هامثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم باشد برای روز مبادااما در صفحه های تقویمروزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد؛ روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه میداندشاید امروز نیز، روز مبادا باشدوقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند، نه باید ها هر روز بی تو روز مباداست آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارندآیینه هایی که دعوت دیدارنددیدارهای کوتاه، از پشت هفت دیوار، دیوارهای صاف، دیوارهای شیشه ای شفاف، دیوارهای تو... دیوارهای من... دیوارهای فاصله بسیارندآه... دیوارهای تو همه آیینه اند و آیینه های من همه دیوارند...
    ویرایش توسط mina_bushehr : 20th February 2012 در ساعت 11:30 PM
    از عجایب عشق همین است : تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد .

  12. 14 کاربر از پست مفید mina_bushehr سپاس کرده اند .


  13. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    نانو تکنولوژی
    نوشته ها
    611
    ارسال تشکر
    3,796
    دریافت تشکر: 2,840
    قدرت امتیاز دهی
    5189
    Array
    yasaman hedayati's: سکوت

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina_bushehr نمایش پست ها
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما چونان که بایدند، نه باید هامثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم باشد برای روز مبادااما در صفحه های تقویمروزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد؛ روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه میداندشاید امروز نیز، روز مبادا باشدوقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند، نه باید ها هر روز بی تو روز مباداست آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارندآیینه هایی که دعوت دیدارنددیدارهای کوتاه، از پشت هفت دیوار، دیوارهای صاف، دیوارهای شیشه ای شفاف، دیوارهای تو... دیوارهای من... دیوارهای فاصله بسیارندآه... دیوارهای تو همه آیینه اند و آیینه های من همه دیوارند...
    این شعر خودتونه؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
    مطمئنید؟؟
    خیلی واسم آشناست

  14. 2 کاربر از پست مفید yasaman hedayati سپاس کرده اند .


  15. #10
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : دفنر شعر شعرای نخبگان

    مارا میان شور و شرر ها رها کنید
    ما را به حال خود تک تنها رها کنید

    ما عاشق سکوت نبودیم و نیستیم
    ما را میان هجمه و غوغا رها کنید

    در بین خشکی و لب دریا مرا چه فرق؟
    از خشکی ام ببرده به دریا رها کنید

    مرغ دل ار میان دو دستم گرفته ام
    من میدهم به دست شما تا رها کنید

    ما از ازل ز نسل زمینی نبوده ایم
    ما را ز اوج اوج و ز بالا رها کنید

  16. 5 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •