مصر ، نوروز 1353در کنار نیل
در کنار نیلم و نیل از کنار من روان
آمدم با تور از ایران به این سوی جهان
تورگردان گرچه ایرانیست نامش لچمن است
لچمن و تورش برای خویش دارد داستان
توری از هر گونه مردم گونه گون از قد و شکل
توری از هر گونه سن و سال از پیر و جوان
بانکدار ، آموزگار و خانه دار و کارمند
دکتر و نِرس و وکیل و زارع و بازارگان
از گراور ساز تا بی کاره تا آهن فروش
لوسترساز و زرگر و آوازخوان و نوحه خوان
از هنرمند و هنرپیشه ، هنرجو ، بی هنر
فیلم بردار و نویسنده ، دبیر و باغبان
آن یکی پیوسته مست ، این یکی همیشه هوشیار
این همیشه شوخ و شنگ و آن همیشه بر سرگران
آن یکی بی باک و بی پروا به هنگام سخن
این یکی محتاطط و با تردید و ترس و بی زبان
آن یکی دائم صدای خنده و حرفش بلند
مهر خاموشی زده این یک همیشه بر دهان
آن یکی هر چیز خواهد بیش از آنچه حق اوست
این یکی حق را نداند تا که باشد حق ستان
این یکی تک رو بود آن یک همیشه اهل جمع
مسلکی این یک ندارد تا بود در او نشان
ظاهراً ما یک گروهیم آری ، اما تک تکیم
هر تکی خود یک گروه است او ز رأی آن به آن
بانویی گوید که : ویرانه چه جای دیدن است
همسرش از گردش شهر است در آه و فغان
خواهد آقایی همه تفریح و کیف و عیش و نوش
دوستش پیوسته می اندیشد از سود و زیان
مردکی گوید به طعنه قبر دیدن کار نیست
بانویی از موزه دیدن دلخور است و غر زنان
می رود از راه صحرا سوی دریا رود نیل
همچنان بی اعتنا بر گفته های این و آن
آب کهساران سودان را به دریا می برد
آنچه کارش بود از آغاز این کون و مکان
آنچه می کرد از زمان آفرینش تاکنون
عهد موسی ، عهد فرعون ، از همه دور و زمان
شسته با خود قصرها و کاخ های باشکوه
برده با خود خان و مان مردم بی خانمان
چون گروه ما بسی دیده است نیل اندر کنار
بی شمار از خلق دیدند این زمین و آسمان
آنکه در اهرام خفت و آنکه در خاک آرمید
آنکه دارا بود و نادار و توانا ، ناتوان
نیل را در راه رفتن سوی دریا دیده اند
ماه را دیدند در آبش غمین و شادمان
ماهیان نیل همراز ستاره قعر آب
کهکشان با ابرها و چهره های همگنان
آمدند و بازگشتند و همین سان نیل ماند
نیل ماند و ماند بر جا آب های جاودان
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
علاقه مندی ها (Bookmarks)