دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: مجموعه کامل کارخانه زغال شویی(زرند)

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    ma'dan
    نوشته ها
    33
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 82
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض مجموعه کامل کارخانه زغال شویی(زرند)

    مقدمه :
    در مرحله‌ بيوشيميايي‌ گياهان‌ و مواد آلي‌ در محيطهاي‌ رسوبي‌ براي‌ مدت‌ زمان‌بسيار طولاني‌ انباشته‌ مي‌شوند و با گذشت‌ زمان‌ دستخوش‌ تغييراتي‌ قرار مي‌گيرند.افزايش‌ دما زمان‌ تشكيل‌ زغال‌ را كوتاهتر مي‌سازد و با افزايش‌ عمق‌ ميزان‌ كربن‌افزايش‌ ولي‌ مواد فرار و رطوبت‌ كاهش‌ مي‌يابد. زغالسنگ‌ تركيب‌ پيچيده‌اي‌ از مواد شيميايي‌ آلي‌ محتوي‌ كربن‌ هيدروژن‌ به‌ همراه ‌نيتروژن‌ گوگرد به‌ ميزان‌ كم‌ و برخي‌ از عناصر ديگر به‌ ميزان‌ بسيار كم‌ است‌.در حقيقت‌ زغالسنگ‌ ماده‌اي‌ سياه‌ يا سياه‌ ـ قهوه‌اي‌ و سوخت‌ فسيلي‌ غير متجانسي‌است‌ كه‌ از تغيير شكل‌ بقاياي‌ گياهي‌ تحت‌ شرايط مختلف‌ رطوبت‌ دما فشار و زمان‌ دربين‌ لايه‌هاي‌ رسوبي‌ و سنگها طي‌ دورانهاي‌ گذشته‌ زمين‌شناسي‌ بوجود آمده‌ است‌.زغالسنگ‌ يك‌ ماده‌ الي‌ و محصول‌ محيطهاي‌ رسوبي‌ است‌ كه‌ در مناطق‌ نزديك‌به‌ سطح‌ دريا بخصوص‌ نقاطي‌ كه‌ از سطح‌ دريا چندان‌ ارتفاعي‌ ندارد تشكيل‌ مي‌شود. ازآنجا كه‌ زغالسنگ‌ منشاء رسوبي‌ دارد غالبأ در ميان‌ سنگهاي‌ رسوبي‌ بطور متناوب‌ ديده‌مي‌شود.بسته‌ به‌ درجه‌ زغال‌ شدگي‌ ميزان‌ رطوبت‌ و خاكستر جرم‌ مخصوص‌ زغال‌ معمولابين‌ 1/23 تا 1/27 بر سانتيمتر مكعب‌ متغير است‌ از آنجا كه‌ زغال‌ استخراج‌ شده‌ ازمعدن‌ معمولا تحت‌ عمليات‌ خردايش‌ قرار نمي‌گيرد لذا از تجزيه‌ و تحليل‌ دانه‌بندي‌مي‌توان‌ وضعيت‌ واحدهاي‌ مختلف‌ در كارخانه‌ را بطور تقريبي‌ پيش‌بيني‌ كرد بعنوان‌ مثال‌ميزان‌ مواد ريزتر از 5/ 0ميليمتر تعيین‌ كننده‌ وضعيت‌ كارخانه‌ فلوتاسيون‌ است‌. طراحي‌خطوط واسطه‌ سنگين‌ و جيگ‌ نيز تا حدودي‌ با اين‌ ابزار قابل‌ پيش‌بيني‌ است‌.ايران‌ از نظر ذخائر زغالسنگ‌ مقام‌ 35 و از ديدگاه‌ توليد مقام‌ 37 را دارد. حوضه‌زغالسنگ‌ كرمان‌ در قسمت‌ شرقي‌ ايران‌ و در محدوده‌ چين‌ خوردگي‌هاي‌ كرمان‌ ـ يزدواقع‌ شده‌ است‌. معادن‌ اين‌ حوضه‌ به‌ فاصله‌ 50 تا 220 كيلو متري‌ شمال‌ غرب‌ كرمان‌واقع‌ و از نظر ساختمان‌ زمين‌شناسي‌ جزو ناوديس‌ كرمان‌ ـ مهاباد است‌. زغالهاي‌ كرمان‌در رسوبات‌ ترياس‌ فوقاني‌ و ژور اسيك‌ مياني‌ و زيرين‌ تشكيل‌ شده‌ است‌. ذخائرزغالسنگ‌ كرمان‌ در نواحي‌ وسيعي‌ گسترده‌اند و به‌ دو بخش‌ مناطق‌ دروني‌ و بيروني‌ناوديس‌ كرمان‌ تقسيم‌ مي‌شوند.پابدانا ـ دهرود ـ بابگهر ـ داربيد خون‌ ـ باب‌نيزو ـ اسدآباد ـ هجدك‌ ـ اشكلي‌ ـسراپرده‌ ـ خمرود ـ بادامويه‌ ـ هشوني‌ ـ همكار ـ از جمله‌ معادن‌ اصلي‌ اين‌ دو منطقه‌هستند.بيشترين‌ منطقه‌ زغال‌ خيزي‌ از ديدگاه‌ صنعتي‌ در سه‌ منطقه‌ جنوب‌ شرقي‌ (هجدك‌ـ باب‌نيزو) مركزي‌ (دره‌گر ـ سراپرده‌) و شمال‌ غربي‌ (پابدانا ـ خمرود) قرار گرفته‌ است‌.رطوبت‌ اين‌ زغالها در حدود 0/14 تا 1/5 درصد و ميانگين‌ رطوبت‌ آن‌ 2/5درصد ميزان‌ خاكستر متغير بين‌ 2 تا 40 درصد و علت‌ آن‌ وجود مواد رسي‌ بين‌ آنهاست‌.سيليس‌ بطور متوسط 42 تا 53 درصد و اكسيد آلومينيوم‌ 20 تا 27 درصد و گوگرد0/1 تا 7/42 درصد و متوسط 0/8 تا 2/5 درصد مي‌باشد.مهمترين‌ سوخت‌ صنعتي‌ كه‌ موارد استعمال‌ شاياني‌ در اغلب‌ عمليات‌ توليد نيروبرق‌ و بخار و گاز و كارهايي‌ كه‌ انجام‌ آنها بدون‌ گرما ميسر نيست‌ و زغالسنگ‌ است‌.مگر در نقاطي‌ كه‌ گاز طبيعي‌ و نفت‌ بطور وفور و ارزان‌ در دسترس‌ باشد.اگر چه‌ در ظاهر زغالسنگ‌ يك‌ جسم‌ بسيار عادي‌ و معمولي‌ به‌ نظر مي‌رسد ولي‌تابحال‌ يك‌ تعريف‌ جامع‌ و كافي‌ كه‌ شامل‌ كليه‌ انواع‌ و اقسام‌ مختلف‌ آن‌ بشود از آن‌نشده‌ است‌. ولي‌ البته‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ زغالسنگ‌ يك‌ جسم‌ معدني‌ سياه‌ يا قهوه‌اي‌ رنگ‌مطبقي‌ است‌ كه‌ از تراكم‌ بقاياي‌ نباتات‌ در موعد گذشته‌ زمين‌شناسي‌ بدست‌ آمده‌ است‌ ومي‌تواند به‌ شكل‌ سوخت‌ و منبع‌ گرما در كوره‌هاي‌ صنعتي‌ و بخاري‌ و... و همچنين‌مي‌تواند بعد از كك‌ شدن‌ بعنوان‌ كك‌ متالوژي‌ جهت‌ احياي‌ سنگ‌ آهن‌ مورد استفاده‌قرار گيرد.انواع‌ زغالسنگهايي‌ كه‌ در زمين‌ يافت‌ و استخراج‌ مي‌شود را مي‌توان‌ به‌ سه‌ دسته‌كلي‌ زير تقسيم‌ كرد:1 ـ زغالسنگ‌ قهوه‌اي‌ يا لينايت‌2 ـ زغالسنگ‌ حقيقي‌ يا قيردار3 ـ زغالسنگ‌ درخشان‌ يا انتراسيت‌اكتشاف‌ ـ استخراج‌ و شستشوي‌ زغالسنگ‌ در ايران‌ بيشتر به‌ منظور كك‌ متالوژي‌است‌ و به‌ دليل‌ وجود نفت‌ و گاز فراوان‌ اهميت‌ سوختي‌ ندارد. يكي‌ از مهمترين‌ اهداف‌شستشوي‌ زغال‌ بهبود كيفيت‌ زغالسنگ‌ در تهيه‌ كك‌ متالورژي‌ به‌ منظور توليد فولاداست‌.عمليات‌ فرآوري‌ زغالسنگ‌ مجموعه‌ روشهاي‌ آماده‌ سازي‌ و جدا سازي‌ است‌ كه‌تركيب‌ آن‌ بستگي‌ به‌ خصوصيات‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ كارخانه‌ دارد. بطور كلي‌ با توجه‌ به‌اينكه‌ مواد معدني‌ موجود در طبيعت‌ معمولا يكنواخت‌ و همگن‌ نيستند به‌ كارگيري‌واحدهاي‌ همگن‌ سازي‌ مواد اوليه‌ در كارخانه‌هاي‌ تغليظ مواد معدني‌ امري‌ ضروري‌ به‌نظر مي‌رسد.شستن‌ زغالسنگ‌ درصد خاكستر و ناخالصي‌هاي‌ موجود در زغالسنگ‌ را كم‌ درنتيجه‌ افزايش‌ نسبي‌ درصد كربن‌ كه‌ عنصر اصلي‌ تشكيل‌ زغالسنگ‌ است‌ را به‌ همراه‌ دارد.وظیفه کارخانه فرآوری زغالسنگ :. كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند موظف‌ است‌ كه‌ زغالسنگ‌ استخراجي‌ معادن‌ را تحويل‌گرفته‌ و كنسانتره‌اي‌ مطابق‌ با شرايط كيفي‌ تعين‌ شده‌ از طرف‌ کارخانه‌ كك‌ سازي‌ زرند و بخش کک سازی كارخانه‌ذوب‌ آهن‌ اصفهان‌ توليد نمايد. در اين‌ رابطه‌ معادن‌ نيز موظف‌ هستند كه‌ زغال‌ خود را باشرايط كيفي‌ تعين‌ شده‌ براي‌ كارخانه‌ ارسال‌ نمايد. خاكستر زغال‌ ارسالي‌ از هر معدن‌بايستي‌ از حد معيني‌ تجاوز نكند تا كنسانتره‌ آن‌ داراي‌ راندمان‌ تعين‌ شده‌ باشد.زغال‌ ارسالي‌ از معادن‌ ناحيه‌ كرمان‌ به‌ كارخانه‌ جهت‌ تغليظ از دو نوع‌ زغال‌ كك‌شو كه‌ از گروه‌ پابدانا و زغال‌ گازدار از گروه‌ باب‌ نيزو استخراج‌ مي‌شود مي‌باشد كه‌ به‌دليل‌ اختلاف‌ در كيفيت‌ از نظر پلاستومتري‌ ـ كك‌ شوندگي‌ و... اين‌ دو نوع‌ زغال‌ در دومسير كاملا مجزا شسته‌ و به‌ اصفهان‌ منتقل‌ مي‌شوند.زغال‌ استخراج‌ شده‌ از معادن‌ توسط كاميون‌ به‌ كارخانه‌ حمل‌ و در قسمت‌ پذيرش‌تحويل‌ كارخانه‌ مي‌گردد. قسمت‌ پذيرش‌ زغال‌ شامل‌ ميدان‌ پذيرش‌ ـ بونكرهاي‌ ذخيره‌ وبونكرهاي‌ پذيرش‌ مي‌باشد.اولين‌ مرحله‌ از عمل‌ تغليظ زغال‌ سرند كردن‌ يا طبقه‌ بندي‌ زغال‌ از نظر ريزي‌ ودرشتي‌ است‌ كه‌ عمل‌ سرند كردن‌ در كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند توسط سرندهاي‌ خودبالانس‌ انجام‌ مي‌شود.زغال‌ از ميدان‌ پذيرش‌ به‌ بونكرهاي‌ ذخيره‌ فرستاده‌ مي‌شود و از آنجا جهت‌ تغليظ توسط نوار نقاله‌ به‌ ساختمان‌ تغليظ منتقل‌ مي‌شود. در ساختمان‌ تغليظ جهت‌ فرآوري‌زغالسنگ‌ از سه‌ روش‌:1 ـ واسطه‌ سنگين‌2 ـ جيگ‌3 ـ فلوتاسيون‌استفاده‌ مي‌شود. كه‌ دو روش‌ اول‌ شامل‌ باطله‌ ـ مياني‌ و كنسانتره‌ و قسمت‌فلوتاسيون‌ شامل‌ كنسانتره‌ و باطله‌ مي‌باشد.زغال‌ كنسانتره‌ حاصله‌ از تغليظ در قسمتهاي‌ واسطه‌ سنگين‌ جيگ‌ و فلوتاسيون‌ باهم‌ مخلوط و با رطوبتي‌ در حدود 20 درصد جهت‌ خشك‌ شدن‌ به‌ ساختمان‌ خشك‌ كن‌منتقل‌ مي‌شود.قسمت‌ خشك‌ كن‌ شامل‌ 5 بارابان‌ كه‌ سه‌ تاي‌ آنها مربوط به‌ خط بابنيزو و دو تاي‌آنها مربوط به‌ خط پابدانا مي‌باشد. سوخت‌ كوره‌هاي‌ خشك‌ كن‌ از مواد مياني‌ كارخانه‌تأمين‌ مي‌گردد.زغال‌ خشك‌ شده‌ از خشك‌ كن‌ به‌ سيلوهاي‌ ذخيره‌ كنسانتره‌ و از انجام‌ توسطواگن‌ به‌ كارخانه‌ ذوب‌ آهن‌ اصفهان‌ منتقل‌ مي‌شود.فصل‌ اول‌: ميدان‌ پذيرش‌ وآزمايشگاه‌ زغال1-1- ميدان‌ پذيرش‌ زغال‌: كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند بزرگترين‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ خاور ميانه‌ با ظرفيت‌ 2ميليون‌ تن‌ در سال‌ و طبق‌ طرح‌ يك‌ ميليون‌ و صد هزار تن‌ كنسانتره‌ خروجي‌ در زميني‌ به‌ابعاد 1 كيلو متر در 1/5 كيلومتر با 25000 متر مربع‌ زير بناي‌ مفيد ساختماني‌ و 600كيلومتر كابل‌ كشي‌ و 120 كيلومتر لوله‌ كشي‌ با برق‌ مصرفي‌ 11 مگاوات‌ و آب‌ مصرفي‌600 ليتر براي‌ هر تن‌ زغال‌ ورودي‌ به‌ كارخانه‌ مي‌باشد كه‌ عمليات‌ تغليظ زغال‌ را به‌عهده‌ دارد.خوارك‌ ورودي‌ به‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از 15 منطقه‌ معدني‌ با خصوصيات‌متفاوت‌ تأمين‌ مي‌شود. در نتيجه‌ همگن‌ سازي‌ خوراك‌ ورودي‌ به‌ كارخانه‌ از اهميت‌زيادي‌ برخوردار است‌. در صورت‌ فراهم‌ كردن‌ خوراك‌ يكنواخت‌ مي‌توان‌ عمليات‌تغليظ را در شرايط بهينه‌اي‌ تنظيم‌ نمود. بعلاوه‌ مخلوط كردن‌ هوشمندانه‌ دو يا چند نوع‌زغالسنگ‌ از منابع‌ معدني‌ مختلف‌ كه‌ خصوصيات‌ فيزيكي‌ و شيميايي‌ متفاوتي‌ دارندشرايط رسيدن‌ به‌ حداكثر كارآيي‌ توام‌ با ثابت‌ بودن‌ كيفيت‌ محصول‌ را فراهم‌ مي‌سازد.در چنين‌ شرايطي‌ كارخانه‌ مي‌تواند محصولي‌ با خواص‌ معين‌ توليد كند و همچنين‌با مخلوط كردن‌ زغال‌هايي‌ با كيفيت‌ پائين‌ با زغال‌هاي‌ مرغوب‌ كارائي‌ را افزايش‌مي‌دهد.تركيبي‌ از انواع‌ كاميون‌ ـ لودر و نوار نقاله‌ زغال‌ استخراج‌ شده‌ از معادن‌ را به‌ واحدذخيره‌ سازي‌ و همگن‌سازي‌ انتقال‌ مي‌دهند.فرايند مخلوط كردن‌ زغال‌ در اكثر كارخانه‌هاي‌ تغليظ با اهداف‌:1 ـ مخلوط كردن‌ دو يا چند نوع‌ زغال‌ براي‌ دستيابي‌ به‌ يك‌ مخلوط با خصوصيت‌مورد نظر2 ـ مخلوط كردن‌ يك‌ زغال‌ با خاكستر بالا با زغالي‌ با خاكستر پايين‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌مخلوط حاصل‌ قابل‌ تغليظ باشد3 ـ مخلوط كردن‌ زغالهائي‌ با ابعاد مختلف‌ جهت‌ تهيه‌ مخلوطي‌ با ابعاد مشخص‌همراه‌ است‌.بصورت‌ كلي‌ طبق‌ چهار روش‌:1 ـ معدنكاري‌ يا استخراج‌ كانه‌ از چند جبهه‌ كار در يك‌ معدن‌2 ـ انبار كردن‌ زغال‌هاي‌ ارسالي‌ توسط كاميونها در كپه‌هاي‌ ذخيره‌ سازي‌ متفاوت‌و برداشتن‌ آنها توسط لودر3 ـ ذخيره‌ سازي‌ زغال‌ به‌ صورت‌ لايه‌ و لايه‌ و برداشت‌ زغال‌ از كليه‌ لايه‌ها به‌صورت‌ عرضي‌4 ـ انبار كردن‌ در سيلوي‌ مشخص‌ و سپس‌ تنظيم‌ خروجي‌ هر سيلو بر مبناي‌ سهم‌توليد هر زغال‌مي‌توان‌ زغال‌ را مخلوط كرد. در روش‌ دوم‌ مخلوط كردن‌ دقيق‌ نيست‌ و تشخيص‌نوع‌ زغال‌ مشكل‌ است‌. روش‌ سوم‌ نياز به‌ فضاي‌ زيادي‌ دارد و در روش‌ چهارم‌ كيفيت‌زغال‌ به‌ آساني‌ كنترل‌ مي‌شود اما روشي‌ پر هزينه‌ است‌.از آنجائي‌ كه‌ خوراك‌ ورودي‌ به‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از مناطق‌ مختلف‌حوضه‌ زغالي‌ استان‌ كرمان‌ توليد مي‌شود زغالسنگهاي‌ ورودي‌ با توجه‌ به‌ خصوصيات‌فيزيكي‌ و شيميايي‌ به‌ دو گروه‌ پابدانا و بابنيزو تقسيم‌ شده‌اند و براي‌ هر گروه‌ يك‌ واحدهمگن‌ سازي‌ بر پايه‌ دانه‌ بندي‌ و خاكستر زغال‌ دايره‌ شده‌ است‌.بخش‌ همگن‌ سازي‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند شامل‌ يك‌ ميدان‌ پذيرش‌ 8 بونكرپذيرش‌ با ظرفيت‌ اسمي‌ 150 تن‌ كه‌ چهار بونكر براي‌ هر گروه‌ پابدانا و بابنيزو و 20بونكر ذخيره‌ سازي‌ با ظرفيت‌ اسمي‌ 700 تن‌ كه‌ 10 بونكر براي‌ هر گروه‌ پابدانا و بابنيزومي‌باشد.زغال‌ ورودي‌ كه‌ توسط كاميون‌ از معدن‌ به‌ كارخانه‌ وارد مي‌شود در بدو ورود ازاين‌ زغال‌ نمونه‌ برداري‌ مي‌شود. در كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند اين‌ نمونه‌ بوسيله‌ يك‌ بيل‌از هر كاميون‌ حامل‌ زغال‌ مي‌باشد.نمونه‌ زغال‌ برداشت‌ شده‌ از هر كاميون‌ بصورت‌ جداگانه‌ آسياب‌ و خرد مي‌شود تاذرات‌ زغال‌ بصورت‌ نسبتأ يكنواخت‌ در آيد. سپس‌ نمونه‌ زغال‌ آسياب‌ شده‌ را درآسياب‌ ديگري‌ خرد مي‌كنند كه‌ به‌ اين‌ عمل‌ اصطلاحأ شيميايي‌ كردن‌ زغال‌ گويند كه‌ذرات‌ زغال‌ پس‌ از اين‌ مرحله‌ در حدود 0/5 تا 1 ميليمتر مي‌باشند. هر نمونه‌ زغال‌شيميايي‌ شده‌ را بصورت‌ جداگانه‌ بسته‌بندي‌ و به‌ آزمايشگاه‌ جهت‌ انجام‌ آزمايشات‌مختلف‌ فرستاده‌ مي‌شود.در آزمايشگاه‌ بر روي‌ زغال‌ آزمايشات‌ خاكستر سنجي‌ ـ درصد مواد فرار ورطوبت‌ سنجي‌ به‌ همراه‌ پلاستومتري‌ زغال‌ انجام‌ مي‌گيرد.2-1- آزمايشگاه‌ زغال : در بخش‌ نمونه‌گيري‌ زغال‌ هر كاميون‌ در قسمت‌ باسكول‌ وزن‌ شده‌ و در ميدان‌ پذيرش‌ تخليه‌ مي‌شود. سپس‌ از زغال‌ تخليه‌ شده‌ در ميدان‌ پذيرش‌توسط بخش‌ سي‌ كيو سي‌ (كنترل‌ كيفي‌) نمونه‌ برداري‌ مي‌شود كه‌ اين‌ نمونه‌ زغال‌ بايدمعرف‌ كامل‌ زغال‌ مورد نظر باشد. اين‌ نمونه‌ بصورت‌ علمي‌ بايد از اطراف‌ كپه‌ ـ عمق‌ كپه‌ و سطح‌ كپه‌ زغال‌ برداشته‌شود.1-2-1- نمونه‌ اندازه‌گيري‌ رطوبت‌ زغال‌ : معمولا در زغال‌ دو نوع‌ رطوبت‌ وجود دارد يكي‌ رطوبت‌ خارجي‌ كه‌ در سطح‌زغال‌ وجود دارد و بسته‌ به‌ سطح‌ زغال‌ كم‌ و زياد مي‌شود براي‌ محاسبه‌ رطوبت‌ خارجي‌زغال‌ ميزان‌ اختلاف‌ وزن‌ نمونه‌ در ابتدا و پس‌ از اينكه‌ در دماي‌ 70 درجه‌ خشك‌ شده‌باشد را بدست‌ آورده‌ و به‌ وزن‌ اوليه‌ نمونه‌ تقسيم‌ مي‌كنند.رطوبت‌ ديگر زغال‌ رطوبت‌ دروني‌ يا ذاتي‌ است‌ كه‌ در منافذ و خلل‌ و فرج‌ زغال‌وجود داشته‌ و به‌ ساختار زغال‌ بستگي‌ دارد. براي‌ محاسبه‌ اين‌ رطوبت‌ يك‌ گرم‌ زغال‌ باابعاد 0/2 ميليمتر را وزن‌ كرده‌ و در ظرف‌ مخصوصي‌ ريخته‌ (بيوكسي‌) و در دماي‌105 درجه‌ سانتيگراد در مدت‌ زمان‌ 45 دقيقه‌ داخل‌ اتو مي‌گذارند سپس‌ ظرف‌ رابيرون‌ آورده‌ وزن‌ كرده‌ و اختلاف‌ وزن‌ با وزن‌ اوليه‌ بعنوان‌ رطوبت‌ دروني‌ در نظر مي‌گيرند.2-2-1- نمونه‌ اندازه‌گيري‌ مواد فرار : براي‌ اندازه‌گيري‌ مواد فرار يك‌ گرم‌ نمونه‌ زغال‌ با ابعاد 0/2 ميليمتر را كه‌ كاملادر هم‌ شده‌ باشند در داخل‌ ظرف‌ دربدار مخصوصي‌ (بيوكسي‌) ريخته‌ و سپس‌ ظرف‌حاوي‌ نمونه‌ را به‌ مدت‌ 7 دقيقه‌ در كوره‌ حرارت‌ مي‌دهيم‌ كه‌ از اين‌ 7 دقيقه‌ 3 دقيقه‌ آن‌در دماي‌ 750 و 4 دقيقه‌ آن‌ در دماي‌ 850 درجه‌ سانتيگراد مي‌باشد. اختلاف‌ وزن‌نمونه‌ بيرون‌ آورده‌ شده‌ با نمونه‌ اوليه‌ را بعنوان‌ ميزان‌ مواد فرار در نظر مي‌گيرند.3-2-1- نمونه‌ اندازه‌گيري‌ خاكستر : روش‌ اندازه‌گيري‌ خاكستر زغال‌ مانند روش‌ اندازه‌گيري‌ مواد فرار است‌. در اين‌روش‌ نيز يك‌ گرم‌ زغال‌ با ابعاد 0/2 ميليمتر را در داخل‌ كروزه‌ قرار داده‌ سپس‌ كروزه‌را در داخل‌ كوره‌ قرار مي‌دهيم‌ زماني‌ كه‌ دماي‌ كوره‌ به‌ 850 درجه‌ سانتيگراد رسيد1/5 ساعت‌ بعد كروزه‌ را بيرون‌ آورده‌ و وزن‌ مي‌كنيم‌. اختلاف‌ اين‌ عدد را از وزن‌كروزه‌ قبل‌ از حرارت‌ بدست‌ آورده‌ اين‌ عدد بعنوان‌ درصد خاكستر است‌.4-2-1- نمونه‌ اندازه‌گيري‌ پلاستومتري‌ زغال‌ :100 گرم‌ زغال‌ با دانه‌ بندي‌ 1/5 ميليمتر را وزن‌ كرده‌ در داخل‌ استكان‌ مي‌ريزيم‌پيستون‌ را در داخل‌ استكان‌ قرار داده‌ كاغذ ميليمتري‌ كه‌ بر روي‌ آن‌ به‌ ترتيب‌ از صفر تا16 كه‌ هر يك‌ نشاندهنده‌ ده‌ دقيقه‌ است‌ و همچنين‌ از 250 درجه‌ سانتيگراد تا 730درجه‌ سانتيگراد ثبت‌ شده‌ است‌ را روي‌ استوانه‌ نصب‌ مي‌كنيم‌. بعد از اينكه‌ دستگاه‌ حرارتش‌ به‌ 250 درجه‌ رسيد قلمها را روي‌ كاغذ ميليمتري‌قرار داده‌ و معمولا 50 دقيقه‌ بعد از نصب‌ قلمها اندازه‌گيري‌ شروع‌ مي‌شود. اگر نمودار خطي‌ و تپه‌اي‌ بود پلاستومتر را به‌ آرامي‌ در مجراي‌ خودش‌ واردنموده‌ وقتي‌ به‌ جائي‌ رسيد كه‌ احساس‌ كرديم‌ به‌ مانعي‌ برخورد كرده‌ اندازه‌ را مي‌خوانيم‌كه‌ اين‌ اندازه‌ مجموع‌ لايه‌ پلاستيكي‌ و لايه‌ نيم‌ كك‌ است‌ سپس‌ پلاستومتر را فشار داده‌تا لايه‌ خميري‌ را قطع‌ كند و به‌ لايه‌ نيم‌ كك‌ برسد در اين‌ نقطه‌ پلاستومتر ديگر پائين‌ترنمي‌رود اين‌ عدد را نيز قرائت‌ مي‌كنيم‌. ماكزيمم‌ اختلاف‌ اين‌ دو عدد را بعنوان‌پلاستومتري‌ زغال‌ در نظر مي‌گيرند.اما اگر نمودار بصورت‌ زيگزاگي‌ باشد هر زمان‌ كه‌ فشار گاز داخل‌ استكان‌ پيستون‌را كاملا بالا برد و به‌ نقطه‌ عطف‌ خود رسيد و خواست‌ پايين‌ بيايد پلاستومتر را بدون‌اينكه‌ فشار دهيم‌ در مجرا قرار داده‌ و اندازه‌ مي‌گيريم‌. اندازه‌ قرائت‌ شده‌ مجموع‌ لايه‌خميري‌ ـ كك‌ شو و حجم‌ گاز متراكم‌ در لايه‌ پلاستيكي‌ مي‌باشد. مجددأ صبر كرده‌وقتي‌ پيستون‌ ماملا پايين‌ آمد بدون‌ فشار عدد پلاستومتر را مي‌خوانيم‌ كه‌ اين‌ عددمجموع‌ لايه‌ خميري‌ و كك‌ شده‌ مي‌باشد. اين‌ اندازه‌ را يادداشت‌ مي‌كنيم‌ و براي‌ به‌دست‌ آوردن‌ پلاستومتري‌ زغال‌ بايد ميانگين‌ دو اندازه‌ اول‌ را بدست‌ آورده‌ و ضخامت‌لايه‌ كك‌ را از آن‌ كم‌ كنيم‌.5-2-1- عمليات‌ غرق‌ و شناور سازي‌ : پس‌ از نمونه‌ برداري نمونه‌ برداشت‌ شده‌ در بخش‌ ‌ Q.C‌ تحت‌ عمليات‌ سرند كردن‌ جهت‌ دانه‌بندي‌ و تعين‌ ميزان‌ تقريبي‌ بار به‌ هر قسمت‌ از ساختمان‌ اصلي‌ (واسطه‌ سنگين‌ ـ جيگ‌ ـفلوتاسيون‌) و غرق‌ و شناور سازي‌ قرار مي‌گيرد. در عمليات‌ غرق‌ و شناور سازي‌ شش‌ ظرف‌ با دانسيته‌هاي‌ مختلف‌ كه‌ سوسپانسيون‌آن‌ توسط آب‌ و كلريد روي‌ است‌ با دانسيته‌هاي‌ 1/3 تا 1/8 قرار دارد. نمونه‌ زغال‌ رادر يك‌ ظرف‌ توري‌ دار ريخته‌ و در هر يك‌ از ظروف‌ فوق‌ گذارده‌ مي‌شود. ذرات ‌شناور در سطح‌ ظرف‌ را برداشته‌ وزن‌ كرده‌ و بر وزن‌ كل‌ نمونه‌ (5 كيلوگرم‌) تقسيم‌مي‌كنند تا درصد آن‌ ذرات‌ بدست‌ آيد. اين‌ عمليات‌ جهت‌ رسم‌ نمودار قابليت‌ شستشوي‌زغال‌ است‌.(1)(2)(3)(4)
    روش‌ اول: ‌ تغليظ محيط سنگين‌: زغالي‌ كه‌ از معدن‌ ارسال‌ مي‌شود زغال‌ خام‌ و از تغليظ آن‌ سه‌ محصول‌ بدست‌مي‌آيد.1 ـ كنسانتره‌ كه‌ محصول‌ اصلي‌ است‌2 ـ مواد مياني‌ يا حد واسط3 ـ باطله‌كه‌ وزن‌ مخصوص‌ هر سه‌ محصول‌ با هم‌ فرق‌ كرده‌ و از همين‌ اختلاف‌ در كارخانه‌جهت‌ جدايش‌ اين‌ سه‌ ماده‌ از هم‌ استفاده‌ مي‌شود. بطوري‌ كه‌ در زير مشاهده‌ مي‌كنيددانسيته‌ كنسانتره‌ كمتر از مياني‌ و باطله‌ و دانسيته‌ مياني‌ نيز كمتر از دانسيته‌ باطله‌ مي‌باشد.دانسيته‌ كنسانتره‌ 1/4دانسيته‌ مياني‌ 1/6دانسيته‌ باطله‌ 1/8محيط سنگين‌ در تغليظ به‌ محيطي‌ گفته‌ مي‌شود كه‌ يك‌ ماده‌ جامد با آب‌ مخلوط كرده‌ (سوسپانسيون‌) و محيطي‌ سنگين‌تر از زغال‌ مورد نظر بوجود آورد.در قسمت‌ محيط سنگين‌ يا واسطه‌ سنگين‌ تغليظ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از جداكننده‌ يا سپراتور استفاده‌ مي‌شود. يك‌ سپراتور از يك‌ وان‌ يا مخزن‌ چرخ‌ يا الواتورمجهز به‌ كفشكهاي‌ صافي‌ دار تشكيل‌ شده‌ است‌ .درون‌ مخزن‌ بايستي‌ از سوسپانسيون‌ پرشده‌ تا حدي‌ كه‌ مخلوط از لبه‌ وان‌ يا مخزن‌ سپراتور سرازير شوداين‌ سوسپانسيون‌ را مي‌توان‌ از مخلوط كردن‌ گل‌ بنتونيت‌ با آب‌ ـ نمك‌ با آب‌ ـخاك‌ رس‌ با آب‌ و مخلوط سنگهاي‌ آهن‌ با آب‌ بدست‌ آورد.اما سوسپانسيون‌ مورد استفاده‌ در سپراتور بايستي‌ داراي‌ خصوصياتي‌ باشد كه‌ اين‌خصوصيات‌ عبارتند از:1 ـ در آب‌ حل‌ شود2 ـ بزودي‌ در آب‌ رسوب‌ نكند3 ـ بصورت‌ هموژن‌ و همگن‌ تمام‌ ظرف‌ را بگيرد4 ـ براحتي‌ بتوان‌ آنرا از آب‌ جدا نمود5 ـ وزن‌ مخصوص‌ آن‌ بين‌ 1/5 تا 2/5 باشدسوسپانسيون‌ آب‌ و نمك‌ را نمي‌توان‌ براحتي‌ از هم‌ جدا كرد خاك‌ رس‌ در آب‌حل‌ مي‌شود و مخلوط سنگهاي‌ آهن‌ مختلف‌ با آب‌ سريعأ رسوب‌ كرده‌ اما در آب‌ حل‌نمي‌شوند.پس‌ از آزمايشات‌ مختلف‌ دريافتند كه‌ بهترين‌ ماده‌ در تهيه‌ سوسپانسيون‌ واسطه‌سنگين‌ كارخانه‌ استفاده‌ از پودر مگنتیت‌ (Fe304) با آب‌ مي‌باشد.پودر مگنتیت‌ خود داراي‌ انواع‌ مختلفي‌ مي‌باشد. اما پودر مگنتیت‌ مورد استفاده‌ درمحيط سنگين‌ بايد داراي‌ خصوصيات‌ زير باشد:1 ـ خنثي‌ باشد يعني‌ خاصيت‌ آهنربايي‌ نداشته‌ باشد2 ـ شكل‌ ذرات‌ بصورت‌ كروي‌ باشد3 ـ اندازه‌ ذرات‌ بين‌ 40 تا 150 ميكرون‌ باشد4 ـ درجه‌ خلوص‌ آن‌ بايد از 95 حتي‌ 97 درصد هم‌ بيشتر باشد زيرا هر چه‌ عيارپودر مگنتیت‌ بالاتر باشد ميزان‌ استفاده‌ از آن‌ كمتر است‌ و بالعكس‌.مگنتیت‌ مورد استفاده‌ در كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از معادن‌ چادر ملو و گل‌ گهرسيرجان‌ تهيه‌ شده‌ و در انبار مگنتیت‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند كه‌ در طبقه‌ همكف‌ساختمان‌ تغليظ قرار دارد انبار مي‌شود. سپس‌ سنگ‌ مگنتیت را توسط آسيابي‌ خرد كرده‌و توسط كفشكها به‌ داخل‌ مخزن‌ مگنتیت‌ ريخته‌ مي‌شود (معمولا در هر بار 11 كفشك‌).در بالاي‌ اين‌ مخزن‌ يك‌ توري‌ كه‌ عمليات‌ سرند كردن‌ يا صافي‌ كردن‌ را انجام‌مي‌دهد و يك‌ شير آب‌ تميز كه‌ آب‌ آن‌ به‌ مگنتیت‌ مخزن‌ اضافه‌ مي‌شود آب‌ به‌ ميزاني‌ به‌مگنتیت‌ اضافه‌ مي‌شود كه‌ مگنتیت‌ خاصيت‌ رواني‌ پيدا كند و وزن‌ مخصوص‌ اين‌سوسپانسيون‌ در مخزن‌ حدودٲ 2/5 گرم‌ بر سانتي‌متر مكعب‌ مي‌باشد.در پايين‌ مخزن‌ چندين‌ لوله‌ هواي‌ فشرده‌ قرار دارد كه‌ با وارد كردن‌ هوا فشرده‌ به‌داخل‌ مخزن‌ عمليات‌ همزدن‌ و مخلوط كردن‌ آب‌ با مگنتیت‌ را انجام‌ داده‌ تا به‌ صورت‌كاملا يكنواخت‌ در آيد. سپس‌ به‌ وسيله‌ يك‌ پمپ‌ كه‌ در زير مخزن‌ قرار دارد اين‌سوسپانسيون‌ به‌ طبقه‌ سوم‌ رفته‌ و در مخزني‌ ديگر كه‌ به‌ آن‌ قيف‌ تنظيمي‌ گفته‌ مي‌شودتخليه‌ مي‌گردد. باز در سر اين‌ قيف‌ همانند مخزن‌ مگنتیت‌ يك‌ توري‌ و شير آب‌ و در زيرآن‌ چندين‌ لوله‌ هوا فشرده‌ قرار دارد. به‌ اين‌ سوسپانسيون‌ در قيف‌ تنظيمي‌ آب‌ افزوده‌ تابه‌ وزن‌ مخصوص‌ مورد نظر برسد. باز اين‌ هوا فشرده‌ تا به‌ وزن‌ مخصوص‌ مورد نظربرسد. باز اين‌ هوا فشرده‌ مخلوط را هم‌ زده‌ تا يكنواخت‌ شده‌ و از رسوب‌ كردن‌ آن‌جلوگيري‌ كند. سپس‌ سوسپانسيون‌ قيف‌ تنظيمي‌ توسط يك‌ پمپ‌ يك‌ در زير اين‌ پمپ‌قرار دارد به‌ محيط واسطه‌ سنگين‌ يا سپراتور پمپ‌ مي‌شود.لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ دانسيته‌ قيف‌ تنظيمي‌ سپراتور اوليه‌ هميشه‌ تنظيم‌ و برابر 1/7مي‌باشد و هر سپراتور داراي‌ قيفهاي‌ تنظيمي‌ و نا تنظيمي‌ جدا از هم‌ مي‌باشد.مگنتیت‌ استفاده‌ شده‌ در دستگاه‌ در صورت‌ خاموشي‌ يا عمل‌ نكردن‌ دستگاه‌ بايد تخليه‌ شود زيرا در اثر بي‌آبي‌ مگنتیت‌ در مدت‌ زمان‌ كوتاهي‌ سفت‌ مي‌شود. به‌ همين‌جهت‌ در زير سپراتور يك‌ لوله‌ مجهز به‌ شير اتوماتيك‌ و غلظت‌ سنج‌ وجود دارد درصورتي‌ كه‌ غلظت‌ سوسپانسيون‌ در سپراتور اوليه‌ 1/7 باشد مخلوط را به‌ قيف‌ تنظيمي‌ ودر غير اين‌ صورت‌ به‌ قيف‌ نا تنظيمي‌ هدايت‌ مي‌كند.يكي‌ از دلايل‌ استفاده‌ دستگاههاي‌ واسطه‌ سنگين‌ در بالاترين‌ ارتفاع‌ ساختمان‌تغليظ تخليه‌ مواد داخل‌ سپراتور با استفاده‌ از نيروي‌ ثقل‌ مي‌باشد.هر سنگ‌ معدن‌ معمولا در دو مرحله‌ شسته‌ مي‌شود كه‌ به‌ اين‌ مرحله‌ اوليه‌ و ثانويه‌گفته‌ مي‌شود. بعد از ورود زغال‌ بالاي‌ 10 ميليمتر از روي‌ سرندهاي‌ اوليه‌ يا اصلي‌ به‌سپراتور اوليه‌ باطله‌هاي‌ موجود در زغال‌ ته‌ نشست‌ كرده‌ و بقيه‌ مواد كه‌ مياني‌ و كنسانتره‌با وزن‌ مخصوص‌هاي‌ 1/6 و 1/4 مي‌باشند بصورت‌ شناور در روي‌ سطح‌سوسپانسيون‌ قرار مي‌گيرند.باطله‌ رسوب‌ كرده‌ داخل‌ كفشكها قرار مي‌گيرد. اين‌ كفشكها چرخيده‌ و بار خود راكه‌ باطله‌ سپراتور است‌ را داخل‌ يك‌ كانال‌ تخليه‌ مي‌كند. باطله‌ تخليه‌ شده‌ در كانال‌ واردسرند آبگيري‌ باطله‌ مي‌شود. در قسمت‌ اوليه‌ سرند آبگيري‌ كه‌ به‌ آن‌ ناحيه‌ يك‌ سوم‌سرند نيز مي‌گويند از باطله‌ سوسپانسيون‌ مگنتیت‌ گرفته‌ شده‌ و به‌ قيف‌ تنظيمي‌ مگنتیت‌ بازمي‌گردد. در قسمت‌ دو سرند كه‌ به‌ آن‌ ناحيه‌ دو سوم‌ نيز گفته‌ مي‌شود به‌ باطله‌ توسطدوشهائي‌ كه‌ در بالاي‌ سرند قرار دارد آب‌ زده‌ مي‌شود تا مگنتیت‌ چسبيده‌ به‌ آن‌ شسته‌شده‌ و همراه‌ آب‌ به‌ قيف‌ ناتنظيمي‌ مگنتیت هدايت‌ شود.مگنتیت‌ قيف‌ ناتنظيمي‌ توسط پمپ‌ به‌ آهنرباي‌ الكتريكي‌ يا سپراتور مغناطيسي‌فرستاده‌ مي‌شود. اين‌ سپراتور مگنتیت‌ را جدا كرده‌ و به‌ قيف‌ تنظيمي‌ مربوط به‌ خودمي‌فرستد. مقدار آبي‌ كه‌ در سپراتور مغناطيسي‌ با مقدار كمي‌ مگنتیت‌ همراه‌ است‌ به‌سرندهاي‌ محيط سنگين‌ فرستاده‌ شده‌ و از آن‌ استفاده‌ مي‌شود. در نهايت‌ اين‌ آب‌ دوباره‌به‌ قيف‌ ناتنظيمي‌ باز گردانده‌ مي‌شود. پس‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ مگنتیت‌ در يك‌ سيكل‌ كاملابسته‌ حركت‌ مي‌كند.مواد شناور در سپراتور اوليه‌ كه‌ مخلوطي‌ از مياني‌ و كنسانتره‌ مي‌باشد توسط يك‌پارو از قسمت‌ جلوي‌ سپراتور خارج‌ و به‌ داخل‌ سرند آبگيري‌ تخليه‌ مي‌شود. قسمت‌يك‌ سوم‌ اين‌ سرند مگنتیت‌ را از محصول‌ جدا و به‌ قيمت‌ تنظيمي‌ و در قسمت‌ دو سوم‌ زغال‌ شسته‌ شده‌ و مگنتیت به‌ همراه‌ آب‌ به‌ قيف‌ ناتنظيمي‌ فرستاده‌ مي‌شود و پس‌ از عبوراز سپراتور مغناطيسي‌ به‌ قيف‌ تنظيمي‌ مربوط به‌ خود تخليه‌ مي‌شوند.مواد مياني‌ و كنسانتره‌ از قسمت‌ جلوي‌ سرند به‌ سپراتور ثانويه‌ ريخته‌ مي‌شود. اين‌سپراتور مانند سپراتور اوليه‌ مي‌باشد فقط با اين‌ تفاوت‌ كه‌ وزن‌ مخصوص‌ سوسپانسيون ‌سپراتور ثانويه‌ 1/5 مي‌باشد.ماده‌ ته‌ نشست‌ كرده‌ در سپراتور ثانويه‌ مياني‌ است‌ كه‌ توسط كفشكها به‌ سرند آبگيري‌ مياني‌ منتقل‌ مي‌شود و عمليات‌ سرند قبل‌ روي‌ آن‌ انجام‌ مي‌گيرد. پس‌ ازآبگيري‌ از مواد مياني‌ اين‌ مواد بر روي‌ نوار نقاله‌ تخليه‌ شده‌ و بعنوان‌ سوخت‌ ازساختمان‌ تغليظ خارج‌ مي‌شود.ماده‌ شناور در سپراتور ثانويه‌ كه‌ همان‌ كنسانتره‌ است‌ توسط پاروهائي‌ به‌ سرند آبگيري‌ كنسانتره‌ تخليه‌ مي‌شود. لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ اين‌ كنسانتره‌ همراه‌ با چوب‌مي‌باشد كه‌ اين‌ چوب‌ها بايد توسط يك‌ كارگر از سرند آبگيري‌ كنسانتره‌ محيط سنگين‌جدا شوند. كنسانتره‌ درشت‌ محيط سنگين‌ روي‌ نوار نقاله‌ ريخته‌ شده‌ و به‌ سيلوهاي‌كنسانتره‌ منتقل‌ مي‌شوند.كنسانتره‌ بخش‌ واسطه‌ سنگين‌ با توجه‌ به‌ درشتي‌ زغال‌ هر خط (هر خط كه‌ زغال‌درشت‌تري‌ داشته‌ باشد) به‌ كنسانتره‌ همان‌ خط افزوده‌ مي‌شود.يكي‌ از دو ناحيه‌اي‌ كه‌ زغال‌ خط پابدانا و باب‌نيزو در يك‌ خط فرآوري‌ و تغليظمي‌شود قسمت‌ واسطه‌ سنگين‌ مي‌باشد. زيرا بطور متوسط از هر 100 تن‌ زغال‌ پابدانا و30 تن‌ بالاي‌ 10 ميليمتر و از هر 100 تن‌ زغال‌ باب‌نيزو 20 تن‌ بالاي‌ 10 ميليمترمي‌باشد. در كل‌ از مجموع‌ 200 تن‌ زغال‌ ورودي‌ تنها 50 تن‌ كه‌ يك‌ چهارم‌ كل‌ زغال‌ورودي‌ است‌ بايد در قسمت‌ محيط سنگين‌ فرآوري‌ و تغليظ شود. به‌ دليل‌ ميزان‌ كم‌زغال‌ بالاي‌ 10 ميليمتر و كم‌كردن‌ مصرف‌ هزينه‌ها ـ مصرف‌ برق‌ و آب‌ زغال‌ بالاي‌ 10ميليمتر دو خط در يك‌ خط شسته‌ و تغليظ مي‌شود.امروزه‌ از هر 1000 تن‌ زغال‌ پابدانا تنها 10 تن‌ و از هر 100 تن‌ زغال‌ باب‌نيزوتنها 5 تن‌ ذرات‌ بالاي‌ 10 ميليمتر را دارند.هر چه‌ زغال‌ درشتتر باشد شستن‌ و تغليظ آن‌ راحت‌تر مي‌باشد زيرا در زغال‌درشت‌ يك‌ مرز مشخصي‌ بين‌ مواد يعني‌ كنسانتره‌ ـ مياني‌ و باطله‌ وجود دارد بطوري‌ كه‌حتي‌ نبايد مقداري‌ كنسانتره‌ در مياني‌ و باطله‌ وجود داشته‌ باشد (0 درصد).اما زغال‌ ريز داراي‌ يك‌ طيف‌ است‌ بصورتي‌ كه‌ مرز جدايشي‌ بين‌ مواد آن‌ وجودندارد بطوري‌ كه‌ حتي‌ در باطله‌ زغال‌ ريز مقداري‌ كنسانتره‌ نيز وجود دارد (باطله‌ قسمت‌جيگ‌ و فلوتاسيون‌) كه‌ نبايد از حد مجاز آن‌ بيشتر شود.
    5-2- روش‌ دوم‌: تغليظ جيگ‌ : ذرات‌ زغال‌ زير 10 ميليمتر از قسمت‌ زير سرندهاي‌ اوليه‌ يا اصلي‌ تحت‌ فشار آب‌سرند وارد يك‌ كانال‌ مي‌شود. در ابتداي‌ اين‌ كانال‌ لوله‌ آبي‌ جهت‌ حركت‌ ذرات‌ دركانال‌ تعبيه‌ شده‌ است‌. در كف‌ كانال‌ سرندهاي‌ 1 تا 0/8 ميليمتر قرار گرفته‌ تا نرمه‌ را ازخوراك‌ جيگ‌ جدا كند.علاوه‌ بر سرندهاي‌ داخل‌ كانال‌ براي‌ نرمه‌گيري‌ بيشتر در انتهاي‌ كانال‌ قبل‌ از جيگهاسرندهاي‌ قوسي‌ با چشمه‌هاي‌ 0/75 تا 0/5 ميليمتر و سرندهاي‌ گردابي‌ با چشمه‌هاي‌0/8 ميليمتر در نظر گرفته‌ شده‌ است‌. ذرات‌ زير اين‌ سرندها براي‌ هر خط وارد كلاسيفايرهاي‌ آبي‌ مربوط به‌ همان‌ خطمي‌شود. سرريز اين‌ كلاسيفايرها به‌ عنوان‌ خوراك‌ زير يك‌ ميليمتر به‌ بخش‌ فلوتاسيون‌فرستاده‌ و ته‌ نشست‌ آن‌ به‌ عنوان‌ بار در گردش‌ به‌ سرندهاي‌ لرزان‌ يا اوليه‌ برگردانده‌مي‌شود.ذرات‌ روي‌ سرندهاي‌ قوسي‌ و گردابي‌ وارد دستگاهي‌ بنام‌ جيگ‌ مي‌شوند. جيگ‌در صنعت‌ فرآوري‌ يكي‌ از قديمي‌ترين‌ تجهيزات‌ پر عيار سازي‌ ثقلي‌ است‌. به‌ دليل‌ پائين‌بودن‌ هزينه‌هاي‌ عملياتي‌ جيگ‌ از لحاظ تناژ شستشو داراي‌ بيشترين‌ استفاده‌ مي‌باشدبطوريكه‌ بيش‌ از يك‌ سوم‌ زغالسنگ‌هاي‌ جهان‌ بوسيله‌ جيگ‌ شسته‌ مي‌شود.مشكل‌ عمده‌ مدار جيگ‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند بالا بودن‌ درصد خاكستركنسانتره‌ آن‌ (بيش‌ از 14 درصد) از حد مجاز (10/5 درصد) مي‌باشد.جيگها انواع‌ مختلفي‌ دارند مانند جيگ‌ دو مرحله‌اي‌ كه‌ داراي‌ سه‌ وان‌ يا حوضچه‌مي‌باشد كه‌ جيگهاي‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از اين‌ نوع‌ هستند و جيگهاي‌ سه‌ مرحله‌اي‌كه‌ داراي‌ چهار وان‌ يا حوضچه‌ مي‌باشند.هر جيگ‌ در مدار تغليظ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند داراي‌ سه‌ حوضچه‌ قيفي‌ شكل‌پشت‌ سر هم‌ است‌ كه‌ دهانه‌ گشاد قيفها به‌ سمت‌ بالا و دهانه‌ تنگ‌ آنها در قسمت‌ پايين‌قرار دارد.قسمت‌ فوقاني‌ حوضچه‌ توسط توري‌هاي‌ منفذ داري‌ پوشيده‌ شده‌ است‌. البته‌انتخاب‌ نوع‌ توري‌ با توجه‌ به‌ دانه‌بندي‌ خوراك‌ ورودي‌ جيگ‌ با عهده‌ مهندس‌تكنولوژي‌ است‌. اما معمولا اين‌ تورهاي‌ با چشمه‌هايي‌ به‌ اندازه‌ 4 ميليمتر مي‌باشند.دو لوله‌ از قسمت‌ پائين‌ جيگ‌ زير توري‌ وارد وان‌ يا مخزن‌ جيگ‌ مي‌شود يكي‌ ازاين‌ لوله‌ها آب‌ كه‌ اين‌ آب‌ بايد كاملا تميز و تصفيه‌ شده‌ باشد و ديگري‌ لوله‌ هوا فشرده‌است‌. هواي‌ فشرده‌ از چند پمپ‌ هوا كه‌ هوا توليد مي‌كنند به‌ ارتفاع‌ 13 متر فرستاده‌ شده‌و در مخزني‌ ذخيره‌ مي‌شوند. زماني‌ مي‌توان‌ از هواي‌ اين‌ مخزن‌ استفاده‌ كرد كه‌ فشارهواي‌ مخزن‌ ذخيره‌ به‌ حد خود رسيده‌ باشد.ابتدا شير آب‌ را باز كرده‌ آب‌ وارد حوضچه‌ جيگ‌ مي‌شود و قسمت‌ زير توري‌ رابصورت‌ كامل‌ پر كرده‌ و از سطح‌ توري‌ نيز عبور كرده‌ و روي‌ توري‌ را مي‌پوشاند. سپس‌زغال‌ زير سرندهاي‌ اوليه‌ پس‌ از گذشتن‌ از سرندهاي‌ قوسي‌ و گردابي‌ وارد جيگ‌مي‌شوند. لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ مدار جيگ‌ پابدانا و باب‌نيزو در دو خط كاملا مجزا وجدا از هم‌ كار مي‌كنند.همانطور كه‌ در ابتدا ذكر شد در ابتداي‌ جيگ‌ پابدانا سرند قوسي‌ قرار گرفته‌ كه‌خوراك‌ از طريق‌ جعبه‌ خوراك‌ دهي‌ وارد سرند شده‌ و توسط مجموعه‌اي‌ از تيغه‌ درسطح‌ سرند بصورت‌ يكنواخت‌ پخش‌ شده‌ و بصورت‌ مماسي‌ به‌ سرند منحني‌ وار باشكافهاي‌ گوهاي‌ و عمود بر جريان‌ تغذيه‌ مي‌شود. در نتيجه‌ ذرات‌ جامد در اندازه‌ ازپيش‌ تعين‌ شده‌ جدا شده‌ و محصول‌ آبگيري‌ شده‌ و از لبه‌ انتهائي‌ سرند خارج‌ مي‌شود.در ابتداي‌ جيگ‌ باب‌نيزو سرند گردابي‌ وجود دارد. اين‌ سرندها داراي‌ يك‌ افشانه‌ورودي‌ ـ يك‌ استوانه‌ و يك‌ سبد مخروطي‌ است‌. خوراك‌ از طريق‌ افشانه‌ ورودي‌بصورت‌ مماسي‌ وارد شده‌ و در امتداد ديواره‌ استوانه‌ شتاب‌ گرفته‌ سپس‌ وارد بخش‌مخروطي‌ مي‌شود و پس‌ از آبگيري‌ از سوراخي‌ كه‌ در وسط قسمت‌ مخروطي‌ است‌بصورت‌ محصول‌ آبگيري‌ شده‌ خارج‌ مي‌شود.زغال‌ ورودي‌ به‌ قسمت‌ جيگ‌ پس‌ از عبور از سرندهاي‌ فوق‌ وارد جيگ‌ ماشين‌شده‌ و روي‌ سطح‌ قرار گرفته‌ و تمام‌ سطح‌ توري‌ جيگ‌ را بصورت‌ يكنواخت‌ پر مي‌كندكه‌ به‌ اين‌ زغال‌ پوشيده‌ شده‌ روي‌ سطح‌ توري‌ جيگ‌ اصطلاحأ بستر جيگ‌ گفته‌ مي‌شود.بستر داراي‌ اندازه‌ معيني‌ است‌ زماني‌ كه‌ بستر به‌ ميزان‌ معين‌ خود رسيد زغال‌ هم‌ كه‌از سرندها وارد جيگ‌ مي‌شود در اين‌ زمان‌ شير هوا را باز مي‌كنند. اين‌ فشار هوا با توجه‌به‌ نوع‌ زغال‌ و گرفتن‌ چه‌ درصدي‌ از خاكستر زغال‌ فرق‌ مي‌كند. قبل‌ از باز كردن‌ شير هوامقداري‌ آب‌ در لوله‌ هوا تا ارتفاع‌ سطح‌ آب‌ قرار دارد. هوا فشرده‌ آب‌ داخل‌ لوله‌ را بافشار وارد حوضچه‌ جيگ‌ مي‌كند.آب‌ به‌ شدت‌ به‌ بستر جيگ‌ برخورد كرده‌ بستر را باز مي‌كند و ذرات‌ زغال‌ روي‌توري‌ را به‌ سمت‌ بالا پرتاب‌ مي‌كند. زماني‌ كه‌ ذرات‌ تا حد امكان‌ به‌ بالا پرت‌ شدند هواقطع‌ مي‌شود بستر مدار جيگ‌ در هم‌ قفل‌ شده‌ و نمي‌گذارد ذرات‌ ريز زغال‌ از توري‌جيگ‌ عبور كند و وارد آب‌ زير توري‌ شود. اگر اين‌ ذرات‌ به‌ آب‌ زير توري‌ افزوده‌شوند آب‌ را كثيف‌ و غلظت‌ آن‌ را زياد كرده‌ و به‌ هواي‌ فشرده‌ بيشتري‌ جهت‌ پرتاب‌ موادبه‌ سمت‌ بالا نياز داريم‌.در اين‌ زمان‌ مواد درون‌ جيگ‌ بر اساس‌ وزن‌ مخصوص‌ خود به‌ ترتيب‌ سقوطمي‌كنند. در اين‌ ميان‌ باطله‌ كه‌ داراي‌ وزن‌ مخصوص‌ بيشتري‌ مي‌باشد سريعتر سقوط كرده‌و رسوب‌ مي‌كند. پيش‌ از آنكه‌ مواد مياني‌ و كنسانتره‌ سقوط كنند اين‌ مواد توسط جريان‌افقي‌ آب‌ وارد وان‌ دوم‌ جيگ‌ مي‌شوند. در اين‌ راستا غلظت‌ آب‌ جيگ‌ مؤثر مي‌باشددانسيته‌ اين‌ آب‌ حدود 1/48 و از ذرات‌ ريز زغال‌ اين‌ دانسيته‌ بوجود مي‌آيد (آب‌ورودي‌ به‌ جيگ‌ نه‌ آب‌ زير توري‌ جيگ‌).خوراك‌ وان‌ دوم‌ شامل‌ كنسانتره‌ ـ مياني‌ و مقدار كمي‌ باطله‌ است‌ زيرا همانطور كه‌قبلا ذكر شده‌ ذرات‌ ريز زغال‌ داراي‌ يك‌ طيف‌ مي‌باشند.فشار هوا مورد استفاده‌ در وان‌ دوم‌ كمتر از وان‌ اول‌ است‌ زيرا در وان‌ دوم‌باطله‌هاي‌ سنگيني‌ جهت‌ پرتاب‌ به‌ سمت‌ بالا وجود ندارد.خوراك‌ وان‌ سوم‌ كنسانتره‌ و درصد كمي‌ مياني‌ است‌. تنها تفاوتي‌ كه‌ ميان‌ سه‌ وان‌جيگ‌ وجود دارد ميزان‌ هواي‌ فشرده‌ مي‌باشد و تمام‌ عمليات‌ سه‌ وان‌ مشابه‌ با هم‌ است‌.ذرات‌ روي‌ توري‌ جيگ‌ كه‌ در وان‌ اول‌ باطله‌ و در وان‌ دوم‌ مخلوطي‌ از باطله‌ ومياني‌ و در وان‌ سوم‌ مخلوطي‌ از مياني‌ و كنسانتره‌ مي‌باشد به‌ سمت‌ جلوي‌ جيگ‌ حركت‌مي‌كند اين‌ حركت‌ ذرات‌ به‌ دو دليل‌:1 ـ وجود جريانات‌ نبضي‌ شكل‌ كه‌ حالت‌ سينوسي‌ داشته‌ همراه‌ با نيروي‌ افقي‌ آب‌2 ـ اختلاف‌ فشار هوا در هر سلول‌ جيگ‌ كه‌ باعث‌ پرش‌ مواد به‌ سمت‌ جلومي‌شود انجام‌ مي‌پذيرد.هر حوضچه‌ جيگ‌ از دو سلول‌ تشكيل‌ شده‌ و هر سلول‌ داراي‌ لوله‌ آب‌ و هواي‌فشرده‌ مجزائي‌ است‌ كه‌ هواي‌ فشرده‌ سلول‌ اول‌ از سلول‌ دوم‌ جيگ‌ كمتر است‌ زيرا اگرفشار هوا در دو سلول‌ مساوي‌ باشد مواد در جا زده‌ و حركت‌ نمي‌كنند و اگر فشار هوا درسلول‌ اول‌ كمتر از سلول‌ دوم‌ باشد مواد به‌ سمت‌ عقب‌ حركت‌ مي‌كنند. كنسانتره‌ وان‌سوم‌ كه‌ همراه‌ درصد مجازي‌ مياني‌ است‌ وارد حوضچه‌هاي‌ با گرالواتور مي‌شود.كنترل‌ دانسيته‌ جدايش‌ در جيگ‌ توسط شناورهايي‌ كه‌ در بستر جيگ‌ قرار داردانجام‌ مي‌گيرد اين‌ شناور در نقطه‌اي‌ از بستر كه‌ لايه‌هاي‌ سنگين‌ و سبك‌ از هم‌ جدامي‌شوند قرار مي‌گيرد. شناور بصورت‌ يك‌ هيدرومتر عمل‌ مي‌كند و دانسيته‌ ويژه‌مخلوط زغال‌ و باطله‌ و آب‌ را در سطح‌ انتخاب‌ شده‌ در بستر جيگ‌ اندازه‌ مي‌گيرد.دانسيته‌ ويژه‌ اندازه‌گيري‌ شده‌ تابعي‌ از سطح‌ باطله‌ در بستر جيگ‌ است‌. ارتفاع‌سطح‌ شناور با دانسيته‌ ويژه‌ بستر تغيير مي‌كند و يك‌ وسيله‌ مناسب‌ جهت‌ تعين‌ زمان‌ تخليه‌باطله‌ در وان‌ اول‌ و مياني‌ را در وان‌ دوم‌ و سوم‌ فراهم‌ مي‌كند.ذرات‌ روي‌ توري‌ طبق‌ دو دليل‌ قبل‌ به‌ سمت‌ جلوي‌ حوضچه‌ حركت‌ مي‌كنند. درقسمت‌ جلوي‌ وان‌ يك‌ شيار قيفي‌ شكل‌ وجود دارد در داخل‌ شيار قيف‌ يك‌ چرخ‌ تخليه‌يا روتور تخليه‌ قرار دارد دستگاه‌ مجهز به‌ يك‌ پانتوگراف‌ است‌ و ماشينيست‌ بايدبگونه‌اي‌ وزنه‌هاي‌ پانتوگراف‌ را تنظيم‌ كند كه‌ با ضربات‌ آب‌ پانتوگراف‌ به‌ سمت‌ بالا ودر بازگشت‌ به‌ سطح‌ بستر برخورد نمايد. زماني‌ كه‌ بستر از حد معيني‌ بيشتر شد پانتوگراف‌از طريق‌ يك‌ سيستم‌ الكتريكي‌ به‌ روتور تخليه‌ فرمان‌ داده‌ و باطله‌ داخل‌ قيف‌ را به‌ مخزن‌مربوطه‌ تخليه‌ مي‌كند و شيار قيف‌ را جهت‌ پر شدن‌ مجدد از مواد خالي‌ و آماده‌مي‌سازد.باطله‌ درون‌ مخزن‌ باطله‌. (باطله‌ حاصل‌ از وان‌ اول‌ جيگ‌) توسط الواتوري‌ كه‌مجهز به‌ كفشكهاي‌ مشبكي‌ است‌ داخل‌ كانالي‌ ريخته‌ و پس‌ از عبور سرند آبگيري‌ به‌ نوارحمل‌ باطله‌ منتقل‌ مي‌شوند. داخل‌ كفشكهاي‌ الواتور هميشه‌ بايد يك‌ مشخص‌ و ثابتي‌رسوب‌ داشته‌ باشد (از مواد مياني‌ كنسانتره‌ و باطله‌) تا مشخص‌ شود كه‌ دستگاه‌ جيگ‌ به‌خوبي‌ عمل‌ مي‌كند.بصورت‌ كلي‌ اگر رسوبات‌ وان‌ دوم‌ ميل‌ به‌ باطله‌ داشته‌ باشند (درصد مواد باطله‌آن‌ بيشتر از مواد مياني‌ باشد) به‌ باطله‌ها و اگر ميل‌ به‌ مواد مياني‌ داشته‌ باشند (درصد موادمياني‌ آنها بيش‌ از باطله‌ باشد) به‌ مواد مياني‌ افزوده‌ مي‌شوند كه‌ امروزه‌ تمام‌ رسوبات‌ وان‌دوم‌ به‌ مواد مياني‌ افزوده‌ مي‌شوند.مياني‌ جيگ‌ پابدانا و باب‌نيزو با هم‌ مخلوط مي‌شوند. يكي‌ از دو نقطه‌اي‌ كه‌ باززغال‌ دو خط در يك‌ خط شسته‌ و تغليظ مي‌شود همين‌ نقطه‌ مي‌باشد.مخلوط مياني‌ دو خط توسط كانال‌ توري‌ داري‌ وارد جيگ‌ كنترلي‌ مي‌شوند. قبل‌از ورود به‌ جيگ‌ كنترلي‌ اين‌ مواد دوباره‌ از يك‌ سرند عبور مي‌كنند. بصورت‌ كلي‌اندازه‌ جيگ‌ كنترلي‌ از دو جيگ‌ قبل‌ كوچكتر است‌ چنانچه‌ جيگهاي‌ قبل‌ مدل‌ OM-18 وجيگ‌ كنترلي‌ مدل‌ OM-12مي‌باشد. در زير پاره‌اي‌ از خصوصيات‌ اين‌ جيگها ذكر شده‌است‌:جيگ‌ مدل‌ OM-18:ظرفيت‌ 180 تا 500 تن‌ بر ساعت‌محدوده‌ ابعاد خوراك‌ 0/5 تا 125 ميليمترتعداد بخش‌هاي‌ جيگ‌ 3 حوض‌عرض‌ هر بخش‌ 3000 ميليمترمساحت‌ كل‌ سرند 18 متر مربع‌اندازه‌ چشمه‌ سرند براي‌ خوراك‌ ريز 4 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ سرند براي‌ خوراك‌ درشت‌ 6 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ سرند براي‌ خوراك‌ متوسط 4 تا 6 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ براي‌ خوراك‌ ريز با بستر مصنوعي‌ 25 در 25 ميليمترفشار هوا مورد استفاده‌ 0/21 تا 0/25 KGF بر سانتيمتر مربع‌متوسط هواي‌ مصرفي‌ 1/5 متر مكعب‌ بر ثانيه‌فركانس‌ 57 تا 67 CPMدامنه‌ نوسانات‌ تا 130 ميليمتركنترل‌ سطح‌ بستر بصورت‌ دستي‌ و اتوماتيك‌جيگ‌ مدل‌ OM-12 :ظرفيت‌ 120 تا 320 تن‌ بر ساعت‌محدوده‌ ابعاد خوراك‌ 0/5 تا 125 ميليمترتعداد بخشهاي‌ جيگ‌ 3 حوضچه‌عرض‌ هر بخش‌ 2000 ميليمترمساحت‌ كل‌ سرند 12 متر مربع‌اندازه‌ چشمه‌ سرند براي‌ خوراك‌ ريز 4 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ براي‌ خوراك‌ متوسط 4 تا 6 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ براي‌ خوراك‌ درشت‌ 6 ميليمتراندازه‌ چشمه‌ براي‌ خوراك‌ ريز با بستر مصنوعي‌ 25 در 25 ميليمترفشار هوا مورد استفاده‌ 0/21 تا 0/25 KGF بر سانتيمتر مربع‌متوسط هواي‌ مصرفي‌ 0/7 متر مكعب‌ بر ثانيه‌فركانس‌ 43 تا 51 CPMدامنه‌ نوسانات‌ تا 130 ميليمتركنترل‌ سطح‌ بستر بصورت‌ دستي‌ و اتوماتيك‌مواد رسوب‌ كرده‌ در وان‌ دوم‌ و سوم‌ جيگ‌ كنترلي‌ كه‌ مياني‌ و درصدي‌ كنسانتره‌مي‌باشند وارد دستگاهي‌ بنام‌ دايناويرپول‌ مي‌شوند. اين‌ دستگاه‌ كه‌ داراي‌ يك‌ محيطسنگين‌ توسط پودر مگنتیت‌ است‌ تا حدي‌ كنسانتره‌ را از مواد مياني‌ جدا مي‌كند. در اين‌ دستگاه‌ مواد رسوبي‌ در وان‌ دوم‌ و سوم‌ جيگ‌ كنترلي‌ پس‌ از سرند شدن‌وارد يك‌ لوله‌اي‌ كه‌ داراي‌ يك‌ سوسپانسيون‌ است‌ مي‌شود. در اين‌ لوله‌ آب‌ كه‌ بصورت‌گردابي‌ در آمده‌ در اطراف‌ لوله‌ مي‌چرخد و مواد مياني‌ بر اساس‌ وزن‌ مخصوصشان‌ دراين‌ آب‌ قرار گرفته‌ و از دهانه‌ ديگر لوله‌ خارج‌ مي‌شوند.كنسانتره‌ كه‌ داراي‌ وزن‌ مخصوص‌ كمتري‌ است‌ در قسمت‌ وسط اين‌ گرداب‌ قرارگرفته‌ و بصورت‌ جداگانه‌ از لوله‌ خارج‌ مي‌شود. كنسانتره‌ دايناويرپول‌ بطور مساوي‌ باكنسانتره‌ دو خط اضافه‌ مي‌شود. مياني‌ توسط سرندهاي‌ آبگيري‌ و سانتريفوژها آبگيري‌شده‌ و به‌ خارج‌ از كارخانه‌ جهت‌ سوخت‌ منتقل‌ مي‌شوند.سانتريفوژ دستگاهي‌ است‌ كه‌ براي‌ آبگيري‌ ذرات‌ ريز زغال‌ كمتر از 3/75ميليمتر مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد. بار اوليه‌ آن‌ از سرندهاي‌ آبگيري‌ اوليه‌ تأمين‌ مي‌شود.اين‌ دستگاهها با اعمال‌ نيروي‌ گريز از مركز مي‌تواند رطوبت‌ زغال‌ را به‌ ميزان‌ قابل‌توجهي‌ كاهش‌ دهد. محصول‌ حاصل‌ از سانتريفوژها محتوي‌ 10 تا 20 درصد رطوبت‌است‌.كنسانتره‌ هر خط وارد حوضچه‌هاي‌ كنسانتره‌ مي‌شود. اين‌ حوضچه‌ داراي‌ يك‌باگرالواتور غلاف‌ داري‌ مي‌باشد. كنسانتره‌ از دهانه‌ اين‌ حوضچه‌ كه‌ بصورت‌ سلسله‌ ماننداست‌ با فشار وارد شده‌ و به‌ غلاف‌ الواتور برخورد مي‌كند. ذرات‌ درشت‌ كنسانتره‌ كه‌داراي‌ وزن‌ بيشتري‌ هستند روي‌ غلاف‌ حركت‌ كرده‌ و سريعأ رسوب‌ مي‌كنند. ذرات‌ ريزروي‌ غلاف‌ كه‌ وزن‌ كمتري‌ دارند توسط شيار 8 مانندي‌ كه‌ روي‌ اين‌ غلاف‌ است‌ به‌قسمت‌ جلوي‌ حوضچه‌ هدايت‌ و از آنجا به‌ كانالي‌ تخليه‌ مي‌شوند. مواد درون‌ اين‌ كانال‌به‌ تيكنرهاي‌ 18 متري‌ فرستاده‌ مي‌شود.كنسانتره‌ رسوب‌ كرده‌ در حوضچه‌ توسط الواتور بالا كشيده‌ شده‌ و روي‌ سرندآبگيري‌ ريخته‌ مي‌شوند و از آنجا به‌ سانتريفوژها هدايت‌ و از آنجا پس‌ از آبگيري‌ روي‌نوار نقاله‌ حامل‌ كنسانتره‌ تخليه‌ مي‌شوند. سپس‌ اين‌ زغال‌ پس‌ از عبور از ايستگاه‌ انتقال‌ به‌سمت‌ خشك‌ كن‌ جهت‌ خشك‌ شدن‌ ارسال‌ مي‌شود.آب‌ زير سانتريفوژها و ذرات‌ زير سرند به‌ كانال‌ جلوي‌ حوضچه‌هاي‌ كنسانتره‌منتقل‌ و از آنجا به‌ تيكنرها مي‌ريزند.- روش‌ سوم‌: تغليظ فلوتاسيون‌: زغال‌ بدليل‌ داشتن‌ جذب‌ سطحي‌ و ابران‌ بودن‌ ذاتي‌ آن‌ قابل‌ فلوتاسيون‌ها مي‌باشدهمينطور كه‌ قبلا در مدار جيگ‌ ذكر كرديم‌ در كانال‌ خوراك‌ دهي‌ جيگ‌توري‌هايي‌ در كف‌ كانال‌ نصب‌ شده‌ بود تا نرمه‌ را يا بطور كلي‌ ذرات‌ زير يك‌ ميليمتر رااز خوراك‌ جيگ‌ جدا كند. علاوه‌ بر اين‌ توريها در سر راه‌ هر جيگ‌ نيز سرندهاي‌ گردابي‌ و قوسي‌ نيز بدين‌منظور نسب‌ شده‌اند. ته‌ ريز سرندهاي‌ قوسي‌ و گردابي‌ و توريهاي‌ كانال‌ خوراك‌ دهي‌ جيگ‌ واردمخزني‌ به‌ نام‌ هيدروكلاسيفاير مي‌شوند. منظور از هيدروكلاسيفاير يعني‌ مخزني‌ كه‌ در آن‌طبقه‌ بندي‌ آبي‌ صورت‌ مي‌گيرد.اين‌ ذرات‌ ابتدا در يك‌ قسمت‌ از هيدروكلاسيفاير كه‌ همانند پاشويه‌ حوض‌مي‌باشد تخليه‌ مي‌شوند در اين‌ قسمت‌ از مخزن‌ سرعت‌ حركت‌ ذرات‌ كم‌ مي‌شود. درجلوي‌ اين‌ ناحيه‌ از مخزن‌ تعداد شش‌ سوراخ‌ وجود دارد. درست‌ در جلوي‌ اين‌ سوراخهادر مخزن‌ هيدروكلاسيفاير يك‌ ورق‌ با شيب‌ معيني‌ نسب‌ شده‌ است‌. شيب‌ اين‌ ورق‌ بايدكاملا تنظيم‌ شده‌ باشد زيرا اگر شيب‌ اين‌ ورق‌ بيش‌ از حد معين‌ باشد باعث‌ سقوط آزاداجسام‌ و اگر شيب‌ آن‌ از حد معين‌ خود كمتر باشد ذرات‌ زغال‌ نمي‌توانند روي‌ سطح‌ آن‌حركت‌ كرده‌ و پايين‌ بيايند.ذرات‌ زغال‌ پس‌ از عبور از اين‌ شش‌ سوراخ‌ به‌ صورت‌ افقي‌ حركت‌ كرده‌ تا به‌ اين‌ورق‌ برسند. قسمت‌ بالاي‌ اين‌ ورق‌ به‌ شكل‌ سلسله‌ گونه‌ يا انگشتي‌ مانند است‌. ذرات‌زغال‌ پس‌ از برخورد به‌ اين‌ ورق‌ جدا مي‌شوند ذرات‌ درشت‌ زغال‌ كه‌ وزن‌ آنها بيشتراست‌ روي‌ اين‌ ورق‌ سر خورده‌ و به‌ سمت‌ پايين‌ حركت‌ مي‌كند. در كف‌ مخزن‌هيدروكلاسيفاير پمپي‌ قرار گرفته‌ تا مواد رسوبي‌ اين‌ مخزن‌ را كه‌ همات‌ ذرات‌ درشت‌زغال‌ است‌ را به‌ ابتداي‌ خط تغليظ كارخانه‌ يعني‌ همان‌ سرندهاي‌ اوليه‌ پمپ‌ كند.ذرات‌ ريز زغال‌ از قسمت‌ انگشتي‌ مانند ورق‌ واقع‌ در كلاسيفاير عبور كرده‌ و وارديك‌ قسمت‌ ديگر از كلاسيفاير كه‌ عمل‌ مخزن‌ را انجام‌ مي‌دهد وارد مي‌شوند. در اين‌قسمت‌ از هيدروكلاسيفاير يك‌ لوله‌ قرار دارد تا ذرات‌ ريز زغال‌ را از اين‌ قسمت‌ به‌مخزني‌ به‌ نام‌ مخزن‌ شلم‌ منتقل‌ كند. ذرات‌ ريز زغال‌ موجود در مخزن‌ شلم‌ توسط يك‌پمپ‌ به‌ قسمت‌ فلوتاسيون‌ منتقل‌ مي‌شود. پس‌ يكي‌ از محلهاي‌ خوراك‌ دهي‌ قسمت ‌فلوتاسيون‌ كارخانه‌ مخزن‌ شلم‌ مي‌باشد.محل‌ ديگري‌ كه‌ قسمت‌ فلوتاسيون‌ از آن‌ تغذيه‌ مي‌شود تيكنرهاي‌ 18 متري‌مي‌باشد. تيكنرها حوضچه‌هاي‌ قيفي‌ شكلي‌ هستند كه‌ دهانه‌ آنها (در تيكنرهاي‌ 18متري‌) 18 متر قطر دارد.همان‌ طور كه‌ قبلا در مدار جيگ‌ شرح‌ داديم‌ كنسانتره‌ جيگها وارد مخازني‌ به‌ نام‌باگرالواتور مي‌شوند.ذرات‌ درشت‌ كنسانتره‌ در اين‌ مخازن‌ رسوب‌ كرده‌ و توسط الواتوربه‌ سرندهاي‌ آبگيري‌ و سانتريفوژها منتقل‌ مي‌شوند. سر ريز اين‌ مخازن‌ وارد كانال‌ جلوي‌اين‌ مخازن‌ شده‌ و به‌ تيكنرهاي‌ 18 متري‌ فرستاده‌ مي‌شوند. البته‌ ذرات‌ زير سانتريفوژها وهمچنين‌ سرندهاي‌ آبگيري‌ و سانتريفوژها منتقل‌ مي‌شوند. سر ريز اين‌ مخازن‌ وارد كانال‌جلوي‌ اين‌ مخازن‌ شده‌ و به‌ تيكنرهاي‌ 18 متري‌ فرستاده‌ مي‌شوند. البته‌ ذرات‌ زيرسانتريفوژها و همچنين‌ سرندهاي‌ آبگيري‌ كنسانتره‌ نيز بعد از انتقال‌ به‌ بخش‌ جلوي‌ اين‌مخزن‌ به‌ تيكنرهاي‌ 18 متري‌ منتقل‌ مي‌شوند.كف‌ تيكنرها داراي‌ يك‌ شيب‌ كم‌ و ملايم‌ مي‌باشد و هميشه‌ بايد داراي‌ يك‌ مقدارمعيني‌ بستر باشد. خوراك‌ تيكنرها از مركز اين‌ حوضچه‌ پس‌ از گذشتن‌ از يك‌ استوانه‌مشبك‌ بصورت‌ شعاعي‌ وارد حوضچه‌ پس‌ از گذشتن‌ از يك‌ استوانه‌ مشبك‌ بصورت‌شعاعي‌ وارد حوضچه‌ مي‌شوند. در اين‌ محل‌ نيز ذرات‌ بر اساس‌ وزن‌ مخصوصشان‌ به‌ترتيب‌ رسوب‌ مي‌كنند يعني‌ مواد درشت‌تر در كف‌ و زير مواد ريز قرار مي‌گيرند. مواد ريز تقريبأ در بالاي‌ كف‌ اين‌ حوضچه‌ رسوب‌ مي‌كنند.اين‌ حوضچه‌ها مجهز به‌ يك‌ همزن‌ كه‌ به‌ اصطلاح‌ به‌ آن‌ شلم‌ كش‌ گفته‌ مي‌شودمي‌باشند. اين‌ همزن‌ به‌ آرامي‌ در حوضچه‌ مي‌چرخد. سرعت‌ اين‌ همزن‌ بايد بگونه‌اي‌باشد تا آب‌ سطح‌ حوضچه‌ متلاطم‌ نشود و ذرات‌ فرصت‌ ته‌ نشست‌ را داشته‌ باشند.در پايين‌ اين‌ همزن‌ تيغه‌اي‌ قرار دارد كه‌ در اثر گردش‌ همزن‌ اين‌ تيغه‌ نيز مي‌چرخدو باعث‌ كنده‌ شدن‌ ذرات‌ ريز كه‌ در بالاي‌ كف‌ اين‌ مخزن‌ قرار دارند مي‌شود و آنها را به‌مركز پاييني‌ حوضچه‌ هدايت‌ مي‌كند. مواد از اين‌ قسمت‌ حوضچه‌ توسط پمپي‌ به‌ قسمت‌فلوتاسيون‌ كارخانه‌ تغليظ منتقل‌ مي‌شوند. تيغه‌ پائيني‌ همزن‌ نبايد در اثر گردش‌ صدمه‌اي‌به‌ بستر وارد كرده‌ و يا آن‌ را بكند.سر ريز اين‌ حوضچه‌ها بعنوان‌ باطله‌ از مسير تغليظخارج‌ مي‌شوند. مواد سر ريز از اين‌ حوضچه‌ها بايد بطور متوسط حدودأ 30 تا 40 گرم ‌در هر ليتر آب‌ باشد.مواد پمپ‌ شده‌ از مخزن‌ شلم‌ و تيكنرهاي‌ 18 متري‌ توسط دو لوله‌ كاملا مجزاوارد مخزني‌ در قسمت‌ بالاي‌ بخش‌ فلوتاسيون‌ مي‌شوند.در زير اين‌ مخزن‌ يك‌ شير جهت‌ هدايت‌ زغال‌ به‌ قسمت‌ بعدي‌ وجود دارد كه‌زغال‌ را به‌ مخزني‌ بنام‌ كاسكاد منتقل‌ مي‌كند. در قسمت‌ بالاي‌ كاسكاد يك‌ توري‌ قراردارد وقتي‌ كه‌ زغال‌ از بالاي‌ كاسكاد يك‌ توري‌ قرار دارد وقتي‌ كه‌ زغال‌ از بالاي‌كاسكاد وارد آن‌ مي‌شود از اين‌ توري‌ بصورت‌ دوش‌ مانند عبور مي‌كند و قبل‌ از رسيدن‌به‌ توري‌ زيرين‌ كاسكاد توسط دو شير مجهز بنام‌ كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ مي‌شوند.معمولا در تغليظ اكثر سنگهاي‌ معدني‌ به‌ روش‌ فلوتاسيون‌ از موادي‌ بنام‌ كف‌ سازو جمع‌كننده‌ استفاده‌ مي‌شود اما بسته‌ به‌ نوع‌ ماده‌ معدني‌ يا سنگ‌ معدني‌ اين‌ دو ماده‌ فرق‌مي‌كنند.در كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از روغن‌ كاج‌ كه‌ از صمغ‌ درخت‌ كاج‌ بدست‌ مي‌آيدو بوي‌ بسيار تندي‌ دارد بعنوان‌ كف‌ساز استفاده‌ مي‌شده‌ اما امروزه‌ از مواد شيميايي‌ نظيرروغن‌ كاج‌ كه‌ بي‌بو مي‌باشند استفاده‌ مي‌شود.در طرح‌ اوليه‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند از نفت‌ نيز بعنوان‌ جمع‌كننده‌ استفاده‌مي‌شد.زغال‌ پس‌ از عبور از توري‌ اولي‌ كاسكاد توسط دو شير كه‌ زير اين‌ توري‌ قراردارند و كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ را بصورت‌ پودري‌ و اسپري‌ مانند به‌ ذرات‌ زغال‌ اضافه‌مي‌كنند. ميزان‌ اضافه‌ كردن‌ كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ بايد مشخص‌ باشد زيرا اگر اين‌ مقداراز حد معين‌ كمتر باشد راندمان‌ كار كم‌ و اگر از حد معين‌ خود بيشتر باشد خاكستر زغال‌بيشتر شده‌ و همچنين‌ مصرف‌ روغن‌ كاج‌ كه‌ ماده‌اي‌ بسيار گران‌ است‌ افزايش‌ پيدا مي‌كند.معمولا 70 درصد كف‌ ساز و جمع‌كننده‌ در كاسكاد به‌ زغال‌ افزوده‌ مي‌شود و30 درصد باقيمانده‌ در سلولهاي‌ فلوتاسيون‌ به‌ زغال‌ افزوده‌ مي‌شود.زغالي‌ كه‌ از توري‌ دوم‌ كاسكاد عبور مي‌كند مخلوطي‌ از زغال‌ ـ كف‌ ساز وجمع‌كننده‌ مي‌باشد. اين‌ مخلوط از طريق‌ لوله‌هاي‌ زير كاسكاد وارد دستگاه‌هاي‌فلوتاسيون‌ مي‌شود.ماشين‌ اوليه‌ فلوتاسيون‌ داراي‌ شش‌ سلول‌ مي‌باشد و ماشين‌ ثانويه‌ فلوتاسيون‌ داراي‌چهار سلول‌ مي‌باشد. هر سلول‌ بطور مجزا داراي‌ يك‌ همزن‌ است‌ كه‌ با يك‌ دورمشخص‌ دائمأ مي‌چرخد و مخلوط زغال‌ ـ كف‌ ساز و جمع‌كننده‌ را هم‌ مي‌زند.جدا شدن‌ زغال‌ از باطله‌ توسط كف‌ ساز و روغن‌ بصورت‌ زير انجام‌ مي‌گيرد. زغال‌ يك‌ جسم‌ آبران‌ است‌ كه‌ در اصطلاح‌ علمي‌ به‌ آن‌ هيدروفوژ يا هيدروفوب‌به‌ معني‌ ابگريز مي‌گويند. خصوصأ ذرات‌ ريز زغال‌ كه‌ اندازه‌ كمتر از يك‌ ميليمتر را دارامي‌باشند از اين‌ خاصيت‌ بيشتر تبعيت‌ مي‌كنند.برعكس‌ ذرات‌ زغال‌ كه‌ ابران‌ مي‌باشند ذرات‌ باطله‌ ابدوست‌ يا هيدروفيل‌مي‌باشند. روغن‌ كف‌ ساز توسط زغال‌ ابران‌ جذب‌ مي‌شود و نوع‌ روغن‌ بايد بگونه‌اي‌باشد كه‌ به‌ زغال‌ بچسبد. باطله‌ بر خلاف‌ زغال‌ روغن‌ را جذب‌ نكرده‌ و آب‌ را به‌ خودمي‌گيرد و جذب‌ مي‌كند.ذرات‌ باطله‌ با جذب‌ آب‌ سنگين‌ شده‌ و به‌ سمت‌ پايين‌ سلول‌ حركت‌ مي‌كنند وذرات‌ زغال‌ كه‌ آب‌ را جذب‌ نكرده‌اند سبك‌ و به‌ سمت‌ بالاي‌ سلول‌ حركت‌ مي‌كنند. اماحركت‌ باطله‌ به‌ سمت‌ پايين‌ و كنسانتره‌ به‌ سمت‌ بالا به‌ كندي‌ صورت‌ مي‌گيرد و به‌عواملي‌ نياز دارد تا اين‌ حركت‌ را تسريع‌ نمايد.همزن‌ كه‌ در كف‌ سلول‌ قرار دارد يك‌ حالت‌ گردابي‌ در مركز و زير سلول‌ ايجادمي‌كند بطوري‌ كه‌ هوا را از سطح‌ سلول‌ به‌ سمت‌ پايين‌ كشيده‌ و بصورت‌ حباب‌هايي‌ درمايع‌ سلول‌ آزاد مي‌كند كه‌ بدين‌ جهت‌ دو لوله‌ در بالاي‌ شافت‌ همزن‌ قرار دارد كه‌ هواي‌كشيده‌ شده‌ توسط همزن‌ به‌ كف‌ سلول‌ از اين‌ دو لوله‌ تغذيه‌ مي‌شود.آب‌ سطح‌ سلول‌ بايد كاملا آرام‌ و غير متلاطم‌ باشد و حركت‌ همزن‌ نبايد تلاطمي‌را در سطح‌ آب‌ بوجود آورد تا ذرات‌ فرصت‌ لازم‌ جهت‌ بالا آمدن‌ را داشته‌ باشند.به‌ مدت‌ زماني‌ كه‌ ذرات‌ نياز دارند تا خود را به‌ سطح‌ مايع‌ برساند زمان‌ فلوتاسيون‌گفته‌ مي‌شود. معمولا زمان‌ فلوتاسيون‌ براي‌ زغال‌ باب‌ نيزو 7 دقيقه‌ و براي‌ زغال‌ پابدانا10 دقيقه‌ مي‌باشد.حبابهاي‌ توليد شده‌ نبايد درشت‌ باشند چون‌ اين‌ حبابها در زاويه‌ بين‌ زغال‌ و روغن‌كه‌ به‌ آن‌ زاويه‌ جذب‌ مي‌گويند قرار مي‌گيرد. از آنجائي‌ كه‌ زاويه‌ جذب‌ زغال‌ و روغن‌كوچك‌ است‌ در نتيجه‌ حباب‌ هوا نيز بايد كوچك‌ باشد.در عمل‌ فلوتاسيون‌ هر چه‌ رنج‌ اندازه‌ ذرات‌ محدودتر باشد در نتيجه‌ عمل‌فلوتاسيون‌ بهتر است‌ چنانچه‌ بهترين‌ رنج‌ جهت‌ فلوتاسيون‌ 0/3 تا 0/7 ميليمتر مي‌باشد.همانطور كه‌ در قبل‌ ذكر كرديم‌ حركت‌ زغال‌ و روغن‌ به‌ طرف‌ بالا به‌ كندي‌صورت‌ مي‌گيرد اما با چسبيدن‌ حباب‌ هوا به‌ مجموعه‌ زغال‌ و روغن‌ حركت‌ اين‌ مجموعه‌را به‌ سمت‌ بالا تسريع‌ مي‌كند. اين‌ حباب‌ ممكن‌ است‌ در بين‌ راه‌ تركيده‌ و به‌ سطح‌ مايع‌نرسد. در اين‌ حالت‌ ذرات‌ زغال‌ و روغن‌ در مايع‌ معلق‌ مانده‌ و يك‌ لايه‌ از زغال‌ را دروسط سلول‌ تشكيل‌ مي‌دهند. براي‌ جلوگيري‌ از تركيدن‌ حباب‌ و تجمع‌ ذرات‌ در بين‌ راه‌به‌ مجموعه‌ حباب‌ ـ زغال‌ و روغن‌ ماده‌اي‌ بنام‌ جمع‌كننده‌ كه‌ در طرح‌ اوليه‌ كارخانه‌زغالشوئي‌ زرند نفت‌ بوده‌ اضافه‌ مي‌كنند.جمع‌ كننده‌ يا نفت‌ به‌ دو دليل‌:1 ـ ايجاد كردن‌ يك‌ پوشش‌ اطراف‌ زغال‌ ـ حباب‌ هوا و روغن‌ مانع‌ از تركيدن‌حباب‌ هوا مي‌شود.2 ـ ذرات‌ پراكنده‌ زغال‌ و روغن‌ را در سلول‌ جمع‌ كرده‌ و به‌ هم‌ مي‌چسباند.به‌ ذرات‌ زغال‌ اضافه‌ مي‌شود.مجموعه‌ نفت‌ ـ حباب‌ هوا ـ زغال‌ و روغن‌ به‌ سمت‌ بالا حركت‌ كرده‌ و در سطح‌مايع‌ قرار مي‌گيرند. هر سلول‌ داراي‌ پاروهايي‌ است‌ كه‌ مجموعه‌ فوق‌ را كه‌ در سطح‌ مايع‌قرار دارد را جمع‌ كرده‌ و در كانالي‌ مي‌ريزد. ميزان‌ باردهي‌ در سلولها بايد بصورت‌ پله‌كاني‌ باشد يعني‌ ميزان‌ بار در سلول‌ اول‌ بيشتر از دوم‌ و الي‌ آخر باشد بطوري‌ كه‌ در 4سلول‌ اولي‌ پاروها كفهاي‌ سطح‌ را جمع‌ كرده‌ و در دو سلول‌ آخر اين‌ پاروها فقط با كفهادر تماس‌ باشند.مواد داخل‌ كانال‌ ماشين‌ 6 سلولي‌ اوليه‌ وارد ماشين‌ 4 سلولي‌ ثانويه‌ مي‌شود. دراين‌ ماشين‌ حدود 30 درصد كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ به‌ مواد افزوده‌ مي‌شود (70 درصددر كاسكاد). عمليات‌ اين‌ 4 سلول‌ همانند ماشين‌ 6 سلولي‌ مي‌باشد ولي‌ زغال‌ آن‌ غليظتراز ماشين‌ قبل‌ است‌ زيراـ محصول‌ 6 سلول‌ وارد 4 سلول‌ مي‌شودـ اضافه‌ كردن‌ مجدد كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ به‌ ميزان‌ 30 درصدزغالي‌ كه‌ توسط پاروهاي‌ 4 سلولي‌ از سطح‌ مايع‌ گرفته‌ مي‌شود داخل‌ كانالي‌ريخته‌ و توسط لوله‌اي‌ به‌ بخش‌ فيلتراسيون‌ فرستاده‌ مي‌شود. هر فيلتر داراي‌ 8 چرخ‌ و هرچرخ‌ داراي‌ 12 قطعه‌ مي‌باشد. در مركز اين‌ چرخها يك‌ شافت‌ مركزي‌ وجود دارد. دردرون‌ اين‌ شافت‌ مركزي‌ وجود دارد. در درون‌ اين‌ شافت‌ دو لوله‌ مكنده‌ و دمنده‌ قرارگرفته‌ است‌.در اين‌ قسمت‌ آب‌ ـ روغن‌ و نفت‌ زغال‌ از آن‌ گرفته‌ مي‌شود و در مخزني‌ در كنارواگن‌ فيلترها تخليه‌ مي‌شود. عمل‌ فيلترها بدين‌ شكل‌ است‌ كه‌ در درون‌ چرخها دو شيارقرار دارد زماني‌ كه‌ چرخ‌ در زغال‌ خيس‌ قرار دارد اين‌ شيار در مقابل‌ لوله‌ مكنده‌ قرارگرفته‌ و ذرات‌ زغال‌ به‌ توري‌ چرخ‌ مي‌چسبند. درست‌ زماني‌ كه‌ چرخ‌ 180 درجه‌چرخيد و در بالاي‌ واگن‌ زغال‌ خشك‌ قرار گرفت‌ شيار چرخ‌ در مقابل‌ لوله‌ دمنده‌ قرارگرفته‌ و زغال‌ چسبيده‌ به‌ توري‌ از آن‌ كنده‌ و در مخزن‌ جداگانه‌اي‌ ريخته‌ مي‌شود. اين‌زغال‌ با رطوبت‌ كمي‌ كه‌ دارد به‌ زغال‌ جيگها افزوده‌ و براي‌ خشك‌ شدن‌ به‌ سمت‌خشك‌ كن‌ فرستاده‌ مي‌شوند.باطله‌هاي‌ موجود در كف‌ هر سلول‌ در اثر چرخش‌ همزن‌ها به‌ طرف‌ سلول‌ جلوئي‌حركت‌ مي‌كنند تا در نهايت‌ در سلول‌ آخر كه‌ در قسمت‌ جلوي‌ آن‌ لوله‌اي‌ قرار گرفته‌تخليه‌ مي‌شوند. لوله‌هاي‌ باطله‌ تمام‌ سلولها با هم‌ يكي‌ شده‌ و به‌ سمت‌ تيكنرهاي‌ 30متري‌ فرستاده‌ مي‌شوند.باطله‌ قبل‌ از ورود به‌ تيكنرها از يكسري‌ سرندهاي‌ قوسي‌ عبور كرده‌ و ذرات‌درشت‌ آن‌ به‌ سمت‌ تيكنرها (چون‌ ديگر فلوته‌ نمي‌شوند) و ذرات‌ ريز آن‌ به‌ سمت‌فلوتاسيون‌ باز مي‌گردند. در بدو ورود زغال‌ به‌ اين‌ تيكنرها به‌ آن‌ ماده‌ فلوكولانت‌ ياتصفيه‌ كننده‌ اضافه‌ مي‌كنند. فلوكولانت‌ باعث‌ جذب‌ ذرات‌ باطله‌ي‌ رسوب‌ آنها مي‌شود.ماده‌ رسوب‌ كرده‌ در اين‌ تيكنرها توسط پمپ‌ به‌ استخر اكبرآباد منتقل‌ مي‌شود.آب‌ روي‌ اين‌ باطله‌ براي‌ مصرف‌ مجدد به‌ كارخانه‌ ارسال‌ مي‌شود زيرا براي‌ هر تن‌زغال‌ ورودي‌ به‌ كارخانه‌ 3 متر مكعب‌ آب‌ نياز است‌ كه‌ مقدار 0/6 آن‌ آب‌ تميز و2/4 آن‌ از آب‌ اين‌ تيكنرها مي‌باشد.تمام‌ مراحل‌ فوق‌ مربوط به‌ طرح‌ اوليه‌ كارخانه‌ زغالشوئي‌ زرند مي‌باشد اماعمليات‌ فرآوري‌ زغالسنگ‌ در اين‌ قسمت‌ امروزه‌ به‌ شرح‌ زير مي‌باشد:امروزه‌ دستگاه‌ 6 سلولي‌ اول‌ را به‌ دو بخش‌ سه‌ سلولي‌ مجزا تقسيم‌ كرده‌اند در سه‌سلولي‌ اول‌ كه‌ رافر نام‌ دارد كنسانتره‌ حاصل‌ 100 درصد بوده‌ و جهت‌ خشك‌ شدن‌ به‌واگن‌ فيلترها منتقل‌ مي‌شود. ته‌ نشست‌ سلولهاي‌ رافر وارد سه‌ سلولي‌ دوم‌ كه‌ رمق‌ گير 1نام‌ دارد وارد مي‌شود در اين‌ قسمت‌ 30 درصد كف‌ ساز و جمع‌ كننده‌ بدان‌ مي‌افزايند.باطله‌ اين‌ قسمت‌ وارد يك‌ دستگاه‌ 4 سلولي‌ ديگر بنام‌ رمق‌ گير 2 مي‌شود. كنسانتره‌ رمق‌گير 1 و 2 وارد يك‌ 4 سلولي‌ ديگر كه‌ به‌ آن‌ كلينر رمق‌ گير گفته‌ مي‌شود وارد شده‌ وكنسانتره‌ آن‌ به‌ واگن‌ فيلترها و باطله‌ آن‌ پس‌ از عبور از سرندها به‌ تيكنرها منتقل‌ مي‌شوند.امروزه‌ از گازوئيل‌ بجاي‌ نفت‌ بعنوان‌ جمع‌ كننده‌ به‌ دليل‌ ارزاني‌ و چسبندگي‌ زيادو از روغن‌ T66 و كوپليمرها بجاي‌ روغن‌ كاج‌ استفاده‌ مي‌شود.7-2- خشك‌ كن‌: زغال‌ شسته‌ شده‌ در كارخانه‌ اصلي‌ پس‌ از آنكه‌ باطله‌ آن‌ گرفته‌ شد بوسيله‌ چهارنوار نقاله‌ به‌ ايستگاه‌ انتقال‌ منتقل‌ مي‌شوند. از اين‌ چهار نوار يكي‌ شامل‌ زغال‌ باطله‌مي‌باشد كه‌ از ايستگاه‌ انتقال‌ مستقيمأ به‌ ميدان‌ باطله‌ مي‌رود. ديگري‌ شامل‌ زغال‌ مياني‌است‌ كه‌ چون‌ شامل‌ مقداري‌ سوخت‌ است‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ سوخت‌ كورهاي‌ خشك‌ كن‌استفاده‌ مي‌شود كه‌ آنرا نيز در ميانه‌ راه‌ بارگيري‌ كرده‌ و در ميدان‌ سوخت‌ خشك‌ كن‌جهت‌ استفاده‌ سوخت‌ تخليه‌ مي‌شود.دو نوار ديگر كه‌ شامل‌ همان‌ زغال‌ كنسانتره‌ شسته‌ شده‌ است‌ بوسيله‌ دو نوار مجزابا باز شدن‌ دريچه‌هاي‌ ايستگاه‌ انتقال‌ به‌ سمت‌ خشك‌ كن‌ مي‌آيند كه‌ يكي‌ بعنوان‌ خط پابدانا و ديگري‌ بعنوان‌ خط باب‌ نيزو از ارتفاع‌ 37 متر وارد خشك‌ كن‌ مي‌شوند.نوارهاي‌ حامل‌ زغال‌ به‌ ترتيب‌ بوسيله‌ كانالهايي‌ بر روي‌ نوار زنجيري‌هايي‌ درارتفاع‌ 31 متر تخليه‌ مي‌شوند. در زير نوار زنجيري‌ اولي‌ سه‌ بونكر ذخيره‌ كنسانتره‌ و درزير نوار زنجيري‌ دومي‌ دو بونكر ذخيره‌ كنسانتره‌ وجود دارد كه‌ سه‌ بونكر اولي‌ مربوط به‌همان‌ خط باب‌ نيزو و دو بونكر بعدي‌ مربوط به‌ خط پابدانا مي‌باشد.هر بونكر ظرفيت‌ ذخيره‌ سازي‌ 150 تن‌ زغال‌ شسته‌ شده‌ را دارد (زغال‌ خيس‌).شكل‌ بونكرها قيفي‌ است‌ كه‌ دهانه‌ قيف‌ تا سه‌ متر هر متر 5 تن‌ و مابقي‌ هر متر 15 تن‌زغال‌ ذخيره‌ مي‌كند. ارتفاع‌ هر بونكر 12 متر مي‌باشد كه‌ ابتداي‌ قيفها در ارتفاع‌ 31 مترو انتهاي‌ آنها در ارتفاع‌ 16 متر مي‌باشد.ساختمان‌ خشك‌ كن‌ شامل‌ 5 كوره‌ است‌ كه‌ اين‌ كوره‌ها در ارتفاع‌ 6 متر واقع‌شده‌اند. كوره‌ 1 و 2 مربوط به‌ خط پابدانا و كوره‌هاي‌ 3 و 4 و 5 مربوط به‌ خط باب‌نيزومي‌باشد و كار هر كدام‌ از كوره‌ها مجزا و شبيه‌ به‌ هم‌ است‌.براي‌ راه‌ اندازيي‌ هر كوره‌ ابتدا نياز به‌ سوخت‌ است‌ كه‌ همان‌ زغال‌ مياني‌ است‌ كه‌از ميدان‌ سوخت‌ توسط دو قيف‌ واقع‌ در روبروي‌ آتش‌ نشاني‌ كارخانه‌ در منفي‌ 12 متربر روي‌ نواري‌ ريخته‌ و در ارتفاع‌ 16 متر وارد خشك‌ كن‌ مي‌شود و در بونكر سوخت‌هر كوره‌ كه‌ 25 تن‌ ظرفيت‌ دارد تخليه‌ مي‌شود.اين‌ زغال‌ سوخت‌ از ته‌ بونكر توسط نواري‌ در داخل‌ كوره‌ پهن‌ مي‌شود كه‌ پس‌ ازآتش‌ زدن‌ آن‌ بوسيله‌ دمنده‌ها هوا را به‌ داخل‌ كوره‌ مي‌فرستند و باعث‌ شعله‌ ور شدن‌آتش‌ مي‌شود. در دو طرف‌ كوره‌ دريچه‌هايي‌ جهت‌ خروج‌ هوا يا حرارت‌ كوره‌ وجوددارد كه‌ يكي‌ از اين‌ دريچه‌ها بين‌ بارابان‌ و كوره‌ است‌ و دريچه‌ ديگر كه‌ خروجي‌ هواكوره‌ پس‌ از خاموش‌ شدن‌ است‌ وجود دارد.براي‌ خشك‌ كردن‌ زغال‌ پس‌ از آنكه‌ كوره‌ شعله‌ ور شد و حرارت‌ آن‌ بالا رفت‌ابتدا نوارهاي‌ خروجي‌ زغال‌ خشك‌ را كه‌ بوسيله‌ پيتاتل‌ روشن‌ مي‌شوند روشن‌ مي‌كنيم‌.سپس‌ توسط دمنده‌هايي‌ كه‌ هوا كوره‌ را متمركز مي‌كنند روشن‌ كرده‌ و پس‌ از آن‌ بارابان‌را كه‌ وسيله‌ خشك‌ كردن‌ زغال‌ است‌ روشن‌ مي‌كنيم‌.بارابان‌ به‌ صورت‌ استوانه‌اي‌ شكل‌ بطول‌ 14 متر و وزن‌ 70 تن‌ و قطر دهانه‌ 3 مترمي‌باشد كه‌ داخل‌ آن‌ بصورت‌ يك‌ شبكه‌ مشبكي‌ مي‌باشد. پس‌ از آنكه‌ بارابان‌ به‌چرخش‌ افتاد بوسيله‌ ماشينيستها كوره‌ بان‌ دريچه‌اي‌ كه‌ ما بين‌ كوره‌ و بارابان‌ است‌ را بازمي‌كنيم‌ و دريچه‌ خروجي‌ هوا را مي‌بنديم‌.پس‌ از آن‌ ديماسوس‌ روشن‌ مي‌شود كه‌ يك‌ مكنده‌ بسيار قوي‌ است‌ كه‌ در ارتفاع‌24 متر قرار دارد. ديماسوس‌ داراي‌ پره‌هايي‌ است‌ كه‌ هر چه‌ پره‌هاي‌ آن‌ بازتر شود مكندگي‌ آن‌ بيشتر است‌. مكندگي‌ ديماسوس‌ باعث‌ مي‌شود كه‌ حرارت‌ از روي‌ آتش‌ به‌داخل‌ بارابان‌ كشيده‌ شود. پس‌ از آنكه‌ حرارت‌ جا افتاد ديسكها و دريچه‌هاي‌ زير مخزن‌را روشن‌ مي‌كنيم‌.دريچه‌ زير مخزن‌ بين‌ بارابان‌ و بونكر ذخيره‌ كنسانتره‌ و ديسك‌ در پايين‌ قيف‌(بونكر) ذخيره‌ كنسانتره‌ قرار دارد. با باز شدن‌ دريچه‌ ديسك‌ راه‌ اندازي‌ و زغال‌ خيس‌ كه‌در بونكر ذخيره‌ شده‌ است‌ به‌ بارابان‌ جهت‌ خشك‌ شدن‌ فرستاده‌ مي‌شود.در داخل‌ بارابان‌ بوسيله‌ چرخشي‌ كه‌ ايجاد مي‌شود و حرارتي‌ كه‌ بوسيله‌ ديماسوس‌وارد بارابان‌ مي‌شود زغال‌ خشك‌ شده‌ و در انتهاي‌ بارابان‌ از طريق‌ قيف‌ بزرگي‌ واردكانالي‌ در ارتفاع‌ صفر متر مي‌شود. از اين‌ كانال‌ زغال‌ خشك‌ شده‌ كوره‌هاي‌ 1 و 2 برروي‌ نوار نقاله‌ مربوط به‌ خود و كوره‌هاي‌ 3 و 4 و 5 بر روي‌ نوار نقاله‌ مربوط به‌ خودريخته‌ شده‌ كه‌ اين‌ زغال‌ بوسيله‌ نوارهاي‌ حمل‌ كنسانتره‌ وارد سيلوهاي‌ ذخيره‌ و در اين‌سيلوها ذخيره‌ مي‌شوند.زغالي‌ كه‌ در كوره‌ بعنوان‌ سوخت‌ استفاده‌ مي‌شود پس‌ از آنكه‌ سوخت‌ خاكسترباقيمانده‌ آن‌ از داخل‌ كوره‌ بوسيله‌ كانالي‌ بر روي‌ نوار زنجيري‌ 617 كه‌ اين‌ نوار درداخل‌ آب‌ مي‌چرخد تا گدازه‌ را سرد كند مي‌ريزد. در انتهاي‌ اين‌ نوار نوار نقاله‌ 460 درجريان‌ است‌ و اين‌ نوار نيز به‌ نوار نقاله‌ 480 كه‌ زغال‌ باطله‌ را از ساختمان‌ تغليظمي‌آورد مي‌ريزد و به‌ خارج‌ كارخانه‌ منتقل‌ مي‌شود.در ضمن‌ هنگام‌ فعاليت‌ بارابان‌ چون‌ زغال‌ خشك‌ مي‌شود گرد زغال‌ زيادي‌ راايجاد مي‌كند. اين‌ گرد و خاك‌ براي‌ اينكه‌ در فضا منتشر نشود زماني‌ كه‌ ديماسوس‌حرارت‌ را مكش‌ مي‌كند اين‌ گرد و خاك‌ را نيز همراه‌ با مكش‌ ديماسوس‌ از لوله‌اي‌ كه‌براي‌ خروجي‌ هوا در پشت‌ بام‌ خشك‌ كن‌ است‌ مي‌خواهد خارج‌ شود كه‌ در ارتفاع‌ 31متر بوسيله‌ لوله‌هاي‌ آبي‌ كه‌ در دور اين‌ لوله‌ تعبيه‌ شده‌اند آب‌ با فشار بر روي‌ گرد وخاك‌ اصابت‌ كرده‌ و گرد و خاك‌ را همراه‌ با آب‌ بر مي‌گرداند و از ارتفاع‌ 16 متر خارج‌مي‌شود به‌ همين‌ دليل‌ از لوله‌هاي‌ خروجي‌ ديماسوس‌ در بالا هميشه‌ تصاعد بخار راشاهد هستيم‌.گرد زغالي‌ كه‌ نيز بر اثر فعاليت‌ بارابان‌ توليد مي‌شود پس‌ از برخورد به‌ صفحه‌سيليكون‌ها برگشت‌ خورده‌ و از كانالهايي‌ بوسيله‌ نوار زنجيري‌هاي‌ كوچكي‌ به‌ همان‌ نوارنقاله‌هاي‌ خروجي‌ زغال‌ كنسانتره‌ اضافه‌ مي‌شوند.سيستم‌ كار خشك‌ كن‌ بوسيله‌ دو منبع‌ آب‌ كه‌ يكي‌ در ارتفاع‌ صفر متر و ديگر درارتفاع‌ 37 متر است‌ كار مي‌كند كه‌ دو پمپ‌ آب‌ را از منبع‌ پايين‌ براي‌ استفاده‌ديماسوسها و استفاده‌ آب‌ در 31 متر فرستاده‌ مي‌شود و پمپ‌ اتوماتيك‌ ديگري‌ براي‌تكميل‌ آب‌ منبع‌ 37 متر وجود دارد كه‌ از آب‌ اين‌ منبع‌ در كوره‌ها و بارابانها استفاده‌مي‌شود كه‌ در دور كوره‌ها به‌ علت‌ خنكي‌ داخل‌ كوره‌ و در بارابانها براي‌ اينكه‌ غلطك‌در درون‌ آب‌ بچرخد و اصطكاك‌ آن‌ كم‌ شود. لازم‌ به‌ ذكر است‌ در داخل‌ كوره‌ها ازآجرهاي‌ نسوز مخصوصي‌ استفاده‌ مي‌شود.
    ویرایش توسط farzaneh fard : 24th December 2011 در ساعت 12:32 AM دلیل: کوچک بودن فونت

  2. 2 کاربر از پست مفید farzaneh fard سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مجموعه آموزش ویدئویی عکاسی حرفه ای
    توسط neginekimiya در انجمن کارگاه آموزش و ترفند های عکاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th September 2010, 05:47 PM
  2. مجموعه والپیپرهای فوق العاده زیبای زمین جادویی
    توسط hoora در انجمن برترین کلکسیون های پشت زمینه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st May 2010, 05:58 PM
  3. مجموعه والپیپر بنام حیوانات جادویی Magic Animals Wallpapers
    توسط hoora در انجمن برترین کلکسیون های پشت زمینه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th May 2010, 07:15 PM
  4. مجموعه آموزش های ویدئویی نرم افزار 3D Max
    توسط آبجی در انجمن انیمیشن
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th April 2010, 10:09 PM
  5. دانلود: Movavi VideoSuite 7.3.1 مجموعه ای از هفت ابزار شگفت انگیز برای کار با فایل های ویدئویی
    توسط Admin در انجمن نرم افزارهای چند رسانه ای
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th November 2009, 09:00 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •