درمورد بخش اول صحبت هاتون من نمیگم چون من مسلمان هستم دین اسلام کامل هست و انسان فقط با دین اسلام کامل می شود. من مثال از دین اسلام زدم چون برای همه ما آشنا هست. من میگم انسان کامل در راستای دین کامل می شود.
درمورد عمل دزدی شما می گید این ناهنجار نیست( صرف نظر از دین و جامعه) مگه میشه اعمال انسان خارج از این دو باشه!!!!یعنی من یک عملی انجام بدم که هم ربطی به جامعه نداشته باشه و هم ربطی به دین حتی آب خوردن ما هم خارج از این دو نیست.
در مورد گوش دادن به قرآن من هم همین رو میگم که اگر بر فرضیه اینکه اعمال هنجار جامعه باعث به کمال رسیدن انسان می شود( این فرضیه میگه انسان ناهنجار نمیونه به کمال برسه) پس حر باید نوای قرآن رو مثل صداهای روزمره می شنوید و در درونش تحول ایجاد نمی شد. قطعا برای ما پیش اومده که خواستیم گناهی کنیم ولی یک حس ما را پشیمون کرده! این حس باعث به کمال رسیدن انسان میشه
قضیه منصور هم هیچ تضادی نداره شما جای که فکر می کنید در تضاد هست رو بفرماید من توضیح بدم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)