پاسخ : ملیک اصلانیان، امانوئل
۱۳۸۲ بود که اکبر دوستی منتقد زنگ زد و من دوباره اشک ریختم. آری "ملیک اصلانیان "ساعت ۳۰/۱ بامداد دوشنبه ۲۳ تیر ماه ۱۳۸۲ شمسی چشم از جهان فرو بست.
و اینکه چرا امروز به یاد او افتادم سر زدن به تقویم روزنگار آرشیوم بود.اکبر چند بار تماس گرفته بود اما من ایتالی را ۷ روزی بود که به مقصد پاریس با مهتاب و چند دوست برای یک اجرای تجربی اپرا ترک کرده بودم. و وقتی برگشتم اولین زنگ تلفن خبری می داد ازرفتن.
پریشان بودم که چرا من اینقدر دبر فهمیدم.روز هفتم وقتی به رسم ایرانی برای رفته ختم می گیرند و من چقدر بیزارم از این خاتمه.
ملیک اصلانیان ختم ندارد.خاتمه ندارد.او همیشه هست و مگر نه اینکه همه ی ما معتقدیم هنرمند به واسطه ی هنرش همیشه می ماند.
مگر فردوسی از یادها رفته و یا شاملو.هر دو در اذهان مانده اند.حالا یکی فردوسی می شود و ما او را به واسطه ی شاهنامه هویت و شناسنامه ی نظم و بودن می شناسیم و یکی شاملو می شود و ..
همه ی هنرمندان چه خوب چه بد اگر آثارشان به درست و یا به غلط زمزمه ی روزمره شود می مانند.
حتی آنها که زمزمه ی سال و ماه هم نیستند هر از گاهی یادی می شود از آنها.
اما ملیک اصلانیان از جنسی نبود که به این راحتی ها کسانی که می شناختندش او را فراموش کنند.
ملیک اصلانیان همیشه عاشق بود.همیشه راهنما و همیشه مشوق جوانانی چو من که می خواستند روزی ملیک شوند.اما مگر می شود ؟مگر مادر هستی بزاید دوباره ملیک اصلانیانی را.
موسیقی موسیقی و من و مهتاب چندین بار.ما نزد کسی نشسته بودیم که آهنگساز پیانیست و رهبر بزرگ موسیقی ایران بود ایشان در تمام عمر یا به تدریس اشتغال داشتند و یا به تصنیف. شاگردان زیادی از دور و نزدیک از وجودش بهرمند شدند. خیلی از پیانیست های خوب ایران و آهنگسازان بزرگ ایران که حالا خود رهبر ارکستر هستند و نامی جهانی دارند از حضور ایشان بهره بردند.
"امانوئل ملیک اصلانیان" به صدها دلیل موسیقی دانی عادی یا معمولی و یا فقط موسیقی دانی اجرا کننده نبود.متفکری بوداز گروه متفکرانی چو ن فارابیها بوعلی ها و رازی ها
این کلامی است که شاگرد بزرگ او "فریدون ناصری"رهبر ارکستر سمفونیک ایران در سالهائی در جواب به ما گفت.
کمی دورتر از این محدوده "سایات نووا"شاعر بزرگ ارمنی و "کمیتاس وارتابد" موسیقی دان بزرگ ارمنی را تجربه کرده بود.
این یگانه ی موسیقی سرزمین ما در۱۲۹۲ شمسی در شهر تبریز متولد شد و از ده سالگی تحصیل موسیقی را شروع کرد.چهار سال بعد در ۱۴ سالگی برای ادامه ی تحصیلات موسیقی روانه ی آلمان شد. پس از گذراندن دوره ی دبیرستان موسیقی در هامبورگ در سال ۱۳۱۴ وارد کنسرواتور هامبورگ شد و در رشته های آهنگسازی و پیانو به تحصیل پرداخت. چند سال بعد در آکادمی دولتی "کلرشل" مشغول به تدریس شد. در همان زمان به ریاست مدرسه ی پیانو هامبورگ برگزیده شد.در همان سالها کنسرتهای زیادی برگزار نمود و شهرتی جهانی به دست آورد. رمز موفقیت هر روزه ی او فقط تمرین در مهارت اندوزی پیانو نبود بلکه او با متفکران بزرگی در مورد موسیقی سخن می گفت و تحقیق می کرد.او موسیقی را از دریچه های مختلفی به تصویر می کشید و موسیقی را از هر جهت به هستی نزدیک می کرد. نتیجه ی همه ی سالها تحقیق و پژوهش و آموزش و اجرا دعوتنامه های متعدد از بزرگترین مدارس و دانشگاههای علمی تخصصی موسیقی دنیا بود. دیگر "امانوئیل ملیک اصلانیان"نامی ناشناخته نبود و همه ی دنیا این رهبر بزرگ موسیقی و نوازنده ی چیره دست پیانو و آهنگساز بزرگ را می شناختند.
ایشان در سال ۱۳۳۱ پس از ۲۴ سال دوری از وطن و اقامت در اروپا به ایران بازگشت.
اصلانیان آنچه را که در پیشرفت خود به غیر از همه ی مرارتها و تمرینات می دانست شاگردی معلمی را می کرد که شاگرد مستقیم "فرانتس لیست" پیانیست بزرگ مجار بود.و انهائی که اهل موسیقی و خصوصا پیانو هستند می دانند این حقیقتا چه افتخار بزرگی است و چه توشه ای از این استاد می شود برداشت. "لیست مجاری" تکنیک نواختن را به گونه ای در آورد که هنوز هم بسیاری از بزرگان موسیقی و پیانیستهای بزرگ دنیا آن را باور نکردنی می دانند و همه بر این اذعان دارند که تکنیک نواختن امانوئل بسیار شبیه و نزدیک به نواختن "لیست" می باشد. به طوری که در چند نمونه بزرگان عرصه پیانو در جهان کار او را با لیست در یک خط قرار می دهند. و این جدا بسیار مهم است.
ملیک اصلانیان ضمن اجرای کنسرتهای بسیار و پر شمار در اروپا و ایران و در همین سالهای اخیر در پاریس رم اکسفورد اپرا سالن مجار و در تهران هم بر روی تم های اصیل ایرانی بسیار کار کرد و موسیقی نواحی را در گونه ای خاص پایه ریزی کرد.
از آثار نمونه می توان "آهنگهایی روی تم دشتی " و "پروانه" و "فانتزی " را نام برد. و یا قطعه ی بزرگ و خارق العاده ی "آفرینش "که موسیقیدانان می دانند این قطعه از چه جهت اینقدر بزرگ و معروف است.
در آخر می توان گفت "امانوئل ملیک اصلانیان " از یادها نمی رود چو در یاد شاگردی حقیر چو من امروز مانده .شاگردی که فقط چند باری با ساکسیفون یک همنوازی کوچک برای به دست آوردن تجربه ای که استاد از آن حرف می زد توسط حقیر تنور و مهتاب سوپرانو و استاد پیانو و این تجربه برای هر سه نفر ما که ساز بادی را آموخته ایم تجربه ای باورنکردنی و پر بار بود.
منبع