به بهانه هشتم آذر : ببخـــشید که مـُـردش
راستش وقتی شنیدم دوستان برنامه ای این جوری دارن ، خودم هم نمی دونستم قراره چی بگم . در هر صورت
من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که
نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.
دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست
اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و چقدر خوبی هایی که من لایق آن
نبودم و تو آنرا نشر دادی . تو من را آن طور نشان دادی که دیگران در حق من ظن خوب ببرن . در هر صورت
خیلی ممنونم از زحمتی که کشیدید.اگر در این مدت ثمره ی عملی بوده و کاری بوده واقعاً باید بگم که تک تک
دوستان و همکاران و هم خود ِ شما دانشجویان در آن نقش داشتید . به هر حال برای جواب دادن به سوال شما
بوده که ما کاری کرده ایم و به نتیجه ای رسیده ایم . من خودم در این قضایا و بحث های استادی احساس نمی
کردم ،اتفاق خاصی رخ داد ه باشد که به خاطر این شما جلسه ای بگذارید
در هر صورت
(استاد لحظه ای مکث میکند )... یه چیزی یادم اومد : میگن یه بنده خدایی خیلی تعارفی بود به یه مجلس ختمی
میره بعد می مونه که چی بگه . موقع بیرون اومدن به اون اهل عزا میگه :ببخـــشید که مـُـردش !!! (صدای خنده ی جمعیت )
بالاخره شما هم بخشید که ما استاد شدیم و شما رو به زحمت انداختیم .....
(باز خنده ی استاد و دانشجویان )
*سخنان دکتر شهریاری در جلسه ی استاد تمامی
برگرفته از کتاب ِ شهید علم
پاسخ : به بهانه هشتم آذر : ببخـــشید که مـُـردش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
طلیعه طلا
راستش وقتی شنیدم دوستان برنامه ای این جوری دارن ، خودم هم نمی دونستم قراره چی بگم . در هر صورت
من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که
نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.
دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست
اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و چقدر خوبی هایی که من لایق آن
نبودم و تو آنرا نشر دادی . تو من را آن طور نشان دادی که دیگران در حق من ظن خوب ببرن . در هر صورت
خیلی ممنونم از زحمتی که کشیدید.اگر در این مدت ثمره ی عملی بوده و کاری بوده واقعاً باید بگم که تک تک
دوستان و همکاران و هم خود ِ شما دانشجویان در آن نقش داشتید . به هر حال برای جواب دادن به سوال شما
بوده که ما کاری کرده ایم و به نتیجه ای رسیده ایم . من خودم در این قضایا و بحث های استادی احساس نمی
کردم ،اتفاق خاصی رخ داد ه باشد که به خاطر این شما جلسه ای بگذارید
در هر صورت
(استاد لحظه ای مکث میکند )... یه چیزی یادم اومد : میگن یه بنده خدایی خیلی تعارفی بود به یه مجلس ختمی
میره بعد می مونه که چی بگه . موقع بیرون اومدن به اون اهل عزا میگه :ببخـــشید که مـُـردش !!! (صدای خنده ی جمعیت )
بالاخره شما هم بخشید که ما استاد شدیم و شما رو به زحمت انداختیم .....
(باز خنده ی استاد و دانشجویان )
*سخنان دکتر شهریاری در جلسه ی استاد تمامی
برگرفته از کتاب ِ شهید علم
ببخشید مگه هشتم آذر چه اتفاقی قراره بیفته یا افتاده؟[soal]
پاسخ : به بهانه هشتم آذر : ببخـــشید که مـُـردش
هشت آذر سالگرد شهادت استاد شهید، مجید شهریاری است.
استاد دانشگاهی که فیزیک هسته ای ایران مدیون اوست؛
نه به این جهت که برای ایران کلاهک هسته ای ساخت یا چرخه سوخت هسته ای را تکمیل کرد،
بلکه چون پژوهش های هسته ای را تنها به مراکز فوق سری منحصر نکرد و کوشید هم دانش فیزیک ذرات بنیادی و هسته ای ما را درون دانشگاه ها تقویت کند و دانشگاه را به صنایع استراتژیک پیوند دهد و ...
پاسخ : به بهانه هشتم آذر : ببخـــشید که مـُـردش
پاسخ : به بهانه هشتم آذر : ببخـــشید که مـُـردش
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
طلیعه طلا
راستش وقتی شنیدم دوستان برنامه ای این جوری دارن ، خودم هم نمی دونستم قراره چی بگم . در هر صورت
من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که
نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.
دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست
اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و چقدر خوبی هایی که من لایق آن
نبودم و تو آنرا نشر دادی . تو من را آن طور نشان دادی که دیگران در حق من ظن خوب ببرن . در هر صورت
خیلی ممنونم از زحمتی که کشیدید.اگر در این مدت ثمره ی عملی بوده و کاری بوده واقعاً باید بگم که تک تک
دوستان و همکاران و هم خود ِ شما دانشجویان در آن نقش داشتید . به هر حال برای جواب دادن به سوال شما
بوده که ما کاری کرده ایم و به نتیجه ای رسیده ایم . من خودم در این قضایا و بحث های استادی احساس نمی
کردم ،اتفاق خاصی رخ داد ه باشد که به خاطر این شما جلسه ای بگذارید
در هر صورت
(استاد لحظه ای مکث میکند )... یه چیزی یادم اومد : میگن یه بنده خدایی خیلی تعارفی بود به یه مجلس ختمی
میره بعد می مونه که چی بگه . موقع بیرون اومدن به اون اهل عزا میگه :ببخـــشید که مـُـردش !!! (صدای خنده ی جمعیت )
بالاخره شما هم بخشید که ما استاد شدیم و شما رو به زحمت انداختیم .....
(باز خنده ی استاد و دانشجویان )
*سخنان دکتر شهریاری در جلسه ی استاد تمامی
برگرفته از کتاب ِ شهید علم
