پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محمد نظری گندشمین
با سلام
خواهر گرامی بنده
فکر نمی کنی با این شیوه درصد بندی ازدواج معلولین رو بیشتر به انتخاب ماشینی تبدیل میشه واحساسات و عواطف معلولان جریحه دار میشه ؟
چرا در مورد افراد عادی این کارا نباید بشه یا نمی شود
حال صرف اینکه معلولند باید حق انتخاب رو از اونا گرفت ؟
اونا که پا ندارن یا مشکل فیزیکی دیگر
ولی وقتی می تونن بیاندیشند
پس چرا از حق اندیشیدن وانتخابشون محروم کنیم
و محدودیت های ثانویه براشون رقم بزنیم؟
با تشکر [golrooz]
دوست گرامی
در کشور ما متاسفانه به افراد سالم توجه نمیشه چه برسه به معلولین .........
من خودم هیچ وقت حاضر نیستم به یه معلول زندگی کنم چون شرایط زندگی شون خیلی سخته .. کسی هم که با اونها ازداج میکنه سختی زیادی رو باید تحمل کنه....
پس به نظرم بهتره همون نظر خانم الماس پارسی عملی شه......[golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
دوست گرامی
در کشور ما متاسفانه به افراد سالم توجه نمیشه چه برسه به معلولین .........
من خودم هیچ وقت حاضر نیستم به یه معلول زندگی کنم چون شرایط زندگی شون خیلی سخته .. کسی هم که با اونها ازداج میکنه سختی زیادی رو باید تحمل کنه....
پس به نظرم بهتره همون نظر خانم الماس پارسی عملی شه......[golrooz]
با سلام [golrooz]
کسانی که زندگی راحتی داشته باشن به هیچ کجا نخواهند رسید
انگیزه ای برای تلاش نخواهد داشت
من موافق زندگی سخت نیستم
ولی سختی لازمه طبیعت و زندگیست
فردی سالم یا معلول اگر چیزی رو خواست و بر خواسته خود مصرم هم باشه
برای تحقق خواسته خود خواهد کوشید و به دست خواهدآورد
ازدواج معلولان با غیر معلولان همیشه بوده و باز نیز خواهد بود
آیا وقتی غیرمعلولی راضی به ازدواج با معلولی باشد باید مانعش گردیم و منصرفش سازیم؟؟
درباره سختی هم تعریف یکسانی نداریم
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محمد نظری گندشمین
با سلام [golrooz]
کسانی که زندگی راحتی داشته باشن به هیچ کجا نخواهند رسید
انگیزه ای برای تلاش نخواهد داشت
من موافق زندگی سخت نیستم
ولی سختی لازمه طبیعت و زندگیست
فردی سالم یا معلول اگر چیزی رو خواست و بر خواسته خود مصرم هم باشه
برای تحقق خواسته خود خواهد کوشید و به دست خواهدآورد
ازدواج معلولان با غیر معلولان همیشه بوده و باز نیز خواهد بود
آیا وقتی غیرمعلولی راضی به ازدواج با معلولی باشد باید مانعش گردیم و منصرفش سازیم؟؟
درباره سختی هم تعریف یکسانی نداریم
بله کاملا موافقم......[golrooz]
تعریف افراد مختلف از سختی متفاوت و توان افراد هم برای تحمل اون متفاوته.........
ولی سختی زندگی هم در حدی میتونه باعث پیشرفت وترقی آدمی بشه.......
من مخالف ازدواج فرد معلول با سالم نیستم........
اما.......
در شرایط کنونی به نظرم درست نیست.....
اگه شرایط زندگی برای یک فرد معلول در جامعه مثل یه فرد عادی باشه مناسبه.
شرایطی که میگم منظورم اینه که اگر به عنوان مثال من بخوام با یه فرد معلول ازدواج کنم باید اینو در نظ بگیرم که بیشتر وقتمو باید صرف ایشون کنم .. چون ادارات ما برای این افراد داخته نشده ، و کلا در ساخت مکانهای عمومی هم این افراد رو در نظر نگرفتن بنابراین یرای هر کار اداری کوچکی من باید همراه این فرد باشم.به همین خاطر هست که میگم شرایطش باید محیا باشه...[golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
بله کاملا موافقم......[golrooz]
تعریف افراد مختلف از سختی متفاوت و توان افراد هم برای تحمل اون متفاوته.........
ولی سختی زندگی هم در حدی میتونه باعث پیشرفت وترقی آدمی بشه.......
من مخالف ازدواج فرد معلول با سالم نیستم........
اما.......
در شرایط کنونی به نظرم درست نیست.....
اگه شرایط زندگی برای یک فرد معلول در جامعه مثل یه فرد عادی باشه مناسبه.
شرایطی که میگم منظورم اینه که اگر به عنوان مثال من بخوام با یه فرد معلول ازدواج کنم باید اینو در نظ بگیرم که بیشتر وقتمو باید صرف ایشون کنم .. چون ادارات ما برای این افراد داخته نشده ، و کلا در ساخت مکانهای عمومی هم این افراد رو در نظر نگرفتن بنابراین یرای هر کار اداری کوچکی من باید همراه این فرد باشم.به همین خاطر هست که میگم شرایطش باید محیا باشه...[golrooz]
به فرض اگه مبلمان شهری مناسب با شرایط معلولان باشه آماده ازدواج با یه فرد معلول میشی ؟
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محمد نظری گندشمین
به فرض اگه مبلمان شهری مناسب با شرایط معلولان باشه آماده ازدواج با یه فرد معلول میشی ؟
نمی شه .مگه برای من مبلمان شهری فراهمه که بخواد برای اونا باشه
اگه اونا هم طبق گفته شما از این حق برخورداراند که بتونن برای زندگیشون تصمیم بگیرن پس باید از حق و حقوق شهروند معمولی هم برخوردار باشند یعنی یه شرایط رفاه نسبی براشون فراهم شه.....
بری مثال : در خیابان های شهر های ما محلی برای عبور نابینایان وجود نداره ....... یعنی اینکه هر گونه خطری ممکنه اونا رو تهدید کنه ......
شهر های بزرگ ممکنه تا حدودی داشته باشن اما در شهر های کوچک نه و جود نداره... ممکنه یه نفر با موتور هم از داخل پیاده رو رد شه، پیاده رو رو برای کاری شهر داری کنده باشه یا........
مسئله بعدی روحیه ای هست که یک فرد برای ازدواج با فرد معلول نیاز داره...........
باید اون فرد معلول یه قابلیت یا توانایی خواصی داشته باشه تا اون معلولیتش پوشیده شه و به نظر نیاد..........
نمیدونم چی بگم ولی من نمیتونم...........
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
وقتي پاي ازدواج افراد معلول به ميان ميآيد سادهترين پيشنهاد و البته بهنظر من نخستين راهكاري كه به ذهن همه افراد سالم ميرسد، اين است:«خب افراد معلول هم ازدواج كنند؛ اما نه با افراد سالم. يك فرد معلول بايد با آدمي مثل خودش ازدواج كند.
علي اكبر عباسي شاعر جواني است كه سالهاست با ذهنش زندگي ميكند. با ذهنش و با قلمش. او ناتواني و كمتوانيهاي جسمش را در نوشتههايش و در بزرگي روحش پنهان ميكند. علياكبر متولد آبان 1359 است؛ اما سالهاست كه فقط بزرگشدن روحش را جشن ميگيرد. او به تعبير ما يك معلول جسمي است اما از نگاه خودش يك انسان توانمند است، البته با تفاوتهايي كوچك... و حالا ماجراي ما و علياكبر گفتن از حق ازدواجي است كه او معقتد است از معلولان دريغ شده؛ حقي كه خودخواهي انسانهاي سالم حتي جسارت بيان كردنش را از معلولان گرفته... علياكبر به عنوان نماينده همه جوانهايي كه مثل او به خاطر شرايط جسمي ناگزيرند زندگي مشترك را فراموش كنند مهمان ماست تا از حقش براي زندگي بگويد و حتي دفاع كند.
وقتي پاي ازدواج افراد معلول به ميان ميآيد سادهترين پيشنهاد و البته بهنظر من نخستين راهكاري كه به ذهن همه افراد سالم ميرسد، اين است:«خب افراد معلول هم ازدواج كنند؛ اما نه با افراد سالم. يك فرد معلول بايد با آدمي مثل خودش ازدواج كند. يك دختر و پسر معلول وقتي در كنار هم قرار بگيرند كنار آمدن با زندگي براي هر دوي آنها سادهتر ميشود. چون نگاه هر دوي آنها به زندگي يكي است و تحمل شرايط متفاوتشان براي هر دوي آنها سادهتر است...» و هزار و يك دليل ديگر و همه از همين دست. اما از نظر من معلول كه خودم به شرايطم واقفم؛ از نظر من كه ميدانم در خيلي از شرايط به ظاهر ساده زندگي من به كمك ديگري نياز دارم اين همراهي يعني قوز بالاي قوز! خود شما فكر كنيد من معلول، همسرم هم معلول باشد اصلا چطور ميتوانيم از پس زندگي بر آييم؟! درحاليكه اگر يك آدم سالم در كنار آدم معلول قرار بگيرد هر 2 ميتوانند كمك حال هم باشند و ميتوانند دست همديگر را بگيرند تا به آخر خط برسند.
آدمهاي سالم تنها يك خطكش براي سنجش معلولها دارند. خطكش آنها فقط توان جسمي ما معلولها را ميسنجد؛ همين و بس. هيچ وقت يك آدم سالم به اين فكر نميكند كه اين جسم كمتوان، فكر دارد، روح دارد، احساس دارد و دوستداشتن را ميفهمد
زندگي سهم شماست يا ما؟!
هر روز سر ظهر شبكه 3 سيما برنامهاي پخش ميكند به نام به سمت خدا، بحث كارشناسان اين برنامه كه اتفاقا همه از چهرههاي نام آشنا هستند راجع به ازدواج جوانهاست. هر روز يك ساعت راجع به مشكلات ازدواج و موانعي كه سر راه جوانها براي شروع زندگي مشترك وجود دارد، بحث ميكنند. از هر دري ميگويند از اينكه چطور به جوانها كمك كنيم با اين مشكلات كنار بيايند يا حتي اينكه چطور موانع را از سر راهشان برداريم؛ اما هيچ وقت هيچ كس در اين برنامه نگفت براي ازدواج جوانهاي معلول چه كار كنيم؟! هيچ كس نگفت، چه كار كنيم تا جوانهاي معلول هم مثل همه از حق طبيعي زندگيشان برخوردار شوند. چطور تشكيل زندگي بدهند و در كنار همسرانشان زندگي كنند.
من سوالم از همه اين كارشناسان محترم اين است كه اگر روزي خداي نكرده فرزند خودشان هم شرايطي مثل من داشت؛ باز هم آنقدر بيتفاوت به ما و با قدرت به زندگي نگاه ميكردند؟! من يك ماه تمام اين برنامه را دنبال كردم چون دلم ميخواست اين كارشناسها كه همه در جايگاه خودشان خبرهاند به من معلول هم يك راهكار بدهند يا بگويند معلولان هم ميتوانند زندگي كنند و ميتوانند ازدواج كنند و اما انگار ما اصلا ديده نميشويم و زندگي در اين دنيا فقط سهم آدمهاي سالم است.
ما دوستداشتن را ميفهميم
آدمهاي سالم تنها يك خطكش براي سنجش معلولها دارند. خطكش آنها فقط توان جسمي ما معلولها را ميسنجد؛ همين و بس. هيچ وقت يك آدم سالم به اين فكر نميكند كه اين جسم كمتوان، فكر دارد، روح دارد، احساس دارد و دوستداشتن را ميفهمد. هيچ وقت نميپرسند منِ علياكبر به چه فكر ميكنم و چه جور نگاهي به زندگي مشترك دارم. اصلا از زندگي مشترك چه ميخواهم؟ اما باور كنيد علياكبر و امثال علياكبر هم زندگي را دوست دارند، براي زندگيشان برنامه دارند. نگاه من به زندگي مشترك مثل خيلي از شما آدمهاي سالم در كنار هم بودن است. اينكه زن و مرد با همه وجودشان در كنار هم باشند، همراه هم باشند بدون اينكه به يكديگر نيش يا گوشه و كنايه بزنند! باور كنيد من هم از زندگي همان چيزي را ميخواهم كه يك فرد سالم ميخواهد، همين!
ايمان در زندگي هم لازم است، هم كافي
من يقين دارم كه يك فرد معلول مثل من، ميتواند با يك فرد سالم ازدواج كند. فرقي هم نميكند كه دختر باشد يا پسر. براي اين اطمينان هم دليل دارم؛ اول اينكه من به خدا اعتقاد دارم بيشتر از هر چيز و هر كس! به عقيده من اگر كسي آنطور كه بايد و شايد به خدا اعتقاد داشته باشد كنار آمدن با زندگي برايش خيلي راحتتر از چيزي ميشود كه ما حتي فكرش را ميكنيم؛ اما مسئله اينجاست كه اين اعتقاد براي زندگي با فرد معلول كافي است؟! آدمهاي سالم هميشه فكر ميكنند لازم است؛ اما كافي نيست. من به آنها حق ميدهم چون نگاهشان به زندگي با من معلول فرق ميكند اما من كه براي برداشتن هر قدم به خدا متكي هستم، ايمان دارم كه اعتقاد داشتن به خدا همه مشكلات زندگي را حل ميكند و همه موانع را برطرف ميكند.
من معقتدم همه آدمهاي سالم حق انتخاب دارند. حق دارند انتخاب كنند كه طرف مقابلشان سالم و سرپا باشد يا معلول و ناتوان؛ اما يك سوال بزرگ دارم پس من معلول چه؟ من حق زندگي ندارم؟! من نبايد به زندگي مشترك يا تشكيل خانواده فكر كنم؟!
در زندگي ما منطق حكمراني ميكند
آدمهاي سالم از زندگي انتظارات زيادي دارند. سعي ميكنند منطقي به ماجرا نگاه كنند و در جواب من ميگويند:«ببين علياكبر، زندگي تنها يك ارتباط عاشقانه و صميمي نيست...». اما كسي نميخواهد صداي من را بشنود، كسي نميخواهد بشنود كه من هم همين را ميخواهم، اصلا آدمي مثل من نميتواند به زندگي احساسي نگاه كند. اين اعتقادي است كه همه معلولها دارند. ببينيد اصلا من معلول بايد نگاهم به زندگي بر پايه منطق باشد نه احساس. اگر احساس به من حكم كند كه بايد همان سالهاي اول زندگي پا پس بكشم! اما اين منطق است كه به من ميگويد شرايط خود را بپذير و با آن به بهترين شكل كنار بيا. در ازدواج هم همين منطق است كه به من جرات تصميمگيري ميدهد به من و البته طرف مقابلم. اگر قرار است يك آدم سالم با علياكبر معلول زندگي كند بايد شرايط زندگي او را بفهمد بايد عاقلانه تصميم بگيرد نه از روي احساس چون اينجور احساسات دوام ندارند، هم دوام ندارند و هم اينكه به كار آدم معلول نميآيند.
از يك زاويه ديگر هم بايد به داستان نگاه كرد. وقتي دختر يا پسر سالم بخواهد به ازدواج با يك معلول فكر كند حتما اين فكر از ذهنش عبور ميكند كه تمام عمر بايد تمام بار زندگي روي دوش خودم باشد! خب اين نگاه كاملا منطقي است، اصلا شايد اصل ماجرا همين است ولي من ميخواهم به همه اين دوستان بگويم، باور كنيد بار گناهي كه ما همه عمر به دوش ميكشيم خيلي سنگينتر از بار زندگي با آدمي است كه درست مثل شما روح دارد، مثل شما احساس دارد و ميتواند فكر كند. ما آدمها حاضريم وارد زندگيهاي از پيش تعيينشده بشويم حتي به قيمت اينكه پايانش به راهروهاي دادگاههاي خانواده و طلاق ختم شود اما زير بار زندگي با آدمي كه از نظر جسمي ناتوان است نرويم! بار گناه را تمام مدت زندگي تحمل كنيم؛ اما گوشه بار فرد معلول را نگيريم و اصلا به اين فكر نكنيم كه آدمهاي معلول هم سهمي از زندگي دارند.
شما حق انتخاب داريد، ما حق زندگي
من معقتدم همه آدمهاي سالم حق انتخاب دارند. حق دارند انتخاب كنند كه طرف مقابلشان سالم و سرپا باشد يا معلول و ناتوان؛ اما يك سوال بزرگ دارم پس من معلول چه؟ من حق زندگي ندارم؟! من نبايد به زندگي مشترك يا تشكيل خانواده فكر كنم؟! بهنظر من حق زندگي علياكبر معلول هم اين است كه مثل همه زندگي كند و حس پدر بودن را تجربه كند. حتي سختي بكشد و با همه مشكلات زندگي مشترك دست و پنجه نرم كند ولي آدمهاي سالم اين حق را از من و امثال من گرفتهاند! مشكل آدمهاي سالم اين است كه فقط معلوليت فردي مثل من را ميبينند. نه فكر و ذكر و باطن من را. يعني به محض اينكه معلوليت را ميبينند ديگر حاضر نيستند جلوتر بروند. البته بهنظر من اين رفتار آدمهاي سالم هم دليل دارد، ببينيد ما آدمها خودخواهيم، خودخواهي اجازه نميدهد غيراز منافع خودمان به ديگري هم فكر كنيم.
همسر، پرستار يا مادر؟!
خيليها به من ميگويند: «علياكبر تو حتي به تنهايي نميتواني يك ليوان آب را برداري؟! فكر نميكني اين يعني اتكاي صرف به ديگري؟ ديگري كه بيشتر از يك همسر بايد نقش مادر يا پرستار را براي تو بازي كند؟!» اما من نميفهمم چرا اين آدمها نميخواهند باور كنند كه پرستار در زندگي من نقش خودش را دارد، مادر جايگاه خودش را دارد و همسر هم جاي خودش را. باور كنيد بين ليوان آبي كه پرستار يا حتي مادرم به دست من ميدهد يك دنيا فرق است! براي فهميدن اين تفاوتها هم حتما نبايد چهارستون بدنتان سالم باشد. اما متاسفانه هيچكس حتي حاضر نيست حرفهاي من و امثال من را بشنود. خب شايد حق هم دارند به هر حال دنياي ما از هم جداست.
كبوتر با كبوتر، باز با باز
من آدم جسوري هستم. آنقدر جسور كه تا به حال چند بار بهخودم جرات مطرح كردن پيشنهاد ازدواج با خانمهايي كه احساس ميكردم از نظر روحيات و نگاه به زندگي با من هماهنگ هستند را مطرح كردم. البته بايد اعتراف كنم كه اين جسارت هم به دليل همان اعتقادي است كه قبلا از آن صحبت كردم. بگذريم در قبال هر كدام از اين پيشنهادها جوابهاي عجيبي شنيدم كه البته انتظارش را هم داشتم؛ اما بايد اعتراف كنم منصفانهترين جوابي كه شنيدم اين بود« كبوتر با كبوتر باز با باز»! من گلهاي از هيچكس ندارم. چون معتقدم همه آدمها حق انتخاب دارند. حق دارند كه در مورد زندگيشان تصميم بگيرند اما يك سوال بزرگ دارم از همه آدمها و اجتماعي كه به ما ياد داده در برابر حق زندگي يك آدم معلول براي زندگي به او بگوييم كبوتر با كبوتر باز با باز؛ سهم ما آدمهاي معلول از زندگي چيست؟! ما چون معلوليم بايد به مرگ فكر كنيم؟!
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
نمی شه .مگه برای من مبلمان شهری فراهمه که بخواد برای اونا باشه
اگه اونا هم طبق گفته شما از این حق برخورداراند که بتونن برای زندگیشون تصمیم بگیرن پس باید از حق و حقوق شهروند معمولی هم برخوردار باشند یعنی یه شرایط رفاه نسبی براشون فراهم شه.....
بری مثال : در خیابان های شهر های ما محلی برای عبور نابینایان وجود نداره ....... یعنی اینکه هر گونه خطری ممکنه اونا رو تهدید کنه ......
شهر های بزرگ ممکنه تا حدودی داشته باشن اما در شهر های کوچک نه و جود نداره... ممکنه یه نفر با موتور هم از داخل پیاده رو رد شه، پیاده رو رو برای کاری شهر داری کنده باشه یا........
مسئله بعدی روحیه ای هست که یک فرد برای ازدواج با فرد معلول نیاز داره...........
باید اون فرد معلول یه قابلیت یا توانایی خواصی داشته باشه تا اون معلولیتش پوشیده شه و به نظر نیاد..........
نمیدونم چی بگم ولی من نمیتونم...........
به نظرت معلولیت عیب است ؟
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محمد نظری گندشمین
به نظرت معلولیت عیب است ؟
به نظرم عیب نیست وایرادی هم نداره ..
این افراد خودشون باعث این اتفاق نشدن که بخواد عیب برای اونها باشه...
اما به واسطه این اتفاق توانایی انجام یه سری از کارهارو ندارن...... ( البته یه بعضی از اونها از یه آدم سالم بهتر میتونن کار کنن مثلا استفان هاوکینگ )
ببینید در مملکت ما حتی برای چپ دست بودن افراد فکر نشده من خودم چپ دستم در فصل امتحانات یک هفته گردن درد میگیرم چون صندلی چپ دستی برای ما به تعداد کافی نیست.....
برای معلولین هم شرایط خیلی خاص و ویژه ای لازمه تا استعدادها وقابلیت های اونها شناسایی بشه ........
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
به نظرم عیب نیست وایرادی هم نداره ..
این افراد خودشون باعث این اتفاق نشدن که بخواد عیب برای اونها باشه...
اما به واسطه این اتفاق توانایی انجام یه سری از کارهارو ندارن...... ( البته یه بعضی از اونها از یه آدم سالم بهتر میتونن کار کنن مثلا استفان هاوکینگ )
ببینید در مملکت ما حتی برای چپ دست بودن افراد فکر نشده من خودم چپ دستم در فصل امتحانات یک هفته گردن درد میگیرم چون صندلی چپ دستی برای ما به تعداد کافی نیست.....
برای معلولین هم شرایط خیلی خاص و ویژه ای لازمه تا استعدادها وقابلیت های اونها شناسایی بشه ........
من حرفاتو دربست قبول دارم
پس معلولیت یه مشکل و سیاست گزاری های کشوری هم خودش مشکل ساز معلولین
- - - به روز رسانی شده - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
radiotherapist
به نظرم عیب نیست وایرادی هم نداره ..
این افراد خودشون باعث این اتفاق نشدن که بخواد عیب برای اونها باشه...
اما به واسطه این اتفاق توانایی انجام یه سری از کارهارو ندارن...... ( البته یه بعضی از اونها از یه آدم سالم بهتر میتونن کار کنن مثلا استفان هاوکینگ )
ببینید در مملکت ما حتی برای چپ دست بودن افراد فکر نشده من خودم چپ دستم در فصل امتحانات یک هفته گردن درد میگیرم چون صندلی چپ دستی برای ما به تعداد کافی نیست.....
برای معلولین هم شرایط خیلی خاص و ویژه ای لازمه تا استعدادها وقابلیت های اونها شناسایی بشه ........
من حرفاتو دربست قبول دارم
پس معلولیت یه مشکل و سیاست گزاری های کشوری هم خودش مشکل ساز معلولین
پاسخ : بحث داغ هفته : آیا با یک معلول ازدواج می کنید ؟
ازدواج فرد سالم با فردی که از نظر جسمی ناتوانی هایی دارد، به نام ازدواج ایثارگرانه شناخته می شود
.بسیار دیده می شود که دختری سالم عاشق مردی معلول یا جانباز شده و یا بالعکس؛ پسری سالم از دختری معلول خواستگاری می کند. این افراد که معمولاً دارای روحیه ای حساس هستند، موفقیت در زندگی مشترک و آینده خود را در ازدواج با فرد مورد نظر (حتی با وجود محدودیت های جسمی) می بینند. اما مدام در میان دو حس شک و یقین دست و پا می زنند و از خود می پرسند: آیا ازدواج با فردی که از نظر جسمی ناتوانی هایی دارد، درست است یا نه؟
ازدواج فرد سالم با فردی که از نظر جسمی ناتوانی هایی دارد، به نام ازدواج ایثارگرانه شناخته می شود. زیرا این ازدواج ها از قاعده همتایی خارج و نوعی ایثار است؛ بنابراین هر کسی توان انجام این ازدواج و زندگی با چنین فردی را ندارد.
تنها افرادی قادر به انجام این گونه ازدواج ها هستند که دارای روحیه و ویژگی های خاصی بوده و هدف و انگیزه ای عالی، سعه صدر و تحملی قوی دارند.
بسیار دیده می شود که برخی از افراد به علت اینکه به شدت عاطفی هستند تصمیم به ازدواج با فردی جانباز یا معلول می گیرند اما متاسفانه این تصمیم آنها از روی دلسوزی و احساسات زودگذرشان می باشد. برای ازدواج با چنین افرادی باید به چند نکته بسیار مهم توجه کرد:
1. این افراد باید پیش از ازدواج به مراکز بهزیستی و بنیادهای مخصوص مراجعه کرده و از مشاوران آنها در مورد حال و هوای افراد معلول یا جانباز، معضلات جسمی و مشکلات زندگی آنها پرس و جو کنند. آنها بدین وسیله می توانند با ویژگی های جسمی، روحی و روانی فرد مقابل و نیز میزان نیاز وی به مراقبت آشنا شوند و ببینند که آیا توان جسمی و روحی آنها در حد زندگی با چنین افرادی هست یانه؟ سپس تصمیم بگیرند.
2.حتماً چند جلسه با خانم ها یا آقایانی که تجربه چنین ازدواجی دارند و با چنین افرادی زندگی کرده اند، صحبت کنند تا با مشکلات چنین زندگی آشنا شوند.
3.به پیامدها و سختی های زندگی آینده شان بیندیشند. فقط مقصدی عالی و الاهی است که توان تحمل چنین سختی هایی را به انسان می دهد.
4.به مسائل اخلاقی، رفتاری و فرهنگ خانوادگی فرد مقابل نیز توجه کنند.
5.به احتمال عقیم بودن یا عقیم شدن فرد مقابل نیز توجه داشته باشند. آنها باید بدانند که ممکن است در آینده از داشتن فرزند هم محروم باشند.
پس از بررسی های بالا و در نهایت می توانید تصمیم بگیرید که آیا می توانید تا آخر عمر با چنین فردی زندگی کنید ولی ناتوانی ها و بیماری هایش را به رخش نکشید.
از آیت الله قمی پرسیدند: نظر شما درباره ازدواج با جانباز یا معلول چیست؟ ایشان فرمودند: ازدواج کن ولی با همسری که عشق و لذت تو را به سمت او ببرد نه ترحم و نفرت.
در رابطه با موفقیت در ازدواج با افراد معلول و جانباز چند نظریه وجود دارد
- برخی می گویند به طور معمول خانم هایی که تجربه ازدواج پیشین داشته اند به دلیل تجربه و آگاهی بیشتر در زمینه همسرداری، در این گونه ازدواج ها موفق ترند.
- برخی نیز ازدواج دونفر با وضعیت مشابه و در حقیقت همتایی را (یعنی ازدواج دو معلول یا جانباز با یکدیگر) پیشنهاد می دهند. به این دلیل که یکدیگر را بهتر درک می کنند و احتمال اینکه در زندگی آینده شان بر سر هم منت بگذارند منتفی است. البته این پیشنهاد در صورتی عملی است که دونفر متکی به غیر نباشند.
آنچه مسلم است این است که برای موفقیت در این گونه ازدواج ها باید بر اساس فکر و اندیشه و مشاوره با اهل فن تصمیم گرفت. در این مواقع احساسات یا نیاتی چون برای رضای خدا، دلسوزی و... هیچ معنا و جایی ندارد.
[