نوشته اصلی توسط
طلیعه طلا
س در عالم، شر و بدي مطلق وجود ندارد. آنچه شر نسبي است، به خودي خود خير است اما اين كه چرا خداوند آن ها را آفريده است. مصالح و فوايد بسياري
مي تواند داشته باشد. بايد در مجموع جهان هستي سنجيده شود. در نسبت به انسانها مي توان گفت هدف اين بوده كه انسان دلبسته و اسير زَرق و برق
جهان نباشد و آن را جاودانه نپندارد، زيرا دلبستگي مانع تكامل انسان مي باشد.
برخي از اين شرور و مصائب شكننده تفاخر و غرور انسانها هستند. گذشته از اين كه شرور داراي آثار تربيتي فراواني است، مانند شكوفايي استعداهاي
نهفته، زيرا انسان در پرتو مصائب و مشكلات، قواي ادراكي خود را به كار مي اندازد و به قله هاي مرتفع علم و آگاهي مي رسد.
اگر سختي ها و محروميت ها نبود، هرگز بشر از نردبان علم بالا نميرفت. شرور در انسان روح مقاومت و پايداري را تقويت مي كند و او را در برابر حوادث، صبور و
بردبار بار مي آورد. طوفان حوادث نميتواند درخت و جود او را از جا كند. نيز زندگي او را از يكنواختي بيرون مي بَرد و او را از غفلت بيدار مي كند.