پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
میخواستم بپرسم داشتن یك مرجع تقلید تا چه اندازه اهمیت دارد و آیا استفاده از مشورت ودلایل عقلی در حل مسائل زندگی چه ایرادی میتواند داشته باشد حتی این مشورت اگر بررسی در همه كتب یا رساله ها باشد ؟
و در ادامه میخواستم بدانم آیا برقراری رابطه با چنین آدمی تا چه اندازه ای مناسب است ؟ فرضا در انتخاب همسر
پاسخ :
یک مسلمان باید در تصمیم گیریهای خود در چارچوب شرع حرکت کند. طبیعی است که با صرف مراجعه به عقل خود و یا مشورت با دیگران نمی توان به حکم خدا پی برد. مرجع تقلید به عنوان متخصصین دین شناس این مهم را بر عهده دارند. شخص با مراجعه به مرجع تقلید خود احکام کلی و تعبدی خداوند را می شناسد، و در مقام تصمیم گیری های عاقلانه خود آنها را هم لحاظ می کند.
جواز تقلید نه تنها تکلیف شاقی بر مؤمنان نیست، بلکه جواز تقلید از فقیه جامع الشرائط، یک نوع ارفاق و تسهیل بر مردم است تا مجبور نباشند خودشان به دنبال کسب علوم تخصصی دینی رفته و حکم الهی را بیابند. این کار سختی است و برای اکثر مردم بسیار دشوار و اصلا غیر ممکن است؛ و به همین خاطر شارع مقدس اجازه داده در احکام شرعی از مجتهد جامع الشرائط تقلید شود، و مسئولیت بر عهده او قرار گیرد.
البته اگر کسی خودش مجتهد باشد ـ یعنی بتواند با توجه به ادله شرعیه و مستندات شرعی به حکم شرعی دست یابد ـ نباید تقلید کند. همچنین شخص غیر مجتهد می تواند با احتیاط به گونه ای عمل کند که اطمینان به عمل به تکلیف شذعی پیدا کند، ولی عمل به احتیاط بسیار سخت و در مواردی غیر ممکن است.
ـ مشورت با عقلاء یکی از توصیه های شرع است تا به کمک آنها بتوان در عمل به احکام دین و عقل بهترین تصمیم گرفته شود.
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
چرا تو آيه 34 سوره نسا خدا به مردان اجازه داده كه زنان را تنبيه بدني بكنند؟:-o:-o:-o:-o:-o
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fariba
چرا تو آيه 34 سوره نسا خدا به مردان اجازه داده كه زنان را تنبيه بدني بكنند؟:-o:-o:-o:-o:-o
سلام فريبا خانوم از تفسير نمونه آيه الله مكارم شيرازي جواب به سوالتون ميدم اميدوارم مطلوب واقع بشه و اگه دوست داريد تفاسير ديگررو هم ارائه بدم. (تفسير نمونه،ج3،ص:371)
--------------------------------------------
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (سوره نساء/34)
ترجمه:
« مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مىكنند، و زنان صالح آنها هستند كه متواضعند و در غياب (همسر خود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، مىكنند و (اما) آن دسته از زنان را كه از طغيان و مخالفتشان بيم داريد پند و اندرز دهيد و (اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنها دورى نمائيد و (اگر آنهم مؤثر نشد و هيچ راهى براى وادار كردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبيه كنيد، و اگر از شما پيروى كردند به آنها تعدى نكنيد و (بدانيد) خداوند بلند مرتبه و بزرگ است (و قدرت او بالاترين قدرتهاست).»
تفســـــــــــــير: (فالصالحات قانعات حافظات للغيب...):
در اينجا اضافه مىفرمايد كه زنان در برابر وظائفى كه در خانواده به عهده دارند دو دستهاند:
دسته اول:" صالحان و درستكاران، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نظام خانواده مىباشند و نه تنها در حضور شوهر بلكه در غياب او،" حفظ الغيب" مىكنند،
يعنى مرتكب خيانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصيت شوهر و اسرار خانواده در غياب او نمىشوند، و در برابر حقوقى كه خداوند براى آنها قائل شده و با جمله" بِما حَفِظَ اللَّهُ" به آن اشاره گرديده وظائف و مسئوليتهاى خود را بخوبى انجام مىدهند.بديهى است مردان موظفند در برابر اين گونه زنان نهايت احترام و حق- شناسى را انجام دهند.
دسته دوم: زنان متخلف: زنانى هستند كه از وظائف خود سرپيچى مىكنند و نشانههاى ناسازگارى در آنها ديده مىشود، مردان در برابر اين گونه زنان وظائف و مسئوليتهايى دارند كه بايد مرحله به مرحله انجام گردد، و در هر صورت مراقب باشند كه از حريم عدالت تجاوز نكنند، اين وظائف به ترتيب زير در آيه بيان شده است:
مرحله اول (وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ (1) فَعِظُوهُنَّ): در مورد زنانى است كه نشانههاى سركشى و عداوت و دشمنى در آنها آشكار مىگردد كه قرآن در جمله فوق از آنها چنين تعبير مىكند:" زنانى را كه از طغيان و سركشى آنها مىترسيد موعظه كنيد و پند و اندرز دهيد" و به اين ترتيب آنها كه پا از حريم نظام خانوادگى فراتر مىگذارند قبل از هر چيز بايد بوسيله اندرزهاى دوستانه و بيان نتائج سوء اينگونه كارها آنان را براه آورد و متوجه مسئوليت خود نمود.
{مرحله دوم}وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ:" در صورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد، در بستر از آنها دورى كنيد" و با اين عكس العمل و بى اعتنايى و به اصطلاح قهر كردن، عدم رضايت خود را از رفتار آنها آشكار سازيد شايد همين" واكنش خفيف" در روح آنان مؤثر گردد.
{مرحله سوم}َ اضْرِبُوهُنَّ :در صورتى كه سركشى و پشتپازدن به وظائف و مسئوليتها از حد بگذرد و هم چنان در راه قانون شكنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند، نه اندرزها تاثير كند، و نه جدا شدن در بستر و كم اعتنايى نفعى ببخشد و راهى جز" شدت عمل" باقى نماند، براى وادار كردن آنها به انجام تعهدها و مسئوليتهاى خود چاره منحصر به- خشونت و شدت عمل گردد، در اينجا اجازه داده شده كه از طريق" تنبيه بدنى" آنها را به انجام وظائف خويش وادار كنند.
اشكال: [چگونه اسلام اجازه تنبيه زن را داده؟]
ممكن است ايراد كنند كه چگونه اسلام به مردان اجازه داده كه در مورد زنان متوسل به تنبيه بدنى شوند؟!
پاسخ:
جواب اين ايراد با توجه به معنى آيه و رواياتى كه در بيان آن وارد شده و توضيح آن در كتب فقهى آمده است و همچنين با توضيحاتى كه روانشناسان امروز مىدهند چندان پيچيده نيست زيرا:
اولا آيه، مسئله تنبيه بدنى را در مورد افراد وظيفهنشناسى مجاز شمرده كه هيچ وسيله ديگرى در باره آنان مفيد واقع نشود، و اتفاقا اين موضوع تازهاى نيست كه منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانين دنيا هنگامى كه طرق مسالمتآميز براى وادار كردن افراد به انجام وظيفه، مؤثر واقع نشود، متوسل به خشونت مىشوند، نه تنها از طريق ضرب بلكه گاهى در موارد خاصى مجازاتهايى شديدتر از آن نيز قائل مىشوند كه تا سرحد اعدام پيش مىرود.
ثانيا" تنبيه بدنى" در اينجا- همانطور كه در كتب فقهى نيز آمده است- بايد ملايم و خفيف باشد بطورى كه نه موجب شكستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث كمبودى بدن.
ثالثا روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام " مازوشيسم" (آزارطلبى) هستند و گاه كه اين حالت در آنها تشديد مىشود تنها راه آرامش آنان تنبيه مختصر بدنى است، بنا بر اين ممكن است ناظر به چنين افرادى باشد كه تنبيه خفيف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و يك نوع درمان روانى است.
مسلم است كه اگر يكى از اين مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظيفه خود اقدام كند مرد حق ندارد بهانهگيرى كرده،
در صدد آزار زن برآيد، لذا به دنبال اين جمله مىفرمايد:
فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا:" اگر آنها اطاعت كنند به آنها تعدى نكنيد"
و اگر گفته شود كه نظير اين طغيان و سركشى و تجاوز در مردان نيز ممكن است آيا مردان نيز مشمول چنين مجازاتهايى خواهند شد؟
در پاسخ مىگوئيم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظائف مجازات مىگردند حتى مجازات بدنى، منتها چون اين كار غالبا از عهده زنان خارج است حاكم شرع موظف است كه مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طريق تعزير (مجازات بدنى) به وظائف خود آشنا سازد.
داستان مردى كه به همسر خود اجحاف كرده بود و به هيچ قيمت حاضر به تسليم در برابر حق نبود و على ع او را با شدت عمل و حتى با تهديد به شمشير وادار به- تسليم كرد معروف است.
إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً و در پايان مجددا به مردان هشدار مىدهد كه از موقعيت سرپرستى خود در خانواده سوء استفاده نكنند و به قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتها است بينديشند" زيرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است".
__________________________________________________
1-" نشوز" از" نشز" (بر وزن نذر) به معنى زمين مرتفع و بلند است و در اينجا كنايه از سركشى و طغيان مىباشد.
موفق باشيد
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
چه جالب !!!!!!!!!!
مردان بيشتر از زنان مبتلا به بيماري مازوخيسم هستند ولي اگر طغيان كنند بايد حاكم شهر وارد عمل بشه ولي زنان كه درصد كمتري به اين بيماري مبتلا هستند بايد تنبيه بشن !!!!!!!
امروز به طور كاملا اتفاقي يه كتاب ديدم به اسم :"پاسخ به شبهات اينترنتي " ورقش كه زدم اين شبهه رو ديدم . واقعا اعصابم خورد شد .الانم كاملا ذهنم بهم ريخته اس . آخه اون اسلامي كه من قبول كردم اين طوري نبود ! ( البته چندتا شبهه ديگه هم هست كه بعدا مي گم )
در جامعه ما خيلي از خانم ها مورد ظلم از جانب همسرانشون قرار مي گيرند ولي حتي حق رفتن به بيرون از خونه و حاكم شهر رو ندارن ! خدا كه اين شرايط رو مي دونسته نمي شد يه راه آسان تر براي خانم ها بذاره؟؟
از طرفي وقتي يه مرد همسرشو كتك مي زنه ، احترام اونو زير پاش گذاشته و روش به اون خيلي باز مي شه . اين در حاليه كه خانم ها بايد برن پيش حاكم شهر و اگر قرار بر تنبيه باشه ( كه مطمئنم نيست چون خود اون حاكمه هم مرده ) بايد يكي ديگه اعمال كنه . اين چه عدالتيه كه شوهر زنشو بزنه ولي زن اين وظيفه ي خطير رو بندازه گردن حاكم شهر ؟
به نظر شما اون زندگي چه زندگيي خواهد شد ؟ ديگه زن حرمتي تو اون خونه داره؟ حفظ كرامت زن چي مي شه ؟
اول كه اين شبهه رو ديدم گفتم نه احتمالا بد فهميدم چون تو همين قران سوره كوثر هم هست . چون پيامبر عزيزمون سه چيز از اين دنيا رو مي خواستن كه يكيش زن بود . من به تناقص رسيدم لطفا كمكم كنيد . َ
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
[b][color=#e36c0a][font=arial][size=3]
تنبيه بدنى" در اينجا- همانطور كه در كتب فقهى نيز آمده است- بايد ملايم و خفيف باشد بطورى كه نه موجب شكستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث كبودى بدن.
:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o
در اون صورت مي شد به اون مرد انسان گفت ؟؟؟؟
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fariba
چه جالب !!!!!!!!!!
آخه اون اسلامي كه من قبول كردم اين طوري نبود !
در جامعه ما خيلي از خانم ها مورد ظلم از جانب همسرانشون قرار مي گيرند ولي حتي حق رفتن به بيرون از خونه و حاكم شهر رو ندارن ! خدا كه اين شرايط رو مي دونسته نمي شد يه راه آسان تر براي خانم ها بذاره؟؟
از طرفي وقتي يه مرد همسرشو كتك مي زنه ، احترام اونو زير پاش گذاشته و روش به اون خيلي باز مي شه . اين در حاليه كه خانم ها بايد برن پيش حاكم شهر و اگر قرار بر تنبيه باشه ( كه مطمئنم نيست چون خود اون حاكمه هم مرده ) بايد يكي ديگه اعمال كنه . اين چه عدالتيه كه شوهر زنشو بزنه ولي زن اين وظيفه ي خطير رو بندازه گردن حاكم شهر ؟
َ
شما درست مي گين دين عزيزمون اسلام هيچ ايرادي نداره و خداي حكيم هم كه قانون وضع كرده و قرآن فرستاده هيچ كم و كاستي و نا عدالتي نكرده
اينجا چيزي كه هست نحوه اعمال احكام شرعه كه بايد اعتراف كنم در يك جامعه اسلامي هر قدر هم سعي بشه كه به عدالت عمل كنند اما اونجوري كه يك امام معصوم مي تونه و مي دونه نمي تونه اين جامعه عمل كنه .
اين هم دليل نميشه كه بگيم پس منتظر باشيم امام بياد و همه چيز رو درست كنه . بله ضعفهايي هست در نحوه پيگيري به شكايات و اختلافات خانوادگي (كه مي دونم كسي كه اين وسط ضرر مي كنه زنها هستند ) و اين ضعفها رو بحمد الله داره رويكرد خوبي به سمت مناسب و بجاي خودش پيدا مي كنه .( اما هنوز راه بسياراست)
اينكه مي گيد خانوما نمي تونن برن بيرون نه اينطور نيست بلكه حق دارند كه در اين شرايط برن بيرون ( و اگه مردي نمي زاره حق كشي كرده )و همچنانكه نشوز براي خانمها هست براي آقايون هم هست به اين معنا كه وقتي زن مي بينه مرد بي قانوني مي كنه و بي عدالتي و بي حرمتي و ... مي تونه و حق داره و اين در قوانين قضايي هم هست كه مراجعه كنه به مراكز قضايي و ادعاي حيثيت و شكايت كنه ( كه بحث واقعا مفصلي داره كه اينجا جاش نيست).
پس من هم مثل شما به دين خوبمون و اعتقاداتم و كرامت زن هيچ شكي ندارم و اشكالاتي كه وارد مي كنن به خاطر اينه كه جامعه ما اسلامي هست و تا جايي كه مي تونه سعي مي كنه عدالت رو رعايت كنه ( فرصت طلبها و نامردها هم بيكار نمي شينن) و مسلما ضعفهايي هم داره كه بايد به مرور زمان شناخته بشه و درست بشه .
شاداب باشيد
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fariba
:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o
در اون صورت مي شد به اون مرد انسان گفت ؟؟؟؟
واقعا نه
خيلي بي شرمي مي خواد كه متاسفانه گاهي ديده ميشه {i dont want to see}
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
دوستان هر سوالي كه دارن بپرسن
تا جايي كه بلد باشيم سعي مي كنيم در رفع دفع مشكلات شما همكاري كنيم
{big hug}
حق زن و شوهر / بهترين زنان و مردان
حق زن بر مرد :
- « ... و اما حق زن (زوجه) بر مرد اينست كه مرد بداند كه خداوند عزوجل زن را مايه آرامش و انس قرار داده و بداند كه زن نعمتي است از طرف خداي بلند مرتبه پس زن را گرامي بدارد و با او به نيكي و خوشي رفتار كند ... و حق زوجه بر مرد اين است كه با او مهرباني كند چرا كه زن در اختيار اوست و بايد او را بپوشاند و طعام دهد (نفقه بدهد) و اگر زوجه كاري از روي جهل انجام داد ،او را ببخشد .» (منلايحضرهالفقيه/2 / 621 / باب الحقوق/ص 618)
- همسر معاذ خدمت رسول خدا ص رفت و سوال كرد: حق زوجه بر زوج و مردش چيست ؟
پيامبر پاسخ دادند : اينكه به صورتش (سيلي) نزند و او را سرزنش نكند و سخن زشت به او نگويد و از هر آنچه خود مي خورد به او بدهد و از آنچه مي پوشد او را بپوشاند( تبعيض قائل نشود و هر چه براي خود مي پسندد براي او هم بخواهد ).(عوالياللآلي/ 2/142/ المسلك الرابع في أحاديث رواها الشيخ).
حق مرد بر زن :
زني خدمت رسول الله ص آمد و پرسيد : يا رسول الله حق زوج بر زنش چيست؟
رسول خدا پاسخ دادند: از او پيروي كند و نافرماني نكند،بدون اجازه او از خانه (مال شوهر ) صدقه ندهد، روزه مستحبي بدون اجازه شوهر نگيرد، و خود را از او منع نكند در هر صورت كه باشد و بدون اذن او خارج نشود كه اگر بشود تا زماني كه به خانه برگردد تمام ملائكه آسمان و زمين و ملائكه رحمت و غضب او را لعنت مي كنند .
زن پرسيد يا رسول الله چه كسي بزرگترين حق را بر مرد دارد؟
رسول خدا فرمودند: پدر و مادرش
زن پرسيد چه كسي بزرگترين حق را بر زن دارد؟
رسول خدا فرمودند: شوهرش».
(منلايحضرهالفقيه/3 / 438 )
بهترين زنان و مردان:
- پيامبر اكرم ص فرمودند: بهترين مردان امت من كساني هستند كه با اهل خود با تكبر رفتار نكند و با آنها مهربان است و به آنها ظلم نمي كند ...(مكارمالأخلاق/216)
- امير المومنين از رسول خدا ص نقل ميكنند كه ايشان فرمودند: بهترين زنان... مدارا كننده ترين آنها با همسرانشان ، و مهربانترين آنها با فرزندانشان، رغبتشان به شوهرشان است(تمكين مي كنند) و از غير او خود را حفظ مي كنند . (الكافي/5 /326)
پاسخ : پاسخ به سوالات شرعي
چرا پيامبر بهترين مردان را مدارا كننده با همسرانشان نمي دانند ولي زنان را مي دانند؟؟؟؟؟