پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
البته بعضی اوقات استثناء هم دارند مثل مسجد امام اصفهان در میدان نقش جهان که درِ ورودی مسجد، که در طول میدان واقع شده، یک نمای خارجی دارد و شامل یک سردرب و مناره ای میشود که در دو طرفش سکوئی قرار گرفته و کاشیکاری شده است. مسجد شیخ لطف الله هم تقریبا همین حالت را دارد ولی چون کوچکتر و کم اهمیت تر از مسجد شاه بوده، نمای آن نیز کوچکتر و کمتر است.
نمای کاشی کاری فعلی آن نیز مال زمان خودش نیست و زمان خودش سردرب بدون کاشی و با گچ بری داشته که عکس هایش هم هست. این کاشیکاریها متعلق به زمان پهلوی است. ولی استثناء نادر است و بیشتر مساجد همانطوری هستند که قبلا عرض کردم.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
ادیان در زمینه معماری چه نقشی داشتند؟ آیا میتوانیم یک سبک معماری را با پسوند و یا پیشوند دینی خطاب کنیم، مثلا بگوئیم”معماری اسلامی”، معماری مسیحی” معماری کلیمی” یا”معماری بودائی”؟
این نوع واژه گذاری غلط است، کما اینکه وقتی به تاریخ نگاه میکنید نمیگوئید”معماری مسیحی” و کلیساها را بر اساس دوران تاریخی و کشور خاص ارزیابی میکنند مثلا”معماری رنسانس ایتالیا”،”معماری گوتیک آلمان” یا”معماری گوتیک فرانسه”و الی آخر. بکار گیری واژه معماری اسلامی صحیح نیست. معماری باید روی منطقه جغرافیائی و فرهنگ ملی خاص نامگذاری شود. اینکه میگویند”معماری اسلامی” روی غرض خاصی بوجود آمده است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
هیچگاه شنیده نشده بگویند معماری مسیحی یا معماری یهودی یا معماری بودائی. سهم اصلی معماری ممالک مسلمان از معماری ایرانی ناشی میشده و برای کمرنگ کردن آن از واژه”اسلامی” استفاده میکنند همانطوری که نام خلیج فارس را که صدها سال است به این نام شناخته میشود را عمدا میخواهند خلیج عربی بگذارند. برخی ممالک عربی پول بادآورده نفت را میدهند و توی نمایشگاهها و نوشتهها و کتب تاریخی پولها خرج میکنند که اسم”هنر اسلامی” و”معماری اسلامی” را رایج کنند.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
چند سال پیش در سوئیس نمایشگاهی تحت عنوان”هنر اسلامی” برپا شده بود ولی 98 درصد آن آثار هنری منحصر به ایران بود و در کنارش هم یک چرخ چاه از عربستان هم گذاشته بودند، همین و بس. این تعصبات خاص است که پول میدهند و برای خودشان سهم میخرند، آنهم از سهم هنر ایران. باضافه، ممالک مسلمان از اندونزی تا مراکش و از ترکستان در غرب چین تا وسط آفریقا و حتی قسمتی از اروپا با تفاوتهای بسیار فاحش جغرافیائی، فرهنگی و تاریخی قرار گرفته اند که هیچ شباهتی فی المثل بین معماری اندونزی با معماری سنگال وجود ندارد و لذا نمیتوان از چیزی به نام”معماری اسلامی” نام برد. صرف وجود مساجد، آنهم با سبکهای مختلف و گاها متضاد در این کشورها توجیه کننده استفاده از واژه فوق نمیشود.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
شاید این سؤال بیشتر جنبه تاریخ اجتماعی داشته باشد: از نظر برخی تاریخ شناسان، بناهای باستانی بیشتر بیانگر ستمی هستند که از طرف حاکمان زورگو به مردم و بردگان و اسراء رفته است. ایا این موضوع در تاریخ معماری جائی دارد؟
شکی نیست که یک اتفاقاتی افتاده و کماکان هم میافتد و اشخاص زورگوئی هم پیدا شده و اسرائی را هم با فشار آورده و این بناها را ساخته اند ولی آن اثر از این دید ارزیابی نمیشود. اثر هنری و معماری از نظر خود و آنچه قابل لمس است بررسی میگردد. میگویند فراعنه مصر اسراء را آوردند و به زور به کار واداشتند و اهرام را ساختند. بهر حال کاری است که شده ولی مهم این است که این فکر و ایده میبایست در آن زمان پیاده میشد.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
رای یک آرشیتکت آن فکری که این اثر را خلق کرده مهم است و ارزش دارد نه اینکه چرا اینطوری درست شد. ارزش اهرام مصر به این نیست که با کار صد هزار اسیر بنا گردید، مهم اینست که کسی فکر کرده و طرحی ریخته و اجرا شده است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
برای یک آرشیتکت آن فکری که این اثر را خلق کرده مهم است و ارزش دارد نه اینکه چرا اینطوری درست شد. ارزش اهرام مصر به این نیست که با کار صد هزار اسیر بنا گردید، مهم اینست که کسی فکر کرده و طرحی ریخته و اجرا شده است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
تاریخ معماری اساسا در کاخ ها، عبادتگاهها و قبور خلاصه شده است. آیا در رابطه با معماری برای مردم و عوام موضوعی قابل بررسی وجود دارد؟
در پاسخ به این سؤال من بیشتر روی معماری کشور خودمان صحبت میکنم. معماری را میشود به دو دسته تقسیم بندی کرد:
یکم - معماری”ماژور” یا رده بالا و یادبودی یعنی عظیم، که در آن مساجد، کاخها و اینطور چیزهاست،
دوم - معماری”مینور” که همچون خانهها و واحدهای ساختمانی کوچک.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
البته هردوی اینها در اختیار مردم هستند ولی کاخها مخصوص حکومت است در صورتیکه معابد و مساجد اینطور نیست. در حد فاصل این دو دسته بندی یک سلسله بناهای عمومی هستند که مورد استفاده مردم بود و گاهی اوقات جزو معماری ماژور نیز قرار میگیرند. برای مثال بازار، که شریان اقتصادی شهرهاست، کارکردش همچون مسجد و یا کاخ نیست ولی یک معماری ماژور محسوب میشود که متعلق به تمام مردم است.
همچنین کاروانسرا، که یک واحد ساختمانی بزرگ برای استفاده مردمی است، نه ربطی به شاه دارد و نه به شیخ و عملکردش هم معلوم است. یا حمامها که گاهی اوقات از جنبه معماری بسیار جالب و چشمگیر هستند، آب انبارها و یخچالهای طبیعی گلی نیز علیرغم ماژور بودن ولی در اختیار مردم هستند. پس معماری برای تمام سطوح جامعه، چه اشراف و چه اقشار کم درآمد و بقول شما عوام موضوعی قابل بررسی است.
پاسخ : هوشنگ سیحون: اعراب میخواهند هنر و معماری ایران را به نام خود کنند
یکی از انواع معماری عوام که بسیار اهمیت دارد معماری روستائی است که بقول فرنگیها به آن”معماری بدون آرشیتکت” میگویند و بر روی تجارب سالها و قرنها بنا شده و شکل گرفته است. وقتی من در ایران به همراه دانشجویان سفر میکردم روستاهائی را میدیدیم که از دید معماری جزء بناها و آثار بی نظیر و منحصر به فرد بودند. در یکی از توابع یزد در یک روستائی یک حسینیه شاه عباسی بود که در جنب یک آب انبار بنا شده بود. در دورادور آن حسینیه حجره هائی قرار داشت که زنان و مردان در آنها مینشستند و در وسط آن، یک سکوئی برای اجرای تغزیه و مراسم مذهبی قرار داشت. چون دیوارها از چهار طرف بسته بود، برای تهویه هوا شیوه و راه حل بسیار جالبی بکار بسته بودند.